سرویس تئاتر هنرآنلاین: کوشش برای ارائه نمونه‌ها و الگوهای تازه و یا توجه دقیق‌تر و هموشمندانه‌تر به نحوه اجرای انواع تئاتر، معمولاً سبب تحول‌زایی مدیوم نمایش می‌شود. در مواردی که نویسنده و مخصوصاً کارگردان نگاه دراماتیک‌تری به موضوع نمایشش دارد، معمولاً نتیجه کار همیشه مثبت است. نمایش عروسکی به عنوان یکی از گونه‌های نمایشی از ظرفیت و قابلیت نمایشی درخوری برای دراماتیزه کردن موضوع برخوردار است و معمولاً گروه‌های سنی جوانان و حتی بزرگسالان هم علاوه بر کودکان و نوجوانان آن را دوست دارند. این گونه نمایشی از نظر زیبائی‌شناسی هم به دلیل ارائه نمونه‌های عروسکی قرینه‌وار از انسان، موجودات و حتی اشیاء، همواره و عملاً تعریف انسان، موجودات و پدیده‌های دیگر را برای خود او بازخوردی‌تر و شهودی‌تر می‌کند. جهت یادآوری باید افزود که در تاریخ تئاتر عروسکی، عروسک‌هایی مکانیکی و الکتریکی خاصی بوده‌اند که در نمایش‌ها آوازخوانی هم کرده‌اند، حتی حرکات خاص و آکروباتیک را از طریق تنظیم کردن‌شان به طور مستقل انجام داده‌اند و دیالوگ‌های معینی را هم با حرکت لب‌ها بیان کرده‌اند. 

نمایش عروسکی "تصعید" به نویسندگی ناهید وثیقی و مصطفی اوصانلوی و کارگردانی محمد صاحبی که به عنوان یکی از نمایش‌های چارت اجرایی سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر در سالن سایه اجرا شد، نمایشی خاص و به دلایلی قابل تامل است. این اجرا همه قابلیت‌های  نمایش عروسکی میله‌ای را داراست: این نوع  نمایش را به دلیل باتومی بودن میله‌های حرکتی عروسک‌ها، "نمایش عروسکی باتومی" هم عنوان داده‌اند؛ نمایش، مراحل عمل جراحی کردن یک عروسک مرده توسط یک عروسک جراح را نشان می‌دهد. هدف از این جراحی القای یک موقعیت و کاربری کمیک از حادثه فوق‌الذکر است که در ادامه آن، مقوله مورد نظر کاملاً به اثبات می‌رسد؛ اما روند موضوعی اجرا کسی را داخل سالن نمی‌خنداند، زیرا همه تماشاگران شیفته و مجذوب جذابیت چگونگی اجرای نمایش‌اند.

طراحی صحنه که توسط خود کارگردان انجام شده، همه زمینه‌های باورپذیرانه و الزامی را برای درگیر شدن ذهن و احساس تماشاگران فراهم کرده و از همان دقایق اول نگره استقرایی کارگردان به کمپوزیسیون و عناصر و ابزار ترکیبی صحنه مشهود و تحسین‌برانگیز است؛ به علت پرسپکتیو صحنه، آدم‌ها و عروسک‌ها مخاطبان را به شگفتی وامی‌دارند؛ این نشان می‌دهد که کارگردان با اصول بنیادین هنرهای تجسمی، مثل کارکرد، خط، اشکال هندسی، حجمی و مواردی مثل توازن موضوعی و بصری و کادر شناسی و غیره آشناست؛حتی اگر از الگوهای قبلی دیگران هم تقلید شده باشد، باز قابل ستایش است؛ به دلیل آن‌که طراحی و ساخت عروسک‌ها که توسط مهنوش عراقی و کارگردان انجام شده، میزان ذوق و داشته‌های هنرمندانه اجراکنندگان و نیز عروسک‌گردان‌ها را که در اصل بازی‌دهندگان عروسک‌ها هستند (پرستو آریاکیا، فاطمه پورهاشمی و مهنوش نراقی) در مقیاسی بالاتر از حد انتظار نشان داده است. در این اجرا موسیقی ملایمی هم به خوبی و با هماهنگی اجرا را به تناسب صحنه‌ها همراهی می‌کند.

پرسپکتیو صحنه به حدی با مهارت انجام شده که عملاً به یک کنتراست زیبا و شگفت‌انگیز هم شکل داده است. در کادر هندسی صحنه، بازی‌دهندگان عروسک‌های میله‌ای همانند زنان غول پیکر جلوه می‌کنند، بی آن‌که عروسک‌ها چندان کوچک جلوه نمایند. زیبائی طراحی صحنه، تناسب اجزاء و ابزار آن و همزمان دقت بسیار  بالای بازی‌دهندگان در اجرای دشوار این نوع خاص از تئاتر عروسکی و تلاش آنان برای کارکرد همه اعضاء و اندام‌های عروسک در رابطه  با انجام  دقیق عمل جراحی توسط عروسک جراح، زیبایی و توانمندی خاصی را به نمایش میگذارد که آموزههای آموزشی و هنری قابل توجهی را آشکار کرده است؛ اجرا برای هنرمندان و علاقهمندان به تئاتر عروسکی نوعی کلاس هنری و کارگاهی هم به شمار میرود.

در نمایش عروسکی هرچه  قابلیتهای حرکتی همه اعضاء بدن عروسکها بیشتر باشد، امتیاز بالاتری برای دراماتیکتر بودن اجرا قائل میشوند و اینجا هم این ویژگی مهم، مبتنی و متکی بر رویکرد همه جانبه و اسقرائی به طراحی و قابلیت‌های حرکتی عروسک‌ها، لحاظ شده است. 

نقش طراحی و متعاقباً بازی‌دهی عروسک‌ها هم مهم‌ترین عناصر زیبایی شناختی در شکل‌گیری و اجرای این نوع نمایش عروسکی است. خود موضوع هم اساساً خاص نمایش عروسکی است و قابلیت کاربری در نمایش‌های غیرعروسکی را ندارد، زیرا صرفاً به نشان دادن روند و مراحل یک عمل جراحی می‌پردازد که  شامل آماده‌سازی خود، در آوردن جسد از داخل سردخانه، جراحی آن و اقدامات بعدی است که حتی درآوردن پیش‌بند جراحی را هم در بر می‌گیرد؛ ضمناً باید یادآور شد که در کل موقعیتی نسبتاً کمیک را نشان می‌دهد: جنبه کمیک آن مربوط می‌شود به دادن امعاء و احشاء داخل شکم عروسک مرده (جسد) به سگ‌هایی که درون چاله چارگوش و کناری صحنه پارس می‌کنند و نیز درآوردن قلب از درون سینه جسد و اندازه‌گیری آن با ترازویی که با گذاشتن یک پر در یکی از کفه‌های آن به تعادل نسبی می‌رسد و یا اساساً همان  پر وزنه‌ای برای سنجش وزن قلب است. همه این موارد، حتی حرکات و اعمال دقیق‌تر عروسک جراح به کمک بازی‌دهندگان هنرمند نمایش انجام می‌شود و در چارچوب این نوع خاص از نمایش عروسکی میله‌ای، قابل باور و انتقال‌دهنده لذتی بصری و درونی از مشاهده چنین اجرایی است.

نقش کارگردان به عنوان هماهنگ‌کننده و ناظر بر محقق شدن مراحل گوناگون و متنوع موقعیت و اجرا و نیز توجه و تمرکز ذهنی و ذوقی او بر هرچه واقعی‌تر و شهودی‌تر کردن حرکات عروسک‌ها و همزمان استفاده حتی از دیوار هم به عنوان نوعی عروسک استعاری که دهان باز می‌کند و با زبانش محتویات سرخ داخل دهان و لب‌هایش را می‌لیسد، بسیار هنرمندانه است و با اجرای آن انیمیشن‌های کارتونی سینمایی در ذهن مخاطب تداعی می‌شود؛ نمایش "تصعید" به کارگردانی محمد صاحبی نشانگر خلاقیت‌های بصری و ذهنی او و گروه نمایشی‌اش در خلق و اجرای این نمایش عروسکی خاص، متمایز و بسیار زیباست.

نمایش عروسکی میله‌ای فوق همه ظرفیت‌های قابل تامل و داشته‌های بسیار زیبا، شگفت‌انگیز و مجذوب‌کننده این گونه شاخص از نمایش‌های عروسکی را به شکلی خلاقانه و هنرمندانه به اثبات رسانده و دیدن آن برای همه تئاتری‌ها و علاقه‌مندان به نمایش‌های عروسکی الزامی و خشنودکننده است.