سرویس مد ولباس هنرآنلاین: ابوالفضل رزم‌آرا، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های فنی ایران در برگزاری نمایش زنده لباس است که به گفته خودش این کار را با آزمون و خطا و بر اساس علاقه آغاز کرده است. او معتقد است که صرفا داشتن چهره یا اندام مناسب برای انتخاب یک مدل کافی نیست بلکه شخصیت او و نوع برخورد مدل بسیار حائز اهمیت است و این مساله برای یک برند مهم است که شخصیت مدل او قابل دفاع باشد. آنچه می‌خوانید گفت و گوی این کارشناس با خبرنگار مد ولباس هنرآنلاین است.

چطور شد که وارد این حوزه شدید و به تربیت مدل‌ها و اجرای نمایش زنده لباس روی آوردید؟

رشته اصلی من تبلیغات و مارکتینگ است اما به خاطر علاقه به پوشاک از سال 80 وارد این کار شدم و به عنوان مشاور تبلیغاتی چند شرکت فعالیت کردم. در آن دوران دیدم که در این حوزه هیچ حرکتی انجام نشده و کسی وارد آن نمی‌شود. من دیدم که شرایط در حوزه آقایان برای کار مساعد است، لذا وارد این بخش شدم و شروع به جمع آوری مدل کردم. در این حوزه بحث آزمون و خطا بود زیرا نه دوره‌ای دیده بودم و تنها در رشته تئاتر دوره گذرانده بودم. در همین راستا یک تیم انتخاب شد و از اماکن اجازه نمایش زنده لباس را گرفتیم. این اجرا برای برندها جالب بود که در نتیجه آن دی‌ماه سال 82 نخستین نمایش زنده را در هتل همای تهران برگزار کردیم که در آن 4 برند معتبر با یکدیگر در آن همکاری داشتند و استقبال خوبی نیز به دنبال داشت. هیچ کجای دنیا با 40 نفر 400 دست لباس نمایش داده نمی‌شود اما ما در این نمایش چنین کاری کردیم که نتیجه کم تجربه بودن ما بود و مشکلات زیادی را به دنبال داشت اما به هر حال حرکتی انجام شد. بعدها متوجه اشتباهات در انتخاب مدل، نور، استیج و مواردی از این دست شدیم. اتفاق بعدی با نمایشگاه مدکس کیش بود که در آنجا به اشل بندی رسیدیم و معیارهای مشخصی را دنبال کردیم و با اجرای تمرینات فشرده کار را پیش بردیم. تا امروز 38 اجرای زنده داشتیم که حداقل 300 و حداکثر 5 هزار نفر در آن حضور داشته‌اند و هیچ کدام بدون مجوز نبوده است. به نظر من استقبال مردم در تالار وحدت نشان می‌دهد که خواست و ولع این امر در میان مردم وجود دارد لذا باید آن را جدی بگیریم. به نظر من نمایش زنده لباس نوعی میزانسن در راه رفتن است. آموزش دیدن یک مدل در کشورهای دیگر ملاکی بر حرفه‌ای بودن افراد در این حوزه نیست. با اینکه من تا امروز از کشور خارج نشده‌ام اما تیمی را که تربیت کرده‌ام قابلیت کار کردن در دیگر کشورها را یافته‌اند.


به عنوان یک فرد باسابقه در این عرصه معیارهای شما برای انتخاب یک مدل چیست؟

ما در ایران زندگی می‌کنیم لذا موضوعاتی جدای از ویژگی‌های فیزیکی مهم است. در خارج از ایران تنها بحث اندام و صورت است اما ما در کشور بحث فرهنگی را نیز داریم. من معتقدم که اگر یک فرد را تنها بر اساس قد و اندام و زیبایی انتخاب کنیم اشتباه است زیرا شخصیت اجتماعی فرد نیز بسیار مهم است. یک مدل به نظر من اگر صورت خیلی خوبی دارد باید روابط عمومی و تحصیلات خوبی نیز داشته باشد. باید در خانواده و مردم وجهه مثبت و مناسبی داشته باشد زیرا یک الگو است. به همین خاطر در تیم خودمان سعی کردیم از کسانی استفاده کنیم که بحث‌های حاشیه‌ای نداشته باشند زیرا برای یک برند بسیار مهم است که مدل او شخصیتی قابل دفاع داشته باشد. به همین خاطر من معتقدم که جایگاه فکری و فرهنگی یک مدل نیز جدای از ویژگی‌های ظاهری او مهم است. البته در حال حاضر بنیاد ملی مد ولباس، مدل‌های لباس را بررسی می‌کند و با تشخیص هویت و عدم سوء سابقه پیش می‌روند اما ما در آن زمان به صورت شخصی این کار را انجام می‌دادم به همین خاطر تیم کاری من اغلب افراد تحصیل کرده و موفقی هستند. شاید در جاهای دیگر دنیا این مبناها مهم نباشد اما باید در ایران به این نکته توجه کنیم.

مبنای دروس آموزشی مدلینگ در ایران بر چه اساسی تعیین می‌شود؟

در مرحله نخست ما موارد اولیه را که داشتن صورت، قد و اندام مناسب است را مد نظر قرار می‌دهیم. در تست حرکتی مواردی مشخص می‌شود که برای کار لازم است. کمتر پیش می‌آید که افراد بتوانند خوب راه بروند. راه رفتن روی استیج برای نمایش زنده لباس چیز خاصی نیست در واقع راه رفتن آقایان روی استیج درست راه رفتن است. به نظر من اغلب مردم ما بد راه می‌روند و راه رفتن مدل‌ها درست راه رفتن است. ما به دنبال راه رفتن غیر فرم نیستیم و صرفا درست راه رفتن مد نظر است. مساله دیگر بحث روانی موضوع و پوششی است که این افراد دارند. از نظر دیداری یک مدل باید حس لباسی که پوشیده است را بدون حرفی به مخاطب انتقال دهد. اینها مسائلی است که با تمرین مستمر ایجاد می‌شود. وقتی ببینیم افراد شرایط اولیه را دارد و قابل کار کردن است، مبانی آموزشی را آغاز می‌کنیم. در سه کلاس جداگانه این مساله به افراد آموزش داده می‌شود. این حرکت‌ها بدون موزیک و با موزیک با مدل‌ها کار می‌شود. در مرحله بعد حرکت‌ها با پوشیدن لباس و بدون پوشیدن لباس اجرا می‌شود. به نظر من موزیک اجرای ما در تالار وحدت هیچ ربطی به لباس چرم نداشت اما مدل‌ها به خاطر تجربه کاری که داشتند اجرای خوبی داشتند.

فرمودید که موسیقی مربوط به چرم نبود، بر چه اساسی تعیین می‌شود که یک موسیقی برای نوع خاصی از لباس کاربرد دارد؟

تعیین کننده موسیقی نوع پوشش افراد است. در لباس کلاسیک و کت و شلوار، نمی‌توان یک موزیک با ریتم تند را انتخاب کرد زیرا اجاز مانور اضافی نداریم و محدود هستیم. این پوشش محدود و رسمی است لذا باید ریتمی همراه با این مساله انتخاب کرد. موسیقی با توجه به اشل لباس انتخاب می‌شود. ما یک نمایش زنده جواهرات داشتیم که مدل‌ها هنوز با آن آشنایی نداشتند و هنوز حس این کار را نمی‌شناختند. من به مدل‌ها گفتم که وقتی یک جواهر گران قیمتی را به خود آویزان می‌کنید و لباس خاصی دارید، نوع راه رفتن، حرف زدن و نگاه کردن تغییر می‌کند، موزیک نیز به همین گونه رفتار می‌کند. در لباس راحتی دامنه حرکتی گسترده‌تر است و امکان مانور بیشتری وجود دارد. نوع لباس تعیین کننده، زمان، فضا، موزیک و حتی نور است.

فکر می‌کنید، اجرای نمایش زنده لباس به صورت قانونی و زیر نظر دولت تا چه حد توانسته به رشد عرصه پوشاک کمک کند؟

طراح‌های ما بسیار دوست دارند کارهایشان دیده شود اما هزینه و فضایی که برای این کار لازم است بسیار بالاتر از سطح توانایی طراحان است. اگر با طراحانی که در اجراهای نمایش زنده حضور داشته صحبت کنید، می‌بینید که از بازخورد کار راضی نیستند زیرا جواب نگرفته‌اند وصرفا کار نمایش داده شده است. در تمام دنیا طراحان به عنوان یک هنرمند فعال هستند اما بحث بر محور برندها است باید ببینیم که آیا آنها از این بخش استقبال کرده‌اند یا نه؟

رشته اصلی شما بازاریابی و تبلیغات است، فکر می‌کنید مشکل اصلی در این عرصه عدم بازاریابی درست است؟

بحث اینجا است که پوشاک ما بزرگ اما بسیار در هم تنیده است. متاسفانه پوشاک کشور ما به خاطر بحث‌های اقتصادی که داریم جایگاه خوبی ندارد. یعنی یک زمانی جلوی واردات گرفته می‌شود، کمی صنعت رونق می‌یابد اما گاهی واردات مثلا از چین پوشاک را با مشکل و ورشکستگی رو به رو می‌کند. البته در سال‌های اخیر نبض ان تندتر شده و انگیزه بیشتر شده است. اگر یک برند بخواهد نمایش زنده لباس اجرا کند باید حتما در یک فضای خاصی این کار را اجرا کند که هزینه‌های خاص خود را دارد. این حداقل برای یک شرکت 200 میلیون هزینه دارد که معمولا صرفه اقتصادی ندارد. برای یک برند این مساله باید توجیه اقتصادی داشته باشد. ضمن اینکه برندها نیز نمی‌توانند آبروی چند ساله خود را به دست افراد تازه کار بدهند لذا نیازمند این هستیم که اعتماد را جلب کنیم.

نمایش زنده لباس به عنوان یک حرکت تبلیغاتی بازخوردهایی دارد که بسیار مورد توجه برندها در سراسر جهان است، آیا تا کنون بازار شناسی و مخاطب سنجی بعد از نمایش زنده لباس در ایران انجام شده است؟

رسالت نمایش زنده لباس همین مساله است که ذکر کردید. نمایش زنده لباس چند ورودی و خروجی دارد. یک سری از برندهای معتبر جهانی برای نشان دادن کالکشن فصلی خود یک نمایش زنده اجرا می‌کنند اما اصل مساله این است که این ارائه حداقل یک فصل جلوتر از زمان مورد نظر به نمایش گذاشته شود. یعنی کالکشن تابستان در زمستان ارائه شود تا منتقدان، برندها و فعالان عرصه آثار را ببینند و ارزیابی کنند. اینگونه می‌توان بازار را ارزیابی کرد که چقدر درخواست برای آثار ارائه شده وجود دارد به این نحو میزان ریسک تولید محصول کاهش می‌یابد و نمایش زنده لباس اثر گذاری خود را داشته است. در واقع نمایش زنده لباس به تولید کننده و صاحب برند کمک می‌کند که در حوزه تولید خود آگاهانه حرکت کند که این حرکت در ایران هرگز نیوفتاده است لذا بازتاب چندانی نداشته است. در ایران نمایش زنده لباس برای بازار سازی است یعنی بعد از تولید اجرا می‌شود.

بسیاری از جوانان مدلینگ را شغلی راحت همراه با شیک پوشی و پر درآمد می‌دانند، آیا این مساله صحت دارد؟

مدلینگ وابسته به صنعت پوشاک است اما این صنعت در کشور ما در جایگاهی نیست که حمایت مالی قوی از مدل‌ها داشته باشد. ما در بخش مدلینگ این جایگاه را از نظر درآمدی نداریم. مدل‌های ایرانی که می‌شناسم و برای تحصیل به مالزی رفته‌اند از ماهی 8 تا 12 هزار دلار حقوق دریافت می‌کنند و از آنها حمایت می‌شود زیرا این صنعت در جایگاه حمایت است اما اینجا اینگونه نیست. مدل بودن راحت نیست زیرا نوع تغذیه، ورزش و بهداشت پوست و موی او متفاوت است. اینها مسائلی است که در ایران هزینه زیادی می‌برد. بیشتر فعالان به خاطر علاقه شخصی در این عرصه هستند و توجیه اقتصادی برای فعالیت ها وجود ندارد.

موجی برای مد در ایران راه افتاده است که عده زیادی به مدل یا طراح شدن، علاقه پیدا کرده‌اند، به نظر شما این موج نتیجه چه اتفاقی است؟

این موج نتیجه سبک زندگی است که هم می‌تواند مضر باشد و هم می تواند خوب و مفید باشد و این بستگی دارد که چطور با آن برخورد کنیم. این خوب است که حس خوب پوشیدن و دقت در این عرصه بین مردم افزایش یافته است. این باعث می‌شود که چرخش اقتصادی در پوشاک ما به وجود بیاید اما اینکه افراد متقاضی مدل شدن هستند باید گفت این صنعت هنوز بضاعت جوابگویی به این همه متقاضی را ندارد. اگر این صنعت یک رشد اقتصادی را داشته باشد و از آن برای برندسازی حمایت شود امکان چنین امری تا حدودی مهیا می‌شود. ما جایگاه این را داریم که بازاریابی و بازارسازی کنیم اما بحث اینجاست که حمایت دولتی در چه مرحله‌ای است. این حمایت با دادن مجوز، فضا و ... باید تعریف شود تا از نظر اقتصادی برای تولید کننده و طراح صرفه اقتصادی داشته باشد، به نظر من ما نیازمند سالن مد دائمی هستیم تا طراحان و تولید کنندگان بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این سالن امکان رشد بازار و تعامل فعالان با یکدیگر را ایجاد می‌کند. در بخش برندها نیازمند استفاده از پتانسیل ها و بازارسازی هستیم.

یک سالن مد یا استیج برای اجرای نمایش زنده لباس چه ویژگی باید داشته باشد؟

به نظر من ابتدا باید یک سالن داشته باشیم تا سپس درباره استانداردها حرف بزنیم که تهران در اولویت است. سالنی که برای نمایش زنده لباس است با تئاتر متفاوت است، چیدمان، فضا، نورپردازی و استیج متفاوت است. بخش عمومی که گالری است ما در اینجا کم داریم. سال گذشته در جشنواره فجر 15 هزار اثر به دبیرخانه رسید که بیانگر پتانسیل بالایی است. اگر ده درصد آثار تازه باشند باز هم حرف خوبی برای گفتن دارد. اگر بنیاد ملی مد ولباس سالنی ایجاد کند از برندها و طراحان حمایت کرده است. با وجود حساسیت‌های موجود حرکت در بخش خانم‌ها و نمایش زنده لباس بسیار پررنگتر حرکت کرده است. طراح های خوش ذوق در این عرصه زیاد هستند که امیدوارم بیشتر نیز شود اما قطعا نیازمند حمایت و امکانات هستیم.

فکر می‌کنید در شرایط امروز عرصه مدلینگ ما به عنوان یک اتفاق کوچک به چه چیزی بیش از همیشه برای راه درست پیمودن نیاز دارد؟

تا زمانی که برند در میانه کار نباشد نمی‌توان حرف تازه‌ای زد. مد دیده می‌شود لذا امکان کم و زیاد کردن آن نیست لذا تا زمانیکه برند وارد صحنه نشود داستان را نمی‌توان جدی گرفت. در صورت حضور برندها هم طراحان منتفع می‌شوند و هم این عرصه شکل و انسجام خود را ناخودآگاه می‌گیرد. برند نیازمند یک تعریف جایگاهی و چارچوب است که از حرکت‌های غیر حرفه‌ای پیشگیری می‌کند.

و سخن آخر؟

باید جایگاه آموزش را در این عرصه مشخص کنیم. نیازمند یک ممیزی برای تعیین کیفیت و کمیت دورس هستیم که هنوز این بخش وجود ندارد به همین خاطر استانداردها چندان مطلوب و فنی نیست.

انتهای پیام/