گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: امام چهارم شیعیان، حضرت علی بن‌الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) مشهور و ملقب به «امام سجاد» و «امام زین‌العابدین» در تاریخ ۱۲ و یا ۲۵ محرم سال ۹۴ هجری به شهادت رسیدند و مزار مطهرشان در مدینه و در قبرستان بقیع قرار دارد.

ایشان در واقعه جان‌گداز کربلا حضور داشتند ولی به‌علت بیماری و تب شدید با تمام اصراری که داشتند پدر بزرگوارشان اجازه جنگ به امام زین‌العابدین (ع) را ندادند زیرا که جهاد از بیمار برداشته شده است. پس از این بیماری، تمام عمر ایشان به مبارزه و خدمت به خلق، عبادت و مناجات با حق سپری شد. بنابر روایات شیعه، امام سجاد (ع) به دستور ولید بن عبدالملک در سن ۵۷ سالگی در مدینه با سم به شهادت رسیدند.

واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بی‌مانند پر از شور حماسی و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد، اما ماموریت حضرت سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) از آن زمان آغاز شد. آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود، بهره‌برداری از این قیام و حماسه بی‌نظیر و نشر پیام شهادت امام حسین (ع) بود که حضرت سجاد (ع) در ضمن اسارت با عمه‌اش زینب (ع) آن را با شجاعت، شهامت و قدرت بی‌نظیر در جهان فریاد کردند.

کنیه امام چهارم شیعیان، ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمد و ابوعبداللّه و القاب ایشان، زین‌العابدین، سیدالساجدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علی‌اکبر است. امام سجاد(ع) در زمان خویش به نام‌های «علی‌الخیر»، «علی‌الاصغر» و «علی‌العابد» شهرت داشتند.

کتاب «صحیفه سجادیه»، مجموعه‌ای از دعاها و مناجات امام زین‌العابدین علی بن الحسین (ع) است. این کتاب اگرچه در موضوع دعا و نیایش است، ولی شامل بسیاری از حقایق علوم، معارف اسلامی و عرفانی، قوانین و احکام شرعی، مسایل حساس سیاسی و اجتماعی، تربیتی و اخلاقی است که در شکل و قالب دعا امام سجاد (ع) به آن‌ها اشاره کرده ‌است. این کتاب که پس از قرآن و نهج‌البلاغه مهم‌ترین میراث مکتوب شیعه به حساب می‌آید، به نام‌های خواهر قرآن و «انجیل اهل بیت» نیز مشهور است. صحیفه نیز مانند قرآن و نهج‌البلاغه از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است. هم‌چنین دعای «ابوحمزه ثمالی» را امام زین‌العابدین(ع) در سحرهای ماه رمضان می‌خواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است. «زیارت امین‌الله» نیز زیارت‌نامه‌ای است که امام سجاد (ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی (ع) خوانده است.

گنجینه مخطوطات کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نیز بیش از ۳۴۰ نسخه خطی با محوریت امام ‌زین‌‌العابدین (ع) را در خود جای داده است. ادعیه روایت‌ شده از امام سجاد (ع)، صحیفه سجادیه و شرح و ترجمه و حاشیه آن بخشی از این آثار را تشکیل می‌دهد. این آثار از جهت قدمت، خط و کار تذهیب هنرمندان ممتاز، از نفاست ویژه‌ای برخوردار هستند. قرآن دست‌نویس منسوب به دست‌خط امام‌ سجاد (ع) نفیس‌ترین اثر این مجموعه است. در این مصحف شریف، سوره‌های بقره تا ناس در ۳۶۱ ورق پوست در اندازه ۳۲ در ۲۰ سانتی‌متر به خط کوفی ۱۶ سطری کتابت شده است. در برگ آخر این نسخه شریف، ترقیمه «کتبه المنتظر بوعده علی بن‌الحسین بن علی‌بن‌ابی‌طالب» کتابت شده است.

قدیمی‌ترین نسخه خطی صحیفه سجادیه به کتابت ۴۱۶ قمری، کامل‌ترین نسخه‌های صحیفه و کوچک‌ترین صحیفه موجود در جهان که در ابعاد ۹.۵ در ۷ سانتی‌متر بر روی پوست، به خط نسخ غبار به شکل کتابی هشت ضلعی در ۵۰ برگ کتابت شده، بخشی از نفیس‌ترین نسخه‌های این مجموعه است. نسخه‌ای از «مناجات خمس‌عشر» که از زبان امام سجاد (ع) روایت شده، دعای «جوشن کبیر» به‌روایت حضرت به کتابت قرن ۱۳ هجری، «دعای خضر» به کتابت خط نسخ در قرن یازدهم هجری و نسخه‌ای از «مناجات انجیلیه» نیز از دیگر نسخ موجود در این گنجینه است.

شاعران آیینی در اشعاری به سوگ شهادت امام سجاد (ع) پرداختند؛ نمونه‌ای از این اشعار:

پیش چشمم تو را سر بریدند

دست‌هایم ولی بی‌ رمق بود

بر زبانم در آن لحظه جاری

«قل اعوذ برب الفلق» بود

گفتی: آیا کسی یار من نیست؟

قفل، بر دست و دندان من بود

لحظه‌ای تب امانم نمی‌داد

بی‌ تو آن خیمه زندان من بود

کاش می‌شد که من هم بیایم

در سپاهت علمدار باشم

کاش تقدیرم از من نمی‌خواست

تا که در خیمه بیمار باشم

ماندم و در غروبی نفسگیر

روی آن نیزه دیدم سرت را

ماندم و از زمین جمع کردم

پاره‌های تن اکبرت را

ماندم و تا ابد داد از کف

طاقت و تاب بعد از ابالفضل

ماندم و ماند کابوس یک عمر

خوردن آب بعد از ابوالفضل

ماندم و بغض سنگین زینب

تا ابد حلقه زد بر گلویم

ماندم و دیدم افتاده در خاک

قاسم آن یادگار عمویم

گفتم ای کاش کابوس باشد

گفتم این صحنه شاید خیالی است

یادم از طفل شش ماهه آمد

یادم آمد که گهواره خالی است

پیش چشمم تو را سر بریدند

دست‌هایم ولی بی‌ رمق بود

بر زبانم در آن لحظه جاری

«قل اعوذ برب‌الفلق» بود

افشین علا

 

از گلستان، لاله‌های پرپرم آید به یاد

از نیستان داغ‌های خاطرم آید به یاد

با دل خود هر زمانی را که خلوت می‌کنم

در اسارت آنچه آمد بر سرم آید به یاد

سال‌ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز

هر نظر آن صحنه حزن آورم آید به یاد

هر کجا آب است آتش می‌زند بر جان من

چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد

هر جوانی را که می‌بینم به یاد کربلا

گاهی از قاسم گَهی از اکبرم آید به یاد

چونکه می‌بینم شیرخواری را کنار مادرش

از رباب و گریه‌های اصغرم آید به یاد

می‌شوم از آتش گرم و محن چون شمع آب

چون ز حال عمه‌ غم‌پرورم آید به یاد

من که بر جسم پدر از بوریا کردم کفن

روز و شب زآن جسم عطشان بهترم آید به یاد

حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع

وای دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد

چون‌که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی

سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد

از هجوم رنج و غم در آن سفر، داغی هنوز

از نظر نارفته، داغ دیگرم آید به یاد

 سیدرضا موید

 

بیمار غیر شربت اشک روان نداشت

بودش هزار درد و توان بیان نداشت

دانی چرا ز آل پیمبر کشید دست

نقشی دگر به کار ستم آسمان نداشت

تنها زمین نداشت به سر دست از فلک

پایی به عزم پیش‌نهادن، زمان نداشت

یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ

آمد ولی ز باغ نصیبی خزان نداشت

دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟

تا کوفه زنده ماندن او را گمان نداشت

از تب ز بس که ضعف بر او چیره گشته بود

می‌خواست بگذرد ز سر جان، توان نداشت

یک آسمان ستاره به ماه رخش ز اشک

می‌رفت، یک ستاره به هفت آسمان نداشت

در ترکش دلش که دو صد تیر آه بود

می‌برد و غیر قامت زینب کمان نداشت

بیمار کربلا به تن از تب توان نداشت

تاب تن از کجا که توان فغان نداشت

این صید هم که ماند، نه از باب رحم بود

دیگر سپهر تیر جفا در کمان نداشت

گر تشنگی ز پا نفکندش شگفت نیست

آب آن قدر که دست بشوید ز جان نداشت

علی انسانی

 

ماتم فخرالساجدین است

عزای زین العابدین است

چراغ مدینه گردیده خاموش

در جنان، فاطمه گشته سیه پوشی

کشتند وصی مصطفی را

یعقوب دشت کربلا را

ندارد زائر آن قبر خرابش

مزار در میان آفتابش

دشمن شکست بال و پر من

آتش زده بر جگر من

رفتم از این جهان با قلب خسته

نزد آن مادر پهلو شکسته

مهدی خرازی

 

داغی نشانده بر جگرت، یاد کربلا

خون می رود ز چشم ترت، یاد کربلا

زینب، سکینه، گریه و طفل رباب و آب

می آورند در نظرت، یاد کربلا

با زخمی از تسلی زنجیر سلسله

مانده به روی بال و پرت، یاد کربلا

با خطبه های بی بدلت زنده کرده‌ای

در لحظه لحظه سفرت، یاد کربلا

از قتل صبر روضه بخوان ای امام صبر

با سوزِ آه شعله ورت، یاد کربلا

از سجده‌های لشکر شمشیر و نیزه‌ها

از خنجر و سر پدرت، یاد کربلا

از لحظه‌ای که غارت خیمه شروع شد

آتش گرفت دور و برت، یاد کربلا

تا صبح حشر ضامن این دین و پرچم است

یاد محرم و صفرت، یاد کربلا

این جلوه‌های اشک عزا در صحیفه است

یاد خدا، شب و سحرت، یاد کربلا

محمدرضا رضایی

 

چشمه خون دل بود اشک روانت

داغ چهل ساله غم همدم جانت

عالم فدای ناله هایت ... آن روضه‌ها و گریه‌هایت

یا سیدی امام سجاد

داغ چهل محرم، به سینه تو

به کربلا رسیده، مدینه تو

خاطره‌های جانگدازت ... با دل خسته سوز و سازت

یا سیدی امام سجاد

عبادت و دعایت زینت طاعات

نافله غم تو سوز مناجات

تو کوثر امن یجیبی ... وارث مظلوم و غریبی

یا سیدی امام سجاد

ویران شده دل از مزار خاکی تو

جانم فدای اشک چشم و پاکی تو

من از بقیعت گر چه دورم ... همیشه یاد آن قبورم

یا سیدی امام سجاد

جعفر رسول‌زاده