به گزارش هنرآنلاین، متن سخنرانی سیدعباس صالحی به شرح زیر است:

«به نام خداوند جان وخرد/ کزین برتر اندیشه بر نگذرد

سرکار خانم اولگا لوبیماوا

وزیر فرهنگ ارجمند فدراسیون روسیه

میهمانان گرامی! سرآمدان فرزانۀ سپهر فرهنگ و هنر! گردهمایی همدلانۀ شما را خوشامد و برپایی شکوهمند هفتۀ فرهنگی روسیه در ایران را شاد باش می­‌گویم. مایۀ خرسندی و شادمانی بسیار است که امروز به دیده و دل، پذیرای نمایندگان شایستۀ یک فرهنگِ کهن هستیم؛ فرهنگی سرشار از آموزه­‌های درست و دلنشین که بزرگانی همچون تولستوی، چخوف، داستایفسکی و پوشکین، نماینده و آیینه­‌دار آن هستند. ادبیاتی آکنده از همزیستیِ دوستانه و روادارانه که در ایرانِ ما خوانندگان و دوستداران بسیار دارد.

به فرخندگی برپایی «هفتۀ فرهنگی روسیه در ایران» و به انگیزۀ پاسداشت جایگاه ادب، هنر و فرهنگ، به نمایندگی از مردم شایسته و هنرمند ایران به شما خوشامد می­‌گویم و امیدوارم این دروازۀ دوستی و مهر همچنان به روی یکدیگر گشوده بماند. چنانچه آشکار است، درخت پیوندهای فرهنگی ایران و روسیه، ریشه در تاریخی دراز دارد.

از گذشته­‌های دور، شاهنامۀ فردوسی در سرزمین پهناور روسیه خوانده می­‌شد و سروده­‌های زندگی­‌بخش خیّام، خود بخشی از شادمانه­‌های مردم ادب­دوستِ روسیه بوده و هست. سعدی و حافظ خواستارانِ فراوان در آن خاکِ ادب­پرور دارند. این پهلوانانِ پهنۀ فرهنگ و ادب از میان مردمانِ فرهیختۀ دو کشور، هم زندگیِ سخت و دشوار را در کامِ جانِ خوانندگان­شان، شیرین می­کردند و هم پُلی استوار برای پیوندهای ادبی، هنری و فرهنگی بوده­اند؛ پل­‌هایی که هیچگاه، شکست و فروریزی ندارند.

ما و شما با نگاهی به این گنجینه­‌های ارزشمند و این سرمایه­‌های مینوی، پیام­آور دوستی و داد در میان مردمان جهان بوده و هستیم. همان­گونه که فردوسی می­‌گوید:

که فرهنگ، آرایش جان بُوَد/ زگوهر سخن گفتن آسان بُوَد

گُهر، بی هنر، زار و خوارست و سُست/به فرهنگ باشد روان تندرست

امروز با سربلندی به پیمان­‌نامۀ فراگیر همکاری­‌های دوسویه میان ایران و روسیه می­‌پردازم که نمایشی آشکار از خواستِ ما برای ساختن آینده­‌ای روشن و امیدبخش است؛ آینده­‌ای که فرزندانِ ما در سایۀ آن به آرامشی بایسته خواهند رسید.

خانم وزیر!

 مرزها را انسان­ها ساخته­‌اند تا مردمان را پشتِ دیوارهای ساختگی گرفتار نمایند. ولی در آسمان ِ فرهنگ و همدلی، هیچ مرزی نیست. دوستی و یکدیگرخواهی، مرز و دیوار نمی­‌شناسند. بزرگان ما و شما این ارزش بنیادی را به صد زبان بازگو کرده­‌اند.

 دریچۀ فرهنگ، راهی­‌ست برای نزدیکیِ دل­ها، همیاریِ دست­ها و همکاریِ کشورها و خرسندیم که میان ما این دریچه­ای که به آسمانِ باز، گشوده است، کارسازی و دلربایی می­‌کند. آن پیوندی که بر پایۀ فرهنگ نباشد به سستی می­‌گراید، ولی مردمان این سامانۀ تاریخی که دارای شناسنامه­ای پُر برگ و بارند، بر همسویی و همسایگی، استوار خواهند ماند. پیشینۀ درخشانِ «دانشِ ایرانشناسی» و نیز  پژوهش­‌های گستردۀ « شاهنامه­‌پژوهی» در روسیه، روشن می­‌دارد که روس­ها تنها همسایۀ ما نیستند، همراه و همدل هم هستند و این خویشاوندی مینوی، جای شادمانی و سپاس از پروردگار را دارد. با سرودۀ حافظ به سخنم پایان می­دهم:

 درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد/ نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرَد

همگی با هم به پیشواز جشن با شکوه «هفتۀ فرهنگی روسیه در ایران» که پیامی جز دوستی و مهربانی ندارد، میرویم. با آرزوی شادی، تندرستی و خوشبختی برای ملت ایران و روسیه.»

انتهای پیام