سرویس تئاتر هنرآنلاین: علیرضا چاوش کارگردان "داستان باغ وحش" که خود نقش جری یکی از دو شخصیت اصلی را نیز در نمایش ایفاء می‌کند، درباره نسبت متن آلبی با واقعیت پیرامون تماشاگر می‌گوید علاوه بر ارزش هنری اثر، تناسب متن به عنوان یک ابزورد آمریکایی با وضع نسل جوان ایران مهم‌ترین دلایل تصمیم او برای اجرای داستان باغ وحش بوده است.

چاوش به هنرآنلاین گفت:از یک منظر می‌توانیم این را بفهمیم که جری یک قربانی است اما در عین حال پیتر هم به اندازه جری قربانی است؛ این نمایشنامه و اجرای آن 55 دقیقه از آخرین لحظات زندگی یک انسان به ته‌خط رسیده است. جری در آن قالبی که سیستم برای آدم‌ها طراحی کرده فرونرفته است، اما این همان قالبی‌ست که پیتر در آن فرو رفته و به اقتضاء همین قالب معنی زندگی خود را هم تقلیل داده و مسئولیتی نسبت به خارج از حریم خود متصور نیست.

وی افزود: در حال حاضر ارتباط این متن با جامعه ما و شرایط امروز یک ارتباط قابل تأمل هست. ما در حال حاضر مابه‌ازای بسیار متنوعی از کاراکتر جری را در جامعه خودمان شاهد هستیم که به رغم توانایی‌های فکری و داشتن بیشترین استعداد از همه فرصت‌ها محروم شده‌اند و نه در بازار کار می‌توانند جایی مناسب داشته باشند، نه سرمایه‌ای برای آنها تمهید شده تا فعالیت و تولید را دنبال کنند و نه حتی حقوق انسانی آنها حفظ می‌شود. الان در بین دوستان هنرمند من بسیاری افراد هستند که به دلایل بسیاری فرصت کار کردن را ندارند و به اجبار خانه‌نشین شده‌اند و بالاخره ناعادلانه بازنده اعلام می‌شوند.

این کارگردان در توضیح رویکردی که به این اثر نمایشی داشته، گفت: فضا و مساله اصلی ادوارد آلبی در "داستان باغ وحش" نشان دادن تنهایی انسان در عصر حاضر و عدم درک متقابل افراد از یکدیگر است؛ اینکه انسان در چه شرایطی ممکن است با غیرانسان به شکلی راحت‌تر ارتباط برقرار کند و چرا به سمتی می‌رود که فرضا در ارتباط با حیوانات به آنها شخصیت انسانی بدهد؟ جری در بخشی از دیالوگ‌ها به این اشاره می‌کند که روابط بسیار نامطمئنی با افراد پیرامون خود داشته و همواره به نوعی خود را در موضع بازنده دیده است. از منظر دیگر، جری فکت‌هایی که در این متن می‌آورد از لاکان و فروید و برای مثال از فکر فروید صحبت می‌کند و معتقد است فروید نه بخاطر سرطان بلکه بخاطر زیاد حرف زدن دچار صدمه شده است. نهایتا من اگر فقط در موقعیت بازیگر بخواهم جری را خیلی مختصر تحلیل کنم، جری یک استفراغ از نظام سرمایه‌داری نامولد و مصرف‌گرا است که اگر تشخیص زندگی او در دوران نگارش متن برای همه ممکن نبود اما واقعیت زندگی در آمریکا طی دهه‌های بعد نشان داد که آلبی حقیقت را واضح‌تر از دیگران دیده و فهمیده است.

چاوش افزود: مساله‌ای که آلبی بسراغ آن رفته یک هدف‌گذاری اشتباه است و متن "داستان باغ وحش" دقیقا در دوره‌ای نوشته شده که آمریکا به عنوان سرزمین فرصت‌ها معروف بوده و چقدر زیبا پیش‌بینی کرده دوره‌های بعد از نگارش این متن و مسیری که سیاست‌های دولت آمریکا به زندگی هر بخشی از جامعه تحمیل می‌کند. یک مثال معروف وجود دارد در مورد "باغ آلبالو" از چخوف که گفته می‌شود چخوف انقلاب اکتبر و مسیر بعدی روسیه را پیش‌بینی کرده و لوپاخین از میان پابرهنگان "باغ آلبالو" را خریداری می‌کند، همانگونه که پابرهنگان کشور خود را از دست تزار بیرون می‌کشند. شاید گزافه نباشد اگر بگوییم که جری هم سرنوشت تحمیل شده به خود را از دست به نمایندگی و نیابت از همه کسانی که همیشه برنده بودن پیتر و پیوسته بازنده بودن جری و جری‌ها را رقم می‌زنند، بیرون می‌کشد و خود را با دست او به قتل می‌رساند تا وقتی از همه سمت خود را در سلب مالکیت می‌بیند از پیتر هم به واسطه کشتن خود سلب مالکیت کند و تلخی واقعیت زیست خود را بیشتر برای پیتر و تماشاگر به رخ بکشد.

این بازیگر و کارگردان در پایان گفت: این متن به حدی روان و متقن هست که در قامت یک ابزورد آمریکایی که فصل ممیز آن با ابزورد اروپایی قصه داشتن است و تماشاگر بر اساس همین قصه بهتر می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. چندمعنا بودن این متن هم به مخاطب کمک می‌کند که سطوح مختلفی از زندگی شخصیت‌ها را در نظر بگیرد و بر همین اساس، خارج از خود ایالات متحده نیز مابه‌ازای شخصیت‌های قصه را پیدا کند. برای مثال، اگرچه آلبی ننوشته است که پیتر بعد از قتل جری کجا می‌رود، می‌توانیم بر اساس منطق قصه به تماشاگر بسپریم که ادامه زندگی پیتر چگونه خواهد بود؛ بالاخره جری در هر جامعه‌ای یک هنجارشکن تصور می‌شود و مجموعه گزاره‌هایی که او را در موضع بازنده و فرودست قرار داده بود نپذیرفته است؛ اما بعد از مرگ جری، حالا پیتر هم که همان هنجارها و گزاره‌ها او را بدون هیچ تلاش و تکاپویی برنده اعلام کرده بود باید چه مسیری را برود؟.

cdfc10b8-1b2d-46a4-a5b0-85418da0353a

"انسان، گرگ انسان" در گفتمان معاصر 

محمد ربانی بازیگر نقش پیتر نیز درباره نوع نگاه و تحلیل خود از نمایشنامه آلبی و کاراکتر پیتر گفت: برداشت من از پیتر و مجموعه متن و نمایش این است که اگرچه دو شخصیت اصلی بخشی از هر جامعه هستند اما نوع آگاهی یا خودآگاهی پیتر بیشتر از مناسبات قبل از او شکل می‌گیرد. این آدم در نظامی متولد شده و رشد کرده که طرفدار مالکیت خصوصی و حصارکشیدن به دور هر شکلی از مالکیت است. یکی از نظریه‌پردازان این تئوری می‌گوید هرکسی بتواند به دور زمینی حصار بکشد می‌تواند آن زمین را متعلق به خود کند و برای این تملک می‌تواند اسلحه هم داشته باشد. اسلحه اساسا در سرمایه‌داری آمریکا یک نمود از قانون و حصار هم هست و پیتر در چنین اتمسفری رشد کرده و نمی‌تواند مالکیت را نخواهد، درست برخلاف جری که چون از همه مالکیت‌ها خلع شده است هیچ تعلقی ندارد و لااقل می‌تواند آدم‌های غیر از خود را ببیند. پیتر نمادی از مالکیت خصوصی است که همه چیز را برای خودش می‌خواهد و کاری هم ندارد که بر سر دیگران چه می‌آید؛ البته او ممکن است در لحظاتی برانگیخته شود و مثلا به جری اجازه بدهد با او صحبت کند اما حتی به جری اجازه نمی‌دهد به او دست بزند و گویی با انسان شناختن جری به نوعی دارد در حق او لطف می‌کند!.

ربانی با اشاره به مقطع زمانی نگارش و انتشار "داستان باغ وحش" طی پایان دهه 1950 میلادی، توضیح داد: متن نمایشنامه آلبی در دوره‌ای نوشته شده که به دوره مک کارتیسم معروف است و طی آن دوره کسی حق نداشته در نقد مالکیت خصوصی و امکان مالکیت جمعی صحبت کند و اگر کسی در نقد این منش و روش صحبت می‌کرد، یا باید محدود و یا سر به نیست می‌شد. درست به همین دلیل، آلبی نتوانسته مستقیم به مسائل مالکیت و اختلاف طبقاتی اشاره کند و در عوض، جری از پانسیونی صحبت می‌کند که ما متوجه می‌شویم تمام جامعه آمریکاست و فلاکت‌زدگان و اکثریت پیوسته بازنده، اعم از سیاهپوست، پناهنده و ... در آن زندگی می‌کنند. آلبی می‌خواهد به پیترها هشدار بدهد که زخم‌خوردگی جری‌ها به شما هم اصابت می‌کند و تصور نکنید وقتی کسی به ناحق محروم شد و محروم ماند، با حصار کشیدن به دور خود، مساله را حل کرده‌اید؛ بلکه نهایتا یک برخورد خونین را تمهید کرده‌اید.

این بازیگر در پایان گفت: اگر به یاد بیاوریم که توماس هابز چند سده قبل موضوع انسان، گرگ انسان و همه علیه همه را طرح گزاره‌های سیاسی خود قرار داد تا از دولت مطلقه دفاع کند، اما درست‌تر و واضح‌تر دیدن سرشت و سرنوشت بشر این حقیقت را نشان می‌دهد که از دوره برده‌داری تا امروز وقتی طبقات و منازعه سلب مالکیت شکل می‌گیرند اقلیتِ برنده، اکثریتِ جامعه را از حقوق و حتی از کرامت انسانی محروم می‌کند؛ این میل به بهره‌کشی از بازندگان است که برخورد خونین را رقم می‌زند و سرنوشت خونین از خودِ میله‌های قفس می‌آید!.