سرویس تجسمی هنرآنلاین: غلام حسین امیرخانی از هنرمندان و خوشنویسان معاصر ایران است. او پس از اتمام دوره دبیرستان به آموختن هنر خوشنویسی روی آورد و با ممارست فراوان در زمینه این هنر سرآمد شد. او در نگارش خط نستعلیق از ریز و درشت دستی قوی و مهارتی مثال زدنی و فوق العاده دارد. بسیاری او را برترین نستعلیق نویس حال حاضر میدانند.
امیرخانی از سال ۱۳۴۰ در اداره کل هنرهای زیبا در وزارت فرهنگ و هنر سابق (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز) به سمت خطاط استخدام شد. از مشاغل دیگر وی میتوان به مدیریت و ریاست شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران، مدیریت فرهنگسرای ارسباران (هنر) و ریاست شورای عالی خانه هنرمندان ایراناشاره کرد. غلام حسین امیرخانی در خط نستعلیق شاگرد استادانی چون سیدحسین میرخانی و سیدحسن میرخانی بود. افزون بر آن وی از خط استادان قدیمی مانند میرعمادالحسنی، میرزای کلهر، عمادالکتاب، علی اکبر کاوه و چند تن دیگر مشق کرد.
امیرخانی در نستعلیق نویسی شیوهای ویژه به خود را دارد که مورد اقبال بسیاری از استادان خوشنویسی است. بسیاری از خوشنویسان صاحب نام معاصر شاگرد غلامحسین امیرخانی هستند و بیشتر خوشنویسان معاصر به طور مستقیم یا غیر مستقیم از خط او مشق کردهاند. با این پیشکسوت خوشنویسی درباره مشغله این روزهایش و هنر خوشنویسی در روزگار معاصر به گفتگو نشستیم.
استاد این روزها مشغول چه کاری هستید؟
در حال تحریر گزیده اشعار بیدل دهلوی شاعر نامدار مکتب هندی هستم. این دیوان که گزیده اشعارش را دکتر عبدالرحیم سعیدی، بیدلشناس نامی به عهده دارد با خوشنویسی و تذهیب در تدارک چاپ است. تذهیب این کتاب را هم جمعی از هنرمندان انجام میدهند.
چرا بیدل؟ آیا علاقه قبلی به این شاعر داشتید؟
بله. به طور کلی مثل بسیاری از هموطنانم با شعر و ادبیت آشنا هستم. امتیاز ویژه ما ملت ایران این است که در بالاترین شکلی که انسان ممکن است به بیان تفکر بپردازد یعنی شعر چنین غنی هستیم. ما همواره با شعر فراتر از کلمات روزمره رفتهایم. بیدل از این جهت برایمن جذاب است که او با وجود اینکه یک مغولزاده بود که زبان مادریاش فارسی نبود و در کشور هند مغولی میزیست اما چنین به ادبیات ما تسلط یافت تا به درجه شاعری رسید. او آنقدر به زبان فارسی مسلط است که در اشعارش فراتر از تخیل میرود و خواننده را غافلگیر میکند. آنقدر اشعار زیبا دارد که انتخاب از میان نها دشوار بود.
به جز این دیوان کار دیگری هم در دست دارید؟
بله. یکی از دفدغههایم این روزها نگارش کتاب جامع آموزش خوشنویسی خصوصا برای جوانهایی است که در شهرستانها زندگی میکنند. سالها است به ضرورت انتشار کتابی جامع در آموزش خوشنویسی فکر میکنم و تصمیم دارم امسال نگارش آن را آغاز کنم. مخاطبین هدف این کتاب بیشتر جوانان علاقمند به فراگرفتن خوشنویسی در شهرستانهای کشور هستند که شاید به آسانی به اساتید و منابع آموزشی در این حوزه دسترسی نداشته باشند. درست است که بسیاری از ظرافتهای هنری را شاید نتوان از طریق کتاب به هنرجویان انتقال داد و لازم است آنها را حتما در محضر اساتید و به اصطلاحا به شکل زانو به زانو آموخت، اما آموزش بسیاری از موارد هم از طریق کتابها امکان پذیر است و میتواند مورد استفاده هنرجویان واقع شود.
شما سالهاست در عرصه مدیریتی در خوشنویسی هم فعال هستی و بسیاری فعالیتها از جمله انجمن خوشنویسان را سامان دادهاید. در حال حاضر ما یک دوسالانه شاخص خوشنویسی داریم که سال گذشته هم که باید برگزار میشد برگزار نشد. در حالیکه هنر خوشنویسی در یاس با سایر شاخههای هنرهای تجسمی هم مخاطب بیشتری دارد و هم هنرمند بیشتری. مثلا چرا خود انجمن یک جشنواره یا سلسله نمایشگاههایی را در این زمینه مدیریت و برگزار نمیکند؟
اینکه شما میگویید درست است. این ضعف ماست. در سال ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰ ما فعالیتهای مستمر و گستردهای در انجمن داشتیم و سادم هست در یکسالی ۵۴ نمایشگاه برگزار کردیم. کمابیش فعال بودیم تا اوایل دهه ۸۰ که دیگر وزارتخانه نتوانست از انجمن حمایت کند و درگیر مشکلات مالی شد.
داستانی که برای انجمن در این سالها رخ داد و یک انجمن موازی را وزارتخانه راه انداخت هم دخیل بود؟
بله. انگار مسئولین آن زمان وزارتخانه قصد عمد داشتند که انجمن را از هم بپاشانند الحمدالله با پیگیریهای وزارتخانه در حال حاضر این مشکل در حال حل نهایی است. اما چندین سال این داستان تمرکز ما را گرفت. یک تشتتی پیش آمده بود. اما مسئله دیگر این است که برای حضور در جشنوارهها و دوسالانهها باید انگیزه سازی شود. شما ببینید بیش از هزار اثر به یک دوسالانه میاید و جمعا شما ۱۰ جایزه میدهید در سه رشته خوشنویسی. اینها با هم تناسب ندارد.
اساتید هم کمتر در این جشنوارهها حضور دارند!
بله. البته این یک سویه خوب دارد. اینکه نسلهای امروز بسیار پیشروتر از اساتیدشان هستند؛ شاید خیلی از اساتید در کنار آنها آثارشان جلوهای نداشته باشد. رشد جوانها در خوشنویسی بسیار چشمگیر است. الان شما ببینید انجمن در هر شهری یک استاد شکسته نستعلیق دارد در صورتیکه تا سی سال پیش چنین نبود.
نکته دیگر درباره بودجه هنر و خصوصا هنرهای تجسمی است. میدانم شما چندین بار در مجلس هم برای این موضوع حضور داشتید. چرا تلاشی برای بهبود بودجه هنرهای تجسمی نمیشود؟
ببینید من ۱۵ سال است دارم این داستان را پیگیری میکنم. از طریق آقای حداد عادلفاقای ولایتی، آقای مسجد جامعی، کمیسیون فرهنگی مجلس اما راه به جایی نبردیم. ما طرحی دادیم که یک درصد بودجه عمرانی کشور صرف خرید آثار هنری شود. این بشود قانون الزامی. استدلالمان هم این بود که این آثار کالاهای سرمایهای هستند و این باید جا بیفتد. از طرف دیگر مردم ما که زیاد موزه و گالری نمیروند در ساعات اداری میتوانند اثر هنری در ادارهها روی دیوار ببینند. اما به نتیجهای نرسیدیم.
چرا؟
خب اول اینکه چند سال پیش یک اکسپویی هم برگزار شد و نیم دردی هم البته نه الزام آور بلکه دلخواه به این امر اختصاص پیدا کرد اما متاسفانه گالریها آثار خوبی را بعضا نیاوردند و کیفیت آثار بالا نبود. از طرف دیگر آن همتی که در وزارتخانه برای این امر باید باشد نیست.
در نهایت وضعیت هنر خوشنویسی را چطور میبینید.
بسیار پیشرو. من به نسل جوان بسیار امیدوارم.
انتهای پیام/