سرویس تئاتر هنرآنلاین: همیشه انتخاب یک نمایشنامه خوب و ساختارمند که محتوای قابل تاملی هم داشته باشد و بتوان زوایای کم دیده شده شخصیت برخی انسان‌ها را در آن‌ها مشاهده کرد، به تعلیق‌زایی و تاویل‌پذیری نمایش کمک کرده است: در حقیقت، بیان رسا و مضمون‌دار چنین مدیومی را در قالب فرصت‌ها و قابلیت‌هایی برای میزانسن‌دهی و نیز استفاده از شیوه بیان، حرکت، ژست و نهایتاً تحلیلی غایت‌مندانه فراهم کرده است. تماشاگران هم معمولاً چنانچه متن، خوب به اجرا درآید، معمولاً هنگام تماشای آن لذت دیدن یک نمایش تئاتری خوب و هنرمندانه را تجربه می‌کنند و آن را بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی به حساب می‌آورند.

نمایش "ملاقات" (یا ملاقات بانوی سالخورده) اثر فردریش دورنمات با طراحی و کارگردانی پارسا پیروزفر که هم‌اکنون در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا می‌شود، عملاً چنین شاخصه‌هایی را به اثبات رسانده است: ابتدا مضمون و محتوایی شخصی و فردی دارد که تدریجاً به موضوعی اجتماعی و تلویحاً سیاسی و مخصوصاً روانشناختی تبدیل می‌شود. زنی که سال‌ها قبل در جوانی با مردی ازدواج کرده و توسط او فریب خورده، برمی‌گردد تا سرانجام انتقام خود را به کمک پول و تطمیع اهالی شهر از مرد مورد نظر بگیرد و...

مضمون نمایش ممکن است در هرجایی و هر زمانی رخ دهد و این یکی از ویژگی‌های اجرا به شمار می‌رود؛ این نمایش به شدت احساس تنهایی، عدم امنیت اجتماعی و سلطه سرمایه را به‌گونه‌ای هنرمندانه به نمایش می‌گذارد؛ ضمن آن‌که در رابطه با آشکارسازی تناقضات بیرونی و درونی آدم‌ها و نشان دادن استفاده ابزاری از آن‌ها، نمونه‌ای برجسته است.

طراحی صحنه با موضوع تناسب دارد و زمینه را برای کاربری انعطاف‌دار دکور فراهم کرده است، طوری که به تناسب محتوای صحنه‌ها و تغییرات مکانی عملاً با تفاوت‌هایی نسبی و قابل قبول در نظر گرفته شده است. در این رابطه  فقط  صحنه‌های مربوط به جنگل، سهل‌انگارانه و نامناسب طراحی شده‌اند: درختان به طور واژگون از سقف به طرف پائین نشان داده شده‌اند؛ گویی از آسمان به سوی زمین روئیده‌اند(!؟)؛ بجز این موارد، بقیه صحنه‌ها دارای طراحی و دکوری مناسب و نمایشی‌اند؛ طوری که فضا و امکانات لازم برای شکل‌دهی میزانسن‌های گوناگون فراهم شده و عملاً طراحی صحنه به نقشه اجرایی نمایش تبدیل شده است.

در بخش آغازین صحنه بر کمیک‌نمایی صحنه، زیاد تاکید شده و این در ژست‌ها و تغییر حالات بازیگران به هنگام عبور قطار مشهود است؛ تماشاگر در مواجهه با این صحنه‌ها چنین احساس می‌کند که در حال دیدن یک نمایش کاملاً کمیک است؛ در ترفندهای مورد نظر به رغم وجود داشتن بن‌مایه‌های کمیک در کلیت اثر تا اندازه‌ای اغراق و زیاده‌روی شده است: چون این نمایش یک کمدی غیرترکیبی نیست و اساساً "کمدی درام" است،  اما بر حسب اختیارمندی مخاطبان مخصوصاً در نوع برداشت و تحلیل اجتماعی اجرا، می‌توان حتی اثر و نمایش را "کمدی تراژدی" به حساب آورد.

لازم به  یادآوری است  که در چنین  ژانرهایی معمولاً ظرفیتی معین برای کمدی در نظر گرفته می‌شود تا توازن محتوایی و اجرایی بن‌مایه‌های جدی و مهم‌تر اثر آسیب نبیند؛ ضمناً نتیجه و ژانر اجرا هم حالت تحمیلی پیدا نکند.

نمایش به تدریج که پیش می‌رود، ریتم و روند اجرایی مطلوبی بخود می‌گیرد و وجوه کمیک نمایش به اعتدال می‌رسد؛ این اعتدال عملاً وجوه کمیک را هم تاویل‌دار می‌کند و همزمان از جدا افتادگی و عمدی بودن نجات می‌دهد؛ ضمن آن‌که جملگی اساساً برآیندی از بن‌مایه‌های جدی، تلخ و انتقادی نمایش می‌شوند. در این قسمت‌ها متن نمایشنامه و نوع دیالوگ‌ها طوری است که راه بر هرگونه اغراق می‌بندد: "گرسنه می‌مانیم، اما دستان خود را به خون‌آلوده نمی‌کنیم"، "همه امیدوارند یکی این کار را بکند و بالاخره یکی این کارو می‌کنه"، "ریشه ترس‌های ما توی قلب‌های ماست، توی گناهان ماست"، "با ثروت می‌شه قانون جدیدی برای دنیا وضع  کرد"، "انسانیت حکم می‌کند خودتون شرافتمندانه به زندگیتون خاتمه بدین"، "کل شهر، خانه به خانه، خیابون به خیابون مال منه؛ کل شهر رو خریده‌ام" و....

استفاده از موسیقی آوازین کلیسایی و موسیقی‌های دیگری که بین صحنه‌ها هنگام تغییر دکور اجرا می‌شوند، همگی با در نظرگرفتن موضوع و محتوای اجرا انجام شده و تحمیلی جلوه نمی‌کند. پارسا پیروزفر (که یکی از بازیگران هم است) در شکل‌دهی میزانسن‌های متنوع (خطی، دایره‌ای، انفرادی، جمعی) در ارتباط  با مضمون صحنه‌ها و نیز تغییرات طراحی صحنه‌ها که ایجابی و الزامی بوده‌اند، موفق است؛ او در جایگاه کارگردان و در رابطه با هدایت بازیگران، اجرایی قابل قبول و زیبا ارائه داده که ویژگی‌هایش به مراتب بیش از کاستی‌های آن است. برخی از بازیگران آهسته  دیالوگ‌های‌شان را می‌گویند و به گوش تماشاگران نمی‌رسد؛ در نتیجه، شیوه بیان آن‌ها زیبایی بازیگری‌شان را زایل کرده است. در کل، دو نفر از بازیگران، رضا بهبودی و سیاوش چراغی‌پور، بازی‌های بسیار زیبا و شاخصی ارائه می‌دهند که عملاً نقش‌شان را شخصیت‌پردازی کرده و به اجرا جذابیتی یگانه داده است. نکته حائز اهمیت دیگری هم در این اجرا برجسته شده: بازیگران از بازی‌های درجایی، ژست‌ها و حالات ایستا هم  استفاده می‌کنند که همگی الزامی و مبتنی بر داشته‌های محتوایی صحنه‌هاست. طراحی لباس و کاربری نور نیز در راستای داده‌های دراماتیک موضوع و محتوای نمایش است.

نمایش "ملاقات" با طراحی و کارگردانی پارسا پیروزفر به رغم ضعف‌های محدودش، از نظر محتوا و داشته‌های اجرایی، در کل نمایشی جذاب، محتوادار، قابل تامل و همزمان تاویل‌دار به شمار می‌رود که اساساً مبتنی بر طراحی همه عناصر است.