سرویس تجسمی هنرآنلاین: با آغاز فصل تابستان و همینطور تعطیلات گالریها، تعداد نمایشگاهها نیز محدود شده و این هفته گالریهای تهران شاهد افتتاح پنج نمایشگاه بودند ;i در این گزارش مروری بر سه نمایشگاه خواهیم داشت.
گالری آران و تهران حقیقی یا مجازی
"تهران حقیقی یا مجازی" عنوان نمایشگاه جدید گالری آران است که این روزها در فضای قدیمی و همینطور ساختمان جدید این گالری در خیابان نوفللوشاتو در حال برگزاری است. این نمایشگاه گروهی مجموعهای از آثار ۲۵ هنرمند است و در آن هنرمندانی در مدیاهای مختلف دیدگاه خود به فضای تهران یا به طور کلی زیست انسان در شهر را به تصویر کشیدهاند. مجموعه عکس، چیدمان، نقاشی، لایتباکس، نقاشی دیواری، حجم و ویدئو مدیاهایی هستند که هنرمندان آثار خود را در قالب آنها به نمایش گذاشتهاند.
"تهران حقیقی یا مجازی" تلاشی است برای توجه به یاد و خاطره شهری که حافظه تاریخیاش هر روز کوچکتر از قبل میشود. محلههای قدیمیاش جای خود را به اتوبان میدهند، درختان کهنسالش به زمین میافتند و خانهها تاریخیاش به برج تبدیل میشوند. با این حال این نمایشگاه مرثیهای برای تهران نیست، تهران همچنان در حال بازآفرینی خاطرات خود است و به شهادت بعضی آثار این نمایشگاه میتوان امروز شاهد خاطرات جدیدی از تهران بود؛ خاطراتی که هر روز مردم به شهری اضافه میکنند که جای زیستن نیست اما تنها مکان برای زنده ماندن ماست.
"تهران مورخ تهران" درگالری اُ
"تهران مورِخِ تهران" عنوان مجموعهایست که توسط گل آرا جهانیان شکل گرفته است. ۳۲ قطعه عکسی که از زاویه دید این هنرمند جوان بر روی دیوار گالری اُ نقش بسته است و نشان میدهد که هنرمند قصد دارد آشفتگیهای کلان شهری چون تهران را به تصویر بکشد.
جهانیان با نگاه کنجکاو خود به سراغ سیاهیهای بصری رفته است که گریبان شهری چون تهران را گرفته است و موجب شده تا مخاطبی که چشمهایش به این سیاهی عادت کرده لحظاتی در گالری به خود آمده و به راحتی از کنار این آلودگیها عبور نکند.
گالرى اُ در متن اطلاع رسانى این نمایشگاه نوشته است: "شاید ادعای تهرانی که خود را روایت کند و خود سخن گوید ادعای گزافی است اما دنیای هنر و ادبیات مکانی است برای جولان تخیل ..."
در استیتمنت این نمایشگاه نیز آمده است: آیا با این وضعیت آشنا هستید؟ زمانی که گویی درست همه اشیاه دچار تبی شدید شدهاند، وقتی که همه آنها شادمانه بیمار و هیجان زدهاند؛ موانع موجود درخیابانها، پوسترهایی که پوست میاندازند، پیانوهای بزرگی که دم در انبار تجمع کردهاند، همچون گلهای از جانوران ذی شعور بی رهبر که برای هیجان دیوانهوار سوناتزاده شدهاند و برای آب جوشیده.
"ناکجاآباد" در گالری هور
کامبیز خدابنده شهرکی هنرمند نقاشی است که به دنبال آرمان شهر خود میگردد و سعی دارد این آرمان شهر را در آثار خود به تصویر بکشد. او در این نمایشگاه آثاری را که طی یک دهه خلق کرده است و در آنها به جستجوی آرمان شهر و مدینه فاضله خود بوده است، به نمایش گذاشته است. آثار او اغلب همراه با رنگهای گرمی هستند که چشم مخاطب را به سوی خود جلب میکنند، مخاطبی که خود نیز به دنبال این آرمان شهر است.
در استیتمنت نمایشگاه کامبیز خدابنده شهرکی، وحید شاکر نوشته است: "ناکجا آباد من کجاست؟! چه واژه درهمی است؛ این حروفات عین به عین برگردانده شده، از مفهومی دست نیافتنی، شاید! اما نه، چه خوب، آدمی را میبرد به آرمانهای آن ورای ذهناش! میبرد درست به سمت لبخندی ریز که از مرور خاطرات شیرین دست می دهد! ناکجا آباد، نمادی است از یک واقعیت آرمانی و دلنشین، بی آنکه کم و کاستی داشته باشد، هرچند میتواند نمایانگر حقیقتی باشد دست نیافتنی."
کامبیز خدابنده، این نقاش مودب، با سالها جستجو در میان رنگ و بوم و ذهن و آموختههایش، اکنون، در آرمان شهر خود قدم میزند، درکوچه پس کوچهها و خیابانهایش! در شهری که متعلق به خود اوست، که فقط زیبایی و عظمت درآن جاری است. افلاطون میگوید: «شهر عادل هم چون انسان عادل است و انسان عادل باید و می تواند بر خود حکومت کند». حال، کامبیز بر خود و نقاشیهایش و صد البته بر ناکجا آباد دوست داشتنیاش حکومت میکند؛ بدین سان، لحظهای شاعرانه رخ میدهد! کامبیز، نقاش خیالی ساز است، فانتزیهای تمام دوران بودنش را به زمان حال میآورد و چون معمار و شهر سازی تنها، از گام اول تا نهال آخر ناکجا آبادش را میسازد و بدان زندگی میبخشد. آرمانشهری که از ترکیب رویدادهای زندگیاش فانتزیهای پس خاطراتش و میراث نقاشان بزرگ متولد میشود. هدف و غایت شهر آرمانی، رسیدن به سعادت است. سعادت، خیر مطلق است وصدالبته، خیر آن چیزی است که به وجهی در رسیدن انسان به خوشبختی سود افتد. اگر این دنیا بهشت را نشان میداد، کشیدن جهنم نبوغ زیادی میخواست! حالا که برعکس شده است کشیدن بهشت یا ناکجا آبادی پر از رنگ و دلخوشی کاری بسیار لذت بخش، اکسپرسیو و ارضا کننده خواهد بود.
انتهای پیام/