سرویس تئاتر هنرآنلاین: "نقاشی اشر" نوشته محمدحسین معارف و به کارگردانی فریبرز کریمی است که 29 بهمن‌ماه در هشتمین روز از سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاترفجر ساعت 17 و 19 در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر روی صحنه خواهد آمد. این اثر نمایشی در بخش مسابقه ایران یک، این رویداد نمایشی حضور خواهد داشت.

داستان این اثر نمایشدرباره زندگی آرام، نقاشی است که همه جا را سیاه و سفید می‌بیند، او احتمال می‌دهد که با خوردن رنگ اکریلیک مشکل بینایی‌اش حل شود، اما از آن‌جایی که از این موضوع مطمئن نیست از برادرش می‌خواهد تا به جای او رنگ اکریلیک بخورد و اگر سلامت ماند، یک نقاشی از اشر نقاش هلندی را که در اختیار آرام است، صاحب شود.

فریبرز کریمی متولد 1369 دانش‌آموخته کارشناسی کارگردانی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او تاکنون به عنوان کارگردان، نمایش‌‌های "بهار شکنی"، "در باب تفریحات سالم و غیر سالم"، "صدای پای افرادی که ابرها را تعقیب می‌کردند"، "لانه خرگوش"، "مده‌آ" و "نمی‌دانیم فردا چی می‌شه" را به روی صحنه آورده است.

او در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره زمان، مکان، فضای نمایش و مابه‌ازاهای بیرونی شخصیت‌های "نقاشی اشر" گفت: به نظرم همه شخصیت‌های نمایش مابه‌ازای بیرونی دارند و می‌توانند واقعی باشند. نمایش در تهران امروز اتفاق می‌افتد و کاراکترها ایرانی‌ هستند. متن "نقاشی اشر" وقتی به اجرا رسید یک تغییر بسیار بزرگ پیدا کرد. از ما خواسته شد به دلیل تم (درون مایه) قصه و خشونتی که در کار وجود داشت، متن را تغییر دهیم و تمرکز را از روی ایرانی بودن کار برداریم. طبیعی است که ما می‌خواستیم کارمان روی صحنه برود و به همین خاطر مجبور شدیم اسم‌ها را تغییر دهیم اما سعی کردیم در اجرا کدهایی بگذاریم که مخاطب احساس کند کار خارجی نیست. مثلاً دو صحنه در نمایش وجود دارد که شخصیت‌ها "پنتی" را "پانته‌آ" صدا می‌کنند. یا "فردی" هم دو بار توسط مادرش "فردین" صدا زده می‌شود.

کریمی در ادامه افزود: مخاطب باید با دقت نمایش را ببیند تا متوجه این کدگذاری‌ها شود. حتی کاراکترها یکی دو جا روی ایران یا شاهنامه هم تأکید می‌کنند. ما این کدگذاری‌ها را در طراحی لباس هم داشتیم. مثلاً "پگی ‌پور" یک لباس کاملاً امروزی دارد. یا "پنتی" یک لباسی که خیلی از دخترهای جوان ممکن است بپوشند، پوشیده است. لباس‌های "فردی" و "آرام" هم لباس‌های عادی است. من اصلاً نمی‌خواستم تأکیدی روی خارجی یا عجیب و غریب بودن لباس‌ها داشته باشم. در مورد صحنه هم همین‌گونه بود.

فریبرز کریمی

این کارگردان تئاتر درباره طراحی صحنه این نمایش عنوان کرد: صحنه نمایش یک راز درونی در خودش دارد که یکی استفاده از کف به‌عنوان دو طبقه بودن است و دیگری استفاده از آینه‌ها برای اینکه تماشاگر زاویه‌های دید مختلفی داشته باشد. این‌ها به واقعی شدن هم کمک می‌کنند. همه چیز در صحنه ما واقعی است و استفاده از آنها هم استفاده واقعی است؛ از سه‌پایه، بوم و قلم‌مو گرفته تا مداد، اجاق گاز و غیره. این خواسته من بود، به این دلیل که تماشاگر بیشتر و بهتر بتواند ارتباط برقرار کند. ما اگر می‌خواستیم بگوییم اینجا یک جهان عجیب و غریب فانتزی است، تماشاگر از همان ابتدا در ذهنش می‌گفت پس من قرار است یک سری چیزهای عجیب و غریب ببینم اما من برای اینکه مخاطب در دل فانتزی‌ها نرود و کاراکترها را واقعاً باور کند و احساس کند این‌ها می‌توانند واقعی باشند، تصمیم گرفتم در بازیگری و ارکان اجرایی از المان‌های (نشانه‌های) واقعی استفاده کنم اما در جاهایی، همه این واقعیت‌ها شکسته می‌شود. نکته جالبی که اتفاق می‌افتد این است که با این اتفاق‌های عجیب و غریب همچنان رویکرد شخصیت‌ها واقعی است.

کریمی درخصوص پذیرش غیر واقعیت‌ها در این اثر از سوی مخاطب عنوان کرد: این چیزی است که در متن هم بود. وقتی حسین (نویسنده) متن را نوشت و بعد در موردش صحبت کردیم، هر دو به این مسئله رسیدیم و این موضوع پایه اساسی کار بود. ما به این موضوع و اشتراک نظر رسیدیم که در جهان به شدت فانتزی، عجیب و غیرواقعی متن "نقاشی اشر"، اتفاق‌های واقعی رقم می‌خورد و ما باید این را به صورتی بازسازی کنیم که مخاطب باور کند و در عین حال واقف شود که این‌ها واقعی نیستند. یعنی ما باید در مرز یک جهان غیرواقعی و خیال با یک جهان کاملاً رئالیستی و واقعی حرکت می‌کردیم.

او در ادامه افزود: واقعیت این است که شخصیت‌هایی با این ویژگی‌ها ممکن است در هر جایی وجود داشته باشند. البته ما یک مقدار ویژگی‌‌های آن‌ها را اگزجره (اغراق آمیز) کرده‌ایم. آنچه که ما ارائه داده‌ایم، به هیچ وجه چشم‌اندازی برای جامعه خودمان نیست، به خاطر این‌که این همه آدم دیوانه، شاید در یک جهان واقعی دور هم جمع نشوند. اتفاق‌های خیلی عجیب‌تر از این هم در جهان واقعی ما می‌افتد که باعث می‌شود این اتفاق‌های غیرواقعی باورپذیر شود. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که یکی از وحشتناک‌ترین اتفاق‌ها، اعدام کردن است اما می‌بینیم مردم ما صحنه اعدام را به‌عنوان یک اتفاق جذاب ثبت می‌کنند و با دیگران به اشتراک می‌گذارند. فکر می‌کنم با توجه به چنین رفتارهایی، لحظه‌های نمایش ما آن‌قدر هم عجیب و غریب نیست. اگر ما نمایش "نقاشی اشر" را در خارج از ایران اجرا کنیم، شاید بسیار خشونت‌بارتر به نظر برسد ولی ما در کشوری زندگی می‌کنیم که این خشونت‌ها برای تماشاگر بیشتر خنده‌دار است.

کریمی درباره ترکیب سبک‌ها در نمایش "نقاشی اشر" و دیگر آثارش گفت: در وهله اول فکر می‌کنم محمدحسین معارف روی این مسئله فکر کرده است. نمایشنامه "نقاشی اشر" اقتباس آثار مارتین مک‌دونا و به ویژه نمایشنامه "ستوان آینیشمور" نیست؛ بلکه یک نگاهی به تمام آثار مک‌دونا و آن نمایشنامه خاص است. من به شخصه به‌عنوان کارگردان مسیری را طی می‌کنم که در این مسیر تجربه‌های مختلفی را به دست می‌آورم. برای خودم جذاب است که با سبک‌ها بازی کنم و شاید با ریسک بیشتر به آن بپردازم. ما در اجرا یک مقوله‌ای داریم که جزو شیوه تئاتر کلاسیک محسوب می‌شود، در واقع چیزی شبیه واقعیت را به تماشاگر نشان می‌دهیم. من به‌عنوان یک کارگردان و حتی مخاطب تئاتر شاید این قضیه برایم جذابیت نداشته باشد که بخواهم یک تئاتر واقعی را نشان دهم. ما بیشتر باید با بازنمایی واقعیت بازی کنیم. در رابطه با نمایش "نقاشی اشر" باید بگویم که آن شکل و فرم اجرای کلاسیکی که این نمایش دارد، به کاری که من در نمایش "مده‌آ" انجام دادم می‌چربد. من نمی‌توانم دقیقاً اسم آن را تلفیق سبک بگذارم. این چیزی است که ناخودآگاه در درام پست مدرن اتفاق می‌افتد و ما تحت تأثیر آن هستیم چون در یک دنیای پست مدرن زندگی می‌کنیم.

او ضمن اشاره به اینکه پروسه بسیار دشواری را در تمرینات داشته‌اند، تصریح کرد: در این شیوه، بازیگر باید یک بخش زیادی از خودش را روی صحنه بیاورد. شیوه بازیگری نمایش‌های "بهارشکنی" و "مده‌آ" کمی راحت‌تر از شیوه بازیگری نمایش "نقاشی اشر" بود چون در آن نمایش‌ها بازیگر نقش پررنگ‌تری پیدا می‌کرد و شخصیت‌پردازی‌ها همانند کاراکترپردازی‌های تئاتر نبود؛ اما در نمایش "نقاشی اشر" یک شکل مساوی وجود دارد. یعنی علاوه‌ بر شخصیت‌پردازی‌های موجود در نمایشنامه، باید یک بخشی هم از خود بازیگر وجود داشته باشد.

کارگردان نمایش "بهارشکنی" درخصوص استفاده از عناصری در صحنه "نقاشی اشر" که علاوه‌ بر کمک به پیشرفت معنایی داستان، بار زیبایی‌شناسی هم دارد، اظهار کرد: من و نیما تبریزی (طراح صحنه) در گذشته کارهای بسیاری با هم انجام داده‌ایم و همدیگر را کامل می‌شناسیم. ما در این نمایش با هم کشتی گرفتیم تا بتوانیم به یک نتیجه برسیم! طوفانی از ایده‌ها داشتیم که مدام می‌آمدند و می‌رفتند. دلایل رفتن آنها نیز گاهی خوب نبودن ایده نبود بلکه نداشتن بودجه کافی و یا مثلاً دو اجرایی بودن سالن بود! نمایش ما خیلی دیر تک اجرایی شد و ما با همان ایده‌ها تمرین کرده بودیم و نمی‌توانستیم به ایده‌های اولیه برگردیم. ما خیلی محکم روی این مسئله ایستادیم که دکور را به هیچ وجه دو طبقه نمی‌کنیم. برای من و نیما تبریزی این مسئله مهم بود که باید در طراحی صحنه یک خلاقیتی وجود داشته باشد. صرف دکوراتیو بودن صحنه برای ما جذاب نبود.

او همچنین افزود: بنابراین ما گفتیم اول از همه روی کف بیاییم ولی طراحی صحنه را به شکلی انجام دهیم که تماشاگر باور و تخیل کند که اینجا دو طبقه است. بعد ایده‌ها به تدریج کامل‌تر شدند. مثلاً ما در متن نمایشنامه یک کاراکتر اصلی با نام "آرام" داریم که کوررنگ است و همه جا را سیاه و سفید می‌بیند. یک اتفاق خیلی مهمی داریم که در واقع مهم‌ترین اکت در نمایش است که آن رنگ‌خوراندن "نینجون" و "آرام" است. ما پیرامون همه این مسائل فکر و ایده‌پردازی کردیم. به سراغ سبک آپ‌آرت رفتیم که اشر از آن سبک وام گرفته است.

کریمی با بیان اینکه فضای درام نمایش "نقاشی اشر" تا حدی به سمت اشر و لوپی که در کارهای اشر وجود دارد پیش می‌رو‌د، گفت: اما این مسئله به قدری نیست که بگوییم پایه و اساس نمایش ما لوپ است. بنابراین ما گفتیم تا حدی می‌توانیم این ایده را حفظ کنیم. ما اگر از بالا طراحی صحنه و لوگوی کار را ببینیم، اینها کمی از همدیگر وام گرفته‌اند و کم کم سراغ گرافیک کار هم می‌روند. ما سعی کردیم بین طراحی‌ها یک خط ربط به وجود بیاوریم. به همین جهت استفاده از رنگ خیلی مهم شد. ابتدا فکر کردیم همه چیز را سیاه و سفید بگیریم ولی بعد گفتیم می‌توانیم از یک سری رنگ‌های خیلی خاصی استفاده کنیم. بعد به تدریج براساس همان زیبایی‌شناسی که از آن صحبت کردیم، به این ایده‌های بصری رسیدیم که ما می‌توانیم از نقاشی، چوب، جنس و بوی چوب و قلم‌مو استفاده کنیم. ما وقتی به کارگاه نقاشی می‌رویم، این‌طور چیزها خیلی برای ما بو دارد.

این کارگردان در ادامه صحبت‌هایش افزود: ما سعی کردیم کاری کنیم که تماشاگر همه این چیزها را تخیل کند. نورپردازی قسمت پشت روشن‌تر است و این تأثیر را بیشتر می‌کند. ما سعی کردیم یک تکه شبیه آشپزخانه داشته باشیم. ضمن اینکه ما نشانه‌های واقعی هم داریم. مثلاً گفتیم اگر گاز و یا تلویزیون داریم، پس واقعاً بیاییم از آنها استفاده کنیم و صرف دکوراتیو (تزئینی) بودن نباشند و یا به نحوی استفاده شود که حتی معنا پیدا کند. مثلاً "نینجون" و "پگی پور" زمانی که می‌خواهند "آرام" را بکشند، در تلویزیون‌ با دقت برنامه "میکی‌‌ماوس" را تماشا می‌کنند. همه اینها برای خودمان ابعاد زیبایی‌شناسی پیدا می‌کند. مخاطب هم ممکن است با کار ما ارتباط بگیرد و یا این اتفاق نیفتد.

کارگردان نمایش "مده آ" درباره ایده آهنگ‌سازی نمایش "نقاشی اشر" اظهار کرد: من با کسری پاشایی (آهنگساز) پیش از این نمایش هم کار کرده بودم. کسری تقریباً در همه تمرین‌های ما شرکت می‌کرد. من، محمدحسین معارف و کسری پاشایی جلسه‌های زیادی با هم برگزار کردیم تا ببینیم مخاطب باید در نمایش "نقاشی اشر" چه نوع موسیقی‌ای بشنود. من در تمام کارهای خودم هیچ‌وقت بخش انتخاب موسیقی نداشته‌ام و همه کارهایم آهنگسازی شده‌اند، چون برایم مهم است که یک نمایش موسیقی مخصوص خودش را داشته باشد. ما در مورد اینکه من و یا محمدحسین معارف چه چیزی می‌شنویم خیلی صحبت کردیم. حتی در مورد اینکه خود کسری پاشایی به‌عنوان آهنگساز وقتی متن را می‌خواند و بازی‌ها را می‌بیند، چه چیزی می‌شنود هم حرف زدیم.

او در ادامه اضافه کرد: از لحظه تماس تلفنی "فردی" و "آرام" تا جایی که "آرام" می‌رسد، موسیقی حدود یک ربع بدون وقفه اجرا می‌شود، منتهی در بک‌گراند (پس زمینه) کار است. تماشاگر شروع موسیقی را می‌شنود و می‌فهمد ولی بعد موسیقی در لایه زیرین اجرا قرار می‌گیرد و در همان لایه زیرین باقی می‌ماند. ممکن است تماشاگر هم آن را بشنود ولی موسیقی تمپو و ریتم کار را می‌سازد و بازیگرها بر اساس آن ریتم‌شان را شکل می‌دهند. به نظرم این ویژگی خیلی مهمی است که کسری پاشایی به نمایش اضافه کرد.

کریمی درباره طراحی نور این نمایش خاطرنشان کرد: رضا خضرایی طراح نور نمایش، خیلی دیر به گروه اضافه شد اما زمانی‌که با هم صحبت کردیم، او سریع متوجه شد که نمایش ما چه فضایی دارد و چه جنس نوری می‌خواهد. خضرایی خیلی حرفه‌ای به این نکته رسید و طراحی‌اش اجرای رضایت‌کننده‌ای داشت. در جلساتی که ما در مورد طراحی صحنه داشتیم، پرناز کریمی به‌عنوان طراح گرافیک حضور داشت و در بحث شکل طراحی صحنه و زیبایی‌شناسی کار بسیار تأثیرگذار بود. پیش از آنکه طراحی صحنه ما شطرنجی شود، این طرح در تبلیغات ما به وجود آمده بود. این اتفاق رابطه بین طراح‌ها را می‌رساند.

او درخصوص طرح شطرنجی طراحی صحنه عنوان کرد: من نمی‌دانم این طرح چقدر می‌تواند کمک‌کننده باشد اما برای ما بیشتر بُعد زیبایی‌شناسی آن اهمیت داشت. ما نمی‌خواستیم تداعی‌کننده شطرنج باشد چون شطرنج خیلی قاعده‌مند و روی اصول است. نمایش ما هم یک قرارداد و اصول غیر واقعی‌تر دارد اما نمی‌دانم مخاطب چقدر این مسئله را به داستان ربط می‌دهد و چقدر از آن استفاده می‌کند.

فریبرز کریمی

فریبرز کریمی در پایان صحبت‌هایش گفت: نمایش "نقاشی اشر" یک اتفاق بسیار لذت‌بخش و هیجان‌انگیز برای من بود و من خوشحالم که با تمام عوامل توانستیم به یک زبان مشترک برسیم. شاید چنین اتفاقی در همه پروژه‌ها رخ ندهد. در طول تمام اجراهای ما هیچ گونه تک‌صدایی اتفاق نیفتاده و ما سعی‌مان این بوده است که همه چیز در یک دایره شکل بگیرد.

بازیگران نمایش "نقاشی اشر"؛ آوا شریفی، مهسا طهماسبی و فرزاد تام‌آور هستند.