سرویس تئاتر هنرآنلاین، تأکید زیاد بر یک موقعیت نامتعارف و نهایتا داستان‌گونه کردن آن و توجه ضمنی به ژانر و نیز شیوه شکل‌دهی موضوع و ساختار اثر، از اهمیت اساسی و قابل توجهی برخوردار است و لازمه محقق شدن چنین اصولی در روند نوشتن یک متن نمایشی، آشنایی کامل به ساختارها، ژانرها و سبک‌ها و نیز توجه به الزامات و اقتضائات صحنه و دنیای تئاتر است.

نمایش "سوپ بوقلمون" به نویسندگی سیدامیر رستگار و کارگردانی سینا علیپور با چنین نگرهای شکل‌دهی شده و روی صحنه رفته است. موضوع متن این نمایش، به یک مقطع زمانی در شوروی سابق می‌پردازد که در آن اعتراضات علیه حکومت استالین در جریان است. در این گیرودار، اداره امنیت شوروی هم طوری ساخته شده که به گونه‌ای کنایی، تمثیلی و نیز حتی برای مخفی ماندن محل خود اداره، طبقه بالای یک باغ وحش برای این اداره در نظر گرفته شده است.

 رئیس اداره امنیت از بیم دستگیری و مجازات یونیفورم و  مقام اداری‌اش را به فرد زیر دست خود که آدم  ساده و بی‌خیالی است، تفویض می‌کند تا در امان بماند. این اولین حادثه داستانی نمایش می‌شود و بعدا نیز نویسنده پرسوناژهای دیگری مثل مسئول باغ وحش طبقه بالا، زن خود رئیس اصلی و یک فرد معترض مسلح را وارد چنین مکان و موقعیتی می‌کند؛ آن‌ها به تناسب موقعیت و وضعیت‌شان به حوادثی شکل می‌دهند و در پایان وقتی ورق بر می‌گردد، رئیس اصلی اداره امنیت یونیفورم و مقامش را از فرد زیر دستش پس می‌گیرد و او را به عنوان یکی از اغتشاش‌گران و مخالفان دولت به دست قانون می‌سپارد: این خط  داستانی هر مخاطبی را یاد ضرب‌المثل ایرانی "گرگ زاده  عاقبت  گرگ شود" می‌اندازد.

آنچه این موقعیت داستانی و کنش‌زا را نمایشی و دراماتیک کرده است، توانمندی نویسنده در پردازش موضوع و باورپذیر کردن پرسوناژها، موقعیت‌ها و حوادث  است؛ ضمن آن‌‌که نمایش رویکرد و ژانرش کمدی است و به دلیل طراحی‌های ذهنی خوب و مناسبی که نویسنده برای تناقضات و پارادوکس‌های موضوعی درنظر داشته، نمایش به اقتضای داده‌ها و داشته‌هایش گاهی واقعا تماشاگران را می‌خنداند و در  بقیه لحظات دیگر هم لبخندی بر لبان‌شان می‌نشاند.

در این اجرا همه چیز حول تناقضات و فریبکاری‌های سیاسی پیش می‌رود و سبب شده که تحت‌الشعاع و تحت تأثیر سیاست حاکم یا سیاست روز بودن پرسوناژ رئیس اصلی اداره امنیت، عملا به شکل‌گیری پرسوناژی "راوند" یا پیچیده و "چند ساحتی" بی‌انجامد که همه پرسوناژهای "فلت" یا "تک ساحتی" را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد؛ روند داستانی نمایش به خاطر همین ویژگی پر از فراز و نشیب‌های تعلیق‌زا می‌شود و تماشاگران را به خود جذب می‌کند.

 تنها ایراد مهم و برجسته‌ای که به متن نمایش وارد است، مربوط می‌شود به این حقیقت که این نویسنده ایرانی به جای آن که به تناقضات و معضلات جامعه و مردم خودش بپردازد، چشم به کشور و ملت غریبه‌ای داشته است و البته تأکید بر این اشتباه نابخشودنی صرفا به خاطر آن است که با استناد به متن نمایش "سوپ بوقلمون" تردیدی  وجود ندارد که سید امیر رستگار به رغم این متن خارجی می‌تواند نمایشنامه‌های ایرانی خوبی هم بنویسد.

ناگفته نماند که در این اجرا از رویکرد کاریکاتوری هم بهره گرفته شده و این نکته در خود اجرا و حتی در طراحی صحنه و طراحی  پرسوناژها  مشهود است. طراحی صحنه مکان پر از سوراخ سنبه نمایش که توسط خود سینا علیپور انجام شده و استفاده صحنه‌ای از برخی ادوات، زمینه  کامل و موجهی برای حضور بازیگران فراهم کرده و به همان نسبت هم به دراماتیک شدن اجرا کمک کرده است؛ طوری که  حتی قبل از شروع نمایش تماشاگران می‌فهمند که قرار است نمایشی کمیک در این صحنه اجرا شود.

بازی بازیگران ستودنی است و تماما با پرسوناژهائی که بازیگرها نقش آن‌ها را بازی می‌کنند تناسب و هم‌خوانی دارد؛ جملگی آن‌ها بازی‌هایی زیبا و به یادماندنی ارائه می‌دهند.کاربری نور و موسیقی هم در حد صحنه‌های مربوط به خود هستند. انتخاب میزانسن‌ها و شکل‌دهی حضور  بازیگران هوشمندانه و هنرمندانه است چون همه صحنه و بازیگران حاضر در آن، برای انعکاس دادن موضوع محوری اجرا کاربری و کارکرد مؤثری پیدا کرده‌اند.

نمایش "سوپ بوقلمون" با طراحی و کارگردانی سینا علیپور در کل یک "کمدی درام سیاسی" محسوب می‌شود و از لحاظ جذابیت اجرایی و گیرایی جزو اجراهای بسیار خوب حوزه تئاتر است.