سیدمحسن خاتمی

  • توسعه اقتصاد هنر در ایران، چرا و چگونه؟ / یادداشت هشتم

    در ماه مه ۲۰۲۵، در حراجی کریستیز نیویورک، یک نقاشی از ژان میشل باسکیا به قیمت ۲۳.۴میلیون دلار به فروش رسید. این عدد، نزدیک یک و نیم برابر گردش مالی کل حراج‌های هنر ایران، در داخل و خارج کشور، در همان سال مالی بود. این که اثر یک هنرمند فقید آفریقایی‌تبار، ارزشی بیش از کل بازار حراجی یک ملت با میراث هنری چندهزارساله دارد، پیش از هر چیز نشان‌دهنده یک بحران سیستمی است.

  • توسعه اقتصاد هنر در ایران، چرا و چگونه؟ / یادداشت هفتم

    حدود هفت سال پیش، تابلوی «پرتره ادموند بلامی» به قیمت 432500 دلار در حراج کریستیز نیویورک به فروش رفت. اما این اثر یک تفاوت بنیادین با تمام آثاری داشت که در بیش از 250 سال فعالیت این حراج‌خانه تا آن روز، به فروش رفته‌بود. خالق آن، هوش مصنوعی بود! این اولین باری بود که یک نقاشی هوش مصنوعی به این حراجی مشهور راه پیدا کرد و به قیمتی بیش از چهل برابر برآورد اولیه، فروخته‌شد. قرار گرفتن این اثر در کنار آثار هنرمندانِ گران‌قیمتی مثل چاک کلوز و جف کونز، از سویی باعث بُهت جامعه‌ی هنری شد و از سوی دیگر توجه علاقه‌مندان هوش مصنوعی را به خود جلب کرد. رسانه‌ها از این اثر، به عنوان «نمادی از آینده» نام بردند.

  • توسعه اقتصاد هنر در ایران، چرا و چگونه؟ / یادداشت ششم

    شاید مهم‌ترین حلقه زنجیره ارزش هنر، بعد از خود هنرمند، نمایش‌گاه‌های هنر باشد که اثر هنری را معرفی می‌کند و به آن ارزش می‌دهد. از آن‌جا که در هنر، ارزش اقتصادی، صرفاً بر مبنای عناصر فیزیکی نیست و در وهله اول نمادین، فرهنگی و اجتماعی است، نمایش‌گاه، صرفاً محل عرضه نیست و در واقع بخشی از فرایند خلق ارزش را به عهده دارد و به اثر هنری، اعتبار و مشروعیت می‌بخشد

  • توسعه اقتصاد هنر در ایران، چرا و چگونه؟

    چرا ایران، با سرمایه استعدادهای هنری تحسین برانگیز و تولیدات هنری پُرشُمار، در تبدیل این ثروت به ارزش اقتصادی، اشتغال پایدار و قدرت نرم جهانی ناکام مانده‌است؟ شاید پاسخ این پرسش را بتوان در مفهوم «زنجیره ارزش» جست‌وجو کرد.

  • توسعه اقتصاد هنر در ایران، چرا و چگونه؟ / یادداشت چهارم

    چند روز پیش، نهمین دوره انتخابات نظام پزشکی ایران در بیش از 279 حوزه انتخابیه و 900 صندوق رأی و با مشارکت 76هزار و 410نفر برگزار شد. این آمار و اعداد، می‌تواند نشان از احساس تعلق جامعه پزشکی به نهاد صنفی خود و وجود یک صنف ساختاریافته و منسجم باشد. در خیلی از حرفه‌های دیگر از جمله مهندسی، وکالت و... نیز، تشکیلات صنفی قدرتمند مشابهی وجود دارد. اما کافی است یک جستجوی ساده در صفحات مجازی پیرامون آخرین مجمع سالانه یکی از صنف‌های هنری داشته‌باشیم؛ معمولاً یک یا دو فراخوان، به دلیل نرسیدن به حد نصاب، اصلاً به برگزاری مجمع نرسیده‌است.

  • توسعه اقتصاد هنر در ایران، چرا و چگونه؟ / یادداشت سوم

    در قرن بیست و یکم، «اقتصاد خلاق» یکی از قدرتمندترین موتورهای رشد اقتصادی در جهان به شمار می‌رود. بر اساس گزارش یونسکو، بخش «فرهنگ و خلاقیت» در حال حاضر حدود %6.2 اشتغال و %3.4 تولید جهانی را به خود اختصاص داده است. البته کشورهای پیشرو، از این هم آمار بهتری دارند. مثلاً طبق آمار رسمی در بریتانیا، صنایع خلاق، حدود %5 تولید ناخالص داخلی و %7 اشتغال این کشور را در سال 2023 تشکیل دادند. در مورد آینده هم پیش‌بینی می‌شود سهم این بخش از اقتصاد جهان مسیر افزایش را طی کند و تا سال 2030، به 10% برسد. اما در ایران، علی‌رغم داشتن تاریخ درخشان هنر و استعدادهای چشم‌گیر هنرمندان، این سهم به مراتب پایین‌تر است. به عبارتی، ما در تبدیل ارزش هنر به ارزش اقتصادی شکست خورده‌ایم.

  • توسعه اقتصاد هنر در ایران، چرا و چگونه؟ / یادداشت دوم

    وقتی در سال ۱۸۸۸، ونسان ون‌گوگ تابلوی «تراس کافه در شب» را می‌کشید، احتمالاً هرگز تصور نمی‌کرد که روزی ارزش اقتصادی این اثر هنری از بودجه سالانه یک شهر کوچک فراتر رود.