سرویس تئاتر هنرآنلاین: کاروان سیوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به عنوان مهمترین رویداد تئاتری کشور هم بالاخره پس از 11 روز رقابت نمایشهای مختلف و گذراندن کشوقوسهای فراوان به ایستگاه پایانی رسید و امروز در مراسم اختتامیه این جشنواره که در تالار وحدت برگزار میشود، بر اساس نظر داوران جشنواره، تکلیف نفرات و نمایشهای برگزیده بخشهای مختلف مشخص میشود.
اما آنچه در این میان جای سوال دارد و طی سالهای گذشته ظاهرا هم از نظر مسئولان و هم از نظر اهالی تئاتر تقریبا مغفول مانده و جدی گرفته نشده، نظر و دیدگاه مردم نسبت به آثاری است که در چند دوره اجرا؛ ولی به دلایلی حذف شد و دیگر راهکاری برای کسب نظر مردم درباره نمایشها صورت نگرفت. یعنی اتفاقی که برخلاف جشنواره تئاتر فجر، در جشنواره فیلم فجر چند سالی است که جدیتر از سال قبل گرفته میشود و شاهدیم که هر سال نیز اهمیت و جایگاه بهترین فیلم از نگاه مردم نسبت به دوره قبل اهمیت بیشتری پیدا میکند. چیزی که در نه تنها در جشنواره تئاتر فجر بلکه تقریبا در هیچ کدام از جشنوارههای تئاتری جدی گرفته نمیشود.
در آخرین روز جشنواره سیوسوم به سراغ تعدادی از تماشاگران نمایشهای مختلف اجرا شده در این دوره جشنواره رفتیم و نظر آنها را درباره نمایشهایی که دیدند و کلا درباره جشنواره جویا شدیم. آنچه در ادامه میخوانید ماحصل گفتوگوی ما با تعدادی از مخاطبان نمایشهای سیوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر است که در پی میآید:
از 20 نمره به کار 20 میدهم
فرهاد قانعیفر 33 ساله دانشجوی رشته نمایش دانشگاه هنر و معماری تهران مرکز، پس از تماشای نمایش "من..." به کارگردانی فرهاد تجویدی در سالن استاد فرهاد ناظر زاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر با بیان اینکه؛ این دومین کاری است که از آقای تجویدی میبینم و تا آنجا که اطلاع دارم ایشان نویسنده کارهای خودش نیز هستند، میگوید: نقطه قوت کار پرداختن به موضوعاتی است که دغدغه و مسائل اجتماعی مردم و اشخاص و نگاه به مشکلات بازیگری مخصوصا افرادی است که از شهرستانها با سودای بازیگر شدن به تهران میآیند. اما نقطه ضعیف کار زیاد بودن موضوع و مشخص نبودن آنها در جای مسائل اجتماعی مثل نانوایی و در جایی مسائل فردی مثل کتاب خواندن و قلیان کشیدن است. ضمن اینکه شلوغی باعث شده گاهی دیالوگها سردرگم باشند.
این دانشجو میافزاید: من واقعا به چنین کارگردانی احترام میگذارم چون از بازیگران جهت تبلور صحنه و فضاسازی و حذف دکور با تاکید بر خلاقیتهای فردی با استفاده از حرکت و بدن بازیگر، حذف دیوار چهارم و ارتباط برقرار کردن با تماشاگر و توجه به فرم در تعیین مناسبات بازیگر با بازیگر و بازیگر با مخاطب استفاده کرده و من از بیست نمره به ایشان بیست میدهم و کار را خیلیخیلی دوست داشتم و با آن ارتباط برقرار کردم.
با یک تئاتر به معنای تمام مواجه بودیم
وحیدرضا خانلو 28 ساله دانشجوی رشته نمایش دانشگاه تهران پردیس هنرهای زیبا هم که نمایش "من ..." را دیده درباره این نمایش میگوید: به نظر من از همان آغاز نمایش پی میبریم که با متنی رئالیستی و با ساختار ارسطویی و خطی مواجه نیستیم. کارگردان به روی صحنه میآید و میگوید اجرا جدا و بازیگران اعتراض میکنند و درمییابیم که تماشاگر وارد سالن شده و بازیگر چارهای ندارد و باید نمایش را اجرا کند. او میافزاید: استفاده از تمام قابلیتهای بازیگر به طوریکه خود خلاقانه در اپیزودهای مختلف دکور را با بدن خود نمایش میدهد، ساخت موسیقی به وسیله بازیگر، ریتم مناسب کار، تصویر سازیها، میزانسنهای خلاقانه و ترکیب بندیهای هندسی از نقاط قوت کار بود. به نظرم با یک نمایش خلاقانه و به معنی تمام یک تئاتر مواجه بودیم.
هدایت این همه بازیگر در صحنه کار آسانی نبود احسان تخشید دانشجوی رشته نمایش هم نمایش "من..." را کار جذابی میداند و میگوید: کارگردان خواسته بود مقدار زیادی حرف را در قالب یک متن بیان و به تصویر بکشد که تا حدودی در جلب توجه تماشاگر به نظر به وجود آمدن طنز موفق بود. اما متاسفانه اکثر پیامهای که داشت منطقی اما فقط اشاره کوچکی به تک تک آنها شد و خیلی از نقضها دیده نشد. در واقع طنز این کار به گونهای تلخ بود که سعی داشت با توجه به بیان دغدغههای اجتماعی که این روزها وجود دارد آشنا کند. در پایان معتقدم هدایت این همه بازیگر در صحنه کار آسانی نبود که آقای تجویدی از پس آن برآمده بود. تپقهایی از بعضی از بازیگران شنیدم اما به سبب تازه کاری قابل چشم پوشی بود.
نمایش را بخاطر نور و بازیهای خوب بازیگرانش دوست داشتم
پرویز ابوطالبی 47 ساله از تهران که در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر به تماشای نمایش "فقط بخاطر من" به کارگردانی چیستا یثربی نشسته، درباره این اثر میگوید: کار را دوست داشتم. احساسی بود و اوایل گنگ و باید دقت میکردیم اما رفته رفته فهمیدم که موضوع طوری انتخاب شده که مخاطب فکر میکند که برای خودش هم اتفاق افتاده است. من این کار را خیلی دوست دارم به دلیل بازی خوب بازیگران استفاده از نور و دکور خوب که تماشاگر با آن ارتباط برقرار میکند.
او میافزاید: در مورد دکور از آن جاییکه فهمیدم مکان و منطقه کجاست بیشتر با آن ارتباط برقرار کردم مثل کاغذهای که توسط پلیس روی سرزن ریخته میشد در ابتدا فکر کردم پروندهای این زن است اما با گفتن دیالوگ زن "تو با کاغذهای من چکارکردی؟" فهمیدم آن زن نویسنده است و من از نمره بیست به این کار هیجده میدهم.
هر چند جای مناسب برای دیدن اجرا نداشتم اما در کل کار را دوست داشتم
امیرمحمد انصافی 24 ساله فارغالتحصیل رشته مدیریت فرهنگی و هنری درباره نمایش "فقط به خاطر من" به کارگردانی چیستا یثربی میگوید: من کارهای خانم یثربی را دنبال میکنم و آنها را دوست دارم و این کار هم مثل کارهای قبلی ایشان بود. یکی از مشخصههای کار یثربی استفاده از بازیگر کم که به 2 یا 3 بازیگر میرسد تا بتواند کار را بهتر و برای اجرا در خارج از کشور مشکلی نداشته باشد. دکور ایشان پرتابل و آکسوار آن کاملا در خدمت کار بود که هر کدام به صورت نماد در اختیار مخاطب قرار داده میشود. در مورد نور با توجه نور قرمزی که در بعضی از جاهای صحنه استفاده میشد نماد خطر و صحنه خشن را تداعی میکرد. هر چند جای مناسب برای دیدن اجرا نداشتم اما در کل کار را دوست داشتم.
ای کاش محلی برای ترجمه یا زیرنویس برای کارهای بینالمللی بود
علی علایی دانشجوی رشته کارگردانی تئاتر در دانشگاه هنر و معماری دانشگاه تهران مرکز که نمایش نمایش "پرواز بر فراز شهر" به کارگردانی نارینه گرگوریان از ارمنستان را دیده، درباره این کار میگوید: کار در مرحلهای رشد نکرده و مانده بود. تئاتر بیبضاعت که با تمرین بیشتر بهتر میشد. در مرحلهای فیزیکال چند ایده خوب داشت که میتوانست پرداخته و به آن شاخ و برگ داده شود اما این اتفاق نیفتاده بود.
او میافزاید: سبک کار از سورئال به رئال حرکت میکرد و سبک ثابتی نداشت. این کار به دلیل اینکه ارمنی بود و زبان ارمنی داشت هیچ ارتباطی با مخاطب برقرار نکرد و تنها 3 تا 4 خط از طریق بروشور در اختیار مخاطب قرار گرفت در صورتی که ما در یک ساعت کار را تماشا کردیم. ای کاش محلی برای ترجمه یا زیرنویس برای کارهای بینالمللی بود.
بازیگران انرژی خوبی گذاشتند و ارتباط خوبی با تماشاگران برقرار کردند
کاظم شهبازی مدرس و استاد دانشگاه بعنوان یکی از تماشاگران نمایش "الیورتوئیست" کار جدید اصغر خلیلی میگوید: در هردورهای میتوان به بازخوانی و بازتولید آثار بزرگ و شناخته شده جهان دست زد و کار آقای خلیلی از این قاعده مستثنی نیست و ایشان برداشت خوبی از این متن داشتند. بازیگران انرژی خوبی گذاشتند و درک متقابلی نسبت به هم داشته و ارتباط خوبی با تماشاگران برقرار کردند. در واقع این نمایش از یک فضای سوخته انتقاد میکند. در کل با توجه به بازسازی و بازخوانی؛ متن موفق بوده و نزدیک به دو ساعت تماشاگر را نگه داشت و در این دورهای که نمایشها شاداب نیستند کار طراوت خوبی داشت و جای خوشبختی دارد و برای آقای خلیلی و گروه خوبشان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.
از بین کارهایی که در این جشنواره دیدهام بهترین کار بود
فرزین صابونی بازیگر سینما و تئاتر درباره نمایش "الیورتوئیست" میگوید: در دورهای که وضعیت تئاتر خوب نیست این کار خوب بود. کار مینی مالیستی و شسته رفته و مرتبی بود و در مجموع از بین کارهایی که در این جشنواره دیدهام بهترین کار بود. ضمن اینکه بازی بازیگران نیز خوب و نقطه ضعفی نداشت.
گروه با هم کم کار کرده بودند
امید 30 ساله دانشجوی فوقلیسانس کارگردانی دانشگاه تهران که 15 سال است تئاتر کار میکند درباره نمایش الیورتوئیست میگوید: فانتزی در کار خوب درآمده و بحث فیزیکال بودن کار استفاده از حرکت که به نظرم زبان اصلی نمایش است و دیالوگها عالی بود. به نظرم به خاطر اینکه ما بازیگر فیزیکال نداریم نمره خوبی از صد به این نمایش میدهم. هرچند در متن مشکل داشت و کمی سرد حرکت میکرد به نظرم باید در سطح حرکت میکرد. نقطه ضعف کار گروه حرکت یک مقدار کم کار کرده بودند و یک جاهایی بیرون میزد و نازیبا بود.
استفاده از بازیگران جوان جای تقدیر دارد
علی 30 ساله و از علاقهمندان به تئاتر درباره نمایش "ایران استرالیا" به کارگردانی سجاد افشاریان میگوید: کار خوبی بود و من با آن ارتباط برقرار کردم. ای کاش اجرای اول رو دیده بودم نقطه ضعفی نداشت کارگردان خوب از فضای صحنه استفاده کرده بود و بازی بازیگران خیلی خوب بود و همین که سجاد افشاریان از بازیگران جوان استفاده کرده بود جای تقدیر و تشکر دارد.
حرفهای سجاد افشاریان بهترین قسمت نمایش بود آیدا دانشجوی رشته نمایش هم درباره نمایش "ایران استرالیا" میگوید: کار را دوست داشتم فقط در صحنه آخر یه خورده خسته کننده شده بود و موسیقی کار با آن سبک نمیدونم برای چی اجرا شد. بازی بازیگران خوب بود و دوست داشتم و یه جورایی من را برد به آن حال و هوای سال 76 که مردم ریختن در خیابان و خیلی خوشحال بودند. خسته نباشید میگویم به آقای افشاربان و گروه خوبشان ضمن اینکه به نظرم جذابترین جای نمایش صحبت کردن افشاریان بود که خیلی خوب بود و دوست داشتم بیشتر حرف میزد.
برعکس شدن جای تماشاگر و بازیگر در نوع خود بینظیر بود
ندا دانشجوی کارگردانی درباره نمایش "وو ww" کار تینو صالحی میگوید: کارخوب بود و سبک اجرایی کارگردان بکر بود و اولین بار بود این شیوه را میبینم و برایم لذتبخش بود. مخصوصا برعکس شدن جای تماشاگر و بازیگر در نوع خود بینظیر بود. فقط تنها نقطه ضعف نمایش در جاهایی خسته کننده میشد ولی در کل نمایش خوب بود.
هماهنگی و چیدمان کار، ویژه و خاص بود
سیدجمشید حسینی هم که خودش تئاتر کار میکند نمایش تینو صالحی را خوب میداند و درباره آن میگوید: سبک اکسپرسونیسم بود. کارگردان از روی صحنه استفاده کرده بود و تماشاگران را روی صحنه مستقر کرده بود. هماهنگی و چیدمان کار ویژه خاص وخوب بود و فقط میشد در این سالن اجرا شود و قابلیت اجرا در سالن دیگر ندارد. در کل کار سختی بود به خاطر هماهنگی نظم در اجرا باید به گروه خسته نباشید گفت. در مورد متن هم باید بگویم که جای کار کردن داشت و گاهی هیچ اتفاقی روی صحنه نمیافتد وحالت مونوتن و یکنواختی داشت و باعث خستگی تماشاگر میشد.
ای کاش بازیگران بیشتر تمرین میکردند
الهام بیست وپنج ساله دانشجوی نمایش میگوید: نمایش خیلی خوب نبود و من خیلی خوشم نیامد. فقط سبک و شیوه اجرا جالب بود ولی داستان خیلی خوب نبود. بازی بازیگران خوب بود ای کاش بیشتر تمرین و تصاویر بهتری به مخاطب میداد.
ای کاش نمایش در بلک باکس اجرا نمیشد
هادی اسکندری نزدیک به یازده سال است که خودش تئاتر کار میکند او نمایش "خانه.واده" کار محمد مساوات را کار خیلی خوب و خاصی میداند و درباره آن میگوید: تا به حال کاری به این شکل و اجرا در جشنواره ندیدهام و نسبت به تئاترهایی که در جشنواره دیدهام فوقالعاده بود. من شیوه کارگردانی و شیوه اجرا را میپسندم. بازی بازیگران هماهنگ یکدست و در یک سطح بود بطوریکه انتخاب کردن بهترین کار بسیار سخت بود. اوایل یکی دو شخصیت نمایش تشخیصاش برایم سخت بود و فکر میکردم این شخصیتها توسط بازیگران خانم بازی میشود اما در ادامه دیدم که بازیگران مرد نقشهای زنان را بازی میکنند. و تنها نقطه ضعف و یا بهتر بگویم پیشنهاد من این است که کاش این کار در فضای بلکباکس اجرا نمیشد و فضای نمایش سفید بود.
تصویرسازی توسط بازیگران بسیار عالی بود
مانا غلامی دانشجوی رشته نمایش درباره کار مساوات میگوید: نمایش را به دلیل سبک رئالیست بودنش و فضای خالی و اکسسوار خیلی کم دوست داشتم. او میافزاید: من کارهای آقای مساوات را دنبال میکنم و این کار دوم ایشان را مثل کار اولشان دوست دارم. بازی بازیگران این نمایش نمونه مشخصی از تلاش و کوشش این گروه میباشد. تصویرسازی توسط بازیگران بسیار عالی بود و نمایش هیچ وقت از ریتم نیفتاد.
نورپردازی این کار خیلی متفاوت بود
سجاد امیری که نمایش "خانه.واده" را برای دومین بار دیده میگوید: کار را دوست دارم اما در بعضی از جاها خسته کننده میشود ولی دوباره ریتم خودش را پیدا میکند. من نورپردازی این کار را به دلیل متفاوت بودن و ایجاد اضطراب و نگرانی و وحشت دوست دارم و مرا به تماشای ادامه نمایش ترغیب میکند و نمیگذارد چشم از نمایش بردارم. کار یک سبک رئالیستی و در نهایت به سورئال تغییر میکند. بازی بازیگران بسیار خوب و دوست داشتنی است فقط در بعضی از جاهای نمایش بازیگران برای حرف زدن به خودشان فشار میآوردند مثلا نقش مادر بزرگ که در بعضی از دیالوگها خیلی به حنجره خودش فشار میآورد.
ای کاش نمایش در بلک باکس اجرا نمیشد
هادی اسکندری نزدیک به یازده سال است که خودش تئاتر کار میکند نمایش خانه.واده: کار محمد مساوات را کار خیلی خوب و خاصی میداند و درباره آن میگوید: تا به حال کاری به این شکل و اجرا در جشنواره ندیدهام و نسبت به تئاترهایی که در جشنواره دیدهام فوقالعاده بود. من شیوه کارگردانی و شیوه اجرا را میپسندم. بازی بازیگران هماهنگ یکدست و در یک سطح بود بطوریکه انتخاب کردن بهترین کار بسیار سخت بود. اوایل یکی دو شخصیت نمایش تشخیصاش برایم سخت بود و فکر میکردم این شخصیتها توسط بازیگران خانم بازی میشود اما در ادامه دیدم که بازیگران مرد نقشهای زنان را بازی میکنند. و تنها نقطه ضعف و یا بهتر بگویم پیشنهاد من این است که کاش این کار در فضای بلکباکس اجرا نمیشد و فضای نمایش سفید بود.
تصویرسازی توسط بازیگران بسیار عالی بود
مانا غلامی دانشجوی رشته نمایش درباره کار مساوات میگوید: نمایش را به دلیل سبک رئالیست بودنش و فضای خالی و اکسسوار خیلی کم دوست داشتم. او میافزاید: من کارهای آقای مساوات را دنبال میکنم و این کار دوم ایشان را مثل کار اولشان دوست دارم. بازی بازیگران این نمایش نمونه مشخصی از تلاش و کوشش این گروه میباشد. تصویرسازی توسط بازیگران بسیار عالی بود و نمایش هیچ وقت از ریتم نیفتاد.
نورپردازی این کار خیلی متفاوت بود
سجاد امیری که نمایش "خانه.واده" را برای دومین بار دیده میگوید: کار را دوست دارم اما در بعضی از جاها خسته کننده میشود ولی دوباره ریتم خودش را پیدا میکند. من نورپردازی این کار را به دلیل متفاوت بودن و ایجاد اضطراب و نگرانی و وحشت دوست دارم و مرا به تماشای ادامه نمایش ترغیب میکند و نمیگذارد چشم از نمایش بردارم. کار یک سبک رئالیستی و در نهایت به سورئال تغییر میکند. بازی بازیگران بسیار خوب و دوست داشتنی است فقط در بعضی از جاهای نمایش بازیگران برای حرف زدن به خودشان فشار میآوردند مثلا نقش مادر بزرگ که در بعضی از دیالوگها خیلی به حنجره خودش فشار میآورد.
انتهای پیام/