سرویس موسیقی هنرآنلاین: سیاوش ظهیرالدینی نوازنده ویلن و ویلون آلتو (ویولا) و موسیقیدان ایرانی است. او به خاطر چند دهه فعالیتهای هنری، به عنوان برجستهترین نوازنده کلاسیک مورد تقدیر قرار گرفته است.
سیاوش ظهیرالدینی در سال ۱۳۲۸ در تهران، در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. وی در رشته موسیقی تحصیل کرد و لیسانس موسیقی و درجه یک هنری کسب کرد. اولین استاد وی استاد خجائیان بود که از دیگر اساتید ایشان میتوان از حشمت سنجری، تارخانیان و صفاریان را نام برد.
او از سال ۱۳۴۶ به عنوان نوازنده اول ویولن آلتو در ارکستر سمفونیک تهران فعالیت داشته و در اجرای کنسرتهای متعدد داخلی و خارجی به عنوان سولیست و همنواز حضور داشتهاست. و بیش از ۳۵ سال سابقه در اجرای موسیقی ارکستر و موسیقی فیلم را دارا است .سیاوش ظهیرالدینی معتقد است که یکی از بهترین دورانهایی که دوران شکوفایی ارکستر سمفونیک بود زمان فرهاد مشکات بوده است. وی معتقد است که آقای مشکات موزیسین بسیار قابل و توانایی در زمان خودش بود. این نوازنده ویولن در حال حاضر مدرس سازهای زهی در هنرستان موسیقی، دانشگاه و آموزشگاههای موسیقی است.
با این نوازنده گفتگویی انجام دادیم که از نظرتان می گذرد:
شخصی که می خواهد سولیست شود چند ساعت باید تمرین کند؟
به طور کلی در اول کار برای اینکه یک نوازنده بتواند یک سولیست خوب شود نیازمند یک معلم خوب است که او را راهنمایی کند، ولی متاسفانه وضعیت آموزش در حقیقت چنگی به دل نمیزند. در مراکز آموزشی باید امر آموزش کنترل شود تا هرکسی به خود اجازه تدریس ندهد پس به طور کلی نیازمند یک برنامهریزی درست هستیم. به نظر من معلم یک راهنمای خوب است. من همیشه به شاگردانم میگویم که هیچوقت برای اینکه بتوانید نوازنده خوبی شوید، نباید ساعت مشخصی را معین کنید. به طور کلی کسی که ارتباط قلبی با یک ساز برقرار میکند، نمیتواند ساعت مشخصی را برای تمرین با آن ساز بگذارد در نتیجه برای یک نوازنده خوب شدن نباید ساعت مشخصی را تعیین کنیم. همان طور که قبلا اشاره کردم در وهله اول سولیست شدن نیازمند یک راهنمای خوب است و در کنار معلم خوب نوازنده نیازمند یک فکر فارغ است.
یک سولیست خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
در ابتدا باید تکنیک نوازندگی خوب داشته باشد همچنین احساس خوبی داشته باشد و باید بتواند با ساز خود رابط خوبی برقرار کند. به نظر من یکی از مهمترین ویژگیهایی که یک سولیست باید داشته باشد این است که بتواند یک قطعه را به نحوه درست و زیبا به گوش شنونده برساند. همچنین باید بتواند احساس و تکنیک در آن قطعه را به خوبی نشان دهد.
در یک ارکستر اصل، نوازنده خوب است یا رهبر؟
اگر بخواهیم این موضوع را به طور دقیق بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که رهبر و نوازنده لازم و ملزوم یکدیگر هستند. مثلا وقتی یک کلاس دانشگاهی تشکیل میشود اگر معلمی نتواند آن کلاس را کنترل کند مشکلات بسیاری به وجود میآید که این موضوع مانند رابطه رهبر و نوازندگان یک ارکستر است. به طور کلی ارکستر یک خانواده است که احتیاج به یک رهبر دارد تا بتواند نظم را در ارکستر برقرار کند. به نظر من ارکستر مانند خانوادهای است که آن خانواده به یک بزرگتر نیاز دارد تا آن خانواده را راهنمایی کند. به طور کلی چه نوازندگان و چه رهبر در ارکستر حضور نداشته باشند، ارکستر دچار هرج و مرج میشود پس در نتیجه باید رهبری وجود داشته باشد تا به وجود آورنده نظم و انضباط باشد و آنچه را که میداند به وسیله ارکستر اجرا کند. تمامی کارشناسان به این معتقد هستند که رهبر نقش اول را در یک ارکستر دارد و راهنمای گروه است که اگر تزلزلی در رهبری آن فرد به وجود آید، خانواده او که همان ارکستر است از بین میرود. به نظر من رهبر و نوازندگان با هم یک گروه را تشکیل میدهند و مکمل یکدیگر هستند. در کنار رهبر، نوازندگان ارکستر نیز باید نوازندگان قابلی باشند و باید به یک بلوغ نوازندگی رسیده باشند تا کارهایی که رهبر از آنها میخواهد را به درستی انجام دهند. پس نتیجه میگیریم که کار آنها جدا از هم نیست یعنی اینکه نمیتوانیم بگوییم در یک ارکستر فقط رهبر مهم است.
وضعیت آموزش موسیقی را چطور ارزیابی میکنید؟
من چند سالی است که خودم را در عرصه موسیقی بازنشست کردهام به همین دلیل فقط به تدریس موسیقی میپردازم. به نظر من وضعیت آموزش موسیقی متعادل است یعنی اینکه نسبت به چند سال گذشته اوضاع بهتری پیدا کرده است، به طور کلی کلاسهای خوبی برای علاقهمندان موسیقی برگزار میشود و تا جایی که من شاهد هستم، درخواست متقاضیان برای آموزش موسیقی نیز بیشتر از سالهای قبل است. همچنین در زمینه آموزش اساتید حرفهای در این حوزه فعالیت میکنند که این افراد برای هنرجویان خود واقعا دل میسوزانند البته استادانی نیز وجود دارند که فقط دارای اسم استاد هستند، زیرا بعضی از نوازندهها بعد از دو سال آموزش احساس میکنند که میتوانند به هنرجویان تدریس کنند به همین دلیل چند سالی است که شاهد این هستیم که بعضی از هنرجویان ما به وسیله این اساتید به اصطلاح حرفهای از مسیر اصلی دور میشوند و این موضوع باعث نگرانی در حوزه آموزش موسیقی شده است و امیدوارم این مشکل به زودی حل شود در غیر این صورت شاهد اتفاقات بدی در زمینه آموزش موسیقی هستیم.