گروه فرهنگی هنرآنلاین، ایرانیان از جمله ملتهایی هستند که زندگیشان با جشن،شادمانی و پشتوانه فرهنگی پیوند خورده و مهمترین وعمیقترین مطالب علمی را با بیانی مردمی دراین جشنها میگنجاندهاند.
جشن «تیرگان» و «آبپاشان» درماه تیر که بلندترین روز و کوتاهترین شب در طی سال است، برگزار میشود، جشن پیروزی نور و روشنایی بر حقیقت، برتاریکی و ظلمت وجشن بزرگداشت کتابت و مقام نویسندگان است.
هنگامی که دیوان بر فرشته باد پیروز میشوند ابرها از غم میگسلند و سیل به پا میشود، این نکته به انسانها میآموزد که در برابر تاریکی و ظلم چون سیل به پا خیزند. ایرانیان از دیرباز برای باران و مقابله با خشکسالی ایزدانی نیرومند آفریدند. درنبرد کیهانی، ایزد باران در مقابله با اپوش؛دیو خشکی قرارمیگیرد و از الهه چشمه یعنی آناهیتا و فرشتگان ابر (شهرناز و ارنواز) میخواهد که به کمک آنها برود. بنابراین، اتحاد و همبستگی از مهمترین پیامهای این جشن است. ایرانیان از 7هزارسال پیش و چهبسا از روزگارانی کهنتر، در تیرماه جشن بزرگی برپا میکردند که درواقع هدف ازاین جشن، دفاع از ایران و مرزهای آن بوده است. این رسم ریشه در سنتها و باورهای اصیل ایرانی دارد. برخی جشن تیرگان را به قهرمانی آرش کمانگیر که نامش در اوستا آمده است وابسته میدانند. درشاهنامه نیز، این مسئله در حکایت پادشاهی شیرویه و داستان نبرد خسرو پرویز و بهرام چوبینه به چشم میخورد. آنجا که بهرام خود را از نسل آرش معرفی میکند:
من از تخمه نامور آرشم چو جنگ آورم آتش سرکشم
چو آرش که بردی به فرسنگ تیر چو پیروزگر قارن شیرگیر
آرش نماد ایرانیانی است که پس از حمله تورانیان برخاستند و کشور خود را با کوشش و فداکاری از آنان بازگرفتند. این داستان درشاهنامه به منوچهر نژاد مانوش، پسر ایرج بازمیگردد. داستان منوچهر اشاره به تیرههای ایرانی است که پس ازکشته شدن مانوش گردهم آمدند و نیرویی را تشکیل دادند که دربرابر تورانیان ایستاد. استاد فریدون جنیدی درادامه مانوش را چنین تعبیر میکند: از مانوش در متون پس از اسلام خبری نیست، اما درکتاب بندهش از این کوهستان یاد شده است و جایگاه آن البرز مرکزی و کوهستان پیرامون دماوند است که با مکان تیراندازی آرش همخوانی دارد.
جشن تیرگان چند جنبه دارد: 1. نجومی: طولانیترین روز و کوتاهترین شب است که پرتاب اشعه خورشید به طرف زمین مانند تیر است و به همین خاطر به آن تیرگان گفته میشود.
2. تاریخی: اسطوره آرش، روح ایرانی و عشق و مهر آرش به این سرزمین به حدی بوده است که روح و روان خود را همراه با پرتاب تیر از بدن خارج نموده است، بهطوری که بعداز پرتاب تیر، بدنش پاره پاره میشود و به قولی، از اولین کسانی است که جان خود را درراه وطن تقدیم میکند.
3. از نظر دینی و اجتماعی: آریاییان خشکسالی را به دیو و اژدها تشبیه کردهاند که ابرها را به دورخود میگرفته و مانع ریزش باران میشدند. فرشته باران بین سه تا ده روز با اژدهای خشکی مبارزه میکرد و درنهایت پیروز میشد. ازاین رو، تمنای باران جشن وعبادتی دینی بوده است، چرا که این امر با خواستن ازخداوند، جشن آگاهی و مقام نویسندگان ، روشنی عقل و ذهن انسانها محقق میشده است.
این جشن چهاراتفاق و نتیجهگیری مهم برای ایرانیان داشته است: اول اینکه درزمان جنگ بین کیخسرو و افراسیاب، ایرانیان درحال عقبنشینی فرصت نمیکردند گندمها را آرد کنند و نان بپزند؛ درنتیجه به فکر افتادند تا گندمها را بپزند و تفت دهند تا برشته شود و بتوانند آن را بخورند. بنابراین، روش برشته کردن اولین بار به دست ایرانیان صورت میگیرد، نهتنها گندم برشته، بلکه برنج که میشود برنجک، نخود میشود نخودچی و...
ازاینها گذشته، اولین جیره جنگی متعلق به ایرانیان است، بهطوری که به هرفرد یک کیسه گندم برشته میدادند تا به عنوان جیره دو روزه همراه او باشد.
سوم؛ زمانی که ایرانیان درزمان جنگ در تنگنای آذوقه قرارمیگرفتند میوههای درختان را که کال یا نارس بودند میپختند و میخوردند. درواقع اولین کمپوتها و مرباها ازسوی ایرانیان بهوجود آمده است. چهارم این که بعضی میوهها را خشک میکرده تا بتوانند راحتتر به حملو نقل آنها بپردازند. پس اولین میوههای خشک هم متعلق به ایرانیان است؛ از زمان پیشدادیان حداقل پنج هزارسال پیش.
جواد انصافی/نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر