سرویس تئاتر هنرآنلاین: انتخاب موقعیت‌ها و موضوع‌های نامتعارف برای دنیای نمایش و پردازش آن‌ها، طوری که از طریق ایجاد شرایط و وضعیت‌های پرسش‌زا به نقاط اوج و نتیجه‌گیری غیرمنتظره‌ای منتهی شود، مهم‌ترین اقدام و همزمان یک تلاش بدعت‌طلبانه است؛ اما شرط لازم و اساسی برای پردازش و شکل‌گیری نهایی چنین اثری آن است که به پرسش‌های ایجاد شده در طی اجرا، پاسخ‌های عینی و نمایشی داده شود تا نمایش به سامان برسد، وگرنه ایجاد چالش‌های ذهنی و حسی و نهایتا بی‌اعتنایی به موقعیت‌های پرسش‌زا و پرسش برانگیز ایجاد شده و سپس رها کردن موضوع و ناتمام گذاشتن نمایش، عملا نوعی بی‌توجهی به فکر و احساسات تماشاگران و هم‌زمان نشانگر ناتوانی نویسنده در کامل کردن و به آخر رساندن نمایش است. در چنین شرایطی آنچه باقی می‌ماند صرفا در چار چوب یک اتوود ذهنی  و عملی کارگاهی تعریف می‌شود که به رغم همه خلاقیت و نوآوری‌های نامتعارفش، عملا تلاشی نصف و نیمه و نهایتا ناقص کردن تعریف مدیوم "نمایش" است.

نمایش"u+263f" به نویسندگی و کارگردانی پریسا میرعلی که به عنوان یکی از نمایش‌‌های سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر در سالن قشقایی اجرا شد، چنین تم و موضوعی دارد؛ نمایش به یک غسال‌خانه زنانه می‌پردازد که در آن سه زن به شست‌وشو و کفن کردن اجساد زنان مرده مشغول‌اند. بعد از مدتی یک "میت" می‌آورند که از کمر به بالا شبیه زنان و از کمر به پائین مثل مردان است. هر سه زن به خود می‌مانند که آیا این مرده خاص را بشویند یا نه. نمایش به رغم  پرس‌وجوی تلفنی زنان از مراجع مورد نظرشان در همین بن‌بست موضوعی می‌‌ماند و پیش نمی‌رود.

در این نمایش ناقص، انتخاب موضوع نامتعارف و نو در اصل اقدامی خلاقانه و هنرمندانه بوده و واقعا از کنش‌زایی و تعلیق بسیار بالایی برخوردار است و به دلائلی با آن‌که اجرا در این نیمه‌اش اساسا کمیک نیست، اما آمیزه‌هایی کمیک هم در بردارد که بر جدی و مهم بودن موضوع برتری نمی‌یابد؛ لذا این اجرا در محدوده همین نصف و نیمه‌اش، از ساختار و ژانر یک "درام اجتماعی انتقادی" (البته درامی ناقص) برخوردار است. صحنه‌های زیبا و تأویل‌دار در این اجرا زیاد است؛ مثلا زنان بعد از شست‌وشوی جسد زن مرده، درباره تولد بچه حرف می‌زنند و عملا ثابت می‌شود در مکان مورد نظر که در اصل به مردگان تعلق دارد به‌ شکل متناقض و پارادوکسیکالی هنوز میل و عشق به زندگی و امید به آینده وجود دارد. 

طراحی‌صحنه به تناسب موضوع بسیار نمایشی و دراماتیک است. کارگردانی و میزانسن‌دهی‌ها هم با موضوع نمایش و حالات و موقعیت‌های گوناگون پرسوناژها هماهنگی کاملی دارند. بازی بازیگران بسیار باورپذیر و هنرمندانه است؛ هر سه زن از همه توانایی‌های خود برای نشان دادن پرسوناژها بهره می‌گیرند. به دلیل نامتعارف و خاص بودن نوع نقش‌ها و نیز به لحاظ بازی هنرمندانه بازیگران، این اجرا حتی به رغم ناقص بودنش، بسیار برجسته و بیادماندنی شده است. اما در مرحله ارزیابی موضوع و چگونگی پردازش و ساختاردهی آن، نمایش عملا با ضعف و نارسائی محتوایی جدی همراه است. به همین دلیل آنچه اجرا می‌شود، در حقیقت نصف نمایش است که اگر موضوع به طور کامل پردازش می‌شد و به پرسش‌ها پاسخ نمایشی و دراماتیک داده می‌شد و نیز سبک و سیاق بازی‌ها هم به همین ترتیب پیش می‌رفت، نمایشی شکل می‌گرفت که از نظر اجرایی به خاطر نوآوری در موضوع یگانه و بسیار برجسته و به یادماندنی بود. البته باید یادآور شد که نویسندگان متن ناقص نمایش، اشتباه نابخشودنی دیگری هم مرتکب شده‌اند، عنوانی خارجی (انگلیسی) برای این اجرای ایرانی انتخاب کرده‌اند که با  منطق جور در نمی‌آید.