سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: جواد مجابی در پاسخ به این سوال که خود را شاعر می‌داند یا رمان نویس می‌گوید: من با شعر شروع کردم و همیشه به شاعری، در مملکتی که شعر محوریت و مرکزیت فرهنگی دارد افتخار می‌کنم. مردم ما در طول زمان با شعر فکر و زندگی کرده‌اند. حتی زبان ما از توی کتاب‌های شعر رشد کرده است. بنابراین در ایران شاعر بودن افتخار بزرگ و مسئولیت بسیار سنگینی است و تقریبا در قیاس با شاعران بزرگ ایرانی بسیار دشوار است که کسی خودش را شاعر بداند.

جواد مجابی در ادامه گفت:من بی‌هیچ فروتنی باید بگویم خودم را در راه شعر می‌دانم و نه شاعر. حدود 25 دفترشعر دارم و تمام عمرم را به شعر پرداخته‌ام و روزی نبوده که بدون شعر بگذرانم. معتقدم شاعری در ایران یک افتخار بزرگ است. برای اینکه شما متصل می‌شوید به بدنه فرهنگ ملی. این انرژی شاعرانه و این نوع تخیل از ذهنی منبعث می‌شود که آن ذهن در مواقع دیگر به امور دیگر نیز پرداخته است،ارادی یا ناگزیر. مجابی توضیح داد: مثلا در دوره‌هایی من فکر کردم چیزهایی هست که نمی‌توان در شعر گفت و شعر را خراب می‌کند و ناگزیر در داستان کوتاه کار شده است، یا زمانی شد -بعد از انقلاب- که وقت و فرصت بیشتری داشتم و برای بیان شرایط پیچیده و چند سویه زمانه به این فکر افتادم که می‌توان به رمان پرداخت و این کار را کردم.

مجابی همچنین گفت: وقتی بسیاری از کتاب‌های من چاپ نشد به نوشتن شناخت‌نامه‌ها رو آوردم. هر چند دوست داشتم این کار را بکنم اما کس دیگری هم می‌توانست آن را بنویسد، یا نقد هنرهای تجسمی که من با علاقه این کار را کردم چرا که بیش از 40 سال شاهد رشد هنرهای تجسمی در مملکتم بودم. مجابی ادامه داد: باید بگویم همواره فکر کردم کارهای آفرینشی بر کارهای پژوهشی اولویت دارند. کارهای پژوهشی آثاری هستند مثل تحقیق و مطالعه و بررسی که دیگران هم کمی بدتر یا بهتر می‌توانند انجام دهند اما کار آفرینشی و هنری مخصوص خود هنرمند است. نادرپور وقتی شعر می‌نویسد آن شعرخاص اوست اما وقتی مقاله سیاسی می‌نویسد، نه، کس دیگری هم می‌تواند آن را بنویسد.

این شاعر و نویسنده معاصر هچنین به فعالیت‌های روزنامه نگاری‌اش اشاره کرد و گفت:به لحاظ شغلی دوره‌ای طولانی روزنامه‌نگاری کردم و پشیمان هم نیستم. زمانی که در میان سال‌های47 تا 58 دبیر سرویس هنری اطلاعات بودم، آن موقع همواره خود را نویسنده و شاعری می‌دانستم که دارد در روزنامه کار می‌کند. او ادامه داد: فکر می‌کردم خب این هم یک حرفه است اما بعدها فهمیدم روزنامه برایم چند خاصیت مهم داشت. یکی به من آموخت چگونه با زبان ساده و با گروه‌های مختلف در ارتباط باشم. دیگر اینکه فرصتی شد با مهمترین اشخاص روزگار آشنا شوم . سوم اینکه روزنامه‌نگاری آدم را از خودپسندی و جاه‌طلبی‌های بیهوده در امان می‌دارد.

مجابی در پایان گفت: در رسانه ما آدم‌های مختلف با دنیاهای متنوع را می‌بینیم و بعد این مسئله، افق دید آدم را وسیع‌تر می‌کند و اینگونه فکر نخواهد کرد که دنیا تنها با افکار او بیان شدنی است. اینگونه بود که بعدها نگاه من به روزنامه‌نگاری تغییر پیدا کرد.

انتهای پیام/