به گزارش هنرآنلاین،  رضا آشفته نویسنده و منتقد، در آغاز نشست گفت: نمایش "کد سیزده" به مسائل اجتماعی می‌پردازد و از منظر آسیب‌شناسی اجتماعی مسائل مرتبط با دختران دبیرستانی را مطرح می‌کند و البته در فضایی واقع‌گرایانه و در توجه به مینی‌مالیسمی‌متکی به متن، طراحی و بازی‌ها روال اجرایی به خود می‌گیرد.

سوگل جعفری، کارگردان نمایش "کد 13" نیز با اشاره به سابقه کار کردنش در سینما و ساخت دو فیلم کوتاه‌این نمایش را نخستین کار صحنه‌ای خود دانست و گفت که سالهاست در زمینه مسائل اجتماعی نیز فعالیت می‌کند و همین خود هدایت‌کننده اش در مسیر سوژه‌های اجتماعی در فیلم و تئاتر شده است و این نمایش هم از یک نویسنده گرگانی است که او هم براساس واقعیت‌های اتفاق افتاده در آن شهر این نمایشنامه را نوشته که البته‌این گروه با دراماتورژی متن سعی کرده متن را برای مخاطب تهرانی نزدیک‌تر کند و در این راه از حضور میثاق زارع استفاده کرده‌اند و توانسته‌اند متن و بازی‌ها را سمت و سوی بهتری بدهند.

رضا آشفته، نویسنده، درباره تحلیل متن کد 13 گفت: هر دبیرستانی چه پسرانه و چه دخترانه بنابر رشد دانش آموزانش و درگیر شدن با مسائل حاد دوره نوجوانی که در آن بلوغ جنسی و فکری آنان را به چالش می‌کشد باعث می‌شود که ما بیشتر متوجه بحران‌های دشوار و پیچیده‌این دوران باشیم و تئاتر بستر مناسبی برای پرداختن به آن خواهد بود. امسال هم علاوه بر کد 13 شاهد اجرای نمایش "است" به کارگردانی پرنیان شمس بودیم که آن هم از زوایه‌ای دیگر به مسائل دختران دبیرستانی می‌پرداخت. اما در کد سیزده هر دانش آموز مشکل خاص خود را دارد. درگیری‌های خانوادگی و فقر از یک سو و رسیدن به بلوغ جنسی و مطرح شدن نیازهای عاطفی دگرگونه و فهم و مهار و گذر از این بحران از سوی دیگر تب و تاب کار را بالا می‌برد. به ویژه‌ این روزها هم روابطی غیر منتظره و سقط جنین نیز هرازگاهی علاوه می‌شود بر این مصیبت‌های اجتماعی که در این داستان نیز نحسی چنین چیزهایی دامن این بچه‌ها را گرفته است. 

به هر تقدیر یک کلاس درس هست و کلی گره که باید هر یک به گونه‌ای گشوده شود اما پایان باز است و این قصه‌ها بی‌پایان است. دخترانی با تمام لوس و ننر بودن‌ها و در عین حال‌ دشواری‌ها و کاستی‌هایی که در فقر دارند، زوایای خشن و زورگویانه‌ای را برای ناامیدی‌ها  به خود می‌گیرد اما در این ناچاری‌ها هنوز هم امید بر روابط چیره است و ما در مسیر زندگی به سوی بهتر شدن‌ها گام برمی‌داریم.

آناهیتا زینی وند، منتقد عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران نیز گفت: کد ۱۳ به ظاهر تنها یک کلاس درس است با تعدادی دانش‌آموز دختر؛ کلاسی که شاید کنایه‌ای از برهوت بی‌زندگانی زنانی باشد در آینده‌ای نه چندان دور. چراکه دور از ذهن نیست زمانی که جو آموزشی عاری از هرگونه شادی است اما سرشار از ترس و وحشت است.

نمایش کد ۱۳ رئالیسمی‌ است حاکم  بر کودکان و نوجوانان در سیستم  خشک آموزشی مدارس دیروز و امروز؛ شاید با دیدن این اجرا که تنها ساعاتی از اتفاقات ملموس در بین دانش‌آموزان و کادر آموزشی و سیاست‌های تعریف شده را به  نمایش می‌گذارد؛ این پرسش بوجود آید که چرا نظام آموزشی و پرورشی باید تا این ‌اندازه مضطرب و پر از استرس باشد، برای نسلی که قرار است جامعه‌ای را اداره کنند.

در حین ورود به سالن؛ اجرا رقم خورده و تعدادی دختر در  کلاسی از مدرسه که تنها حاوی چند نیمکت و دو پنجره مشرف به خیابان است در حال آوازخوانی خوانندگان رپر هستند و مملو از شادی! در همان ابتدا تضادی بین رفتار و قوانین آموزشی، مشهود است؛ چراکه دست کم این نوع موسیقی جایگاهی درکتب و آموزش‌های روزانه ندارد اما با جسارت، دختران را در حال اجرای این اشعار می‌بینیم هر چند گه گاه صدا‌ها از کوک خارج می‌شود و ریتم می‌افتد اما بیانگر این نکته است که نسل امروز هر آنچه را که بخواهند انجام خواهند داد.

الهه فرازمند بازیگر این نمایش گفت: دهه هشتاد دهه شالودهشکنی و نافرمانی است که به علت تفاوت فکری و جهان‌بینی در برقراری ارتباط با نسل گذشته دچار معضلات زیادی شده است، این دهه به دنبال پاسخ نیست و همواره درگیر پرسش است. پرسشی که به ذهن نسل‌های گذشته خطور نکرده، پس بنابراین به دنبال پاسخش هم نبوده‌اند، به همین دلیل در جواب دادن به‌ این نسل دچار چالش شده‌اند، نسلی که بیدلیل نمی‌پذیرد و تقلید نمی‌کند و تا قانع نشود چیزی را تحت عنوان قانون و هنجار فرمان‌بردار نیست، کد 13 به دنبال بازتاب تفاوت نسل‌ها و درخواست‌های نسل جدید است، برای مخاطب جوابی ندارد و همواره طرح پرسش می‌کند، چرا فلان چیز هنجار است و بهمان چیز نا به هنجار؟ چرا اینگونه شد؟ چرا نسل قبل پا به پای من جلو نیامد؟ و هزاران چرای دیگر که بی‌پاسخ می‌ماند.

زهرا آقاپور، بازیگر گفت: چیزی که مرا آزار می‌دهد و برایم عجیب است، این است که من ده سال پیش به عنوان یک دختر دبیرستانی مشکلاتی داشتم که نوجوانان امروزی هم با آن مشکلات مواجهند و به نظرم این خیلی خطرناک و حائز اهمیت است و زنگ هشداری‌ست برای ما. ده سال زمان کمی‌ نیست چطور ما نباید شاهد رشد فکری، فرهنگی و تغییرات در سیستم تعلیم و تربیت  باشیم؟..

پژند سلیمانی، بازیگر هم گفت: متاسفانه یا خوشبختانه فرزندان این نسل مانند نسل گذشته نیستند که بخواهند گوش به فرمان خانواده‌های خود یا بزرگتر‌ها باشند و باید تلاشی برای فرهنگ‌سازی جامعه کرد و با فعالیت در این حوزه‌ها شاید بتوانیم کمکی برای جامعه خود باشیم.

سوگل جعفری در ادامه افزود: تمام تلاشم این بود که کاری را شروع کنم که زنان اعضای این گروه باشد و مشکلات زنان جامعه را به زبان بیاورم.

میثاق زارع، دراماتورژ نمایش گفت: کد ۱۳ درباره‌ رنسانسی‌ست در نسل جدیدِ جنس مونث در جامعه، که در هر نسلی فقط کمی‌پیش می‌رود و درجا می‌زند و قبل از شکل‌گیری اخته می‌ماند.

همانگونه که در جایی از نمایش یکی از شخصیت‌های نمایش در حال حفظ کردن مطلبی در مورد رنسانس است و فقط تا چند جمله‌ اول پیش می‌رود و برمی‌گردد به اول متن و بارها این تکرار می‌شود.

این رنسانس به خاطر تفاوت نسل‌ها و عدم پذیرش نسل‌های قبل هیچگاه شکل کاملی نمی‌گیرد که بخش بزرگیش برمی‌گردد به ساختار اجتماعی و فرهنگی و مذهبی که خواسته یا ناخواسته همه به مرور درگیرش می‌شوند. حتی همین نسل جدید.

مریم صفایی، تهیه کننده‌ این تئاتر هم گفت: هیچوقت فکر نمی‌کردم تهیه‌کننده کار تئاتر بشوم من علاقه زیادی به کار تصویر داشتم و دارم ولی وقتی با نمایشنامه کد١٣ مواجه شدم که آنوقت‌ها به نام دوشیزه در اختیار  من قرار گرفت و دل از من برد و پرداختن به موضوع زنان زن گریز من را یاد رازهای مگوی 16- 17 سالگی‌انداخت دوران پرتلاطم نوجوانی.

مواجه شدن با گروه کارگردانی و بازیگران این کار که با جان و دل سر تمرین‌ها حاضر می‌شدند و وجود معجزه‌آسای میثاق زارع نازنین و معصومه مسعودی عزیز که در نیمه راه به ما پیوستند، بی‌تاثیر نبود و در نهایت عشق و همفازی گروه که تماما به تماشگر هم منتقل می‌شد راه را هموارتر، زیباتر و خواستنی‌تر کرد.

آناهیتا زینی‌وند، منتقد و کارگردان، درباره اجرای این اثر افزود: سوگل جعفری کارگردان با تکیه بر تکه‌ای از واقعیت موجود به دنبال باز کردن گره‌ای از مشکلات دخترانمان رفته تا شاید نگاه مسئولین امر را بر این مهم جلب کند و امیدوار به آینده‌ای روشن برای نسل آتی.

تجربه‌ای که شاید هر کدام از ما تماشاچیان مخصوصا زنان  به نوعی با آن آشنا هستیم و شاید نوستالژی خیلی از ما باشد.

نکته حائز اهمیت در این اثر این است که تئاتر را ابزاری دانسته برای پرسشگری و طرح مشکلات موجود که خود رسالت این هنر مردمی‌ است.

در نمایش کد ۱۳ فارغ از دیده شدن مشکلات دختران که بخش بزرگی از آسی‌بهای وارد بر آنهاست؛ نمایشنامه دارای درامی‌ است که از نظر شیوه اجرا مخاطب را به دنیای آثار هیچکاک می‌برد و نشانه‌هایی که در حین روایت داستان به آن پرداخته شده هر لحظه ذهن را به سمتی برای گره‌گشایی از مسئله می‌کشاند.

جنینی سقط شده، در سرویس بهداشتی مدرسه، یافت شده است، که شک حاضرین را به سمت تک تک دختران و افراد حاضر در مدرسه جلب می‌کند؛ دخترانی که از طبقات مختلف جامعه به قصد آموزش و تربیت پا به مدرسه گذاشته‌اند و اکنون درگیر چالشی شده‌اند که خط قرمز نگاه جامعه  به دوشیزگان را زیر پا نهاده‌اند رفته رفته داستان تک تک دختران حاضر برملا می‌شود.

رعب و وحشت حاکم بر فضا؛ کلاس را بیشتر شبیه دادگاه و مجرم و زندانی  می‌کند تا مدرسه؛  چه بسا دانش آموزان هم به‌این امر واقف می‌شوند و خودشان دادگاهی تشکیل می‌دهند تا مجرم را سریع‌تر شناسایی کنند.

ناظم مدرسه که نقش مادر یکی از ساختارشکن‌ترین دختران مدرسه را نیز به عهده دارد در عمل حکم بازپرس را به خود می‌گیرد و با رودررو قرار دادن بچه‌ها سعی بر پیدا کردن راه فرار و توجیه اتفاقات در پیش مسئولین ما فوق خود بر می‌آید.

بازی‌های نرم و یک دست بازیگران حاکی از درونی کردن نقش‌ها و تحقیق و پژوهش دقیق بر روی کارکترهای نمایشنامه است و البته  نتیجه خوب کارگروهی  و اتحاد تیم و اعتماد کارگردان به بازیگرانش در نشان دادن هر چه بهتر دیده شدن نمایش.

طراحی لباس اگر چه به ظاهر یونیفرم یک رنگ مدرسه است اما هر کدام با نشانه‌ای از دیگری تفکیک شده، آهو دختر شاداب و مهربان با جوراب‌های زرد رنگ که مدام در حال خواندن بخشی از تاریخ رنسانس است خواهان و امیدوار به  نوگرایی و اصلاح اتفاقات ناگوار است بر خلاف امینه که دختری چادری و درونگرا از قشر ضعیف جامعه و گویا تابع هر آنچه است که بر او تحمیل می‌کنند تا آنجا که قرار است بخاطر بدهی پدر، همسر مردی شود که پنجاه ساله است. اما او نیز در انتها دست به  انتخابی متفاوت می‌زند.  نقطه مقابل دیگر امینه ندا است، دختر ناظم که قوانین خودش را دارد و بی‌پروا رودرروی جبر می‌ایستد.

هستی دختری که بخاطر ناهنجاری‌های مادر با اغواگری در پی رهایی زندگی فعلیش است.

موسیقی نمایش دور از دنیای واقعی نیست. سکوت، فریاد، جیغ و گاها ریتم‌هایی برای بدست آوردن شادی‌های لحظه‌ای.

رضا آشفته، پژوهشگر نیز درباره‌ این اجرا گفت: در این نمایش که سعی شده در فضایی کمینه‌گرا یک وضعیت رئالیستی شکل بگیرد بازیگران به راحتی از وجود خود برای آفرینش نقش‌ها مایه می‌گذارند و نسبت‌های درستی با واقعیت‌های پیرامونی برقرار می‌کنند. همه چیز هم در یک کلاس می‌گذرد بنابراین منطق اجرایی هم پیدا می‌کند که کمترین چیدمان صحنه را در اختیار بگیرد. دو چهارچوب نشانه پنجره است و چند نیمکت که تقریبا هم خالی است چون جمعی از بچه‌ها در تور راهیان نور  به جنوب و مناطق جنگی رفته‌اند و حالا در اینجا که فضا تقریبا خالی شده‌ این جنب و جوش بازیگران است که باید لبریز شود از آن معنایی که در اینجا ریشه در مسائل متعدد و بهم گره خورده دارد. همین کار بازیگران را دشوار می‌کند اما چون ماه‌ها وقت گذاشته‌اند بر نقش‌ها و نحوۀ بازی کردن شن اشراف یافته‌اند و حالا خیلی خلاقه‌تر می‌توانند در یک فضای باورمند و واقع گرایانه خودی نشان دهند و در کل ما نیز از آنچه می‌بینیم هم احساس رضایت می‌کنیم و هم بر وجوه تراژیک آن آگاه می‌شویم.

نمایش "کد ۱۳" به نویسندگی عماد رجبلو و کارگردانی سوگل جعفری این شب‌ها در سالن شماره ۲ عمارت نمایشی نوفل‌لوشاتو روی صحنه رفته و تاکنون مخاطبان خوبی را به سالن کشانده است.

زهرا آقاپور، پروا آقاجانی، نسا توافق، مارال جمال پناه، انیس صنیعی، پژند سلیمانی، الهه فرازمند، مهناز مهدی زاده بازیگرانی هستند که در نمایش "کد ۳" به‌ ایفای نقش پرداخته‌اند.