سرویس معماری هنرآنلاین: جلسه رونمایی کتاب "یگانگی در معماری ایرانی" با پخش فیلمی مستند از تاری خانه دامغان شروع شد. این مسجد از بناهای اولیه دوران اسلامی در کنار کاخ ساسانیان ساخته شده که دارای معماری ساده با ستونهایی از خشت و آجر است که آجرها بیشتر به صورت عمودی کار گذاشته شدهاند. این مسجد دارای یک ایوان است و از لحاظ معماری بسیار متاثر از معماری ساسانیان است.
مهندس علیرضا قهاری عضو هیئت امنا انجمن مفاخر معماری ایران و مدیر پنل جلسه گفت: خواندن این کتاب را به جوانترها توصیه میکنم، چرا که این یک کتاب نیست بلکه یک جریان فکری است و در دنیای آشوب زده فعلی هنر و معماری امروزمان، مثل یک چراغ میماند که یک مسیر سبز را نشان میدهد. در حوزه معماری آنچه غربیان درباره ما کشف کردند مواردی است که خودمان از آن اطلاع نداریم. در این کتاب تلاش شده به این موارد بپردازد که اگر این جریان فکری هدایت و حمایت شود، میتواند تبدیل به منشوری شود برای معماری و هنر ما تا این هرج و مرج و آشوب از بین برود و بتوانیم در این حوزه فرهنگ سازی کنیم.
آقای محمدرضا اصلانی شاعر، کارگردان و مدرس دانشگاه گفت: در مورد کتاب دکتر فلامکی باید بگوییم ما با بحث مرمت به عنوان یک نظریه و نه یک فن روبرو هستیم و اشاره شده است که چگونه و چطور با اثری در حال نابودی، برخورد کنیم و بتوانیم آن را به خودمان و دیگران بازگردانیم که ارتباط با چنین آثاری یک امر هرمونیتیکی و دغدعه و اندیشه فلامکی است.
وی ادامه داد: فلامکی در این کتاب بسیار هوشمندانه عمل کرده است بخاطر اینکه به ادبیات خاص اش و اینکه خود معماری را منبع بزرگ معماری دیده و نیازی به ساختن اثری تازه نداشته است. چون به اندازه کافی ساخت و ساز شده که این فاجعه در معماری رخ داده است. جناب فلامکی در این کتاب پرسشها و تئوریهایی درباره پرسش معماری چیست مطرح کرده است. معماری ایرانی به معنی خاص آن چیست؟ اگر ما به چنین سوالاتی توجه کرده بودیم وضعیت معماری الان بهتر بود چون ما نظرات کلیشهای را بدون اندیشه پذیرفتهایم و اجرا کردهایم.
اصلانی ادامه داد: من به چند واژه کلیدی در این کتاب اشاره میکنم مثل اصالت، بعد، زمانف صورت، ماده، مکان، وجود و نور که این واژهها را خوب میشناسیم ولی تصور دقیقی ارآن نداریم. به طور مثال اصالت یعنی چه؟ یک چیز قدیمی که آغشته به سنت است؟ در این کتاب برای این واژهها تعاریف به جایی دارد آن هم در این زمانی که تعریفها را از ما گرفته و حتی زبان ما هم دچار ایهام شده است و این ایهام به معمار ی ما هم سرایت کرده و دچار ابهام شدهایم. در این کتاب کوشیده شده است این تعاریف ارایه و پرسشهایی برای آن مطرح شود تا به هدف اصلی یعنی یگانگی نسبت به شرایطی که داریم برسیم. خوانش این کتاب سخت است چون نه عامیانه است و نه به قصد تعریف و تمجید نوشته شده است.
اصلانی ادامه داد: من سه کلمه در این کتاب را بررسی کردهام گرمابه، پل، نان. گرمابه تشکیل شده از آب و خاک. خاک همان بدن آدمی است. پل آب و خاک است. در اینجا خاک همان اتصال دهنده آن چیزی است که آب قطع کرده است. نان آب و خاک است و اینجا خاک همان گندم است. گندم مقدس است چون انسان با خوردن گندم از بهشت رانده شده و شاید به خاطر این است که نان مقدس شمرده شده میشود. من بطور مثال واژه گرمابه را بررسی میکنم که چگونه به یگانگی در معماری رسیده است. گرمابه مکانی است که در آن افراد در کنار هم به تطهیر بدن و هم به واسطه در کنار هم بودن در یک مکان مشترک به فهم و یگانگی میرسند. در نتیجه در معماری وحدت فضایی و اجتماعی را به ما عرضه میکند. وی در پایان اضافه کرد: معماری سنتی ما دارای دموکراسی بود چون مانند معماری غربی برای انسان تعیین تکلیف نمیکرد. انسان ایرانی برای هر مکان و فضایی تعریفی داشت ولی در معماری غربی آشپزخانه همان آشپزخانه است و کارایی دیگری ندارد.
شهریار سیروس پژوهشگر هنر، عضو انجمن مفاخر معماری ایران گفت: این کتاب برآیندی است از نقطه نظرهای دکتر فلامکی که در یک جمع بندی آورده شده است. بطور کل ما میخواهیم فرهنگ و هنر کشورمان را بالا ببریم اما نمیدانیم با چه منطق و ابزاری این کار را انجام دهیم چون راه ترقی را گم کردهایم و یادمان رفته و بر نگشتیم به پشت سرمان نگاهی بیندازیم. دیگران چطور پیشرفت کردند؟ آیا با تحقیر دیگران این کار را کردهاند؟ ما باید بدانیم و بسازیم، تحقیق کنیم و تالیف کنیم. اینها راههای ترقی هستند. پس قدم اول این است که کشورمان را خوب بشناسیم و بدانیم که چه دارد و به کجا میخواهد برسد؟ الان ایران کجاست، ایرانی کجاست؟ ما باید در اندیشههایمان متناقض نباشیم و جایی که ضروریست هویت خود را حفظ کنیم و معانی واژهها را خوب بشناسیم. مثلا معماری چیست و هدف آن کجاست؟ معماری سازه ایست که محل اسکان یک انسان است. پس اگر معنی انسان را ندانیم محل زندگی او را هم درک نمیکنیم. پس خانه برای انسان تعریف نشده بلکه لانه میشود.
سیروس در پایان گفت: دو ایراد به این کتاب وارد است. اول اینکه دارای فهرست منابع نیست و دوم اینکه عکسی هم ندارد که حیف است کتابی که اینچنین از نظر محتوایی داری مفاهیم عمیق و ژرفی است اینگونه تالیف شده باشد.
دکتر محمد منصور فلامکی عضو هیت امنا انجمن مفاخر معماری ایران و مدرس دانشگاه گفت: من به دنبال زبان جدیدی در معماری بودم، چرا که در حال حاضر ما در معماری چیزی را تولید نکردیم که به درد فرهنگ و ارزش ایرانی بودن ما بخورد پس من تلاش کردم با ادبیاتی دیگر و با دیدی متفاوت به تعریف واژههای اصلی معماری بپردازم و در طی یکسال توانستم این کتاب را جمع بندی کنم تا جوانان و متخصصان بتوانند با این مفاهیم دیدگاه جدیدی پیدا کنند. در این کتاب سعی کردم معنی واقعی ژرفا را در معماری بیان کنم چرا که ما از معماری غربیها تقلید میکنیم در حالی که آنها معنی دقیق ژرفا را درک نکردهاند. اگر ما بخواهیم کاستیهای معماری آنها را بر ملا کنیم و طریقه معماری را به آنها بیاموزیم، میتوانیم آنها را نقد کنیم.
وی در پایان گفت: و اما دو نقدی که به کتابم وارد شد. باید بگویم عمدی بوده که من منابع را اعلام نکردم چون منابع در کتابهای قبلی من بوده و من نخواستم بطور دقیق آنها را اعلام کنم. در مورد عکس هم باید بگویم که عکسها ژرفا را نشان نمیدهند، چون فقط از یک نقطه اثر را نشان میدهند و من نمیتوانم به آن اعتماد کنم چون تصاویر ایستا هستند. این کتاب بدون کمترین ایراد است برای اینکه میخواهد حرف جدیدی بزند و برای کسی است که به زندگی دید عمیقی دارد و میخواهد در آن اندیشه و تفکر کند.
انتهای پیام/