گروه سینمای هنرآنلاین،کمیت آثار تجربی اکران شده در جشنواره فیلم کوتاه تهران همواره به عنوان معضلی مهم مطرح شده است. مسئولین برگزاری چهلمین دوره نیز از این قاعده مستثنا نبوده و به نظر میرسد بیشتر به نمایش و تبلیغات درباره آثار داستانی متکی بودهاند. وقوع این اتفاق مستلزم پرداخت هزینههای فرهنگی بیشماریست که مهمترین آن عادت کردن ذهن تماشاگران به روایتهای داستانیِ اجتماعیست. طبیعتا مخاطبانی در هر گوشه جهان تشنه شنیدن قصه یا دیدن داستانی تصویری و دراماتیک هستند اما بهواقع بنیه سینما بر معناسازی از طریق تصویر شکل گرفته است؛ نه صرفا خلق داستانهایی که به یک سکانس از فیلمی سینمایی شباهت دارند.
بر اساس این دیدگاه اگر اثر سینمایی بلند را یک کل و فیلم کوتاه را جزئی فشرده شده از آن برشمریم، انواع مدیومها نظیر تجربی و انیمیشن نیز باید در آن جلوهگری کنند. از آنجا که عرصه فیلم کوتاه بستریست برای خلق تخیل و مصور کردن رویاهایِ شخص فیلمساز، فرصتی مغتنم در این اتمسفر فراهم میشود تا فیلمسازان تواناییهایشان را به محک بگذارند. در این میان سینمای تجربی با در بر داشتن ویژگیهای خاص مانند حذف هزینههای هنگفت و پردازش خیال در مقطعی کوتاه امکان ساخت آثار بیشتری در مدت زمانی اندک را به دست میدهد. آثاری که تخیل و نوجویی و بدعت در آنان اولویت به شمار آید.
درحقیقت جشنواره علاوه بر محل رقابت بودن، محلی برای به نمایش گذاشتن خلاقیت و نوآوریها و ابداعات سبکهای جدید است؛ که این امر البته درباره فیلمهای تجربی اکران شده در جشنواره چهلم بهلحاظ کمی بسیار کمرنگ است. از این جهت که در چنین شرایطی اکثریت به دنبال یافتن مسیری برای دیدن فیلمهای داستانیاند و هجمه عمومی این رفتار کلیشهای را ترویج میدهد. در حالی که فیلم کوتاه برشی باریک از وقایع، زندگی و مجموعه حوادثیست که انسان طی مدت زیستن در این جهان تجربه میکند.
در این جشنواره با وجود نمایش آثار قابلتوجهی مثل «حجم تراکم»، «گوشزد»، «لطفا خمیازه نکشید» و… که نهایتا در دو باکس به نمایش درآمدند، همچنان میل وافرِ مخاطبانی که بهتازگی با چنین پدیدهای آشنا شده بودند وجود داشت. مخاطبانی که شاید ابتدا با از دست دادن سانسهای آثار داستانی ناچارا به سالنهای نمایشدهنده این قبیل فیلمها کشیده شدند اما در ادامه آنان بودند که مشتاق تماشای این نوع آثار در صفوف فیلمهای تجربی و انیمیشن میایستادند. این اتفاق از چند وجه تحلیلشدنی است : تغییر و بازسازی زیرساختهای فرهنگی در جامعه که اذهان عموم بینندگان را به سمت و سوی اندیشمندی سوق دهد و از جهت دیگر راهکارهایی برای اکران و نمایش این مدل آثار را طی روزهای سال در سینماهای استانها فراهم کند. تبلیغات اندک و وفور آثار داستانی مبتنی بر سرگرمی، بازیگرسالاری و گیشهپسندی، رویه تولید و چگونه اندیشیدن درباره تجربی شدنِ فیلمها، فضای کلی سینمای کوتاه را به جهات دیگری متمایل کرده است. حال آن که ذات سینمای کوتاه بر پایه تخیل و بریدن یک قطعه از میان قطعات بزرگ پیریزی شده است.
در سویی دیگر فقدان تعریفی صحیح از سبک تجربی در سینما و عدم رسیدگی به این امر، تعداد سازندگان این نوع آثار را روز به روز کمتر کرده است. همین اتفاق موجب شده توجه و علاقه به حضور یافتن این نوع آثار در جشنواره کمتر باشد. اگرچه آثار اخیر دیدهشده در جشنواره چهلم تهران در زمره فیلمهایی هستند که زیر دست کارشناسان و خبرگان با وسواس بسیاری بیرون آمدهاند اما کماکان نسبت به سوابق برگزاری این جشنواره که میکوشد در ابعادی جهانی مطرح شود، بسیار اندک مینماید.
با در نظر گرفتن این مورد مهم که سینما صرفا سرگرمی نیست و مدیران سینمایی و امور سمعی بصری در قبال این قضیه مسئولیت بزرگی دارند، تجربی بودن سینما باید به عنوان امری ذاتی و طبیعی که درواقع از عکس، قاب و تدوین ماهرانه عکسها کنار هم ریشه گرفته است، فرهنگسازی شود. این اتفاق بهتدریج سبب میشود به شکلی حداقلی تعداد مخاطبان سینمای تجربی به عنوان نخستین نهاد تصویریِ سینما افزایش یابد و ذهن عموم بینندگان نیز نسبت به پذیرش این پدیده آمادهتر شود. زیرا در سینمای تجربی ما صرفا با روایتی سرراست از نوع فیلم داستانی مواجه نیستیم و آنچه اهمیت دارد، خیالپردازی در قالب درام است؛ ویژگیِ سبکی و بطنی در فیلمهایی با این خصوصیات که از ویژگیهای درام داستانی فاصله بسیاری دارد.
رسالت سینمای تجربی آن است که نظم روایی را بههم ریزد و از طریق عناصری همچون نور، صدا، رنگ و… اثرگذاری مضاعف بر روان بیننده داشته باشد. هرچند این نوع نیز با هر نگاهی روایت به شمار میآید و داستانی نهفته درونش دارد اما تعریف و بررسی آن از این نوع سینمای ضدروایت نزد عموم تماشاگران دشوار است. در نتیجه حصول به چنین نتایجی صرفا در مسیر یک فرهنگسازی مناسب برای معرفی این نوع سینما در ایران و فراسوی نگاه مخاطبانِ جدید سینمای ایران دارد. زیرا فراموش شدن این نکات قطعا ضربات مهلکی بر پیکره آثار کوتاه در آیندهای نزدیک وارد میکند.
فاطمه فریدن