گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار الهام عظیمی با عنوان «من زمینم، تو درخت» در گالری مژده برپاست. عظیمی در گفت و گو با هنرآنلاین با بیان اینکه نمایشگاه قبلی او به پرتره اختصاص داشت و طبیعت موضوع نمایشگاه جدیدش است، گفت: این چرخش از یک نیاز شکل گرفت، نیازی که در واقع سرمنشأ آن از دوران قرنطینه شروع شد. چون من طبیعت کار نمی‌کردم و تمرکزم روی پرتره بود اما ناخودآگاه این نیاز به طبیعت و عدم حضور در طبیعت باعث شد در اتود‌هایی که داشتم به آن سمت پیش بروم و ناخودآگاه به سمت طبیعت کشیده شوم. یک دلیل اصلی‌اش این بود و دلیل دیگر آن که من طبیعت و انسان را از یکدیگر جدا نمی‌دانم و این‌ها از نظر من درهم‌تنیده هستند.

عظیمی ادامه داد: عنوان نمایشگاه را «من زمینم تو درخت» انتخاب کردم زیرا ما انسان‌ها نیز همین طبیعت هستیم و به تعبیری، طبیعت همان انسان است. اتفاقی که در دوران کرونا افتاد این بود که عدم حضور انسان در طبیعت باعث شد حال طبیعت خوب شود؛ زمین نفسی تازه کند و لایه اوزون در جا‌هایی ترمیم شود. همین‌که آدم‌ها در خانه ماندند و پلاستیک و زباله و ضایعات کمتری تولید شد نشان داد که طبیعت دارد خودش را ترمیم می‌کند.

او با بیان اینکه درآثارش اشاره‌ای به وجه آزاردهنده و تاریک کرونا نیست، افزود: نمی‌خواستم به کرونا به مثابه یک فاجعه نظر بیندازم. می‌خواستم بیشتر تأثیر این تغییر را در کل جهان نشان دهم؛ چون ذات کار من تغییر و دگرگونی دارد و دغدغه‌ام این است که این مفاهیم را چه در پرتره چه در نقاشی طبیعت بررسی کنم. کرونا و وجه سیاهش مدّنظرم نبود؛ بیشتر می‌خواستم این تغییر را نشان بدهم و این‌که عدم حضور در طبیعت چه تأثیری بر زندگی و مناسبات ما انسان‌ها داشت و از طرفی در بهبود و ترمیم طبیعت چه تأثیری داشته و این که تعامل بین انسان و طبیعت همیشه وجود داشته است.

این هنرمند افزود: من این مسأله را یک گشایش برای طبیعت می‌بینم، چون انسان غالباً به طبیعت آسیب‌زده و باعث تخریب چهره طبیعت شده است و این تغییر چهره، سرزندگی طبیعت را از آن گرفته است. من در این مجموعه عامدانه از رنگ‌های شاد و خالص استفاده کردم تا چهره واقعی طبیعت را به انسان یادآور شوم و این انتخاب از یک نیاز نشأت گرفت، نیاز به ر‌هایی در طبیعتی خالص و سرزنده، که حس زایش و زندگی در آن موج می‌زند.

او درباره تکنیک کار خود گفت: من همواره به متریال بازیافتی علاقه داشته‌ام، بر همین مبنا اندک اندک، توجهم به رنگ‌های خشک شده بر پالت‌های نقاشی جلب شد. وقتی رنگ اکرلیک بر روی پالت نقاشی خشک می‌شود، طیف رنگی جذابی را ایجاد می‌کند. بنابراین همواره به این مسأله فکر کرده‌ام که از این رنگ‌های خشک شده پالت به عنوان یک متریال استفاده کنم و سطح آثارم با کلاژ رنگ‌های خشک شده پوشیده شده است. تازه بودن این روش اجرا باعث شد که با استقبال خوبی از سوی سایر هنرمندان و اساتیدم مواجه شود. من معتقدم جسارتی در رنگ‌های خشک شده بر روی پالت وجود دارد و این غلظت و شفافیت را نمی‌توان به راحتی در تکنیک‌های دیگر ایجاد کرد.

عظیمی ادامه داد: این تکنیک علاوه بر وجه بازیافتی بودن، یک جور نقاشی غیر مستقیم محسوب می‌شود که من را به چالش می‌کشد؛ زیرا دقیقاً مثل یک پازل عمل می‌کند و من مجبورم برای خلق هر اثر، که غالباً هم به صورت بداهه هستند، تکه‌های رنگ را مثل تکه‌های پازل آن‌قدر کنار هم قرار دهم تا به شکل‌ایده‌آل نهایی دست پیدا کنم. علاوه بر این‌ها، قدرت و جسارتی که در این لایه‌های خشک رنگی هست بسیار چشم نواز و ملموس است و ارتباط خوبی با مخاطب برقرار می‌کند.

او با اشاره به برجسته کردن سطح نقاشی گفت: این کار به من حس زنده بودن طبیعت را می‌داد. این برجسته بودن کار حس ارضاء نیاز در طبیعت بودن را می‌دهد؛ گویی یک طبیعت زنده مقابلم است و بنابراین دوست داشتم به این سمت بروم و برجسته‌تر کار کنم. رنگ‌ها را چین و چروک دادم و درهم تنیدم و آن‌ها را کنار هم گذاشتم تا حس تنه درخت را ایجاد کند.

عظیمی افزود: این نمایشگاه هم مثالواره‌ای از تأثیر طبیعت روی حضور انسان است که چقدر در زندگی شهری کم شده و هم هشداری درباب آسیب زدن انسان به طبیعت. ‌ای‌کاش طبیعت همیشه می‌توانست این‌قدر خالص و زیبا باشد و ما بیشتر مراقبش باشیم و رابطه‌مان به‌جای تخریب با طبیعت نقشی سازنده باشد. من اشاره‌ای به لایه‌لایه بودن کار‌هایم دارم و این ارجاعی است به کتاب داریوش شایگان «هویت چهل‌تکه و تفکر سیال» که در بیانیه نمایشگاه قبلی‌ام با عنوان «هویت چهل‌تکه» از آن استفاده کردم. به نوعی این نمایشگاه از نمایشگاه قبلی‌ام جدا نیست؛ به‌خاطر این‌که این لایه‌لایه بودن رنگ در طبیعت هم هست و ما جزئی از طبیعت‌ایم و از هم جدا نیستیم.