به گزارش هنرآنلاین، سی‌ویکمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳، به نمایش فیلم تئاتر «وانیا» (۲۰۲۴) به کارگردانی سَم یِیتس و نویسندگی آنتون چخوف و سایمون استفن اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم تئاتر نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و آران قادرپور (منتقد تئاتر) برگزار شد.

«وانیا» یک نمایش تئاتر زنده از انگلستان است که در تئاتر ملی لندن با بازی اندرو اسکات در نقش‌های مختلف اجرا شده و توسط دوربین ضبط شده است. این نمایش برگردانی از اثر آنتون چخوف است. داستان در یک مزرعه دورافتاده در روسیه روایت می‌شود و بر روی گروهی از شخصیت‌ها متمرکز است که در این مزرعه زندگی می‌کنند. 

عباس غفاری در ابتدای این نشست گفت: بی‌شک چخوف یکی از مهم‌ترین، محبوب‌ترین و تاثیرگذارترین نمایشنامه‌نویسان تاریخ است. او در متن‌هایش، پایان فئودالیسم و تزارها را پیش‌بینی کرده است. او در آثارش از آدم‌های عاشقی می‌گوید که از عشقشان چیزی نمی‌گویند. او از زوال حرف زده و درباره آدم‌هایی صحبت می‌کند که با بی‌عملی خود هیچ کاری انجام نداده و تنها حرف می‌زنند. نمایش‌های چخوف درباره عاشق‌هایی است که به هم نمی‌رسند. این نمایش بازخوانی دایی وانیا چخوف بوده که در آن اندرو اسکات، هشت نقش را بازی کرده و با این کار به ما درس بازیگری می‌دهد. او حتی به نمایشنامه‌نویسان ما نیز نکاتی را یادآور می‌شود.

آران قادرپور گفت: در ابتدا لازم است بگویم که دیدن این نمایش برایم دشوار بود و آن را در دو پارت تماشا کردم.  نمایش وانیا تک بازیگر است و در فرم تازه‌ای اجرا شده است.   در جستجوهایی که در رابطه با این اجرا انجام داده‌ام، عده‌ای از منتقدان و تماشاگران مخالف این شکل از اجرا بودند که یک بازیگر همه کاراکترها را بازی کند. در واقع  فرم این نمایش، در ورکشاپی که کارگردان، نویسنده و بازیگر این نمایش با یکدیگر داشتند شکل گرفته است.  آنها در ورکشاپ می‌خواستند متن را بخوانند اما باتوجه به اینکه تعداد افراد کم بوده است، تعداد زیادی از نقش‌ها را بین هم تقسیم می‌کنند. بنابراین استارت این ایده که اسکات خودش همه نقش‌ها را اجرا کند، در آنجا زده شده است.

او افزود: اندرو اسکات، پیش از این نمایش، در چند فیلم و سریال پرمخاطب مانند فلیبگ، ریپلی و شرلوک به ایفای نقش پرداخته است. به نظر می رسد بخش قابل توجهی از مخاطبان این نمایش به خاطر او برای تماشای این نمایش بلیت تهیه می‌کردند. این نکته حائز اهمیتی است اما نمی‌توان جزییات کار بازیگری او را نادیده گرفت. زیرا کار او در این اثر بسیار قابل تامل بوده و نشان از انعطافش در بازی و تسلط بالای او دارد. او با استفاده از جزییات و تغییر صدا و ژست تلاش می‌کند تا کاراکترها را از هم جدا کند. همچنین سرعتی که در تغییر حس کاراکترهای مختلف دارد، کاری منحصر به فرد در بازیگری به شمار می‌آید که به‌خوبی از پس آن برآمده است. کارهای چخوف نیاز به سکوت و مکثی دارد که این سکوت و مکث در این نمایش، در بازی اسکات اتفاق افتاده است. از همین رو کار منحصر به فردی انجام شده است.

عباس غفاری در ادامه این نشست گفت: اتفاقی که اندرو اسکات در این نمایش انجام داده است، برای متون دیگری چون هملت و متن‌های بزرگ دنیا نیز اتفاق افتاده و بعد از این نیز رخ خواهد داد. اما به اعتقاد من ریسکی که اندرو اسکات در این نمایش انجام داده، در اجرای دایی وانیا جواب داده است. زیرا می‌توانست به یک افتضاح تبدیل شود. به هر حال متون چخوف با متون شکسپیر و بسیاری دیگر از نویسندگان متفاوت است. چون قصه‌های او سخت بوده و کاراکترهای سختی هم دارد. مثال مهم آن هم صحبتی است که درباره کمدی اجرا کردن آثار تراژیک خود و برعکس آن مطرح کرده است. تمایز کاری که اندرو اسکات در این اثر انجام داده، سبب شده تا ما پیگیر نمایش باشیم تا متوجه شویم که چه اتفاقی در جریان بوده و قرار است در انتها چه شود؟ این اتفاق خوانش از نمایشنامه چخوف را جذاب‌تر کرده است. در ادامه

آران قادرپور گفت : استفاده از طراحی و دکور رئالیستی در این اجرا نشان دهنده اهمیت نویسنده به نگاه آنتوان چخوف است . اسکات معتقد است تماشای این اجرا به دلیل قدرت روایتگری بالایی که دارد به سان خواندن رمانی است که تصور خواننده و تخیل او همزمان خود بخشی از آفرینش خلاقه این اثر محسوب می شود. بی جهت نیست که در گاهشمار زندگی چخوف دیدار او با لئو تولستوی در ۱۸۹۵ ذکر شده است. وانیای یتس تلفیقی از روایتی دقیق در بیان داستان نمایشی و بازی با ظرافت و موشکافانه تک بازیگر آن است.