سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رضا براهنی در چنین روزی از سال 1314 در تبریز به دنیا آمد. در 22 سالگی از دانشگاه تبریز لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت سپس به ترکیه رفت و پس از دریافت درجه دکتری در رشته خود به ایران بازگشت و در دانشگاه به تدریس مشغول شد. او در سال 1351 به آمریکا رفت و شروع به تدریس کرد.

یک سال بعد که به ایران برگشت دستگیر، زندانی و شکنجه شد. براهنی یک سال بعد آزاد شد. در سال 1353 بار دیگر به آمریکا رفت و در سال 1356 موفق به دریافت جایزه بهترین روزنامه نگار حقوق انسانی شد. او همچنین برنده جایزه ادبی یلدا (1384) به عنوان یک عمر فعالیت فرهنگی در زمینه نقد ادبی شده است. آثار براهنی به زبان های انگلیسی المانی، فرانسه، عربی، ترکی و اسپانیولی ترجمه شده است. هم اکنون دکتر براهنی استاد دانشگاه تورونتو کانادا و رئیس انتخابی اسبق کانون نویسندگان کاناداست .

مجموعه سخنرانی‌ها و مصاحبه های او در کتابی با عنوان "گزارش به نسل بی سن فردا " به چاپ رسیده است.

"آواز کشتگان" ، "رازهای سرزمین من" ، "آزاده خانم و نویسنده‌اش"، "الیاس در نیویورک" و "روزگار دوزخی آقای ایاز" از آثار داستانی او؛ چاه به چاه ، بعد از عروسی چه گذشت نقد ادبی: "قصه‌نویسی" ، "کیمیا و خاک" و "طلا در مس" از آثار نقد ادبی این نویسنده و" ظل الله "، "اسماعیل" و " خطاب به پروانه‌ها " از مجموعه شعرهای معروف براهنی است.

بخشی از شعر معروف براهنی در مجموعه شعر آوانگارد او؛ "خطاب به پروانه‌ها":

دف را بزن! بزن! که دفیدن به زیر ماه در این نیمه شب، شب دفماهها فریاد فاتحانهی ارواحِ هایهای و هلهله در تندریست که میآید آری، بِدف! تلألوِ فریاد در حوادث شیرین، دفیدنیست که میخواهد فرهاد دف را بِدف! که تندرِ آینده از حقیقت آن دایره، دمیده، دمان است و نیز دمانتر باد! دف در دفِ تنیده و، مه در مهِ رمیده، خدا را بِدف! به دف روحِ آسمان، به دف روحِ من بِدف! شب، بعد از این سکوت نخواهد دید من، بعد از این شب توفانی تا صد هزار سال نخواهم خفت شب را بِدف! دفیدنِ صدها هزار دف! مهتاب را با روح من بِدف! دف خود را رها نکن، تو را به لذت این لحظه میدهم قسم، دفِ خود را رها نکن!

انتهای پیام/