سرویس تئاتر هنرآنلاین: همایون علی آبادی در نقدی که بر دو تک‌پرده‌ای "خلوتگاه" و "رضا بیک ایمانوردی" نوشته ابراهیم مکی نگاشته؛ تصویری روشن از درام‌نویسی او را ترسیم کرده است. این نقد که در دهه 50 شمسی در مجله رودکی چاپ شده به مناسبت اجرای این دو تک‌پرده‌ای به کارگردانی نوذر آزادی و با بازی محمد گودرزی  و بهمن زرین‌پور در تئاتر کوچک تهران است که در ادامه این نقد را مرور می‌کنیم:

"ابراهیم مکی نمایش‌نامه‌نویس قدیمی و کم کار، در صحنه نمایش معاصر ما مکانی سزاوار و شایسته نیافته است. این می‌تواند مایه غبن باشد، چرا که لااقل تک‌پرده‌ای‌های در حال اجرای وی در تئاتر کوچک تهران، او را نمایش‌نامه‌نویسی آگاه و مسلط به ظرایف و تمهیدات درام‌نویسی نشان می‌دهد. یک دلیل عمده این امر، بی‌تفاوتی حرفه‌ای‌های ما در اجرای تک‌پرده‌ای‌های مکی بوده باشد. این بار نوذر آزادی شاید به بحران بی‌تفاوتی و هم از سر میل و شوق و عشق به آثار مکی، تک‌پرده‌ای او را در تئاتر کوچک بر صحنه برده بود. "خلوتگاه" نمایشنامه‌ای است که به سیاق بسیاری آثار ادبی معاصر بیان تمثیلی دارد و حامل ایهام است که در وجه‌هایی فراتر از وجه و لایه رویین، معنایی موثرتر و عمیق‌تر دارد. مردی با دختری قرار دیداری دارد و در انتظار دیدن دختر بی‌تابی می‌کند. دختر نمی‌آید، اما صدایش هر لحظه از جایی نامعلوم شنیده می‌شود که مرد را به گشودن دری می‌خواند. اما درهایی که به سودای دیدار دختر گشوده می‌شوند هر بار در پس خود یکی از بستگانش را نشان می‌دهند. سرانجام، نظاره‌گران دختر، مرد را در تنگنا قرار می‌دهند و در عزلتگاه به عشق می‌اندیشند که بی‌دغدغه نیست در هجوم تفتیش‌های آشکار و پنهان است.

نمایشنامه اجرای نوذر آزادی، بسیار بیش از ظرفیت‌اش امکان برای عرضه پیدا کرده است. آزادی، درک و احاطه‌اش بر وجوه تمثیلی صحنه مالامال از هیجانی به موقع و ضربانی شدید و ممتد دارد. بستگان دختر در این ماجرا آدم‌های یک قیافه و یک شکلی می‌شوند که با عینک‌های تیره چشم و بارانی‌هایی مشکی بر تن و سردی و خشونتی محسوس بر چهره، هر بار از دری بیرون می‌آیند. یکی از بارانی‌پوش‌ها در انتهای نمایش لباس مرد را زیر و رو می‌کند و به او آمرانه می‌گوید باز هم سراغش را خواهد گرفت. بی‌تردید متن با این اجرا هستی دوباره می‌یابد. کارگردان، حرف درام‌نویس را از حیطه آشکارش فراتر می‌برد و تا آنجا می‌رود که استنباط و لمسش بر متن چیرگی واضحی پیدا می‌کند.

نمایش "رضا بیک ایمانوردی " حکایتی است شوخ و شنگ اما تلخ و پرملال از سرسپردگان به الگوهای ابدی فیلم فارسی و نمایشنامه "رضا بیک ایمانوردی"، بیش از تک پرده‌ای "خلوتگاه" اندازه‌های استعداد و توان مکی را در درام‌نویسی نشان می‌دهد. مهم‌ترین خصلت ارجمند این تک‌پرده‌ای، زمینه‌ای است که درام‌نویس برای مطرح کردن حرف‌هایش برگزیده است. "زمینه"، برخوردها، سرگشتگی و خیال‌پروری‌های دور و دراز شیفتگان یک لاقبای ستاره‌های کارخانه رویا سازی – البته از نوع داخلی‌اش – است. زمینه‌ای که از شدت لمس‌پذیری و محسوس بودن آنچنان برای‌مان عادی شده است که ندیده‌اش گرفته‌ایم. این زمینه با طنز ظریف و دقیق نویسنده وسعتی بسیار می‌یابد، طوری که در پایان نمایش همه قهقه‌ها به زهرخندی بدل می‌شوند سرد و گزنده.

نوذر آزادی باز هم به درستی منحنی‌های پر فراز و فرود متن را در اجرا تصویر کرده است. سکوتی به موقع، بداهه‌سازی‌های درست و موثر، نوسان‌های اجرایی و بازی‌های دو حرفه‌ای کهنه‌کار: محمد گودرزی و بهمن زرین‌پور. این دو آنچنان با نقش‌های خود اخت می‌شوند که صحنه را مالامال از حضور زنده و استادانه خویش می‌کنند.

مشتاقانه در انتظار همکاری‌های دیگر ابراهیم مکی، نوذر آزادی، محمد گودرزی و بهمن زرین‌پور هستیم. مربعی که توانست جرقه‌ای هر چند زودپا، اما امیدبخش و کارساز را در صحنه تئاتر بی‌فروغ ما باعث شود."