سرویس تئاتر هنرآنلاین: احمد عزیزی فرزند استاد تقی عزیزی، تعزیه‌خوانی را در محضر پدر از حدود 6- 7 سالگی آغاز کرد. او که از اولیاخوان‌های پیشکسوت این عرصه است از سال 70 گروه تعزیه سیدالشهدا را با حضور تعزیه‌خوان‌های حرفه‌ای و پیشکسوت بنیان نهاد و تاکنون در این عرصه حضوری بسیار فعال داشته است. به بهانه ایام شهادت سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) گفت‌وگویی با این فعال شبیه‌خوانی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

آقای عزیزی، ابتدا در مورد نحوه ورودتان به هنر تعزیه‌خوانی توضیح دهید. با توجه به این‌که معمولاً هنر تعزیه نسل به نسل و از پدران تعزیه‌خوان‌ به فرزندان می‌رسد، آیا پدر شما هم تعزیه‌خوان بودند؟

پدر من استاد تقی عزیزی یکی از پیشکسوتان و بزرگان تعزیه در ایران هستند و من هم تعزیه‌خوانی را از دوره ابتدایی در کنار ایشان و برادرم آقای یوسف عزیزی با بچه‌خوانی شروع کردم. در واقع پدر و برادرم مشوق و استاد من در تعزیه‌خوانی بودند. در سن شش- هفت سالگی بچه‌خوانی می‌کردم و بعد کم کم قاسم‌خوانی و علی‌اکبرخوانی را شروع کردم. الآن خیلی سال است که شهادت‌خوانی می‌کنم و البته گاهی هم شبیه امام حسین (ع) می‌شوم. یعنی به طور کل اولیاء‌خوان هستم. من حدود سال ۷۰ گروه تعزیه سیدالشهداء را با حضور تعزیه‌خوان‌های حرفه‌ای و پیشکسوت کشور بنیان ‌گذاشتم. بعد از شکل‌گیری گروه از جاهای مختلف مانند سوگواره‌ها، تکیه‌ها، فرهنگسراهای شهرداری و جشنواره‌های آیینی سنتی مرکز هنرهای نمایشی از ما برای اجرای تعزیه در ماه‌های محرم، صفر و رمضان دعوت شد. ضمن این‌که سالیان سال در یک حسینیه‌ای با نام تکیه شوفرها در خیابان کارگر جنوبی واقع در میدان قزوین هم تعزیه اجرا می‌کنیم. در شهرستان‌های زیادی نظیر اصفهان، شیراز، اراک، تفرش، قم، دماوند و... هم اجرا داشتیم. سال ۷۰ همراه با یک گروه منتخب متشکل از بهترین شبیه‌خوان‌های ایران به ﺟﺸﻨﻮﺍﺭﻩ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺁﻭﯾﻨﯿﻮﻥ فرانسه رفتیم و تعزیه اجرا کردیم. آقای داوود فتحعلی‌بیگی مسئول گروه بودند و شبیه‌خوان‌های بزرگی مثل مرحوم هاشم فیاض هم در این گروه حضور داشتند. با توجه به این‌که اولین بار بود که تعزیه به خارج از کشور برده می‌شد، افتخارات خوبی کسب کردیم. ‌جایی که تعزیه اجرا می‌کردیم یک بنای قدیمی مثل حسینیه‌ روستاهای خودمان بود که با سنگ ساخته شده بود‌ و ما بدون میکروفن برای مخاطبان می‌خواندیم. دو نفر از پیشکسوتان تئاتر جهان به نام‌های پیتر بروک و ژان-کلود کاریر هم حضور داشتند و از هنر تعزیه که از ۳ هنر نمایشی، موسیقی و ادبیات شعری تشکیل شده است تعریف و تمجید کردند. بعضی از تماشاگران ما ایرانی بودند و بعضی‌ هم فرانسوی. در کل اجرای ما با استقبال خیلی خوبی مواجه شد.

اشاره کردید که به واسطه پدرتان شروع به تعزیه‌خوانی کردید. در حال حاضر که به این سن و سال رسیده‌اید از این قضیه پشیمان نیستید؟

به هیچ ‌وجه پشیمان نیستم چون ذاکری امام حسین (ع) افتخار خیلی بزرگی است. شغل اصلی خودم موسیقی است و سال‌هاست به عنوان خواننده گروه کر تالار وحدت انجام وظیفه می‌کنم. کار شبیه‌خوانی هم یک هنر سنتی آیینی است که در آن زندگی پیامبران و امامان، جنگ‌ها و وقایع صدر اسلام و عاشورا روایت می‌شود و این برای من لذت بخش است. اگر گروه تعزیه از بزرگان و نخبگان تشکیل شده باشد، مردم را بیشتر تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. مردم وقتی اتفاقات، شهادت‌ها، رشادت‌ها و فداکاری‌های پیامبران و امامان را با شعر، موسیقی و نمایش ببینند بیشتر تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. افتخار می‌کنم که ذاکر امام حسین (ع) هستم و تا آخر عمر هم این کار را ادامه می‌دهم.

شما تعزیه را به غیر از پدرتان پیش استاد دیگری هم آموزش دیدید؟

من در حین این‌که با بزرگان تعزیه اجرا می‌کردم، از آن‌ها یاد هم می‌گرفتم. مثلاً وقتی نقش حضرت علی‌اکبر را بازی می‌کردم، به حرکات و نحوه خواندن شبیه حضرت ابوالفضل هم توجه می‌کردم. بنابراین این‌طور نبود که بنشینم تا یک نفر بیاید به من آموزش بدهد بلکه در حین اجرا فرصت داشتم از پیشکسوتان تعزیه چیزی یاد بگیرم. از بچگی با خیلی از شبیه‌خوان‌های حرفه‌ای کشور نظیر تقی عزیزی (پدرم)، یوسف عزیزی (برادرم)، استاد مرحوم علی ترابی، استاد مرحوم علی‌محمد حجازی‌مهر، ﺭﺿﺎ ﺣﯿﺪﺭﯼ، ﺭﺿﺎ ﻟﻨﮑﺮﺍﻧﯽ، هاشم فیاض، ﻋﻼﺀﺍﻟﺪﯾﻦ ﻗﺎﺳﻤﯽ، ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﻣﺤﻤﺪﯼ، ﻣﻈﻔﺮ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻧﮋﺍﺩ، ﻣﺮﺗﻀﯽ ﺻﻔﺎﺭﯾﺎﻥ، علی قویدل، خلیل رضایی، محمد رضایی و سیدحسن خسروی تعزیه خوانده‌ام. همچنین با نوازنده‌هایی نظیر سیدابراهیم میرجعفری، احمد میرزاعلی، علی صدیقیان، عباس و اصغر گرگانی، رضا مینایی و علی‌اکبر رزم‌آرا هم همکاری کرده‌ام و علم تعزیه را از آن‌ها آموخته‌ام.

به نظر شما تحصیلات و آموزش دانشگاهی در تعزیه‌خوانی اهمیت دارد؟

به نظرم آموزش تعزیه بیشتر به صورت تجربی جواب می‌دهد. در گذشته دانشگاه وجود نداشت و تجربیات بزرگان تعزیه سینه به سینه به نسل بعد منتقل می‌شد. تعزیه‌خوان‌های قدیمی شهر به شهر می‌رفتند و تعزیه اجرا می‌‌کردند و به همین خاطر ممکن بود ماه به ماه مسافرت‌شان طول بکشد. در تهران هم پاتوق‌هایی وجود داشت که در آن‌ تعزیه اجرا می‌شد. در واقع زندگی آدم‌های قدیمی با تعزیه عجین شده بود ولی الآن کمتر جوانی حاضر است به سمت تعزیه بیاید. فکر می‌کنم اگر مکان‌هایی برای آموزش وجود نداشته باشد که افراد قدیمی بیایند این گنجینه‌ها را به جوانان آموزش بدهند، تعزیه به مرور زمان فراموش می‌شود، مگر این‌که بعضی‌ها بیایند به صورت تشریفاتی تعزیه بخوانند. شاید در آینده نظیر بزرگان تعزیه کمتر کسی بیاید چون آن‌ها شغل‌شان تعزیه‌خوانی بود و تعزیه را از بچه‌خوانی شروع می‌کردند و بعد وارد یک عرصه دیگری می‌شدند. به نظرم وجود دانشگاه خوب است ولی اول از همه باید برای تعزیه یک امنیت شغلی به وجود بیاوریم که بچه‌ها از سنین کودکی آموزش ببینند و آموزش آن‌ها ریشه‌ای باشد. به هر حال باید برای کسانی که مدرک لیسانس تعزیه می‌گیرند یک امنیت شغلی وجود داشته باشد تا آن‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی در جایی مشغول کار شوند. اکنون با وجود اینترنت، ماهواره و برنامه‌های سرگرمی کمتر کسی وارد حرفه تعزیه می‌شود مگر این‌که پدرشان آن‌ها را تشویق کنند یا یکی از نزدیکا‌ن‌شان تعزیه‌خوان بوده باشد. البته ما کسانی هم داریم که پدران‌شان تعزیه‌خوان نبودند ولی آن‌ها به تعزیه‌خوانی روی آوردند و الآن هم موفق هستند. مثل آقای دانیال جانقلی فرزند امیر جانقلی یا امیرعباس که پدران‌شان تعزیه‌خوان نبودند.

اشاره کردید که در گذشته مراسم و مجالس تعزیه‌خوانی به صورت روتین برگزار می‌شد ولی الآن تعزیه فقط در زمان‌های خاصی اجرا می‌شود. چرا تعزیه‌خوان‌ها از مسئولین درخواست نمی‌کنند که یک مکانی به آن‌ها اختصاص داده شود تا بتوانند تعزیه‌ را در طول سال اجرا کنند؟

سالیان سال است که درخواست خودمان را مبنی بر اختصاص دادن یک مکان برای تعزیه به گوش مسئولین رسانده‌ایم ولی هنوز درخواست‌مان به نتیجه نرسیده است. البته جا دارد که از مرکز هنرهای نمایشی تشکر کنم چرا که آن‌ها همیشه سوگواره‌های تعزیه را در محوطه تئاتر شهر بر پا می‌کنند تا تعزیه‌های اجرا نشده و کمتر اجرا شده بیایند و در قالب سوگواره آیینی سنتی با هم رقابت کنند. من خودم همیشه مشوق این برنامه‌ها هستم و گاهی همراه با گروه خودم در این سوگواره‌ها شرکت می‌کنم. یک زمانی فرهنگسراها نیز در ماه محرم و صفر تعزیه اجرا می‌کردند اما اکنون به دلیل مشکلات مالی کمتر این کار را انجام می‌دهند. این‌که می‌گویم تعزیه در گذشته به صورت روتین اجرا می‌شده است به این خاطر است که پدران ما شغل‌شان تعزیه‌خوانی بود و شغل دیگری نداشتند. در نتیجه مجبور بودند که در طول سال تعزیه بخوانند. بعد از اینکه علم پیشرفت کرد و زمان به جلو آمد، همه چیز تغییر کرد. بچه‌های امروز بیشتر طالب علم و دانش هستند و می‌خواهند مراتب دانشگاهی را طی کنند. بنابراین فعالیت‌های جانبی ورزشی، هنری، علمی و کامپیوتری را به تعزیه ترجیح می‌دهند.

احمد عزیزی

تعزیه هنر باارزشی است ولی متأسفانه جامعه ما خیلی در جریان این هنر نیست. به زعم من در این زمینه فرهنگسازی صورت نگرفته است. نظر شما چیست؟

کاملاً درست است. در این سال‌ها در زمینه تعزیه هیچ فرهنگ‌سازی‌ صورت نگرفته است. از طرفی تعزیه‌خوان‌ها به لحاظ مالی هم تأمین نمی‌شوند. من الآن نمی‌توانم شغل خودم را رها کنم و فقط تعزیه بخوانم چون خودم و خانواده‌ام به لحاظ مالی تأمین نمی‌شویم. ما آن‌قدر به تعزیه کم‌توجه بودیم که حتی چند سال پیش کشورهای ترکیه، افغانستان و عراق مدعی شدند که تعزیه متعلق به آن‌هاست، اما آقای عظیم موسوی، آقای داوود فتحعلی‌بیگی و دوستان دیگر زحمت کشیدند و مدارکی را ارائه دادند که مشخص شد تعزیه از حدود ۴۰۰ سال پیش در ایران اجرا می‌شده است. سپس تعزیه به نام ایران به ثبت جهانی رسید. همان موقع رئیس‌جمهور وقت، آقای محمود احمدی‌نژاد سخنرانی کرد و گفت که ما می‌خواهیم در چند شهر بزرگ ایران، تکیه‌هایی مثل تکیه تهران بسازیم تا در آن‌ها  به صورت مداوم تعزیه اجرا شود. الآن حدود 7- 8 سال از آن سخنرانی می‌گذرد ولی هنوز جایی را نساخته‌اند. یک‌بار من و آقای فتحعلی‌‌بیگی به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری رفتیم و گفتیم بیایید ساختمانی را به ما اختصاص بدهید که ما به صورت هفتگی تعزیه بخوانیم یا گروه‌ها را جذب کنیم و به آن‌ها آموزش بدهیم. در نهایت آن‌ها قبول کردند و ما هم رفتیم ساختمان مورد نظرمان را پیدا کردیم، اما بعد دیدیم رئیس آن‌جا عوض شده و دیگر ادامه ندادیم. ما انجمنی هم با نام انجمن تعزیه ایرانیان داریم که تمام شبیه‌خوان‌های برگزیده کشور عضو این انجمن هستند و آقای فتحعلی‌بیگی هم رئیس هیئت‌ مدیره انجمن است. فعالیت‌های ما در این انجمن چند سالی است که آغاز شده و ما برای اعضایمان کارت هویت صادر کرده و آن‌ها را بیمه می‌کنیم. اقداماتی هم برای درجه هنری پیشکسوتان‌ انجام داده‌ایم. با همین بضاعت کم خودمان آمده‌ایم در یک دوره 2 تعزیه حضرت علی‌اکبر و حضرت ابوالفضل را به صورت پژوهشی اجرا کرده‌ایم. مثلاً مشخص کرده‌ایم که این شعرها از کدام نسخ تعزیه آمده است. به هر حال در تعزیه زمینه‌ها و نسخه‌ها فرق می‌کند. مثلاً ما زمینه "میرعزا" را داریم که آقای میرعزا کاشانی سراینده آن بوده است. در اراک هم زمینه "میر انجم" وجود دارد که سراینده آن میر انجم است. در قزوین هم نسخه‌های "شهپر" و "رضوانی" را داریم که با هم فرق دارند. شبیه‌خوان‌های حرفه‌ای معمولاً از نسخه‌های "میرعزا" و "میرغم" استفاده می‌کنند چون موسیقی و محتوای شعری آن خیلی خوب است و مطالب و وقایع را خوب توصیف کرده است. ما مکانی نداریم که بیاییم در آن نسخه‌ها را بررسی کنیم. الآن خودمان می‌خواهیم 10 نسخه عاشورایی را استخراج کنیم که بگوییم این شعرها و موسیقی‌ها متعلق به چه زمینه‌ای است. طبیعتاً برای این کار احتیاج به بودجه‌ داریم. حتی می‌خواهیم این نسخ را با لباس تعزیه اجرا کنیم تا اجرایمان به صورت تصویری ضبط شود. ما در انجمن تعزیه ایرانیان داریم درباره آسیب‌شناسی تعزیه صحبت می‌کنیم و خود من هم یک مقاله در این زمینه نوشته‌ام. الآن آهنگ‌های ترکیه‌ای و موسیقی سریال‌ها را وارد تعزیه کرده‌اند که این نسل قدیم و نسل جدید را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. عده‌ای می‌خواهند تعزیه را مدرنیزه کنند که ما می‌خواهیم با آن‌ها وارد صحبت شویم و بگوییم که مردم تعزیه را همانطوری که هست دوست دارند. نسل قدیمی ما سنت تعزیه را می‌خواهد. ممکن است یک سری نوآوری چند نفر را جذب خودش کند اما اصالت تعزیه را مورد تهدید قرار می‌دهد و به ساختار تعزیه لطمه وارد می‌کند که ما باید مانع این اتفاق شویم.

سازمان میراث فرهنگی به‌عنوان متولی تعزیه برای شما چه‌کاری انجام داده است؟

سازمان میراث فرهنگی در ثبت جهانی تعزیه خیلی زحمت کشید ولی بعد از آن توجه خاصی به تعزیه نکرد. البته در این سال‌ها نهادهای دیگری به کمک تعزیه آمدند. مثلاً موسسه توسعه هنرهای معاصر به بعضی از گروه‌های تعزیه کمک مالی می‌کند که مجالس‌شان را برگزار کنند. آن‌ها در حد بضاعت‌شان حمایت مالی و ارگانی می‌کنند و در تلاش هستند که هنرهای قدیمی را توسعه بدهند. مرکز هنرهای نمایشی هم خیلی برای تعزیه زحمت کشیده است.

این نهادها در راستای آموزش هم کاری انجام داده‌اند؟

تا به حال در زمینه آموزش هیچ کاری انجام نداده‌اند فقط هر سال یک سری تعزیه به شکل وسیع در شهر خوانسار برگزار می‌شود که در واقع می‌شود گفت المپیک تعزیه است. من خودم دهه 60 در آن‌جا علی‌اکبرخوانی می‌کردم. آن‌ها تعزیه را به صورت سنتی ارائه می‌کنند. حاج آقا مرتضی خاتمی یک فرد بزرگوار و عالم است. ایشان از این‌ور و آن‌ور کمک‌های مالی می‌گیرد. شاید سالی حدود 200 میلیون تومان هزینه اجرای تعزیه در خوانسار شود. بهترین تعزیه‌خوان‌های ما از اربعین حسینی تا روز 28 صفر در خوانسار تعزیه اجرا می‌کنند. حاج آقا خاتمی یک هیئت تعزیه با نام هیئت آل طاها در تهران دارد که به صورت هفتگی برقرار است. کلاس تعزیه هم با حضور آدم‌های تازه‌کار برگزار می‌شود که اساتید به آن‌ها شیوه‌های درست تعزیه خوانی را آموزش می‌دهند. از این کلاس‌ها استقبال شده و عده‌ای آمده‌اند تعزیه را آموزش ببینند. همچنین مشغول تحقیق و پژوهش روی نسخ تعزیه هم هستند باید ببینیم ماحاصلش چه می‌شود. با این حال متأسفانه انجمن تعزیه ایرانیان بودجه ندارد و جای ثابتی را هم در اختیار ما قرار نداده‌اند.

آیا محلی برای نگهداری نسخه‌ها یا وسایل تعزیه وجود دارد؟ این خطر وجود دارد که روزی نسخه‌ها و وسایل تعزیه از بین بروند؟

من پدرم شبیه‌خوان بزرگی بود و همیشه در گروه‌های تعزیه به‌عنوان راهنما حضور داشت. ایشان فروشنده لوازم تعزیه هم بود و از طرفی نسخه‌های تعزیه را تهیه می‌کرد و به نویسنده‌های نسخه‌های تعزیه می‌داد تا آن‌ها بنویسند و بعد نسخه‌های آماده را در اختیار گروه‌های طالب قرار می‌داد. پدرم بخش بزرگی از نسخه‌های تعزیه را داشت. آقای دریایی هم یک گنجینه بزرگی از نسخه‌های تعزیه دارد. ایشان وسایل تعزیه‌خوانی زیادی هم دارد که در خانه‌ خودش از آن‌ها نگه‌داری می‌کند و تا کنون از سمت موزه خاصی برای قرار دادن و نگهداری از آن وسایل به ایشان مراجعه نشده است. توقع داریم که دولت و ارگان‌های هنری بودجه‌ای را به این کار اختصاص بدهند تا گنجینه‌های تعزیه از بین نرود. باید برای تعزیه‌خوان‌ها امنیت شغلی ایجاد کنند تا به آینده امیدوار شوند و همچنان این هنر را ادامه بدهند. استاد روح‌الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی نوشته است که ما موسیقی سنتی را مدیون شبیه‌خوان‌ها هستیم. زمانی که نت در ایران نبود، موسیقی سنتی توسط تعزیه‌خوان‌ها حفظ شد که بعد علینقی وزیری شروع به نت‌نویسی برای موسیقی ایرانی کرد.  

ورود شما به عرصه موسیقی و گروه کر چگونه اتفاق افتاد؟

من سال ۶۰ وارد گروه کر شدم و الآن حدود ۳۵ سال است که دارم در این زمینه فعالیت می‌کنم. ضمن این‌که درجه یک هنری هم دارم.

به واسطه تعزیه به موسیقی علاقه‌مند شدید؟

به خواندن خیلی علاقه داشتم و همیشه دنبال یک شغل می‌گشتم اما قصدم این نبود که شغلم یک کار هنری باشد. یک روز من را معرفی کردند و گفتند شما این‌جا باید تست صدا بدهید. من هم تست دادم و قبول شدم. ابتدا در یک گروه موسیقی سنتی فعالیت می‌کردم که پس از چند سال گروه منحل شد و من فعالیتم را در گروه کر تالار وحدت ادامه دادم. ما در آن‌جا قطعات را با نت می‌خوانیم.

تعزیه‌خوان‌ها الزاماً باید موسیقی را بشناسند؟

بله. وقتی تعزیه‌خوان فواصل نیم‌ پرده و ربع ‌پرده را رعایت می‌کند، از نت بالاتر یا پایین‌تر نمی‌رود و ردیف‌ها را درست ارائه می‌کند. در ضمن موسیقی به رنگ و قدرت صدای تعزیه‌خوان‌ها هم کمک می‌کند. تعزیه‌خوان‌ها اگر موسیقی را بشناسند، گام‌هایی را اجرا می‌کنند که خیلی به آن‌ها فشار نمی‌آورد و صدای‌شان را تخریب نمی‌کند. اکثراً این چیزها را به طور تجربی یاد می‌گیرند ولی عده‌ای هستند که مثلاً برای ردیف‌خوانی کلاس می‌روند و پیش استاد کار می‌کنند. همه این‌ها در گذشته تجربی بوده و کلاسی وجود نداشته است. ضمن این‌که در گذشته انرژی‌ها هم قوی بود و تعزیه‌خوان‌ها بدون میکروفن می‌خواندند. الآن تعزیه‌خوان‌ها به خاطر آلودگی صوتی مجبور هستند در فضاهای بزرگ از سیستم صوتی استفاده کنند. یعنی سیستم صوت بر تعزیه هم حاکم است. قبلاً آلودگی صوتی وجود نداشت و به همین خاطر صدا تا ابعاد خیلی زیادی پخش می‌شد اما الآن به خاطر دود، ساختمان‌ها و تراکم هوا کمی صدا بسته می‌شود و تعزیه‌خوان‌ها مجبورند از سیستم صوتی استفاده کنند. همان‌طور که گفتم، در گذشته موسیقی را به صورت تجربی یاد می‌گرفتند و نوازنده‌ها هم چون تجربی کار کرده بودند، با صداها آشنا بودند و گامی را می‌زدند که به خواننده فشار نیاید. در واقع آن‌ها هم در کار خودشان چیره‌دست و استاد بودند منتها همه این مهارت‌ها را به طور تجربی یاد گرفته بودند. الآن یک‌سری نوازنده‌ جوان مثل علی صدیقیان، عباس صالحی و سعید نبئی هستند که سال‌ها دارند فعالیت می‌کنند. این‌ها خودشان نوازندگی را با نت یاد گرفته‌اند و به همین خاطر موسیقی را با نت به شاگردان‌شان یاد می‌دهند. آقای محمد بخشی‌نیا یکی از نوازندگان بسیار چیره‌دست و مطلع به نسخ تعزیه است. آقای بخشی‌نیا هم نسخه‌های تهران مثل نسخه‌ "میرعزا" و "میرغم" را بلد هستند و هم نسخه‌های قزوین مثل نسخه "شهپر" و "رضوانی". خودشان هم تعزیه‌آرا بودند و شاگردان خیلی خوبی هم آموزش داده‌اند. در حال حاضر نوازنده‌های خوبی نظیر ﻋﺒﺎﺱ ﺻﺎﻟﺤﯽ، ﻋﺒﺎﺱ ﺣﯿﺪﺭﯼ، ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺍﻣﯿﻦ ﮐﺎﺭ، ﻣﺠﯿﺪ ﺭﺑﺎﻧﯽ و مجید معنوی‌نژاد دارند فعالیت می‌کنند.

احمد عزیزی

تعزیه‌خوان‌ها باید ویژگی خاصی داشته باشند که موافق‌خوان یا مخالف‌خوان شوند؟

در بچگی همه صداها نازک است و فرم بچگانه دارد. بچه‌ها وقتی به سن بلوغ می‌رسند صدای‌شان تغییر می‌کند. بعضی‌ها صدای‌شان دیگر به آن حالت لطیف بچگی برنمی‌گردد. یعنی وقتی بچه‌خوان هستند، صدای‌شان نازک است ولی بعد از بلوغ صدای‌شان بم‌تر می‌شود و دیگر لطافت اولیاء‌خوانی را از دست می‌دهند. بنابراین این دسته از تعزیه‌خوان‌ها مجبور می‌شوند مخالف‌خوانی کنند. با این حال صدای بعضی‌ها بعد از بلوغ همچنان لطافت خودش را دارد و این دسته می‌توانند فعالیت خودشان را در زمینه موافق‌خوانی ادامه دهند. بعد از بچه‌خوانی می‌توانند قاسم‌خوانی و علی‌اکبرخوانی کنند. بعضی‌ها نیز بعد از بچه‌خوانی می‌روند شیپور کار می‌کنند و نوازنده شیپور می‌شوند.

اشاره کردید که سال‌ها پیش برای اجرای تعزیه به فرانسه سفر کرده بودید. به نظر شما تعزیه در سطح بین‌المللی چه جایگاهی دارد؟

من فقط یک دوره با جمعی از شبیه‌خوان‌های برگزیده به فرانسه رفتم و همان یک مرتبه تعزیه خیلی جلب توجه کرد. بیشتر مخاطبین ما فرانسوی‌ها بودند و ما را تشویق می‌کردند. در روزنامه‌ها و جرایدشان به ساختار هنر تعزیه می‌پرداختند و از تعزیه تعریف می‌کردند. به هر حال تعزیه یک هنر نو و جالبی برای آن‌ها بود و قبلاً چنین چیزی را ندیده بودند. تعزیه‌خوان‌های ما چند دوره دیگر هم به کشورهای ایتالیا، انگلیس و کشورهای همسایه رفتند و تعزیه اجرا کردند و همیشه هم با استقبال مواجه شدند. البته الآن حدود چند سال است که سفرهای خارج ازایران برای گروه‌های تعزیه‌خوانی اتفاق نیفتاده است. فقط هر سال یک گروهی را به روسیه می‌برند و مجالس تعزیه را برگزار می‌کنند. تعزیه در هر کجای دنیا که اجرا شده، مورد استقبال مردم ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفته است. تعزیه جایگاه خوبی در دنیا دارد و ما از این بابت می‌توانیم به خودمان ببالیم.

ما تعزیه‌خوان زن هم داریم؟

من خودم به یک گروه از خانم‌های علاقه‌مند به تعزیه‌ آموزش دادم و آن‌ها را آماده اجرا کردم. البته آن‌ها فقط می‌توانند برای خانم‌ها اجرا کنند. چند سال پیش کارگردان خانمی به نام زهره غلامی از من خواست که با این گروه کاملاً زنانه کار کنم. در نهایت آن‌ها در فرهنگسرای بهمن برای خانم‌ها تعزیه اجرا کردند. من علاوه‌بر بانوان، به کودکان هم آموزش داده‌ام و در چند جشنواره تعزیه حضرت سلیمان، تعزیه حضرت علی‌اکبر و تعزیه حر را با آن‌ها اجرا کرده‌ام.

در حال حاضر گروه شما در طول سال تعزیه اجرا می‌کند؟

خیر. فقط اگر ما را دعوت کنند، می‌رویم و اجرا می‌کنیم، در غیر این‌صورت اجرایی نخواهیم داشت. اکثر تعزیه‌های ما در ماه محرم و صفر اجرا می‌شود و اگر پیش بیاید در ماه رمضان و ایام فاطمیه هم اجرا می‌کنیم. گاهی مرکز هنرهای نمایشی، تئاتر شهر و فرهنگسراها هم ما را دعوت می‌کنند. یک جشنواره هم هر دو سال یک‌بار تحت عنوان جشنواره سنتی آیینی برگزار می‌شود. بعضی گروه‌ها به صورت هفتگی تعزیه اجرا می‌کنند منتها تعزیه‌خوان‌ها در خانه‌ و حسینیه‌ها با لباس شخصی می‌نشینند و تعزیه را بدون حرکت می‌خوانند. این اتفاق از قدیم هم مرسوم بوده است و الآن هم هیئت‌های زیادی در تهران این کار را انجام می‌دهند. مخاطب خاصی ندارند و فقط نسخه‌ها را دست‌شان می‌گیرند و برای خودشان می‌خوانند.

فرزندان‌تان هم تعزیه‌خوانی می‌کنند؟

من دو پسر دارم. پسر بزرگم در تعزیه طبل بزرگ می‌زند و مسعود، پسر کوچکم مدتی بچه‌خوانی می‌کرد و الآن علی‌اکبرخوانی می‌کند.

در ماه‌های محرم و صفر امسال چه برنامه‌‌هایی دارید؟

ما در ده روز اول ماه محرم، هر روز ساعت ۴ و نیم در محوطه باز برج آزادی اجرا داریم و بعد بلافاصله به تئاتر شهر می‌رویم و ساعت ۶ و نیم عصر هم در محوطه باز تئاتر شهر تعزیه می‌خوانیم. مسئولین مرکز هنرهای نمایشی و سوگواره "صاحبدلان" در آن‌جا سکو زده‌اند و تعزیه‌های ما آن‌جا برگزار می‌شود. ضمن این‌که ما تعزیه‌های دو طفلان مسلم، وهب نصرانی، طفلان حضرت زینب (س)، حر، حضرت علی‌اکبر، حضرت قاسم، حضرت ابوالفضل، امام حسین (ع)، بازار شام و شاه‌چراغ را برای علاقه‌مندان اجرا می‌کنیم. بعد از عاشورا هم در یک حسینیه محلی در صالح آباد اجرا داریم اما برنامه‌‌‌مان برای دهه‌‌های دیگر ایام سوگواری هنوز مشخص نشده است. تعزیه‌هایی که ما اجرا می‌کنیم بیشتر ارگانی هستند و به مرور شهرداری‌ها و ارگان‌های هنری هم ما را برای اجرای تعزیه دعوت می‌کنند.

و صحبت‌های پایانی؟

ما ذاکری مولا علی (ع) و یازده فرزند ایشان را خیلی دلی انجام می‌دهیم و این ذاکری برای ما افتخار خیلی بزرگی است. در تعزیه نفع مادی بالایی وجود ندارد و دستمزد یک گروه تعزیه خیلی کم است. مثلاً دستمزد تعزیه با این تعداد عوامل چیزی حدود ۲ میلیون تومان است. البته ممکن است بعضی گروه‌ها با کمتر از این رقم هم اجرا کنند. در آخر هم این پول بین همه تقسیم می‌شود. وقتی به خواننده‌ها برای اجرای کنسرت حدود ۵۰ میلیون تومان پول می‌دهند، این را می‌دانند که این پول از طریق اسپانسر برمی‌گردد اما کار تعزیه ترویج دین است و اساساً یک کار دلی است. تعزیه‌خوان‌ها به خاطر دل‌شان و ارادتی که به ائمه‌اطهار، حضرت محمد (ص)، حضرت علی (ع) و فرزاندش دارند تعزیه می‌خوانند و تا آخر عمرشان این کار را ادامه می‌دهند. البته الآن مجبور هستند در کنار تعزیه یک شغل اصلی هم داشته باشند. من می‌گویم مسئولین بیایند از ما حمایت کنند و به هنر آیینی سنتی شبیه‌خوانی کمک کنند. حداقل برای ما راه‌هایی را باز بگذارند و امکاناتی را به وجود بیاورند که ما تعزیه را به نسل جوان آموزش بدهیم. ما برای استخراج نسخه‌های قدیمی هم احتیاج به بودجه داریم تا کاری کنیم که تداخلی در بین نسخه‌ها به وجود نیاید. طوری باشد که هر نسخه اشعار و نواهای خاص خودش را داشته باشد و همه این کار‌ها با صدای شبیه‌خوان‌های حرفه‌ای فیلمبرداری و ضبط شود. من از مسئولین می‌خواهم که مکان‌هایی را در اختیار ما قرار بدهند تا بتوانیم مجالس عاشورایی و غیرعاشورایی را به صورت هفتگی بخوانیم. نسل جدید معمولاً فقط همان ۱۰ تعزیه عاشورایی را می‌خوانند. تعزیه‌خوان‌های قدیمی باید بیایند برای نسل جدید اجرا کنند و بعد نسل جدید درس‌ پس دهند. کاری کنند که مجلس‌ها فراموش نشوند و نواهای موسیقی، حرکات و اشعار تعزیه‌ها به گوش مردم برسد‌. وقتی یک یا چند جا برای تعزیه بنیان گذاشته شود، مردم هم علاقه‌مند می‌شوند. آقای اسماعیل فلاح‌‌خیر، ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻣﻌﺎﻭﻧﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﺗﻬﺮﺍﻥ آمدند یک سوگواره جوان برای علاقه‌مندان زیر ۳۰ سال برگزار کردند که در این سوگواره یک‌سری بچه‌ها آمدند و ما با آن‌ها کار کردیم. همین سوگواره برای آن‌ها یک جنبه انگیزشی داشت که این کار ادامه بدهند. الآن چند نفر از آن جوانان مثل مهدی آقایی، مجید بنی علی، رسول ایمانی، سجاد قدوسیان، محمد گودرزی، حسین حیدری، حسن، حسین و علی عقیقی به صورت حرفه‌ای دارند شبیه‌خوانی می‌کنند. آن برنامه باعث تشویق و علاقه‌مندی بچه‌ها به هنر تعزیه شده بود. در پایان از آقایان دکتر اردشیر صالح‌پور، سیدعظیم موسوی، داوود فتحعلی بیگی، محمدحسین ناصربخت، محمود فرهنگ و پیمان شریعتی به دلیل اینکه نگرش خاصی به تعزیه دارند و از این هنر حمایت می‌کنند بسیار سپاسگزارم. آقای سید مجتبی حسینی و شهرام کرمی نیز توجه ویژه‌ای به این هنر دارند و ضمن حمایت از همه جوامع هنری، حامی تعزیه نیز هستند. 

احمد عزیزی