سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین:  کتاب "ادوارد براون و ایران" نوشته حسن جوادی به تازگی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.

حسن جوادی درباره  این کتاب "ادوارد براون و ایران" نوشته است: من همیشه می‌خواستم مکاتبات و اسناد براون را در جایی چاپ بکنم ولی افسوس که دیگر به قسمت اعظم آنها دسترسی نداشتم. تمام این نامه‌ها و اسناد براون توسط خانم کرافورد به کتابخانه دانشگاه کمبریج اهدا شده بود، و من بعد از ۱۹۷۰، دیگر گذرم به کمبریج نیفتاده است. خوشبختانه چند تن از دوستان عزیز به من کمک کردند تا این کتاب را به جایی برسانم.

بخشی از این کتاب:

براون در نوشتن انقلاب ایران و دیگر آثارش درباره مشروطیت، هم به دوستان ایرانی و هم دوستانی که در ایران و خاصه در سفارت (و یا وزیر مختاری) انگلیس در تهران داشت متکی بود. گذشته از والتر اسمارت، که شاگرد او بود و سپس کنسول انگلیس در تبریز و شیراز شد، پتریک کاون، معاون کنسول در تهران، جورج چرچیل منشی شرقی، و میجر چارلز استوکس، وابسته نظامی‌ وزیرمختاری جزو این عده بودند. به علاوه شخصی به نام دابلیو. ا.مور که مدتی در ۱۹۱۰ مخبر تایمز در تهران بود، در نامه‌ای به براون نوشت که با در دست داشتن این روزنامه "لااقل یکی از دشمنان خود را خلع سلاح کرده‌ایم." گرچه بعضی از این عده با براون در بسیاری از امور هم عقیده نبودند، باز هر یک به نحوی کمک کردند، و او در مورد وقایع ایران از این اطلاعات سود جست. اسمارت و کاون و استوکس بسیاری از اطلاعات داخلی را به او می‌رساند.

اما داستان "نترس قلب من" نوشته احمد باتمان نویسنده ترکیه‌ای است که به قلم مریم طباطبایی‌ها ترجمه شده .

در مقدمه این کتاب به قلم "اعوز آتای" می‌خوانیم: "آدم‌ها خیلی دیر متوجه می‌شوند که چه اتفاقی برایشان افتاده است. این درک از اتفاقات معمولاً با یک رویداد جدید و یا با از دست دادن چیزی شروع می‌شود. اگر بخواهی برای یک لحظه هم که شده از شر دستورات مغزت سرپیچی کنی و گاهی به صدای قلبت گوش بدهی، فکرت تو را راحت نخواهد گذاشت و مانعت خواهد شد. چون در اصل ترسوترین عضو هر آدمی عقل اوست. این مبارزه عقل و قلب ادامه پیدا می‌کند.

اگر بچه بمانیم، مدام عاشق می‌شویم چون در آن دوره قلبمان توجهی به عقلمان نمی‌کند. بزرگ که می‌شویم، عشق را فراموش می‌کنیم. عقل وارد عمل می‌شود و حساب و کتاب‌ها شروع می‌شود. اگر قلبمان شکسته شود، می‌ترسیم و دیگر صدای قلبمان را نخواهیم شنید. پس یک شانس دیگر به قلبت بده؛ چون قلب ترسو، عشق را نخواهد شناخت و زندگی بدون عشق در اصل زندگی نیست."

این کتاب را نشر پوینده منتشر کرده است.

و در آخر رمان علمی تخیلی "سفر به مرکز زمین" نوشته ژول ورن با ترجمه ثمین نبی پور به تازگی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه "رمان های جاویدان جهان" است که توسط این ناشر چاپ می‌شود.

داستان این رمان درباره پروفسوری آلمانی به نام اوتو لیدانبراک است که باور دارد برخی از دالان‌های آتشفشانی، به مرکز زمین راه دارند. به این ترتیب پروفسور با همراهی برادرزاده اش اکسل و مردی به نام هانس که راهنمای راه آن هاست، به سمت مرکز زمین می‌رود.

این گروه ۳ نفره از دهانه آتشفشانی در ایسلند پایین می‌روند و با حوادث و اتفاقات زیادی روبرو می‌شوند؛ از جمله مواجهه با حیوانات ماقبل تاریخ و... راوی اتفاقات رمان، اکسل برادرزاده پروفسور لیدانبراک است. این رمان ۴۴ فصل دارد.

این کتاب با قطع جیبی در ۵۶۰ صفحه منتشر شده است.