"گروه سینما و تئاتر هنرآنلاین":  خالق «قصه‌های مجید» و «خواهران غریب» سه ماه پیش از این ما را با آثاری که خاطره‌ساز دوران کودکی و نوجوانی دهه شصتی‌ها بوده‌اند، تنها گذاشت و رفت؛ اما رفتن این هنرمند در زمانی اتفاق افتاد که آخرین فیلم او هنوز به نمایش عمومی درنیامده بود و حالا پس از گذشت سه ماه از درگذشت کیومرث، سالن‌های سینما میزبان فیلم «پرونده باز است» او هستند. به همین بهانه، در ادامه نگاهی به آخرین ساخته این هنرمند فقید خواهیم داشت.فیلمی که جایش در ویترین نیست بعید است کسی را بتوان یافت که علاقمند به سینمای ایران باشد و فیلمی از پوراحمد تماشا نکرده باشد. کیومرث پوراحمد از کارگردانان باسابقه سینمای ایران است و توانایی‌اش در عرصه نویسندگی و کارگردانی را سالها پیش به اهالی این عرصه ثابت کرده است. او از همان سال‌های پس از انقلاب فعالیت حرفه‌ای خود در عرصه فیلمسازی را آغاز کرد و این فعالیت تا چندین ماه پیش از درگذشتش هم استمرار داشت. البته وجهه تلویزیونی هم داشت و او را بیش از هر اثری با «قصه‌های مجید»ش می‌شناسند اما آثار قابل توجهش در عرصه سینما همچون «کفشهایم کو؟»، «اتوبوس شب»، «خواهران غریب» و... را نیز نمی‌توان نادیده گرفت.این کارگردان خوش‌سابقه و توانمند که امروز دیگر در کنار ما نیست، در آخرین فیلم خود به سراغ موضوعی جنایی رفته بود و کاراکترهای اصلی داستانش را از گروه سنی نوجوان انتخاب کرده بود و ساختار فیلم، مناسبات بیشتری با همین گروه سنی داشت.
17259208_691
کلیشه تکرار زدایی
 
محور اصلی داستان، تکراری بود اما تاکنون برای این گروه سنی کاری درباره آن ساخته نشده بود و از این حیث می‌توان «پرونده باز است» را فیلمی دانست که حرفی نه چندان تازه را برای گروه سنی‌ای می‌زند که تاکنون با زبان هنر و سینما آن را نشنیده‌اند و این به نوبه خود، نوعی ابتکار است. اما این ابتکار، چگونه خرج شد و آیا در پرداختن به موضوع، به گونه‌ای عمل شده که بتوان «پرونده باز است» را در ویترین کارهای شاخص پوراحمد قرار داد؟ آنچه مردم و منتقدان در چهل‌ویکمین دوره جشنواره فیلم فجر درباره فیلم گفته‌اند نشان می‌دهد که اینطور نیست!فیلم «پرونده باز است» انگار در دهه شصت گیر افتاده است و می‌خواهد به سبک همان روز برای مخاطب فیلم بسازد. نمی‌دانیم دلیل آن شتاب در آماده شدن فیلم و رسیدنش به جشنواره بوده یا علت دیگری وجود داشته اما آنچه واضح است اینکه پوراحمد در آثار قبلی‌اش نشان داده بود که بر مناسبات روز عرصه فیلمسازی مسلط است؛ آنچه در آخرین فیلم سینمایی او مشاهده می‌شود اما چنین نیست و علی‌رغم آنکه اصغر رفیعی‌جم فیلمبردار «پرونده باز است» در همان اواسط برگزاری جشنواره اظهار کرده بود که در این فیلم از سبک روز فیلمبرداری استفاده شده، در عمل چنین چیزی دیده نمی‌شود! حتی کارگردانی هم در صحنه‌هایی از ریل حرفه‌ای خود خارج شده و پوراحمد دست به بستن قاب‌هایی زده که نمی‌توان فلسفه و مفهوم آنها را در راستای قصه کدگشایی کرد؛ به عنوان مثال هنگام نمایش صحنه دعوایی که منجر به قتل علیرضا شد، با بک‌گراند فلوشده‌ای از صحنه دعوا و حرکت پن دوربین از پشت درختان مواجهیم. این حرکت دوربین بیش از هر چیز، مفهوم وجود یک شاهد عینی پشت این درختان را القا می‌کند که احتمالا پشت پرده این دعوا باشد اما تا آخر فیلم، خبری از شاهد عینی و دست پشت پرده نیست! اگر قصد کارگردان ایجاد ابهام و کمک به تعلیق قصه بود، قطعا می‌بایست فاکتورهای گمراه‌کننده دیگری نیز در کنار این فاکتور می‌گنجاند اما چنین نبوده و این قضیه بیشتر به یک سهل‌انگاری در گزینش قاب شبیه است! یا اینکه در اوایل فیلم، زاویه دوربین های انگل روی مامور کانون اصلاح تربیت (با بازی پژمان بازغی)، در موضع ضعف بودن مامور را القا می‌کند در حالیکه موضع مامور قانون در طول فیلم، اصلا موضع ضعف نیست!خیانت موسیقی به «پرونده باز است»!موسیقی در «پرونده باز است» بیش از آنکه در خدمت فیلم باشد، در خیانت به فیلم است!
 
تدوین؛ قربانی جشنواره فیلم فجر!
 
گزینش ناصحیح موسیقی حتی در سکانس‌هایی، مخاطب را از حس متناسب با موقعیت دور می‌کند؛ مانند موسیقی‌ که پس از اعلام شایعه رضایت، بر روی شادی فرهاد و دیگر زندانی‌ها آورده شده بود.به طور کلی موسیقی در بسیاری از صحنه‌های فیلم غایب است و وقتی هم حضور می‌یابد، یا کار را خراب می‌کند و یا تاثیر چندانی از آن نمی‌بینیم!
 
شتاب‌زده برای رسیدن به جشنواره!
 
تدوین فیلم «پرونده باز است» به قدری از نظم بصری کمی برخوردار است که هم منسجم نیست و هم بدو بدو و شتاب‌زده برای رفتن به سکانس بعدی عجله دارد. عجله و شتاب برای رساندن فیلم به جشنواره فجر، موضوع مهمی است و شاید دلیل تمامی ضعف‌های پیش‌گفته، همین موضوع باشد.پرونده‌ای که با شجاعت باز ماندفیلم اگر میخواست به نام خود وفادار باشد و پرونده را باز نگه دارد، به پایانی باز نیاز داشت و این اتفاق به درستی افتاد.
 
نقطه قوت شاخص «پرونده باز است» را باید همین پایان‌ باز بدانیم که شجاعانه، از به خوبی و خوشی به سرانجام رساندن قصه خودداری کرد؛ بارها مخاطب را به این اشتباه انداخت که همه مشکلات در حال فیصله یافتن به بهترین شکل ممکن است اما در آخر به او این پیغام را رساند که در چنین پرونده‌هایی همیشه آخر شاهنامه خوش نیست!
 
احمدرضا انصاری