گروه تئاتر هنرآنلاین، در این نمایش زبان ابزار قدرت است. ابزار انتقال آن و سرانجام جا به جایی قدرت نیز از همین طریق است. از طرفی در متون دراماتیکی که تعداد کاراکترها هم محدود است غالبا یکی از دشواری‌های کار بازیگران به خاطر سپردن دیالوگ‌های طولانی و پشت سرهم است که این امر نیازمند داشتن تمرکز بالا و تمرین‌های مستمر پیش از اجرا است.

«روال عادی» داستان یک بازجویی ساده است در جامعه استبداد زده‌ای که خبرچینی و گزارش احوال دوست و همکار و همسایه و چه بسا همسر امری عادی تلقی می‌شود. اما در چنین فضای خفقانی هستند هنوز هم شهروندانی که با تجربه و درایت این جا به جایی را امکان پذیر کنند. به گفته میشل فوکو قدرت رابطه بین افراد است و می‌تواند مستقیم یا غیر مستقیم رفتار طرف مقابل را تبین کند.

روال2

در نیمه اول نمایش بازیگر زن ترسیده و در موضع ضعف است. بدنش منقبض و حرکات محدودی دارد. او و کمیسر در دو سوی مخالف یک میز بلند طوسی رنگ نشسته اند که اندازه آن متفاوت از تمام میزهای بازجویی غالبا کلیشه‌ای یک در یک است. اولین بار که تصویر بازیگران را به عنوان تماشاچی می بینیم موسیقی کوتاهی نواخته می شود و سوالات بازجویی شروع می‌شود. تنها یکبار دیگر در انتهای نمایش که حالا این جا به جایی قدرت انجام شده است، باز صدای نواختن موسیقی را می‌شنویم.

حرکات بازیگر زن رفته رفته درشت‌تر،  پر تحرک‌تر، بیرونی‌تر و نقش او در برابر کمیسر قدرتمندتر، شجاع‌تر و زیرکانه‌تر می شود تا جایی که کمیسر را وادار می‌کند برای خود نامه خبرچینی اطلاعات شخصی خود را بنویسد مبادا سرنوشت کمیسر قبلی برای او نیز رقم بخورد و اینچنین از هرگونه به زندان رفتنی مصون بماند چرا که کمیسر «اُرتوگ» بعد از ۱۵ سال هم اکنون و به خاطر خبرچینی زن شهروند در سلول زندان به سر می‌برد.

روال3

«روال عادی» اثری موجز بدون جزئیات اضافه با حداقل لوازم صحنه و با تکیه بر زبان دو بازیگر با ضرباهنگی پیوسته مانند بیان کلمات به شیوه ای شمرده و بدون اغواگری‌های خودنمایانه مرسوم صحنه قصد در بیان روزمره ساده و ترسناک روال عادی زندگی روزمره در جامعه ای دارد که شهروندان آن برای بقای زندگی خود چاره‌ای جز حذف دیگری را ندارند.

سرانجام همان گونه که بولتون در کالبد شناسی درام می‌نویسد: نمایشنامه برپایه دیالوگ استوار است و در نمایشنامه کلاسیک یونانی یا فرانسوی این دیالوگ است که همه عناصر نمایشی را به پیش می‌برد. در «روال عادی» ژان کلود کریر همین سنت را به جا آورده است و کارگردان نمایش «روال عادی» خوب از این اصل محافظت کرده است.

روال4

آران قادرپور(منتقد تئاتر)

عکس ها:پرویز گوهری راد

انتهای پیام