سرویس تئاتر هنرآنلاین: عنصر زبان خصوصاً در تئاتر یکی از وجوهات مهم یک اجرای خوب است که نمایش را برای مخاطب قابل فهم‌تر می‌کند؛ امروزه می‌توان هر نمایشی را حتی با زبان‌ها و لهجه‌های محلی و متفاوت از زبان اصلی اجرا کرد و اصالت محتوا و اجرا را حفظ کرد؛ درعوض، برای قابل فهم شدن کامل مضمون به سهولت از ترجمه "بالا نوشت" یا "پائین نوشت" استفاده کرد بی آن که اختلالی در اجرا به وجود آید. وقتی زبان محلی به زبان اصلی و رایج خیلی شبیه باشد، یا به عبارتی جنبه‌های مشابه آن‌ها به مراتب بیش از تفاوت‌های‌شان باشد، می‌شود از کاربری ترجمه اجتناب ورزید، به شرطی که از فهم بیان شفاهی اجرا توسط تماشاگران، یقین حاصل شود. در مواردی مشاهده شده که برخی نویسندگان از یک زبان ترکیبی ابتکاری (ترکیبی از لهجه و زبان اصلی و رایج) استفاده می‌کنند و گاهی هم در نمایش با ترکیب‌سازی‌ها و به کاربردن برخی واژگان خاص لهجه‌ای نسبتاً قابل فهم  و نزدیک به زبان رایج شکل داده می‌شود؛ گاهی این تغییر به حدی است که اساساً فهم  نمایش (خصوصاً نمایشی که متکی بر دیالوگ باشد) دشوار می‌شود و در این رابطه حتی نوشتارهایی هم که به زبان رایج از طریق تصاویر ویدیوئی در آغاز نمایش ارائه می‌شوند، چندان کمکی به فهم کامل و دقیق نمایش نمی‌کنند. ضمناً در شرایطی که خود اجرا هم کم تحرک، کم حادثه و اساساً متن اصلی از نظر ساختاری ناقص باشد، نمایش برای تماشاگران دافعه‌زا خواهد بود.

نمایش "مرد شده" به نویسندگی، طراحی و کارگردانی آسو بهاری که هم اکنون در سالن سمندریان، از مجموعه سالن‌های ایرانشهر واقع در خانه هنرمندان اجرا می‌شود، در این رابطه اجرایی قابل بررسی است.

نمایش درباره مبارزه زنان و مردان  ُکرد سوریه با داعشی‌ها است؛ البته در این رابطه سهم و نقش زنان ُکرد کوبانی (منطقه‌ای در کردستان سوریه و در بخش مرزی این کشور که نزدیک به مرز ترکیه هم است) در مبارزه با داعشی‌های متجاوز زیاد و برجسته بوده است. نمایش کلاً یک پناهگاه  مسکونی را در مجاورت منطقه جنگی نشان می‌دهد که به تناسب موقعیت مورد نظر حالت انبار مهمات را هم دارد. در این مکان دو مرد و دو زن  که نسبت و ارتباط‌های معینی با هم دارند و اغلب مسلح هستند (این خصوصیت در مورد زنان تاحدی بارزتر است) به سر می‌برند. آن‌ها روی صحنه نمایش ظاهراً کار مهمی انجام نمی‌دهند و صرفاً از طریق دیالوگ‌ها و حتی مشاجرات لفظی‌شان بر حساسیت و بحرانی بودن موقعیت  تاًکید می‌شود. ضمناً در سراسر اجرا صدای شلیک‌ها و انفجارات به گوش می‌رسد. نکته مهم آن است که در خود صحنه حادثه مهمی رخ نمی‌دهد و فقط گفت‌وگو جریان دارد؛ دیالوگ‌ها هم به یک زبان ترکیبی "نسبتاً  ُکردی" بیان می‌شوند که کلاً به زبان " ُکردی– فارسی" کرمانشاهی نزدیک‌تر است، اما در جاهایی هم از لهجه‌های دیگر زبان ُکردی استفاده شده و همین فهم دیالوگ‌های صحنه‌ها را  که "بالانوشت یا پائین نوشت ترجمه شده  به فارسی" ندارند، برای مخاطبان (حتی  ُکرد زبانان) دشوار کرده است: "تو یه چیزت هس بهمان (به جای "بشمان") نمی‌گی" ( ُکردی- فارسی کرمانشاهی) ، "جنازه او هنوز بیخ اون خراوه‌اس" ( همان لهجه)، "عمرم به دنیا باشد، یه روز می‌دمش به این خاک" (همان لهجه کاملاً  فارسی شده)، "بی‌خود بشم گیر نده "( همان لهجه ُکردی- فارسی کرمانشاهی)،"همه چی را نباید بشتان بگم" (همان  لهجه)، " پیدا نشیه" (یک لهجه دیگر ُکردی)، "ای شکرت خوا، شکرت! " (لهجه ُکردی اردلانی، خاص سنندجی‌ها)، "به هر گیان  کندنی بود" (لهجه ترکیبی ُکردی سنندجی و فارسی)، " آی آبرا، باوانم رفت " (همان لهجه ترکیبی)، "بگو بالای چشم" ( ترجمه تحت اللفظی  ُکردی سنندجی به فارسی" و...

با توجه به تناقضات موجود در انتخاب نوع زبان، آیا بهتر نبود که از ترجمه "بالانوشت" فارسی استفاده می‌شد؟ یا به نفع تماشاگر نبود اگر دیالوگ‌ها به زبان فارسی بیان می‌شدند و این همه تناقضات کلامی و زبانی ایجاد نمی‌شد؟

 اجرا عمده‌تاً در ورود و خروج‌هایی خلاصه شده که طی آن دیدارهایی شکل می‌گیرد و دیالوگ‌هایی رد و بدل می‌شود، همین! در پایان هم حادثه مهمی رخ نمی‌دهد و فقط زنی که در پناهگاه مسکونی است با لحنی شعاری به برادرش می‌گوید که آماده هر نوع جانفشانی در راه آب و خاک  خودش است. نویسنده متن، یعنی آسو بهاری به اشتباه این عبارت را نوعی پایان‌بندی تصور کرده است. متن نمایش از لحاظ ساختاری دارای ضعف‌های برجسته‌ای است و نمایشنامه محسوب نمی‌شود، زیرا آدم‌های نمایش فقط حرف می‌زنند و برای هم خبر می‌آورند. اجرا فراز و فرود  واقع‌گرایانه‌ای ندارد و فاقد "کنش دراماتیک" است؛ از نظر "شخصیت‌پردازی پرسوناژها" و پایان‌بندی اثر هم که عملاً به "طرح" و شیوه پردازش موضوع  مربوط می‌شود، دارای نارسائی‌های اساسی است.

در این  اجرا کاربری ویدیو پروجکشن بسیار غلط است: کارگردان که طراح صحنه هم است، از دو پرده جداگانه کنارهم برای پخش تصاویر بازیگران روی صحنه استفاده کرده است؛ یعنی تماشاگر دو تصویر اضافی از صحنه را به طور همزمان می‌بیند که عملاً تکراری و نشان دهنده  وقایع روی صحنه‌اند؛ این تصاویر، "اضافی"، "غیر کاربردی" و "غیر نمایشی" اند. از سه تصویر همسان فوق (خود صحنه و دو تصویر ویدیوئی) حتی یکی هم قابل تحمل نیست. کارگردان می‌توانست فقط از یک تصویر ویدیوئی استفاده کند و تصاویر آن را به صحنه‌های جنگ زنان ُکرد با داعشی‌ها (به صورت پخش فیلم‌های کوتاه یا اسلاید) اختصاص دهد که نوعی فضاسازی موضوعی و دراماتیک برای نمایش محسوب می‌شد.

کاربری موسیقی به علت دوسه نوع بودن آن و عدم تناسب و هماهنگی‌شان با هم چندان نمایشی نیست، اما پخش صداهای انفجار و تیراندازی‌ها که نشانگر تداوم جنگ و نزدیک بودن آن به پناهگاه مورد نظر است، کارکردی مناسب دارد. بازی بازیگران بسیار معمولی است و برجستگی شاخصی در آن نیست. میزانسن‌ها اغلب تکراری و حرکات بازیگران عمده‌تاً از چپ به راست و از راست به چپ است؛ هیچ تاویل نمایشی خاصی هم در این میزانسن‌ها نیست.

نمایش"مرد شده" به نویسندگی، طراحی و کارگردانی آسو بهاری از نظر متن و اجرا، نمایشی ناقص و ناتمام تلقی می‌شود؛ ضمناً اصرار کارگردان بر "سه صحنه‌ای کردن اجرا به کمک ویدیو پروجکشن" عملاً ناکارآمدی ترفندهای کارگردان را که نویسنده متن هم است، به اثبات رسانده و نمایش بسیار ُگنگ و غیرقابل فهم از کار درآمده است؛ مضافاً آن‌که از لحاظ بصری و نمایشی هم اجرایی ضعیف و ملال آور است.