سرویس تجسمی هنرآنلاین : سنت نقاشی موروثی ایران در آستانه نوخواهی محدود به خاندان پتگرها نمیشود. از صنیعالملک اعظم که ثمره اولین دست آوردهای نقاشی کلاسیک متاثر از رنسانس اروپا را به دستان توانمند برادرزادهاش کمال الملک سپرد تا کاتوزیانها که میراثدار رئالیسم ایرانی شدند، نسلهایی از پتگرها هم تا امروز آنچه شاید در یک عبارت بتوان ناتورالیسم ایرانی نامید تا اولین نشانههای مدرنیسم را پرچمداری کردند. نیما پتگر شاید آخرین حلقه این زنجیر بود که به نظر میرسد با درگذشت او امروز شاهد ورق خوردن برگهایی هستیم که بخشی مهم از تاریخ معاصر ایران را در عصر نوخواهی رقم زدهاند. برای مرور میراث هنری این خانواده شاید همین بهانه کافی است.
آغاز یک دوران
علی اصغر پتگر در سال ۱۲۹۲ (مطابق شناسنامه ۱۲۹۷) در تبریز به دنیا آمد. پدرش مشهدی حسن کلاهدوز، به کلاهدوزی و پوستین دوزی اشتغال داشت و با خانوادة خود یک کارگاه قالی بافی را نیز اداره میکرد. در همان مکان علی اصغر و برادر کوچک ترش جعفر (زاده ۱۲۹۹)، بتدریج با طرح و رنگ آشنا شدند و تمایل و توانایی بسیار در نقاشی از خود نشان دادند. وی تحصیلات ابتدائی را در تبریز گذراند و به همراه برادرش تحت تعلیم استاد میرمصوّر ارژنگی، از نقاشان سرآمد تبریز و دانش آموختة نقاشان روسی و نقاشی واقع گرا، به آموختن نقاشی پرداخت. از اواخر سال ۱۳۱۲ خورشیدی، جعفر و اصغر برای ادامهٔ تحصیل در بخش هنرهای جدیدهٔ اداره صناعات نامنویسی کردند؛ و دورهٔ جدید و متفاوتی در زندگی هنریشان آغاز شد.
علی محمد حیدریان- حسین خان شیخ و اسماعیل آشتیانی، از اساتید آن روزگار بودند. حضور آنها در تهران مقارن با اوج نقاشی کمالالملکی و شاگردان اوست. آموزش دیدگان این مدرسه که در شهرهای دیگر به تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه- از روی شکل مدرسه پایتخت- روی آوردند، از پی اندیشه کمالالملکی، رو به واقع گرایی و طبیعت نگاری آورده و در حقیقت با نوعی نقاشی که بیشتر به معنابخشی و ارتباط همگانی نزدیک بود، عنوان نقاشان سبک کلاسیک» از نوع کمال الملکی «نام گرفتند؛ و این در شرایطی بود که با به پایان رسیدن قرن و شروع قرن جدید، هویت جهان سوم به دو شقه قبل (کلاسیک) و اکنون (نو - مترقی- جدید) تبدیل شده بود.
از مدرسة نقاشی تبریز تا نقاشخانه «جهان نما»
در مدرسة نقاشی تبریز، میرمصوّر و دیگران تأکید داشتند که نقاشی به منزله تغییر چیزها یا از چهره انداختن چیزها نیست، بلکه مجازی کردن حقیقت بیرون از تابلو است، تا جایی که شخصیت درون تابلو- که غالباً نیز باید تهیدست و فقیر باشد- نفس کشیدنش به نظر آید و در حقیقت، اشیا آن چنان به جلوهگری درآیند که گویی قابل استفادهاند. این نوع آموزهها در نوجوانی، علی اصغر را خُبرة کپیکاری و به عینه کشیدن دنیای بیرون بر بوم کرد، آن چنان که در نخستین روزهای حضور در پایتخت توانست در نقاشخانه «جهان نما» مشغول به کار شود. این نقاشخانه از اولین تابلوسازان سردر مغازههای لوکس تهران بود، و به واسطه رفیع حالتی نیز پردههای نمایش نامههای گراند هتل و چند محل نمایش دیگر را سفارش میگرفت. علی اصغر علی رغم کار در نقاشخانه، به سرعت وارد جریانات هنر نقاشی در پایتخت میشود. حسین شیخ، که جوانترین معلم مدرسه مستظرفه است، روزهایی از هفته را در کافه قنادی لاله زار با شاگردان و نقاشان جوان دیگر مجلسآرایی میکند. با شناخت حسین شیخ، علی اصغر وارد هنرستان هنرهای مستظرفه میگردد و از همو- که عکاسی خُبره و درجه یک نیز هست- عکاسی میآموزد. حضور پتگر با شاگردان دیگر در گروه گردیهای حسین شیخ، از اتفاقات مهم هنر نقاشی در دهه دوم قرن جدید در تهران است.
خیابان نادری، کوچه نوبهار/ از اولین کارگاههای آزاد نقاشی تا هنرستان نسوان
علی اصغر پتگر پس از گذران چندسال در مدرسه با کسب مدرک مراحل عالی آموزش، از آنجا فارغالتحصیل میشود. او در عین حال که حرمت استادان را پاس میداشت، از نظام آموزشی و شیوهٔ تدریس محافظه کارانهٔ آنها چندان خرسند نبود، لذا در سال ۱۳۱۹ خورشیدی، به همراه برادرش، جعفر، اولین آموزشگاه خصوصی نقاشی در ایران را خیابان نادری کوچه نوبهار تأسیس کردند؛ و در جنب آفرینشهای هنری خود، به تعلیم و تربیت هنرجویان پرداختند که بعدها محل دیدار بسیاری از هنرمندان از جمله اسماعیل آشتیانی، علی اکبر صنعتزاده، حسین خان شیخ، صادق چوبک، منوچهر ویشکایی، وارطانیان، منوچهر شیبانی، جلیل ضیاپور، جعفر شریعتمداری (درویش)، صادق هدایت، نوشین، سیمین بهبهانی، سیمین دانشور، رهی معیری، پروین اعتصامی، شین پرتو، شهریار، نیما، و بزرگ علوی شد. به علت حضور علی اصغر به عنوان معلم در هنرستان بانوان، دختران تهرانی به آموزشگاه آزاد او هجوم آوردند. کارگاه او را نیز اولین کلاس آزاد نقاشی بانوان در ایران میدانند؛ و با توجه به سال تأسیس (۱۳۱۹) او را باید از جمله اولین خدمت گزاران به فرهنگ بانوان در ایران جدید دانست. فروغ فرخزاد، کلارا آبکار، شوکت شقاقی، بهجت صدر، منیژه مساعد، ژینوس هاشمی، مهربانو زندشاهی و هنرمندان بسیار دیگری نیز در کلاس پتگر آموزش میدیدند. در (۱۹۴۱) ۱۳۲۰، علی اصغر و جعفر نام فامیلی خود را از برادران اکبری به پتگر تغییر دادند. چند سال بعد جعفر پتگر به تنهایی آموزشگاهی در خیابان منوچهری تهران، و سپس چند سال بعد در خیابان هدایت تهران، تأسیس نمود.
ورود مکتبهای جدید هنری به ایران
علی اصغر پتگر نامی و نیما را که هنرجویانی نوجوان بودند به دستیاری گرفت و تدریس و تعلیم نقاشی را به آنان آموخت. به حق پتگر، پرکارترین و پرشاگردترین مدرس زمان خود بود. بسیاری از اساتید نسلهای بعدی، از شاگردان او هستند. او در (۱۹۵۱) ۱۳۳۰ محل کلاس خود را (که در ۱۳۲۳ از خیابان نادری، کوچه نوبهار، به منوچهری منتقل شده بود) تغییر داد و مستقل از برادرش جعفر، در خیابان ولی عصر، چهارراه جمهوری (کنونی، نبش کوچه سیمرغ) شروع به کار کرد. در ابتدا به سبک کلاسیک گرایش داشت و همچون هر تازه کاری در نقاشی به دقایق و ظرائف اثر میپرداخت و اصول آکادمیک و دانش اولیه طراحی و نقاشی را وفادرانه اجرا میکرد. البته در خلال این وفاداری به اصول، میتوان به حضور خلاقانه و بدعت گذارانه او در کمپوزیسیونها، نورها و تقسیمات صفحه و حسی که به کار میبخشید و آن را منحصر بفرد میکرد، اشاره کرد. پس از این به ناتورالیسم متمایل شد، ولی کارهای او از لحاظ سوژه، رئالیستی محسوب میشوند. سالهای (۱۹۵۵) ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۹ ــ بحبوحة ورود مکتبهای جدید هنری به ایران ــ دورة طبع آزماییهای پتگر و آفرینش آثاری به سبکهای امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم بود. آثاری که در آن زمان به نحو بارزی نوآوری به شمار میآمد، ولی پتگر به واقع گرایی بازگشت. در آثار او شخصیتهای اصلی، بیشتر مردم زحمت کش همچون کارگران، پیشه وران، دایهها، پیش خدمتان و انسانهای د وره گرد و بی خانمان هستند که از نظر هنرمند بار سنگین خدمات انسانی و اجتماعی را به دوش میکشند و مظلومانه به حیات پر مشقت، ولی پر از صفا و صمیمیت خود ادامه میدهند
از سال ۱۳۵۵ کلاسهایش را که در چهار راه جمهوری بود، به نامی و نیما واگذار کرد و برخی از شاگردانش را در منزلش تعلیم داد. در این سالها بیشتر به غزل سرائی پرداخت و کتاب اشعارش به نام «رنگین کمان» را در سال ۱۳۶۰ (۱۹۸۲) به چاپ رساند. از سال ۱۳۶۷ از بیماری قلبی رنج میبرد. در روز پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۱ در۷۹ سالگی آخرین کلاس نقاشیاش را به علت بیماری تعطیل کرد و در عصر همان روز به علت سکته قلبی درگذشت.
در همین دوره، جعفر پتگر هنر را وسیلهٔ سیر و سلوک هنرمند میدانست که هرگز نباید وسیلهٔ جلوه فروشیهای نفسانی و تعیش او شود به همین دلیل در آثار این دوره او، شاهد جلوههائی چشمگیر از تعهد و رسالت هنرمند به هنر الهی- انسانی هستیم. در جهان بینی او، از نظر نقاش، هنر نوعی اندیشیدن است و هنرمند در بادی امر، انسانی اندیشمند است و هنری که فاقد اندیشه و تفکرعمیق باشد، نارسا و ناقص است. اندیشه هم در فرم و هم در محتوا دخالت دارد؛ و در آثار این دوره، کمپوزیسیون که از معضلات نقاشی است، با وسواس و دقت زیاد، اندیشیده و اجرا شده است.
نسل دوم پتگرها از ناتورالیسم تغزلی به سوی گرایش به تجرد
نامی پتگرزاده ۱۳۲۴ در تهران، فرزند علیاصغر پتگر و برادرزاده جعفر پتگر ابتدا تحت تأثیر پدر و عموی خود، نقاشی واقع گرا را در پیش گرفت اما پس از سفر و تحصیل در اروپا به نقاشی انتزاعی روی آورد. وی عمده شهرت خود را به دلیل فعالیتهای آموزشی در زمینه آموزش نقاشی کسب کرد. نامی پتگر در سفرهایی به رم، واتیکان، فلورانس، و پاریس، از هنر کلاسیک و مدرن اروپا بسیار آموخت، با این حال همه کارهایش هم چنان ایرانی ماند و تأثیر از هنر غربی در او به گونهای نبود که آثارش کاملاً رنگ و بوی ایرانیاش را از دست بدهد. در آثار نقاشی و طراحی وی همواره نگاه تغزلی و عارفانه با ترکیببندی و رنگپردازیهای ویژه وجود داشت و در نقاشیهای فیگوراتیو نیز جنبههای از تفکرات سمبولیک را ارائه میداد.
او در سال ۱۳۴۴ به تأسیس آموزشگاه مستقل هنر طراحی ونقاشی در تهران اقدام کرد و در آموزشگاه خصوصی خود، تعدادی از هنرجویان مستعد را آموزش میداد. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی واقعگرایی او در چشماندازهایش، از ناتورالیسم تغزلی به سوی گرایش به تجرد رفت و فیگورهایش به نوعی بیان تمثییلی با حال و هوایی تغزلی و شرقی انجامید و همین ویژگیها، آثار رنگ و روغنی او را از آثار فیگوراتیو و غربی متمایز کرد. پتگر با سفر به مناطق مختلف ایران، هم از ویژگیهای جغرافیایی متنوع و هم از هماهنگیهای گوناگون رنگهای خالص در صنایع دستی این مرز وبوم در آثارش تأثیر گرفت. نامی ۸ مرداد ۱۳۸۷ بر اثر سکته قلبی در آتلیه شخصیاش در نوشهر در حال کشیدن نقاشی درگذشت. او هنگام مرگ ۶۳ سال سن داشت.
نیما پتگر در اول اسفند ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد. او فرزند علیاصغر پتگر نقاش بود و در سبک رئالیسم کار میکرد. نیما طراحی را نزد پدرش آموخت. پس از فراگیری هنر طراحی نزد پدر خویش از سال ۱۳۳۴ به کار تدریس در کلاسهای آزاد هنری پرداخت. وی همچون برادر بزرگتر، نامی و تحت تأثیر پدر، نقاشی را به شیوه رئالیستی رایج در دهه سی خورشیدی آغاز کرد، اما در ادامه و به ویژه پس از تحصیل در فرهنگستان هنرهای زیبای رم به سبک و شیوههایی مدرن و انتزاعیتر روی آورد، درست همچون برادر بزرگترش. مضامین تاریخ و اسطوره و پدیدههای هستی با درونمایههای فلسفی از مشخصههای آثار نیما پتگر است.
در سال ۱۳۴۷ برای تحصیلات آکادمیک به ایتالیا سفر نمود. در سال ۱۳۴۸ وارد فرهنگستان هنرهای زیبای رم در رشته مجسمهسازی شد و زیر نظر استادش امیلیو گرکو به آموختن هنر مجسمهسازی و فن طراحی با مرکب پرداخت. وی در سال ۱۳۵۲ از فرهنگستان هنرهای زیبای رم فارغالتحصیل شد. در سالهای ۵۴ - ۱۳۵۳ دوره «طراحی فیگور» و در سالهای ۵۵ - ۱۳۵۴ دوره «نقاشی» را گذراند و در سال ۱۳۵۵ به ایران بازگشت. او در تمام این سالها در آتلیه هنری خود به خلق آثار و تدریس اشتغال داشت.
نیما پتگر در مجامع هنری و رسانهها حضور پررنگی نداشت، اما سالها آموزش نقاشی و مجسمهسازی و تولید آثار هنری و ارائه آثار در نمایشگاههای داخلی و خارجی جایگاه تاثیرگذار و ارزشمند او را در هنر ایران تثبیت میکند. پنج اثر نقاشی از نیما پتگر در موزه هنرهای معاصر تهران، یک اثر در موزه هنرهای معاصر آبادان قرار دارد و همچنین یک سردیس گچی به تاریخ ۱۳۵۱ امضاء شده در فرهنگستان هنرهای زیبای رم قرار دارد.
به گفته دژار پتگر، فرزند نیما پتگر، وی در سالهای اخیر به دلیل سرخوردگی از فضای عمومی هنری در ایران، کمکار شده بود. او بر اثر ایست قلبی در ۵ فروردین ۱۳۹۴ در سن ۶۸ سالگی در تهران درگذشت.
انتهای پیام/