گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: علی بن ابی‌طالب(ع) مشهور به امام علی و امیرالمومنین، در ۲۱ رمضان سال چهلم هجری در کوفه به شهادت رسیدند. ایشان فرزند ابوطالب و فاطمه دختر اسد بن هاشم، پسر عمو و داماد پیامبر اکرم(ص)، همسر حضرت فاطمه(س)، پدر و جد یازده امام شیعه هستند.

حضرت امام علی(ع) دارای کنیه‌ها و القاب مختلفی هستند. از جمله، ابوالحسن، ابوتراب (به دلیل سجده‌های طولانی که ایشان داشتند. همچنین در سال دوم هجری هم علی(ع) روی زمین خوابیده و مقداری گرد و غبار بر لباس‌شان نشسته بود. در این هنگام پیامبر اسلام(ص) بر بالین ایشان آمد و با خطاب «یا ابوتراب» حضرت را بیدار کردند. از آن زمان، به این کنیه نیز مشهور شدند.

ابوریحانتین (این کنیه را هم پیامبر(ص) برای ایشان قرار داد و به معنای پدر دو ریحانه بهشت، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، مرتضی، امیرالمومنین، یعسوب‌الدین (مالک و رئیس و حاکم دین)، یعسوب‌المومنین (آقا و رئیس مومنان)، اسدالله و اسدالله الغالب (شیر خدا)، حیدر و حیدر کرار (شیر بیشه ایمان)، سید العرب، سید المسلمین، امام المتقین، مولی الموحدین و کاشف الکرب (برطرف کننده غم) از دیگر کنیه و القاب ایشان هستند.

بنابر منابع شیعه و برخی منابع اهل سنت، حدود ۳۰۰ آیه از قرآن کریم، در فضیلت ایشان نازل شده است. سر رشته بسیاری از علوم مسلمانان، از جمله نحو عربی، کلام، فقه و تفسیر به امام علی(ع) می‌رسد و فرقه‌های گوناگون، سلسله سند خود را به ایشان می‌رسانند. کتاب معروف «نهج البلاغه» منتخبی از سخنان و نامه‌های ایشان است. این کتاب نفیس، ارزشمند و مقدس شامل مجموعه‌ای از سخنان زیبای امیر کلام حضرت امام علی(ع) و برگزیده‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان کوتاه و حکمت آمیز ایشان به عنوان یکی از نیاز‌های اساسی جامعه اسلامی در تمام اعصار است.

امام متقین و پیشوای آزادگان(ع) در سن ۶۳ سالگی، پس از سال‌ها خدمت به دین خدا، مردم و برای سعادت بشریت و تحمل مظلومانه رنج‌ها، مصایب، بی‎مهری‎ها و پیمان‎شکنی‎ها، در ۲۱ رمضان سال چهلم هجری در کوفه به شهادت رسیدند.

ابن ملجم، در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری در مسجد کوفه، با ضربه شمشیر زهرآلودی، فرق مبارک حضرت امام علی(ع) را در حالی که در محراب عبادت در سجده بودند شکافت، خون از سر ایشان جاری و محاسنش به خون رنگین شد و در این حال فرمودند: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة» (به خدای کعبه، رستگار شدم.)، سپس آیه ۵۵ سوره مبارکه طه را تلاوت فرمودند: «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى» (شما را از خاک آفریدیم و به آن بازتان می‌گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می‌آوریم). ایشان مخفیانه در نجف به خاک سپرده شدند.

 

آثار مکتوب بسیاری به زبان‌های مختلف درباره امام علی(ع) نوشته و منتشر شده؛ معرفی ۲۰ عنوان کتاب:

۱-«امام علی بن ابیطالب(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود ترجمه سیدمحمد مهدی جعفری

۲- «زندگانی امیرالمومنین(ع)» سیدهاشم رسولی محلاتی

۳-«امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب» احمد رحمانی همدانی ترجمه حسین استادولی

۴- «اصحاب امام علی علیه‌السلام» سیداصغر ناظم‌زاده قمی

۵- «اسرار غدیر» محمدباقر انصاری

۶- «ترجمه الغدیر» عبدالحسین امینی ترجمه اکبر ثبوت

۷- «خصائص امیرالمومنین علی بن ابیطالب» احمد بن علی نسائی و نصرالله آیتی‌مقدم

۸- «ترجمه منظوم اشعار منسوب به امیرالمومنین» محمد محقق

۹- «جاذبه و دافعه امام علی» شهیدمرتضی مطهری

۱۰-«سیمای امام علی به روایت اهل سنت» هاشم بن سلیمان بحرانی ترجمه محمد امینی

۱۱- «علی زیباترین سروده هستی» شهیدمصطفی چمران

۱۲- «علی حقیقتی فراتر از اساطیر» حسن رحیم‌پور ازغدی

۱۳- «مینای قلم» جواد محدثی

۱۴- «امام علی صدای عدالت انسانیت» نوشته جورج جرداق و ترجمه سیدهادی خسروشاهی

۱۵- «امام علی(ع) از ولادت تا شهادت» سیدمحمدکاظم قزوینی ترجمه علی کرمی

۱۶-«نشان‌های آن‌ بی‌نشان» یوسفعلی میرشکاک

۱۷- «ولایت علی در قرآن کریم و سنت پیامبر» سیدمرتضی عسگری

۱۸- «فروغ ولایت» آیت الله جعفر سبحانی

۱۹-«آئینه خدا» با زیرعنوان امیرالمومنین در شعر فارسی به قلم سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی

۲۰-«نهج البلاغه» ترجمه محمد دشتی

 

شاعران کلاسیک و معاصر در اشعاری به شخصیت والای امام علی(ع) ابراز عشق و ارادت کرده‌اند؛ نمونه چند شعر در سوگ شهادت امام اول شیعیان:

مسجد، خموش و شهر پر از اشک بی‌صداست

ای چاه خون گرفته کوفه علی کجاست؟

ای نخل‌ها که سر به گریبان کشیده‌اید

امشب شب غریبی و تنهایی شماست

دل‌ها تمام، خیمه آتش گرفته‌اند

صحرای کوفه شام غریبان کربلاست

امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است

اما دل شکسته او در خرابه‌هاست

سجاده بی‌امام و زمین‌ لاله‌گون ز خون

مسجد غریب مانده و محراب، بی‌دعاست

باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر

امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست

تو از برای خلق جهان سوختی علی!

اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست

ای چاه کوفه اشک علی را چه می‌کنی

دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟

باید به گریه گفت: علی حامی بشر

باید به خون نوشت: علی کشته خداست

هر لحظه در عزای علی تا قیام حشر

«میثم» هزار بار اگر جان دهد رواست

غلامرضا سازگار

 

رادمردی مهربان با دست‌های پینه‌دار

در میان کوچه‌های شهر غربت رهسپار

کیسه‌های نان و خرما روی دوش خسته‌اش

کیست این مرد غریبه، با لباسی وصله‌دار؟

کهکشان‌ها شاهد غم‌های بی‌اندازه‌اش

ماه می‌گرید برایش چون دل ابر بهار

نیمه شب‌ها لابه‌لای نخل‌ها گم می­‌شود

چاه می‌داند دلیل گریه‌های ذوالفقار

در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل

تا تکاند از سر دوش علی گردوغبار

چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه

لرزشی افتاده بر آن شانه‌های استوار

قامت سرو بلندش در هلال افتاده است

زیر بار رنج‌های تلخ و سخت روزگار

جای رد ریسمان‌های زمخت فتنه‌ها

سال‌ها مانده است بر دست کریمش یادگار

وحید قاسمی

 

این چشم ها به راه تو بیدار مانده است

چشم انتظارت از دم افطار مانده است

برخیز و کوله بار محبت٬ به دوش گیر

سرهای بی نوازش بسیار مانده است

با تو چه کرده ضربه آن تیغ زهردار

مانند فاطمه تنت از کار مانده است

آنقدر زخم ضربه دشمن عمیق هست

زینب برای بستن آن زار مانده است

آرام تر نفس بکش٬ آرام تر بگو

چندین نفس به لحظه دیدار مانده است

از آن زمان که شاخه یاست شکسته شد

چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است

سی سال رفته است٬ ولی جای آن طناب

بر روی دست و گردنت انگار مانده است

می‌دانی ای شکسته سر آل هاشمی

تاریخ٬ زنده در پی تکرار مانده است

از بغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست

باقی آن برای علمدار مانده است

محسن عرب‎خالقی

 

تویی بهشت که بی‌تو جهنم است زمین

علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین

تو پایه‌های زمینی سرت سلامت باد

که بی‌وجود تو آواری از غم است زمین

پرندگان به هوای چه اوج می گیرند؟

برای درک بلندای تو کم است زمین

حسین اگر پسر توست با اشاره او

سیاهپوش عزای محرم است زمین

کجایی ای پسر خاک و مونس دل چاه؟

یتیم مانده و محتاج همدم است زمین

چقدر بی‌تو دل کوچه‌های کوفه پر است

چقدر بی‌تو پریشان و درهم است زمین

نداشت طاقت عدل تو را کسی افسوس

علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین

میلاد عرفان‌پور

 

ای سجود باشکوه و ای نماز بی‌نظیر

ای رکوع سربلند و ای قیام سربه‌زیر

در هجوم بغض‌ها ای صبور استوار

در میان تیرها ای شکست‌ناپذیر

شرع را تو رهنما، عقل را تو رهگشا

عشق را تو سرپناه مرگ را تو دستگیر

فرش آستانه‌ات بوریایی از کرم

تخت پادشاهی‌ات دستباقی از حصیر

کاش قدر سال بود آن شب سیاه و تلخ

آسمان! تو غافلی زان طلوع ناگزیر

بعد از او نه من نه عشق؛ از تو خواهم ای فلک:

یا ببندی‌ام به سنگ یا بدوزی‌ام به تیر

دست بی‌وضو مزن بر ستیغ آفتاب

آی تیغ بی‌حیا، شرم کن وضو بگیر!

لختی ای پدر درنگ! پشت در نشسته‌اند

رشته‌های سرد اشک، کاسه‌های گرم شیر

سعید بیابانکی

 

من و ذکر نام تو یاعلی، که کشانی‌ام به هدایتی

مگر از تو چشم عنایتی، برساندم به ولایتی

همه‌تن خلوص و ارادتم، به مقام فضل و کرامتت

که ز جمع خاص محمدی، تو نمونه‌ای، تویی آیتی

سر راه باد سحر منم، بنشسته دیده تر منم

که ز باغ فضل تو بو برم، به اشارتی، به کنایتی

سر و پا امیدم و آرزو، سر و پا تپیدن و جست‌وجو

که از آستان جلال تو، رسدم پیام حمایتی

بر و دوش بام فلک علی، پر و بال مرغ و ملک علی

به سخا و لطف محک علی، چه حدوده‌ای! چه نهایتی!

عبدالقهار عاصی