سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: مهران حبیبی‌نژاد نویسنده، پژوهشگر موسیقی و مصحح نسخ خطی است. او در حوزه موسیقی شناخت‌نامه‌هایی چون "خسرو خوبان" (شناخت‌نامه استاد محمدرضا شجریان همراه با کلام آوازها و تصنیف‌ها)، "نغمه‌ساز جاودان" (زندگی هنری استاد علی تجویدی همراه با کلام 62 ترانه و تصنیف)، "در پرده‌ساز همایون" (زندگی هنری استاد همایون خرم همراه با کلام برگزیده ترانه‌ها و تصنیف‌ها)، "آرشه‌های سحرانگیز عاشقانه" (زندگی هنری استاد حبیب‌الله بدیعی همراه با کلام 77 ترانه و تصنیف) و .... را گردآوری و منتشر کرده است.

این نویسنده و پژوهشگر، درباره نوشتن در مورد زادروز، زادگاه، تحصیلات یک شخصیت علمی، فرهنگی و هنری از جزیی‌ترین نوع گزارش در زندگی‌نامه‌نویسی است به هنرآنلاین گفت: این‌که همه‌ هنردوستان، علاقه‌مند هستند بدانند که هنرمند مورد علاقه‌شان، کی و کجا زاده شده، اصل و نسب‌اش کیست و مسایلی از این قبیل، امری طبیعی است و گاهی این اطلاعات را در خلال گفت‌وگوهای این هنرمندان یا از زبان و گفتار شخص دیگری به صورت شفاهی می‌توان شنید. اما این اطلاعات در مورد یک هنرمند از جزیی‌ترین نوع آگاهی از اوست. سوال اینجاست چرا باید زندگی یک هنرمند را مکتوب کنیم؟ و این‌که در اذهان بعضی‌ها مطرح می‌شود که هنرمندان با تولید و ثبت آثارشان و همه‌ خدمات هنری و فرهنگی که ارائه داده‌اند، شاید دیگر نیازی نباشد که در مورد این آثار در جایی نوشت و یا یادآوری کرد؛ همان آثاری که آفریده‌اند، معرف بزرگی و ماندگاری آن‌ها خواهد بود؟! هم‌چنین سوالات دیگری در اذهان متبادر می‌شود که زندگی‌نامه‌نویسی و خاطره‌نگاری چه اهمیتی دارد؟ باید به این نکته توجه داشت که آیا دیدن یک اثر هنری و یا شنیدن یک قطعه‌ موسیقی حتی دیدن و شنیدن تمام آثار یک هنرمند در شناخت آن هنرمند کفایت می‌کند؟ آیا این هنر و اثر خلق شده مختص عصر ماست؟ یا باید به نسل‌های بعدی هم انتقال یابد؟

او با بیان این که همان اندازه که خلق یک اثری هنری برای ما ارزشمند است و از دیدن و شنیدن آن لذت می‌بریم، به همان اندازه دانستن اندیشه و تجربه هنرمند که باعث آفرینش آن اثر شده باید برای ما حائز اهمیت باشد، ادامه داد: در زندگی امروز، هنر صرفا تفنن و لذت بردن نیست. هر اثری که از ذهن خلاق هنرمند تراویده می‌شود و به مرحله عمل و تولید می‌رسد، تامل برانگیز است و درسی است برای زندگی بهتر و هدفی والاتر. در شرح‌حال‌نگاری فقط با زندگی یک هنرمند روبرو نیستیم. بسیاری از واقعیت‌های جامعه و حقیقت‌های زندگی را در تجربه‌های فردی و آثار یک هنرمند می‌بینیم و این واقعیت‌ها در بطن آثار و نوع اثر خلق شده مشهود است. چرا که یک هنرمند یک فرد عادی نیست، توانایی‌هایی به‌صورت فطری و اکتسابی در او نهفته است که او را با دیگران متمایز می‌کند و می‌تواند الگویی برای انسان‌های دیگر باشد. بی‌تردید ایده‌ها و الهامات درونی یک نویسنده و یک هنرمند از رخدادهای اجتماعی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، نشات می‌گیرد. پس بسیاری از پیامدهای اجتماعی را در آثار هنرمندان می‌توان دید که این پیامدها به علوم روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی و غیره ارتباط مستقیم دارد، اما این روشنگری‌‌های اجتماعی در بینش هر هنرمند متفاوت است. هر هنرمندی براساس توانایی‌های فردی، الهامات درونی خود، عشق و معرفتی که به هنر و حرفه‌ خود دارد و البته تلاش و همتی که به خرج می‌دهد، دید وسیع‌تری به مخاطب خود می‌دهد و عیار آن هنرمند از هنرمندان دیگر متمایز می‌شود.

حبیبی‌نژاد زندگی‌نامه‌نویسی را بخش مهمی از علم تاریخ دانست و افزود: بسیاری از زوایای تاریک یک واقعه‌ اجتماعی و فرهنگی یک جامعه را می‌توان در خلال خاطرات و گفت‌‌وگوهای یک هنرمند و یک نویسنده کشف کرد. چه بسا بسیاری از وقایع مهم تاریخی که در کتب وقایع‌نگاری مورد شک و تردید بسیاری از صاحب‌نظران است، اما ناگهان در یک قصیده‌ یا ابیاتی از یک شاعر که در آن عصر می‌زیسته به نوعی بیان شده است، در حالی که هدف آن شاعر تاریخ‌نگاری نبوده ولی در فحوای اشعارش به آن واقعه اشارتی داشته و یکی از نقاط کور یک واقعه تاریخی در آن شعر یا اثر مشخص می‌شود.

او یکی از فواید شرح‌حال‌نگاری هنرمندان در هنر موسیقی را روند تاریخی، سیر و تطور هنر موسیقی در فحوای گفت‌وگوهای یک هنرمند دانست و تصریح کرد: به عنوان مثال، جایگاه موسیقی در قرن 21 و سرگذشت آن و تحولاتی که در یک قرن بر هنر موسیقی حادث شده، در گفتارها، خاطرات و سیر زندگی حرفه‌ای یک هنرمند و مطالعاتی که داشته است، یا با اساتیدی که حشر و نشر داشته، مشخص خواهد شد. اما سوالی این‌جا مطرح می‌شود که با انتشار این زندگی‌نامه‌ها کار تاریخ‌نگاری انجام نداده‌ایم. ما شناخت‌نامه‌های هنرمندان را تدوین می‌کنیم! باید در این‌باره عرض کنم که نکته‌ مهم و کلیدی این بحث همین است که شخصا سرگذشت‌نامه‌های همه‌ هنرمندانی که در مورد آن‌ها تحقیق و تدوین انجام داده‌ام، شامل زندگی، فهرست آثار، کلام ‌آثار، گفت‌وگوها، خاطرات هنرمندان، سخنرانی‌ها، جلسات پژوهشی، شان نزول تصنیف‌ها، نقد و بررسی آثار و کنسرت‌ها، مقالات هنرمندان نویسنده و گفت‌و‌گوها و مقالات بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران و خیلی از مطالب دیگر است. همه‌ این موضوعات به نوعی در ارتباط با هنرمند مورد نگارش و هنر موسیقی روز جامعه است، پس نتیجه می‌گیریم که این شناخت‌نامه‌ها به لحاظ تاریخی هم بسیار ارزشمند هستند. در خلال گفت‌و‌گو با هنرمند علاوه بر بحث موسیقی، بسیاری از مسایل اجتماعی، اخلاقی، مردم‌شناسی و موضوعات معنوی مطرح می‌شود که هم برای نسل حاضر و هم برای نسل‌های آتی بسیار ارزشمند و مغتنم است.

حبیبی‌نژاد اظهارداشت: بُعد دیگر اهمیت این قضیه این است که این مکتوبات و شناخت‌نامه‌ها در واقع مکمل بسیار ارزشمندی است برای شناخت بهتر یک هنرمند، البته نه تنها کتاب‌های منتشر شده‌ نگارنده، بلکه هر کتابی از هر نویسنده‌ای در قالب شناخت‌نامه یا سرگذشت‌نامه تدوین می‌‌شود، این محسنات را خواهد داشت. یک مثال واضح در این باره بگویم، وقتی کتاب استاد پرویز مشکاتیان "آوای مهرآیین" منتشر شد، بسیاری از علاقه‌مندان در فضای مجازی و به عناوین مختلف به من پیام دادند که ما پیش‌تر، آن‌چنان که باید مشکاتیان را نمی‌شناختم، می‌دانستیم او هنرمند بزرگی است، آثار جاودانه‌ای را خلق کرده و از شنیدن تمامی آثارش لذت می‌بردیم ولی شناخت جزیی از زندگی او داشتیم، وقتی کتاب "آوای مهرآیین" را مطالعه کردیم، به این نکته پی بردیم که نه تنها او یک موسیقی‌دان بزرگی است، بلکه نویسنده‌ خوبی هم هست. او فلسفه می‌داند، دانش زیادی در موضوعات دیگر دارد، اهل مطالعه است و اشراف زیادی بر موسیقی ایران دارد و خیلی خصوصیات خوب دیگر. اگر این کتاب را هر شخص دیگر می‌نوشت یا منتشر می‌کرد، این اتفاق خوب و خوشایند رخ می‌داد، پس در نتیجه نظرهای این مخاطبان گران‌مایه حاکی از اهمیت چاپ و انتشار این کتاب‌ها است. یا در مورد کتاب "خسرو خوبان" استاد محمدرضا شجریان که بسیاری از دوست‌داران این هنرمند بزرگ و فقید ایران، هم ابراز رضایت داشتند و از آن به نیکی یاد کرده‌اند. همین‌طور آثار دیگر از مجموعه‌ موسیقی‌دانان ایرانی "نغمه‌ساز جاودان" (استادعلی تجویدی)، "در پرده ساز همایون" (استاد همایون خرم)، "آرشه‌های سحرانگیز عاشقانه" (استاد حبیب‌الله بدیعی)، "پرویز یاحقی، آوای گلپا" (علی‌اکبر گلپایگانی) و "بردی از یادم" (بانو دلکش) همه‌ این آثار در بردارنده‌ مطالب و حقایق مهمی از موسیقی ایران و آثار این هنرمندان است.

به گفته او، بُعد دیگر اهمیت چاپ این‌گونه آثار، آگاهی، دانستن و شان نزول تصنیف‌ها و آثار خلق شده است. این‌که این هنرمندان چه فراز و نشیبی را از سر گذرانده‌اند تا به این درجه از مقام والای هنر رسیده‌اند و این‌گونه جاودانه شدند. با مطالعه زندگی این هنرمندان می‌توان به تجربه‌های ارزشمند ‌آن‌ها دست یافت. همت والای این بزرگان الگویی است برای همه‌ ره‌پویان علم و هنر و غنیمت گران‌بهایی است برای آیندگان؛ همان‌گونه که پیشینیان برای ما آثار گران‌بهایی را به یادگار گذاشته‌اند و ما اکنون به آن آثار می‌بالیم و علم و تجربه کسب می‌کنیم.