گروه سینما و تئاتر هنرآنلاین،شاید در همین آغاز راه باید این نکته کلیدی و مهم را به خواننده این نوشتار یادآور شد که استراتژی در نگارش فیلمنامه «قهوه ترک» کلید ورود و دیدن این اثر است. محمد رضایی راد با تاکید و اصرار بر روایت به شیوه افشای تدریجی و قطره چکانی قصد دارد توزیع اطلاعات و روابط بین شخصیت‌های مرکزی داستانش را به مرور و به شیوه ای تار عنکبوتی در کل پیکره سریال پهن کند. شاید بی راه نباشد که یکی از شاخصه های فیلمنامه «قهوه ترک» را طمانینه و صبر در بیان داستان بدانیم.

محمد رضایی راد در مقام فیلمنامه نویس در پنج قسمت ابتدایی تک تک شخصیت‌های مرکزی داستان را معرفی می‌کند و به صورت تمام و کمال روابط جاری بین آن‌ها را عمق و غنا می‌بخشد و سپس به سراغ داستان اصلی می‌رود و درام معمایی خود را با تعلیقی نفس‌گیر طراحی و اجرا می کند. این شیوه نگارش داستان اگرچه ممکن است برای بخش مهمی از مخاطبین فاقد جذابیت باشد و حتی برخی را از ادامه داستان منصرف کند اما دو شاخصه مهم در دل دارد، نخست آنکه سریال «قهوه ترک» پیش از آنکه یک داستان معمایی صرف باشد سریالی در آسیب شناسی مهاجرت و معضلاتی است که یک دختر جوان در سال 1401 و در ایران امروز دارد و پرداخت درست روابط و دغدغه‌ها و همچنین شخصیت پردازی درست می تواند کارکرد خوبی در طرح چنین دغدغه‌هایی داشته باشد. نکته دوم در بهره برداری در نیمه دوم درام نهفته است، به این منظور که نویسنده در چند قسمت نخست کاشت‌های را در مسیر روایت خود طراحی می کند که در نیمه دوم آنها را برداشت می‌کند و حتی ابایی از این نکته ندارد که با پیش‌فرض های مخاطب بازی کند و قضاوت‌های غلطی را برای او به ارمغان بیاورد، شاید شاخص ترین بارزه این استراتژی در خلق دو شخصیت پرهام با بازی مجتبی پیرزاده و دانیال با بازی حامد بهداد است. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که فیلمنامه نویس تا حد امکان از سیاه و سفید کردن شخصیت‌های داستانش دوری کرده است و سعی داشته نگاهی انسانی به این شخصیت‌ها داشته باشد.

قهوه2

از دیگر شاخصه‌های فیلمنامه «قهوه ترک» را باید روایت آن دانست که بر دو مبنای فلاش بک و همچنین تغییر زاویه دید بنا شده است، فیلمنامه نویس برای جبران بخشی از شخصیت پردازی و همچنین الصاق یک تشخص روایی در کلیت اثر از شیوه فلاش بک در تزریق اطلاعات استفاده کرده است و برخی از نکته‌های کلیدی از جمله رابطه ترانه با آن پیرمرد و یا نحوه آشنایی‌اش با شخصیت شهاب را در قالب این نوع روایت بیان می‌کند که این میزان استفاده از فلاش بک به عنوان یک شاخصه روایی تقریبا در میان سریال‌های پخش شده شبکه نمایش‌خانگی بی نظیر است اما بیان روایی فیلمنامه «قهوه ترک» فقط معطوف طراحی فلاش بک نیست بلکه از قسمت شش به بعد با یک تغییر در شیوه زاویه دید و حذف شخصیت مرکزی داستان برگی تازه و نو را رو می‌کند. اگر تا قسمت 7 با شخصیت ترانه و در شهر استانبول بودیم به یکبار فیلمنامه نویس این شخصیت را حذف می‌کند و داستان را با شخصیت طنین خواهر او ادامه ‌می‌دهد و در برخی از فصل‌ها این بازی را به قدری ادامه می‌دهد که مرز بین زمان حال و گذشته قابل تفکیک شدن نیست و حتی این مسیر را در مورد برخی از شخصیت‌های فرعی مانند اورهان و پرهام نیز اجرا می کند.

دو ویژگی محمد رضایی راد که در اغلب نمایشنامه‌هایی که نوشته و به روی صحنه برده است «زبان» و «روایت» است. نکته ای که در فیلمنامه «قهوه ترک» هم به وضوح دیده می‌شود. بی تردید باید رضایی راد را به جنون کشاننده یک موقعیت نمایشی عادی تلقی کرد اما در اغلب نمایش‌هایش با اینکه داستانی ساده و حتی تکراری را بیان می‌کند اما با شیوه و لحن روایی که دارد اجرایی متفاوت را برای بیننده به ارمغان می‌ آورد نمونه عینی این مسئله را می توان در نمایشنامه «فعل» ، «رقصی چنین» و «گزارش خواب» به وضوح دید.

قهوه3

دغدغه زبان نیز از مهمترین اولویت‌های رضایی راد در بیان داستان‌هایش است و بی راه نیست که او را یکی از شاخص‌ترین زبان شنانسان نسل خود در حوزه ادبیات نمایشی تلقی کنیم. در سریال «قهوه ترک» هم به این دغدعه ارجاع داده می شود او علاوه بر اینکه دیالوگ‌های مختلف به فارسی از طبقات مختلف جامعه را در این سریال طراحی کرده است در تصمیمی جنون آسا یک الی دو قسمت از فیلمنامه این سریال را به زبان غیر فارسی نوشته است که این بدعتی نو و خلاقه در صنعت محافظه کار سریال سازی ایرانی است و مبنای انتقال اطلاعات به بیننده را زیرنویس فارسی قرار داده است.

اما مهمترین ایده روایی فیلمنامه سریال «قهوه ترک» تبدیل شدن شخصیت طنین به ترانه برای حل معمای نا پدید شدن خواهرش است، فیلمنامه نویس با این تمهید علاوه بر اینکه خون تازه ای در رگ‌های این فیلمنامه تزریق می‌کند و مخاطب خود را شوکه می کند با شیوه‌ای تازه و بدیع داستان خود را به پیش می‌برد.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد آن چیزی که این روزها برخی مخاطبان به عنوان کند بودن ریتم و یا حرکت طولی درام داستان در سریال «قهوه ترک» بیان می کنند نه از روی یک خطای فیلمنامه نویسی بلکه یک استراتژی دقیق و هدفمند برای بیان داستان این سریال است. همچنین باید در تعریف ریتم به این نکته توجه داشت که ریتم عبارت است از توزیع دقیق و عادلانه اطلاعات در طول یک درام و به ظن نگارنده محمد رضایی راد در انجام این مهم در نگارش این سریال به خوبی عمل کرده است.