به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط‌عمومی اداره‌کل هنرهای نمایشی، نشست "هم‌اندیشی هنرمندان تئاتر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی" روز سه‌شنبه ۱۲ آذرماه در ساختمان دفتر موسیقی معاونت هنری برگزار شد.

از جمله هنرمندان حاضر در این نشست می‌توان به داود فتحعلی‌بیگی، هادی مرزبان، قطب‌الدین صادقی، مریم معترف، پیام فروتن، شاهین چگینی، آرش دادگر، ساسان پیروز، مریم کاظمی، فریبا متخصص، مصطفی کوشکی، امیرکاوه آهنین‌جان، مهدی میامی، مسعود دلخواه، محمودرضا رحیمی، سعید اسدی، شهرام گیل‌آبادی و... اشاره کرد.

نمایندگان مجلس حاضر در این نشست نیز عبارت بودند از طیبه سیاووشی شاه‌عنایتی (نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی)، سیده‌فاطمه ذوالقدر (نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی)، حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مازنی (نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی) و حجت‌الاسلام والمسلمین حسین ملکی (مدیرکل دفتر امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی). 

جلسه‌ای با هدف ایجاد رابطه‌ برای انتقال مسائل حوزه تئاتر به نمایندگان مجلس

شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد در ابتدای این نشست گفت: هدف از تشکیل این جلسه برگزاری محفلی است که بتوانیم از طریق آن رابطه‌ای برای انتقال مسائل حوزه تئاتر به نمایندگان مجلس ایجاد کنیم. ضرورت برگزاری چنین جلسه‌ای از لحظات آغازین شنیدن زمزمه حذف معافیت مالیاتی هنرمندان آغاز شد که خوشبختانه با پیگیری اهالی رسانه و هنرمندان چنین اتفاقی رخ نداد و این معافیت حداقل در سال آینده ادامه خواهد یافت. هر چند می‌دانیم که نگرانی‌هایی در مورد حذف آن در سال‌های پیش رو وجود دارد، در حالی که همه اهالی هنر و از جمله تئاتر اذعان می‌کنند که این معافیت نه تنها باید ادامه‌دار باشد که باید هنرمندان را مورد حمایت نیز قرار داد.

او تصریح کرد: امیدواریم بتوانیم در همین جلسه کوتاه مسائل و مشکلات هنرمندان و اهالی تئاتر را به نمایندگان مجلس منتقل کنیم. ما قصد برگزاری این جلسه را با ۱۰ نفر از نمایندگان مجلس داشتیم که برخی از آن‌ها دعوت ما را لبیک نگفتند. ما محدودیتی در مورد محورهایی که قرار است مطرح شود نداریم اما محورهای اصلی به زعم خودمان مسئله اعتبار و بودجه هنرهای نمایشی است و این نگرانی همواره وجود دارد که چرا به عنوان مثال ما یک دهم اعتبار حوزه سینما را هم در اختیار نداریم. مجلس شورای اسلامی می‌تواند حامی موثری باشید و نقشی جدی  در این زمینه داشته باشد.

ما برای سهم‌خواهی نیامده‌ایم

قطب‌الدین صادقی نخستین هنرمندی بود که در این جلسه صحبت کرد و گفت: ما سهم‌خواهی نمی‌کنیم و نیامده‌ایم سهم‌مان را از سفره انقلاب برداریم! می‌خواهم صحبتم را با گفته‌ای از نیچه آغاز کنم که می‌گوید ما همیشه دیر و بسیار کم می‌آموزیم و این سرچشمه همه دروغ‌ها و سوتفاهم‌هاست.

او ادامه داد: چرخ هیچ جامعه‌ای بدون حضور مدیر و متخصص و روشنفکر به صورت توامان، نمی‌چرخد. اولین اعتراض ما به بودجه است. بودجه‌ای که در ردیف حقوقی گنجانده‌اید و تنها ۱۶ دهم درصد آن به وزارت ارشاد می‌رسد. ما به خلق و تولید فرهنگ مدرن نیازمندیم. ما در حوزه فرهنگ سنتی نیاز به همت نداریم. فرهنگ سنتی به کار خود ادامه می‌دهد و آن‌چه کشورمان برای گذر از دوران بحران  نیازمندش است خلق و حمایت از فرهنگ مدرن است. در روابط سیاسی همه دشمن ما هستند، از نظر اقتصادی وضع‌مان خوب نیست و این اضطراب‌زاست و امر شخصی نیست و امر عمومی است. نوع سوم رابطه براساس درک مشترک از فرهنگ و هنر است. من از ملکه انگلستان بدم می‌آید ولی عاشق شکسپیرم. ما در این مقطع زمانی بیش از هر چیز به فرهنگ نوین و خلاق نیازمندیم. توده‌های ما هنوز درنیافته‌اند که برای فرهنگ مدرن باید هزینه کنند. سبد خانواده‌های ما از فرهنگ خالی است. این همه شعارهای عرفانی و فرهنگی و معنوی که گوش همه را کَر کرده است حاصلی در زمینه تولید ندارد و نتیجه‌اش تولیدی قابل لمس نیست.

صادقی افزود: دولت باید هزینه کند و یک فرهنگ نیرومند بیافریند. این همه شعار می‌دهیم که ما در حال هزینه کردنیم؟! کو و کجا؟! این هزینه‌ها کجا صورت می‌گیرد؟! تئاتر هنری گران است. ساختمانش، بودجه‌اش، کارمندانش و خیلی مسائل دیگرش. تئاتر هنری است که چیزی به تفکر دوران می‌افزاید و به همین دلیل در تمام دنیا هنر ملی تلقی می‌شود. پرداخت یارانه به هنر و تئاتر مهم است و در همه جای دنیا هم هست. دولت‌های همه جای دنیا برای روح و برای اندیشه یارانه می‌دهند و این یارانه فقط برای تن نیست، برای روح هم هست. ما کجا در مورد این مسائل حرف زده‌ایم؟! ما می‌دانیم کسری بودجه داریم ولی چرا از میلیاردها مالیات نمی‌گیریم؟!چرا فقط به اقشار متوسط فشار می‌آوریم؟! که نتیجه‌اش می‌شود تظاهراتی که دیدید! فرهنگ و هنر نیاز به حمایت دارد، نیازمند این است که هنرمندانش بتوانند روی پای خود بایستند و چیزی تولید کنند که ماندگار باشد.

مدیر تماشاخانه شانو تصریح کرد: این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که می‌توان بودجه بیشتری را صرف کارهای فرهنگی و هنری کرد. صدای ما باید به گوش نمایندگان محترم برسد و شما هستید که باید نیازهای ما را مطرح کنید. من صحبتی در مورد سلبریتی‌هایی که با پول‌های مشکوک هنر را پول‌محور کرده‌اند ندارم، هنرمندان تئاتر ما گیرند، به چهار، پنج آدم فاسدی که از هر نمدی برای خود کلاهی می‌دوزند نگاه نکنید، اکثر بچه‌های ما چنین نیستند و درست نیست که همان چیزی را هم که دارند از آن‌ها بگیریم. شما به عنوان نماینده ما باید بتوانید با منطق و ذکر مثال‌های درست جلوی این اتفاق را بگیرید. اتفاقاتی که رخ داده است اگر وارد هنر ما شود فضا را بیش از این زهرآگین خواهد کرد. ملاحظاتی هست که شما باید به آن‌ها توجه کنید. این وضعیت نامناسب و ناموزون را باید اصلاح کرد.

این نویسنده و کارگردان تئاتر ادامه داد: از شرکت‌های خصوصی و دولتی مالیات بگیرید. از ما هم بگیرید ولی کاری را کنید که به عنوان مثال در فرانسه می‌کنند. براساس میزان درآمد مالیات بگیرید. حقوق‌ها را معلوم کنید و بین مالیات و حقوق نسبت بگذارید. کسانی را که به سختی و با جان کندن صورتشان را جلوی زن و بچه سرخ نگه می‌دارند شرمنده‌تر از این نکنید. صدای اعتراض ما را به گوش آن‌ها که باید برسانید. نیچه می‌گوید حتی بزرگترین حقایق اگر گفته نشوند زهرآگین می‌شوند. نگذارید فضا بیش از این زهرآگین شود.

درد ما درد بودجه است

هادی مرزبان هنرمند دیگری بود که در ادامه گفت: من هیچ وقت به اتاق هیچ مدیری نمی‌روند و رفتنم به اتاق شهرام کرمی نیز به این دلیل است که ایشان را از خودمان می‌دانم و نه یک مدیرِ صرف. من جزو کسانی هستم که سال ۵۷ مثل خیلی از دانشجویان دیگر آمدم که حقم را بگیرم. من هم جزو آن‌ها بودم. الان حدود ۴۰ سال گذشته است و حقم را که نتوانستم بگیرم هیچ، خیلی چیزها را نیز از دست دادم. ما عاشقیم و نمی‌توانیم کار نکنیم. من از بودجه اداره‌کل هنرهای نمایشی خبر دارم. درد ما درد بودجه است. جناب کرمی می‌دانند من در کار قبلی‌ام برای این که بتوانم دستمزد بازیگرانم را بدهم ماشینم را فروختم چون نمی‌توانم مانند سردم‌داران بگویم رهایش کن، حالا یک اتفاقی می‌افتد.

میان میزان مالیات و حقوق تناسب ایجاد کنید

در ادامه مریم معترف گفت: کسی که در سال یک میلیارد درآمد دارد چرا باید به اندازه من که فرضا ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارم مالیات بدهد؟ ما نمی‌گوییم مالیات نگیرید اما به قول جناب صادقی میان میزان مالیات و حقوق تناسبی ایجاد کنید.

ما مالیات می‌دهیم اگر حمایت از ما را به عنوان معافیت مالیاتی دیگران در نظر بگیرید

شاهین چگینی، مدیر صنف تماشاخانه‌های خصوصی نیز تصریح کرد: طبق آمار بیش از ۵۰ درصد اجراها در تماشاخانه‌های خصوصی برگزار می‌شود و این خود موجب ایجاد مناسباتی جدید شده است. مسئله من دقت به این مناسبات است. ما براساس قوانین سرمایه کار می‌کنیم. در بخش خصوصی وقتی سالنی را با هزینه شخصی ایجاد کردیم برای اداره کردن آن به نتایجی رسیدیم و دولت در کنارمان نبود و به نتایج آزمون و خطای ما توجه‌ای نکرد و در نتیجه امروز شاهد مخاطراتی گسترده در این زمینه هستیم. عدم وجود حمایت می‌تواند بسیاری از چیزها و از جمله کیفیت را از بین ببرد. ما نه تنها حمایت نمی‌شویم که فقط روی پای خود هزینه می‌کنیم و به تبع به هر کسی اجازه می‌دهم در تماشاخانه فرضی‌مان روی صحنه برود در حالی که اگر حمایتی در اختیار داشته باشم می‌توانم پاسخ منفی بدهم و به کیفیت فکر کنم. ما مالیات می‌دهیم و مشکلی با پرداخت مالیات نداریم، اگر حمایت از ما را به عنوان معافیت مالیاتی نهادهای دیگر در نظر بگیرید و پولی به دست ما برسانید ما هم می‌توانیم مالیات بدهیم.

نگذارید هنرمندان به لحظه ناگوار پشیمانی از صرف عمر در راه هنر برسند

سعید اسدی، مدیر مجموعه تئاترشهر نیز در ادامه گفت: احوال کلی هنرمندان و کسانی که برای هنر کار می‌کنند از این بابت خراب می‌شود که به لحظه ناگوار پشیمانی رسیده باشند و احساس کنند عمرشان را بیهوده صرف کرده‌اند. یکی از بحث‌های مغفول، نسبت اقتصاد سیاسی و صنایع خلاق است. گرفتاری تاریخی ما این است که نمی‌دانیم رویکردمان سوسیالیستی و سوبسیدمدار است یا سرمایه‌داری. در حوزه تولید تئاتر زمانی صفر تا صد همه هزینه‌ها را دولت تامین می‌کرد، دولت مولد بود و تولیدکننده اما رفته‌رفته به سمت خصوصی‌سازی رفت و شکل بیقواره‌ای از آن در هنرمان پیاده شد که شبیه به سکته‌ای شدید بود. وقتی ۹ درصد مالیات برای ارزش افزوده می‌گیرید و ظاهرا می‌گویید از مردم گرفته‌اید در واقع از جیب هنرمند برداشت کرده‌اید. نمونه‌اش آن‌چه در تئاترشهر اتفاق افتاد. گروهی که در سالن اصلی روی صحنه می‌رود درخواستش این بود که میانگین قیمت بلیتش ۷۳ هزار تومان باشد و این ناگزیری چیزی نیست که مجموعه تئاترشهر بخواهد و چیزی نیست که گروه بخواهد، اجباری است که راه دیگری نمی‌گذارد. هدر رفتن چیزی است که در وزارت ارشاد وجود دارد و این مسئله فقط مربوط به تهران نمی‌شود و شامل حال استان‌ها و شهرستان‌ها هم هست. شما به این فکر کنید که آیا تولیدی به معنای واقعی در دیگر شهرهای ما اتفاق می‌افتد؟! نگاهی دوباره به اقتصاد سیاسی و صنایع خلاق، رساندن این پیام به دولت که نیازمند تئاتر است و بازتعریف تولید حرفه‌ای تئاتر مسائلی هستند که باید به آن‌ها توجه کرد.

بحران اقتصادی در حال به زیر کشیدن اداره‌کل هنرهای نمایشی و هنرمندان تئاتر است

ساسان پیروز از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر هنرمند دیگری بود که گفت: انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر ۲۸ مهر بیانیه‌ای منتشر کرد و در آن جا به تفصیل توضیح داد که با چه بحرانی مواجه هستیم. بررسی‌های ما نشان می‌دهد بیش از ۹۵  درصد نمایش‌ها، نمایش‌هایی ورشکسته هستند. هیچ کدام از این نمایش‌ها جز با شور و عشق تولیدکنندگانشان روی صحنه نمی‌روند. این روندی تدریجی است؛ از ۳۳ میلیارد به ۲۴ میلیارد و از ۲۴ میلیارد به ۲۲ میلیارد رسیدن بودجه اداره‌کل هنرهای نمایشی و در مقابل آن افزایش تورم. بخشی از این روند برای ناتوان‌سازی اداره‌کل هنرهای نمایشی است، وقتی پولی وجود ندارد اراده و اختیاری هم وجود ندارد. ما زمانی را شاهد بودیم که به قول دکتر اسدی حمایت‌ها صد در صدی بود، از زمانی به بعد خلاقیت از دست رفت چون سالنی نبود، در دوره‌ای ایده‌ای مطرح شد که به نظر می‌رسید می‌تواند کمک‌کننده باشد و آن ایده تئاتر خصوصی بود. ما وقتی در مورد هنرمندان تئاتر صحبت می‌کنیم در مورد جمعیتی ۱۷، ۱۸ هزار نفری حرف می‌زنیم. فضای فرهنگی برای هر شخص در ایران کمتر از ۱۰ سانتیمتر است و این فاجعه و هشدارآمیز است. هنوز که هنوز است هنرمندان تئاتر حداقل حمایتی را که قرار است از اداره‌کل بگیرند نمی‌گیرند. از وضعیت کمک‌های کامل، به تئاتر خصوصی رسیدیم و از مسئولیت دولت کاستیم و در عمل به ناتوان‌سازی تئاتر پرداختیم.

او ادامه داد: ما با فضاسازی رسانه‌ای مواجه‌ایم که می‌دانیم پشت آن چیست. بخشی از آن، واکنش به بیانیه هنرمندان است و بخشی از آن به قصد زدن دکتر نوبخت ولی همه‌مان می‌دانیم چیزی به اسم سلبریتیِ تئاتر وجود ندارد. همه‌مان می‌دانیم بحرانی که آغاز شده است اثرات بلندمدتی دارد و بحران اقتصادی چنان در حال به زیر کشیدن اداره‌کل هنرهای نمایشی و هنرمندان تئاتر است که باید روزی بابت آن به تاریخ پاسخ دهیم.

دولت باید به این فکر بیفتد که به تئاتر سوبسید بدهد

مسعود دلخواه هنرمند دیگری بود که گفت: امیدورام این پل ارتباطی میان هنرمندان و مسئولین ادامه‌دار باشد، مسائل بسیار است و ما نمی‌توانیم در یک جلسه در مورد همه آن‌ها صحبت کنیم. من فکر می‌کنم برخی از این مسائل داخلی است و می‌توان با اختیارات وزارت ارشاد در اداره‌کل هنرهای نمایشی در مورد آن تصمیم گرفت. اگر بخواهیم به دنبال راه‌حل باشیم یک مسئله است و اگر بخواهیم به دنبال مُسَکن بگردیم مسئله‌ای دیگر. اگر بخواهیم ریشه‌ای برخورد کنیم باید نمایندگانی از وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و حتی قوه قضاییه در این جا باشند تا مشکلات برطرف شود. در یک نگاه کلان همه این نهادها و وزارتخانه‌ها درگیر فرهنگ هستند و آینده قضاوت خواهد کرد که چه میزان به وظایفشان عمل کرده‌اند. رکود در تئاتر خود را به وضوح نشان می‌دهد، ما در مرز ورشکستگی هستیم، صاحبان تماشاخانه‌ها و گروه‌های تئاتری احتمال ورشکستگی‌شان بسیار زیاد است. ما این جا نمی‌دانیم مسائل مختلف‌مان را به چه کسی بگوییم؟! بخشی از آن به کمیسیون فرهنگی مجلس مربوط می‌شود، بخشی به وزارت علوم و.... تماشاگران تئاتر افت کرده‌اند. من از نزدیک دستی بر آتش دارم و می‌توانم بگویم شاید بعد از این تئاتری که روی صحنه دارم دیگر توبه کنم. یا تئاتر کار نکنم یا بروم جایی دیگر کار کنم یا دولت به کمکم بیاید. همه تئاترهایی که الان روی صحنه هستند ضرر می‌دهند. من خودم تهیه‌کننده کار خودم هستم و از نظر خودم یک معلمم. اگر ما در مطب دکتر هستیم دولت باید به ما قرص بدهد و آن قرص سوبسیدی است که می‌تواند پرداخت کند. دولت باید به این فکر بیفتد که به تئاتر سوبسید بدهد. اگر نیمی از بهای بلیت هر تماشاگری را بپردازد و اگر کارکنان وزارتخانه‌های مختلف چنین کاری کنند می‌توان آن را به عنوان سوبسید تئاتر در نظر گرفت. در هیچ کجای دنیا از تئاتر دولتی به تئاتر خصوصی نمی‌پرند و ما پریدیم. زمان انتقال از تئاتر دولتی به تئاتر خصوصی می‌توانست حداقل ۱۰ سال باشد و در طول این ۱۰ سال، دولت اجازه ندهد هیچ تئاتر خصوصی‌ای با ورشکستگی تعطیل شود.

کاری با ما نداشته باشید اگر نمی‌توانید کاری برای‌مان کنید

شهرام گیل‌آبادی، مدیرعامل خانه تئاتر در ادامه این جلسه گفت: می‌گویند ۵ هزار میلیون تومان بخشودگی مالیاتی در سال به هنرمندان داشته‌ایم. این گزاره حاصل اتفاقی مضحک در حوزه کارشناسی است که حتی پشتوانه دیداری و میدانی هم ندارد، چه برسد به تحقیقی حساب‌شده. هنرمند تئاتر ما که کارفرمایی هم پشت خود ندارد از یک کارگر فصلی هم کمتر دیده می‌شود. چه انتظاری است که وقتی به سرآهنگان فکری این گونه نگاه می‌شود حمایت درستی صورت بگیرد؟! قصه هنر به این شکل به صورت اعم و به صورت اخص در رادیو و تلویزیون شاهد هجمه‌ای هستیم که شامل کمتر از نیم درصد از هنرمندان می‌شود. چه انتظاری داریم جوانی که وارد این عرصه می‌شود بتواند خود را حفظ کند و درآمد داشته باشد وقتی خبر می‌رسد که بودجه کمتر و کمتر هم خواهد شد. محیط، محیط روشنی است و این که از هر کجا حرف می‌زنیم و عرایض‌مان دسته‌بندی نیست به این دلیل است که نمی‌دانیم از کجا شروع کنیم و به کجا برسانیمش. تمام دستگاه‌های تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی فقط به خاطر همان پنج درصد است که جامعه را در مقابل مردم می‌گذارند، بی این که لحظه‌ای فکر کنند که بابت این نیم درصد به چه صف‌آرایی خطرناکی دست زده‌اند. عرضم واضح است، خواهش می‌کنم کاری با ما نداشته باشید اگر نمی‌توانید کاری برایمان کنید. بگذارید به درد خودمان بسوزیم و ذوب شویم.

او ادامه داد: این گونه جلسات که برگزار می‌شود چهار نفر پیشکسوت به ما زنگ می‌زنند و می‌پرسند امیدی به وجود آمده است؟! چه امیدی؟! آقای ایکس دو میلیارد، سه میلیارد می‌گیرید خب! جلویش را بگیرید اما فراموش نکنید سرآهنگان فرهنگ و هنر این جامعه در آتش می‌سوزند. من بعضی آمار را مرور کنم. جلوی ۴۰ درصد فرار مالیاتی را بگیرید. ۵ هزار میلیون تومان که آمار شماست در مقابل این ۴۰ درصد که باز هم آمار رسمی شماست شوخی است. سال ۹۶ کل گردش مالی تئاتری‌ها به گفته شهرام کرمی ۱۰ میلیارد تومان بود. این اعداد خنده‌دار است. دولتی که در ارتباط با شناسایی موضوعاتی چون فرار مالیاتی ناتوان است می‌تواند حداقل آمار و ارقام را دور بریزد و به سراغ بررسی کیس‌ها برود.

می‌توانستیم ناامیدترین زیستندگان هستی باشیم اگر هنرمند نبودیم

محمودرضا رحیمی نیز در ادامه گفت: ما می‌توانستیم ناامیدترین زیستندگان هستی باشیم اگر هنرمند نبودیم. به نمایندگی از کسانی حرف می‌زنم که از هیچ کجا حقوق نمی‌گیرند و همواره نادیده گرفته می‌شوند. ۷۰ درصد تئاتری‌های ما از هیچ کجا حقوق نمی گیرند و کارمند هیچ کجا نیستند. حال که مهمانانی چنین ذی‌شان داریم حداقل حرف‌های‌مان را بزنیم. ما مالیات داده‌ایم، ما به عنوان معلم دانشگاه مالیات‌مان را داده‌ایم. ما هیچ چیزی نداریم. کدام نهاد حمایتی بالای سرمان بوده است؟! وزارت ارشاد خواب است. تئاتر خصوصی معجزه بچه‌های تئاتر و نهایت امیدواری‌شان بود. همه صاحبان تئاترهای خصوصی مستاجرند و هر لحظه ممکن است بیرون انداخته شوند. الان صاحبخانه‌ها صاحب تئاتر خصوصی هستند و نه مدیران ما. من تا به حال در هیچ سالن خصوصی‌ای روی صحنه نرفته‌ام چون معتقدم فضای تجاری را بر تئاتر ما مسلط کرده‌اند. چرا برای دنیا تعاریف جدید به وجود می‌آوریم، کدام اقتصاد تئاتر؟! چرا باید شهرداری ما، سازمان گوشت ما، سازمان نفت ما، سازمان بهداشت ما برای خودش تئاتر داشته باشد؟! چرا هر کدام‌شان باید خرج‌های جداگانه انجام دهند و خودشان مدیر خودشان را دور بزنند و آن مرد، شهرام کرمی بی‌پشت و پناه مدیر اداره‌کل هنرهای نمایشی باشد. مالیات چه چیزی را می‌خواهید از ما بگیرید؟! این که ما به ۱۰۰ دفتر برویم و دق‌الباب کنیم و ببینیم جواب‌مان را می‌دهند یا خیر؟! ما هیچ‌گاه پلاکارد هیچ جریان سیاسی نبوده‌ایم و نمی‌بایست بوده باشیم تا بتوانیم به درستی نقدش کنیم. مالیات بر ارزش افزوده از ما می‌گیرند؟! ۹ درصد؟! کدام ارزش افزوده؟! می‌گویند اگر بیمه تامین اجتماعی نیستید باید بخشی از پول فروش نمایش‌تان را بابت بیمه بدهید؟! کلاه‌تان را بالاتر بگذارید! چرا می‌گذارید قلم تبدیل به اسلحه شود؟! مفسدین در این عرصه مانند ورزش همواره به وجودآمده از سوی دولت بوده‌اند. می‌خواهید مالیات وضع کنید؟ بکنید، هیچ اشکالی ندارد. از این به بعد همه قراردادها می‌شود همان روشی که در بسیاری جاهای دیگر هم دیده‌ایم. شهرام کرمی مدیریتی را گرفت و از دل ما بود و هنوز هم هست و خواهد بود. جنگ امروز ما بر سر قدرت نیست، به خاطر پول است. هنر مملکت متعلق به قشر متوسط است. من خواهشمندم نسبت به مسائلی همچون مالیات بر ارزش افزوده که ظلمی کامل به هنر و هنرمند است تجدیدنظر شود. نه این که از اختلافات اهالی تئاتر با یکدیگر بهره‌وری کنید و بگویید شما حرف‌های خودتان هم با هم یکی نیست. تئاتری‌ها نه تنها فقیر نیستند که بسیار هم متمولند، ذهن‌شان متمول است که در این شرایط همچنان به کار کردن می‌پردازند. خواهش می‌کنم طرح تکریم و براعت تئاتر و استقلال هنر تئاتر را ایجاد کنیم. خواهش می‌کنم کمی به انسان‌هایی که مجبورند امیدوار باشند چون هنرمندند نگاه پرشفقت‌تری کنید.

احساس من این است که حاکمیت نیازی و اعتقادی به تئاتر ندارد

مصطفی کوشکی مدیر تماشاخانه خصوصی تئاتر مستقل تهران نیز گفت: یک سوال دارم؟ آیا به تئاتر اعتقاد دارید؟ اگر اعتقادی به تئاتر، به نقد و به نقد حاکیمت وجود دارد که گمان می‌کنم همه صحبت‌ها را شنیده‌اید و نتیجه آن نشان می‌دهد که به خرد و اندیشه اهمیت داده می‌شود یا خیر. احساس من این است که حاکمیت نیازی و اعتقادی به تئاتر ندارد چون احساس می‌کند برایش مشکل به وجود می آورد. اگر به نتیجه‌ای رسیدیم آن جا می‌توانیم بیشتر با هم حرف بزنیم وگرنه ما این سو حرف‌های‌مان را می‌زنیم و آن سو شما به حرف‌های‌تان که تمامیت‌خواهی و اقتدارطلبی است ادامه می‌دهید.

اول کار فرهنگی کردیم و بعد قرارداد نفتی بستیم

آرش دادگر هنرمند دیگری بود که گفت: مصطفی به نکته‌ای اشاره کرد که نمی‌توان چیزی بیشتر بر آن افزود. می‌گویند اگر تلاش کنی یک روز نتیجه‌اش را می‌بینی ولی در مملکت ما قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. من برای آخرین بار است که در چنین محافلی حرف می‌زنم. آیا دولت نمی‌داند؟! آیا اتاق فکر ندارد؟! کسانی را ندارد که این نکات را به آن‌ها بگویند؟! قطعا دارد ولی حذف می‌کند و کنار می‌گذارد. وقتی از فرهنگ و هنر حرف می‌زنیم از چه چیزی حرف می‌زنیم؟ از امری نامرئی، مانند خدا. دیدنی نیست و وجود ندارد که بخواهی ببینی‌اش، پس تو در مورد چه چیزی حرف می‌زنی؟! ما جادوگریم و مانند شمن می‌مانیم، ما رابط شما با مردمیم و شما مدت‌های مدیدی است که فراموش کرده‌اید این ما هستیم که می‌توانیم در قالب یک شکل دیداری آن‌چه را می‌خواهید به مردم ارائه دهیم. شما حوزه هنری را به وجود آوردید، حوزه هنری اکنون در حال تولید هنرمند است؟! شما همواره به سراغ ما آمده‌اید در حالی که همواره حذف‌مان کرده‌اید. هر زمان به ما نیاز داشتید به سراغ‌مان آمدید. اول کار فرهنگی کردیم و بعد قرارداد نفتی بستیم. هر بار تلاش کردیم کنتور را صفر و از اول شروع کنیم و این ما هستیم که باید شما را نجات دهیم.

آیا هنرمند بابت باید پولی که صرف برطرف ساختن نیازهای اولیه‌اش می‌کند مالیات بدهد؟!

مریم کاظمی هنرمند دیگری بود که گفت: خواسته من از نمایندگانم در خانه ملت این است که هنگام قانون‌گذاری و قبل از هر اظهارنظری به نکات پایه‌ای توجه کنند. در مورد تئاتر ما انتظار نداریم که شما مسائل درون‌گروهی و ریز به ریز جزئیات را بدانید اما نکاتی هست که باید به آن‌ها دقت کنید. چون ما سیستم برابر حقوق شهروندی نداریم ممکن است خیلی از مسائل عمق خود را از دست بدهد. در همه رشته‌های شغلی آدم‌ها برای کسب درآمد تلاش می‌کنند و هنرمند در کنار آن خوراک فرهنگی تولید می‌کند. هنرمندان از درآمد کار هنری نیازهایشان را که بیمه، مسکن و خوراک است تامین می‌کنند، آیا هنرمند بابت باید پولی که صرف برطرف ساختن نیازهای اولیه‌اش می‌کند مالیات بدهد؟! چه کسی می‌تواند تعیین کند که چه بخشی از درآمدهای ما شامل مالیات می‌شود؟ باید کارشناسی‌ای صورت بگیرد که کجا قراردادهای ما قرارداد کاری است؟ به غیر از برخی اهالی تئاتر که ممکن است حقوقی ثابت از جایی دریافت کنند کدام یک از ما درآمدی داریم که می‌توانیم بگوییم حقوق‌مان است؟! اشتباه است که ما بخواهیم قراردادهای کاری‌مان را که همه بخش‌های دولت می‌توانند از آن اطلاع داشته باشد شامل درآمد بدانیم.

او افزود: از نظر شخص من دولت اصلا نباید مالیات بگیرد چون همه بخش‌های درآمدزا را در اختیار خود دارد. کدام بخش متعلق به بخش خصوصی است که بخواهد مالیات بگیرد؟! انتظار ما از شما توجه به این نکات است و توجه به بحث بودجه. اگر این امکان را دارید که بتوانید در بحث بودجه‌ها اعمال‌نظر کنید لطفا این کار را انجام دهید. زمانی همه هزینه‌های تولید را دولت می‌داد اما زمانی که تولید وجود ندارد برای چه چیزی میزگرد بگذاریم و سمینار تشکیل دهیم؟! اول باید تولید تئاتر وجود داشته باشد و دولت باید به این نکته توجه کند.

هنرمند نیازی ندارد به دنبال حاکمیت بدود ولی انتقال مطالبات به حاکمیت می‌تواند موثر باشد

طیبه سیاوشی در پایان صحبت هنرمندان تصریح کرد: چند مورد هست که اشاره می‌کنم. در مورد بحث معافیت مالیاتی که مطرح شد و بازگشت خورد ما هم از دیروز تا الان گرفتاریم. امثال خبرگزاری فارس دائم تماس می‌گیرند و این تماس‌ها قطع نمی‌شود و مدام می‌خواهند صحبت کنیم. امروز صبح با سازمان برنامه و بودجه صحبت کردم و آقای جعفری‌نژاد گفتند من کاملا شفاف در مورد این قضیه در شبکه خبر صحبت کرده‌ام. آقای جعفری‌نژاد گفتند بحث حذف معافیت مالیاتی به پیشنهاد آقای پارسا، رئیس سازمان امور مالیاتی  مطرح شده است و بعد سازمان برنامه و بودجه مخالفت کرده‌اند و کنار گذاشته شده است.

او ادامه داد: می‌گویند اعتقاد به تئاتر وجود دارد یا خیر. این موضوع در مورد موسیقی هم هست و تکلیف حاکمیت با حوزه هنر معلوم نیست. اگر موسیقی را می‌خواهیم، سازش هم هست ولی ما نمی‌توانیم این مسئله را به کسی بباورانیم. بارها از من پرسیده‌اند تئاتر که می‌روی کجا می‌روی؟ کدام تالار؟ و دوستان جناح دیگرمان همچنان نسبت به تئاتر خصوصی موضع دارند و تلاش ما بر این بوده است که ایرادات وارده به پوشش زنان و لباس مردان از کمیسیون فرهنگی خارج نشود و در همان جا به آن خاتمه داده‌ایم. ما معتقدیم هنرمند آزاده است و نیازی هم ندارد که به دنبال حاکمیت بدود ولی انتقال مطالبات به حاکمیت می‌تواند موثر باشد.

میزان هنرمندانی که درآمد بالا دارند بسیار اندک است

سیده‌فاطمه ذوالقدر نیز گفت: کاش ما بیشتر از این جلسات داشته باشیم. من امروز حرف‌های خوبی شنیدم که از درد و مشکلات جامعه هنرمندان است. ما در کمیسیون فرهنگی مخصوصا همان سالی که آقای مازنی رئیس کمیسیون بودند دغدغه‌مان هنر و هنرمندان بود. شاید کارها کند پیش می‌رود و کوتاهی‌هایی هست اما ما می‌خواهیم آن بخش از حق‌تان را که به ما مربوط است بگیریم. ما تلاش کردیم بحث بیمه را در بودجه سنواتی پیگیری کنیم. ما سال گذشته هم فقط جنگیدیم که بودجه را به میزان قبل برگردانیم و امسال هم باید بجنگیم. آن وقت بعضی چه طور فکر می‌کنند وقتی می‌گویند کارگر مالیات می‌دهد چرا سلبریتی نمی‌دهد؟! و هر چقدر می‌گوییم چرا این درصد کم را این قدر بزرگ می‌کنید گوش‌شان بدهکار نیست. اگر قراردادی میلیاردی باشد مشخص شود و این گونه نباشد که فقط کارگر مالیات بدهد ولی آن نیم درصد، آن یک درصد هنرمند با درآمد بالا مالیات ندهد.

نیازمند اصلاح ساختاریم و اصلاح ساختار ریشه در کار فرهنگی و هنری دارد

احمد مازنی نیز به عنوان آخرین سخنران این نشست گفت: جمله‌ای را به نقل از نیچه استاد صادقی فرموند؛ ما همیشه بسیار دیر و کم یاد می‌گیریم. با استفاده از همین جمله عرض می‌کنم که دیر یاد گرفتیم و کم اما چه کسانی باید بیش از همه در این زمینه کار می‌کردند؟ بنده تا خودم را شناختم در حوزه فرهنگ بودم و نمی‌خواهم این جا گزارش سوابق بدهم. ما اهالی فرهنگ و هنر سهم بالایی در این دیر یاد گرفتن و کم یاد گرفتن داشتیم. سهم بودجه فرهنگ شش دهم درصد از بودجه کل کشور بود. در حالی که وقتی شعار می‌دهند می‌گویند فرهنگ اصل و ریشه است، اما در عمل وقتی می‌خواهند اهمیت عملی را با اختصاص بودجه نشان بدهند روی فرش هم نه، زیر فرش است. خطاب به آقای روحانی گفتم شش دهم درصد، نه شش درصد، سهم حوزه فرهنگ شش دهم درصد است و گفتم این را هم بگذارید روی باقی‌اش و مسائل و مشکلات حوزه‌های مختلف را حل کنید! این شش دهم درصد شامل فرهنگ سنتی، مدرن، تئاتر، سینما، صدا و سیما، انتشارات و... می‌شود. اگر فرهنگ‌سازی نکرده‌ایم دیر نشده است. اگر در دولت ما، در مجلس ما صحبتی از فرهنگ شد نباید نیازی به توضیح دادن در مورد آن باشد. من یک سال رئیس کمیسیون فرهنگی بودم و به آقای لاریجانی گفتم با این شش دهم درصد چه کنیم؟! ما چرا نمی‌توانیم ساختار اداری‌مان را اصلاح کنیم که صدا و سیمای‌مان با ۵۰ هزار نیرو فقط مصرف‌کننده نباشد؟! انتهای این شیوه مدیریت بن‌بست است. به جای سپردن این کارها به مردم، با وابستگی‌مان به نفت و به مدد آن به زیباسازی چهره دولت‌ها می‌پردازیم. ما نیازمند اصلاح ساختاریم و اصلاح ساختار ریشه در کار فرهنگی و هنری دارد. این رسالتی همراه با آسایش نیست. راهش این است که ما جامعه را با خود همراه کنیم.

او در پایان گفت: اولین حلقه مفقوده، حلقه گفت‌وگو است. گفت‌وگو پروژه نیست، پروسه است. حلقه دوم مفقوده نظام صنفی است. ما طرح نظام صنفی هنرمندان را در مجلس در دستور کار داریم تا کمک کند و این قانون شود. ما اجازه تجمع نداریم. در حالی که تجمعات صرفا نباید مسلحانه و مخل امنیت باشند. حلقه سمن‌ها نیز شکل گرفته است ولی نیازمند تکمیل است. پیشنهاد من این است که جناب آقای کرمی خلاصه مکتوبی از این جلسه تهیه و آن را به دو دسته تقسیم کنند. بخشی از آن موردی است و پیشنهادم این است که در مورد مسائل کلان جمعی به عنوان ذی‌نفعان، صاحب‌نظران و متولیان انتخاب شوند و کسانی هم از کمیسیون فرهنگی حضور داشته باشند و این جلسات ادامه یابد.  

 

عکاس: کاوه کرمی