سرویس تئاتر هنرآنلاین: اختر تاجیک هنرمندِ عکاس نام آشنای تئاتر است که کمتر فعال تئاتری در این عرصه هست که او را نشناسد. او از پیشکسوتان عکاسی تئاتر است که فعالیتش را با دوربین‌های آنالوگ به عنوان کارمند در اداره کل هنرهای نمایشی آغاز کرده است. در سلسله گفت‌وگوهایی که هنرآنلاین با عکاسان تئاتر تدارک دیده است، پس از سیامک زمردی مطلق، ابراهیم حسینی و مهدی آشنا به سراغ اختر تاجیک آمدیم و جویای سه دهه فعالیت این هنرمند شدیم که در ادامه می‌خوانیم:

 

خانم تاجیک دقیقاً از چه سال عکاسی تئاتر را آغاز کردید؟ تصور می‌کنم نخستین عکاسی شما مربوط به نمایشی به کارگردانی حسن فتحی بود.

بله، سال 71 عکاسی تئاتر را با نمایش "ایندیرا" به کارگردانی حسن فتحی آغاز کردم ولی این امر ابتدا به ساکن نبود و من پیش از آن‌که به عنوان عکاس در اداره کل هنرهای نمایشی مشغول به فعالیت شوم، نزد دایی خود چیزهایی یاد گرفته بودم و پس از یکی دو سال به صورت رسمی شروع به عکاسی تئاتر کردم.

پیش از عکاسی تئاتر، سوژه عکاسی شما چه چیزهایی بود؟

طبیعت و جامعه. علاقه من به هنرهای نمایشی و تئاتر و اینکه زیاد به تماشای تئاتر می‌نشستم موجب شد تا به اداره کل هنرهای نمایشی آمده و عکاسی تئاتر را آغاز کنم.

شما جزء نخستین کسانی هستید که به عکاسی تئاتر پرداخته‌اند، آیا صرف علاقه‌مندی شما به تماشای تئاتر، موجب شد به صورت حرفه‌ای به این کار مشغول شوید؟

همانطور که گفتم من با راهنمایی و هدایت دایی‌ام به صورت جدی وارد عرصه عکاسی شدم چون او در مجموعه‌های فرهنگی و هنری فعالیت داشت و هم خبرنگار بود و هم نویسنده که بیشترین فعالیتش پیش از عزیمت از ایران در فرهنگسرای نیاوران بود. من ذاتاً به تئاتر علاقه‌مند بودم و مرتب به دیدن تئاتر می‌رفتم و  همیشه نمایش‌هایی را که دوست داشتم علاقمند بودم به عکس آنها نیز فکر کنم. تئاتر زنده است و پویا؛ حس دارد و حرکت و وقتی این موضوع یعنی علاقه‌مندی خودم را به تئاتر با دایی‌ام مطرح کردم او مشوق من در این زمینه شد.

پس می‌توان نتیجه گرفت که شما به واسطه علاقه به تئاتر به عکاسی علاقه‌مند شدید؟

تئاتر برای من همیشه جالب بوده و هست. اینکه یک مجموعه عوامل و بازیگران یک قصه را در قالب یک روند نمایشی روایت می‌کنند و مخاطب را با خود همراه کرده به شکلی که او روایت را باور می‌کند. جذابیت تئاتر برای من درست از همینجا آغاز می‌شود.

عکاسان تئاتر در شرایط فعلی رو به ازدیاد هستند و عکاسی تئاتر نیز رونق دارد، این امر شاید به دلیل آن باشد که دوربین‌های دیجیتال بسیار رواج یافته است. شرایط حاکم فعلی را با زمانی که سال‌های ابتدایی عکاسی شما در تئاتر بود چگونه مقایسه می‌کنید؟

شرایط با زمانی‌که ما عکاسی می‌کردیم خیلی فرق کرده است، آن زمان عکاسی آنالوگ بود و آنالوگ هم با دیجیتال تفاوت زیادی دارد. با وجود سهولتی که اکنون در کار عکاسی دیجیتال وجود دارد اما باید بگویم که عکاسی آنالوگ یک عشق و علاقه دیگری داشت چرا که عکاس همه کارهای مربوط به عکس را خودش انجام می‌داد، از نور و دیافراگم تا مراحل ظهور و چاپ عکس و... . هرچند که دیجیتال کار را راحت کرده است و عکاس با هر نوری عکاسی می‌کند اما آنالوگ اینگونه نبود و توفیق عکاس در عکاسی با شرایط خاص نیازمند تمرین و تجربه فراوان در عرصه عکاسی تئاتر بود.

آیا به نظر شما عکاسی تئاتر نیاز به تحصیلات دارد و یا با هر سابقه تحصیلی می‌توان عکاسی کرد؟

البته تحصیلات در زمینه عکاسی بی‌تأثیر نیست اما تجربه اهمیت بیشتری دارد. به هر حال نکات فنی در مورد عکاسی وجود دارد که مرتبط با تمامی حوزه‌ها و کار حرفه‌ای با دوربین است اما عکاس تئاتر باید از رهگذر تجارب عملی ره توشه‌ای برای خود اختیار کند؛ من نگاه عکاس را بسیار مهم می‌دانم اما تجربه عکاس در توفیق عکاسی تئاتر بسیار پراهمیت است.

شما کلاس و دوره‌ای هم در زمینه عکاسی تئاتر دیده‌اید؟

بله، آن زمان حوزه هنری سازمان تبلیغات کلاس‌هایی گذاشته بود که البته محل برگزاری آنها محلی در حوالی میدان توحید بود، یک دوره به آنجا رفتم و اساتید پس از این دوره یک دوره خصوصی نیز برای ما گذاشتند که البته این دوره را هر کسی که دلش می‌خواست و علاقه‌مند بود می‌گذراند. البته طی این مسیر، روند تشویق‌ها و هدایت‌های دایی‌ام بسیار تأثیر داشت و اصلاً خود او بود که برایم یک دوربین خرید و تشویقم کرد که برای گذراندن این دوره‌ها ثبت‌نام کنم. در مجموع چیزهایی به شکل کلی در مورد عکاسی می‌دانستم و تصمیم گرفتم که دوره‌هایی را نیز نزد اساتید ببینم که یک دوره سه ماهه و یک دوره تخصصی یک ماه بود که البته باید پول بیشتری برای گذراندن آن نیز می‌پرداختم و از آنجا که من شاغل بودم لذا فرصت نکردم در بخش عمده‌ای از این کلاس‌ها حضور داشته باشم اما با توجه به پیش زمینه‌ای که داشتم سؤالاتی که برایم پیش می‌آمد را با اساتید در میان گذاشته و رفع می‌کردم و سرآخر هم به مقصودم می‌رسیدم. در یک کلام باید بگویم که روند یادگیری و آموزش من بیشتر از روی عشق و علاقه به عکاسی بود و اینکه خیلی به این حرفه وابسته بودم و دوست داشتم که به صورت مداوم از نمایش‌ها عکس بگیرم.

اختر تاجیک

شما به عنوان عکاس تئاتر آن سال‌ها حضوری بسیار فعال داشتید اما از یک مقطعی به بعد به ویژه پس از ظهور دوربین‌های دیجیتال کم کار شدید، دلیل آن چیست؟

واقعیت این است که دلیل خاصی نداشته اما همواره حس چندان خوشایندی به دیجیتال نداشتم البته این امر اصلاً به ماهیت این فناوری مربوط نمی‌شود، دیجیتال اتفاقاً موجب شده است که کارها به ویژه در شتاب و سرعتی که رسانه‌ها دارند به خوبی عمل کند. به هر حال مقداری نسبت به بقیه دیرتر کار با دوربین دیجیتال را قبول و آغاز کردم و مدتی با همان دوربین آنالوگ مشغول بودم که حتی عده‌ای از  همکاران به شوخی به من می‌گفتند که دوربینت نفتی است و می‌خندیدند. به هر حال من دیر به سراغ دیجیتال رفتم و یا بهتر بگویم دیجیتال با تأخیر سراغ من آمد.

در این سه دهه که مشغول عکاسی تئاتر هستید، تا چه اندازه شاهد توجه مسئولان به این حوزه بودید، به هر حال عکاسی یکی از ارکان تئاتر است چرا که تنها سند موثق در مورد رویدادهای تئاتری است، آیا اصلاً عکاسی تئاتر جدی گرفته شده است؟

به نظر می‌رسد که جدیداً مقداری این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. باید توجه داشت که تمام تبلیغات تئاتر و سندی که از آن باقی می‌ماند همان عکس تئاتر است. پیشتر اهمیتی به عکس تئاتر همانند آنچه که اینک شاهد آن هستیم داده نمی‌شد اما با گسترش فعالیت‌های رسانه به ویژه در فضای مجازی و توسعه پایگاه‌های خبری این موضوع مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.

کارگردانان تئاتر چطور؟ آن‌ها هم عکس تئاتر را جدی می‌گیرند؟

بله، برای آنها هم البته به غیر از درصد معدودی، عکس تئاتر مهم است. در گذشته کارگردانان تئاتر از آنجا که سیستم آنالوگ بود و عکس بر روی کاغذ چاپ و در اختیارشان قرار می‌گرفت و همچنین تعداد عکس‌ها محدود بود چندان رغبتی به هزینه کردن در این زمینه نشان نمی‌دادند اما با آمدن دیجیتال و همانطور که گفتم گسترش فضای مجازی و کاهش هزینه‌های عکاسی به جهت حذف بسیاری از مواد و متریال گران‌قیمت ظهور و چاپ، عکس تبدیل به ابزاری مهم و مؤثر به ویژه در زمینه تبلیغات و اطلاع‌رسانی تئاتر شده است.

عکاسان تئاتر را در شرایط کنونی چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا نگاه و نوع پرداخت آنها به وقایع صحنه تئاتر از کیفیت لازم برخوردار است؟

متأسفانه برخی عکاسان تئاتر  در شرایط کنونی چندان حرفه‌ای نیستند چرا که بیشتر به دنبال هیاهو بوده و به ثبت عکسی می‌اندیشند که بیش از هر چیز دیگری در عرصه رسانه غوغا و هیاهو به راه بیندازد. اغلب عکاسان زمانی که در سالن‌های اجرا مشغول عکاسی هستند متأسفانه کاری به تماشاگران ندارند در صورتی که تماشاگر تئاتر رکن اصلی و مهم تئاتر است و باید به حقوق آنها احترام ویژه‌ای گذاشت. بعضی از عکاسان مداوم در حال فشردن شاتر دوربین‌شان هستند. در نظر بگیرید که صدای هزاران شاتر در روند یک اجرای تئاتر تا چه اندازه می‌تواند برای تماشاگر تئاتر آزاردهنده باشد. عکاس تئاتر باید زمان و فضای تئاتر را به خوبی درک کرده باشد و به درستی تشخیص دهد که چه زمانی وقت ثبت عکس است. اگر عکاس تئاتر صحنه را بشناسد این اندازه که شاهد هستیم شاتر نمی‌زند. یکی دیگر از دلایلی که عکاسان این همه بی‌وقفه شاتر می‌زنند دوربین دیجیتال است که اگر آنالوگ بود و نگاتیو مصرف می‌شد در زدن شاتر تا این اندازه گشاده‌دست نبودند. البته برخی از دوربین‌های دیجیتال پیشرفته حالت سایلنت دارند و صدای کمتری تولید می‌کنند اما این امر دلیل نمی‌شود که عکاس بی‌محابا شاتر بزند. من به شخصه سعی می‌کنم کمتر شاتر بزنم.

اختر تاجیک

اینکه معتقدید عکاس باید از صحنه و رویدادهای تئاتر پیش زمینه داشته باشد آیا لازم است که عکاس پیش از عکاسی یک بار نمایش را دیده باشد؟   

بله، این خوب است که پیش از عکاسی یک بار نمایش را به صورت کامل دیده باشد اما عکاس تئاتر باید کلاً  فضای صحنه را شناخته و با روحیات نمایش آشنایی داشته باشد، به هر حال تئاتر خیلی وقت‌گیر است و اگر عکاس خواسته باشد یک بار نمایش را ببینید و در وهله دوم به عکاسی بپردازد شاید در شرایط کنونی و با شتابی که در عرصه اطلاع‌رسانی و خبری شاهد آن هستیم سازگار نباشد. عکاس تئاتر باید به شکل هدفمند و با پیش‌زمینه قبلی و اینکه قرار است از چه صحنه و با چه زاویه‌ای عکاسی کند وارد سالن اجرا شود. 

به جرئت می‌توان گفت که کمتر کسی را می‌توان یافت در عرصه تئاتر که اختر تاجیک را نشناسد، با این حال شما همواره در عرصه عکاسی تئاتر  دوست داشتید در حاشیه باشید، چرا اینگونه بود؟ راستی گفته می‌شود شما با گروه‌های خاص نمایشی کار می‌کنید، درست است؟

دلیل خاصی نداشته و ندارد، مدل من اینطوری است. عکاس تئاتر سرباز خاموش نمایش است و تصور می‌کنم که شخصاً چندان نیازی به سر و صدا و قیل و قال نداشته‌ام. اما در مورد سؤال دوم شما باید بگویم که من برای همکاری قید خاصی ندارم. کار باید فقط تئاتر باشد حال اینکه از جانب هر کارگردانی باشد. من الان چندسالی است که در حال همکاری با گروه‌های جوان تئاتری هستم و به طور مثال در جشنواره تئاتر شهر که اغلب گروه‌های غیرحرفه‌ای در آن مشغول به کار هستند، عکاسی می‌کنم.

 شاید یک مسئله دیگر هم باشد که موجب می‌شود تا رجوع به شما در زمینه عکاسی کمتر باشد و آن هم اینکه اغلب کارگردانان و گروه‌های تئاتری برای انتخاب عکاس به دنبال کسانی هستند که اصطلاحاً در فضای مجازی و اینستاگرام فالوورهای زیادی داشته باشند؟

این هم مسئله‌ای است که واقعیت دارد چرا که به هر حال یکی از ابزار مؤثر در زمینه تبلیغ اجرای یک نمایش انتشار عکس‌های تئاتر در فضای مجازی است.

نظر شخصی شما در مورد عکاسانی که هدف‌شان عکاسی از صحنه و رویدادهای صحنه تئاتر نیست و بیشتر به عکاسی پرتره از بازیگران شاخص تئاتر توجه دارند، چیست؟ 

نظر خاصی در این مورد ندارم اما شخصاً در عکاسی به دنبال چهره نیستم بلکه به دنبال اتفاقی هستم که در صحنه در جریان است و به نظرم آن اتفاق قشنگ‌تر است و مترصد آن هستم که آن حس بازی را دنبال کنم. ممکن است آن حس غالب و چشمگیر در صحنه تئاتر از سوی یک بازیگر جوان ناشناخته اتفاق بیفتد. من به عنوان عکاس تئاتر وظیفه ثبت لحظاتی را دارم  که تصور می‌کنم، لحظه‌ای ماندگار است.

با این حساب شما هیچ‌گاه با پیش‌فرض به عکاسی تئاتر نمی‌روید و یا اینکه کارگردانی از شما خواسته تا مثلاً در عکاسی این سوژه را رها کنید و به سراغ چیزی که ما می‌خواهیم بروید؟

نه. هیچ وقت شیوه کاری من به این شکل نبوده است.

گاهی اوقات عکاسی تئاتر در قالب پوز بازیگر اتفاق می‌افتد و این امر زمانی است که خارج از اجرای صحنه تئاتر، بازیگر در پوزیشن و فیگورهای متفاوتی ثابت ایستاده و عکاس از آن عکس می‌گیرد. شما هم تاکنون به این شیوه کار کرده‌اید؟

بله، گاهی اوقات به دلیل ترافیک شدید کاری فرصت برای حضور در سالن اجرا پیش نمی‌آید و عکاس مجبور می‌شود که چند کاری را خارج از اجرا پوشش تصویری دهد که البته اگر پیشتر در جریان اجرای عموم قرار گیرد بعد در زمان عکاسی پوز، قادر است حالاتی را که به شکل هدفمند از بازیگر قصد عکاسی دارد، خواسته و با نورپردازی اجرا این کار را به انجام برساند. با این حال اعتقاد شخصی من این است که بهترین شکل عکاسی تئاتر، حضور در سالن اجرای عموم است و عکاس در جریان تمام اتفاقات صحنه قرار گیرد.

در میان صحبت‌هایتان به این نکته اشاره کردید که شیفته عکاسی آنالوگ هستید چرا که همه کارهای آن از ثبت عکس تا ظهور فیلم و چاپ به عهده خودتان بوده است؟ این شکل عکاسی که دردسرهای فراوانی دارد پس چرا از این فرایند لذت می‌برید؟

قبلاً رویدادهای تئاتر از قبیل جشنواره و اجراهای عمومی به این میزان نبود و بسیار کمتر بود. با این حال من به عنوان عکاس مرکز هنرهای نمایشی وقت کافی نداشتم و به ویژه در ایام جشنواره از 9 صبح تا پاسی از شب مشغول کار و دوندگی بودم. آن زمان حلقه‌های فیلم 36 تایی بود و من و سایر عکاسان باید با توجه به محدودیت‌هایی که داشتیم صحنه‌هایی از اجرای نمایش را شکار می‌کردیم و اینگونه نبود که به واسطه داشتن دوربین دیجیتال بی‌وقفه شاتر بزنیم تا بعد از میان مجموعه آنها فریم‌های را انتخاب کنیم. البته این کار را در دوره آنالوگ هم انجام می‌دادیم و نکته جالب اینکه من با توجه به تسلطی که در زمان عکاسی اجرای نمایش داشتم حتی از روی نگاتیو عکس هم به خوبی می‌دانستم که کدام عکس را برای چاپ می‌خواهم. ما مجاز به چاپ همه عکس‌ها نبودیم چون هزینه ظهور و چاپ همه عکس‌ها بسیار زیاد تمام می‌شد با این حال عاشق پویایی، جنب و جوشی بوده و هستم که عکاس در کل فرایند ثبت، ظهور و چاپ یک عکس آن را تجربه می‌کرد.

تاکنون این اتفاق افتاده که عکسی بگیرید و یا از نمایشی عکاسی کنید و آن را به گروه نمایش داده و اجرتش را به شما ندهند؟

بعضی مواقع این اتفاق افتاده است اما از آنجا که من عکاس مرکز هنرهای نمایشی بودم لذا اغلب اوقات عکس‌های ثبتی را در اختیار مرکز قرار داده و گروه‌های نمایشی از مرکز آن را دریافت می‌کردند.

آیا شخصاً عکس تئاترهای خارجی را نیز مرور می‌کنید؟ به چه نکاتی می‌توانید در مقایسه عکس تئاتر ایرانی و عکس تئاتر خارجی اشاره کنید؟

عکس‌های تئاتر خارجی را کمابیش از طریق برخی سایت‌های خارجی دیده و مورد مطالعه قرار می‌دهم و باید در نگاه نخست به این امر اذعان کنم که همه‌چیز آنها با ما فرق می‌کند هم از نظر نورپردازی، طراحی صحنه و جلوه‌های بصری که امکان مناسب‌تری را در اختیار عکاس قرار می‌دهد. یادم هست در جریان جشنواره تئاتر فجر چند سال پیش که گروهی از آلمان برای اجرا نمایش به تالار وحدت آمده بودند، آن گروه وقتی از شیوه عکاسی تئاتر در ایران مطلع شدند، این شیوه کار برای آنها تعجب‌آور بود. نگاتیوهایی که ما در جریان عکاسی آن سال جشنواره تئاتر فجر به کار برده بودیم حساسیت 400 داشت که با توجه به شرایط نوری سالن، حداقل گروه آلمانی کار ما را در زمینه ثبت عکس از صحنه تئاتر یک شاهکار عنوان کرد و خاطرم هست که عکاس آن گروه  یک کیسه نگاتیو با حساسیت 1200 به عنوان پاداش و جایزه به من داد.

با توجه به سابقه درخشان کاری که طی این سال‌ها داشتید اما هیچ‌گاه در ترکیب هیئت داوران جشنواره‌ها و رویدادهای تئاتر قرار نگرفتید، دلیل خاصی دارد؟

نه. در هیچ‌یک از ادوار جشنواره تئاترفجر به جز سی و ششمین دوره، از من به عنوان عضوی از هیئت داوران بخش عکس دعوت نشده است که این امر هم کاملاً سلیقه‌ای بود و تعمدی در آن نبوده. سال گذشته هم که مسئول بخش عکس جشنواره امیر اسمی بود، من در ترکیب هیئت داوران راه یافتم که تجربه شیرینی بود.

اختر تاجیک

در پایان اگر خواسته باشید در میان عکاسان تئاتر به سه اسم شاخص اشاره کنید، چه نام‌هایی مدنظرتان است؟

خیلی سخت است اما اگر به سایر دوستان برنخورد فتانه دادخواه، ناصر عرفانیان که مدتی است از او خبر ندارم و سیامک زمردی مطلق، سه اسمی است که تصور می کنم در زمینه عکاسی تئاتر شاخص باشند.