سرویس تئاتر هنرآنلاین: همه زیبائی یک نمایش به آن است که اجرا داده‌ها و داشته‌های دراماتیک و قابل تأمل متن را به بهترین و قابل درک‌ترین شکل ممکن و همزمان توأم با نوآوری به  نمایش بگذارد؛ البته در مواردی این امکان هم وجود  دارد که نارسایی‌های متن و مخصوصا کش‌دار بودن آن عملا به اجرا منتقل شود و نمایش به رغم موضوع مهم و قابل تأملش با ضعف‌هایی شکل بگیرد؛ با وجود این، چنین ضعف‌هایی به شرط آن که متن از داده‌های موضوعی قابل تأمل و تأثیرگذاری برخوردار باشد، ممکن است کمرنگ جلوه کند و در مواردی چنانچه برخی عناصر اجرایی هم به زیبایی نمایش  کمک کنند و حداقل بخش‌هایی از این موضوعات مهم، برجسته و دراماتیک ارائه شوند، در آن صورت نمی‌توان جدی بودن تجربه اجرای چنین نمایشی را نادیده گرفت.

نمایش "کلنل" به نویسندگی و کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور که هم اکنون در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا می‌شود، نشانگر شاخصه‌ها و نموده‌های فوق است.

متن نمایش، طبق معمول به دسیسه‌های درباریان قاجار، استفاده فریبکارانه از تعلقات عاطفی افراد و جبرا وارد کردن آن‌ها در ماجراها و جریان‌هایی مهم می‌پردازد که الزاما از قبل برنامه‌ریزی شده‌اند تا نهایتا چه کسی بماند، چی کسی نماند و یا چه فردی درجه و منصب بالایی بگیرد و به خدمت حکومت درآید.

زیبایی متن نمایش "کلنل" آن است که در بطن مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه، عشق زیبایی هم شکل می‌گیرد و گرچه  در نهایت به سامان نمی‌رسد و با حادثه‌ای دردناک و تراژیک به پایان می‌رسد، اما عملا تاثیراتی جانگداز برجای می‌گذارد که ذهن و عواطف تماشاگر را عمیقا به چالش می‌کشد. ضمنا نکته مهمی را نباید فراموش کرد: در این متن و نمایش، زن عاشق قبل از مرد عاشق و حتی بیشتر از او ابراز عشق می‌کند.

شروع نمایش با صحنه‌ای سایه‌ای و "بدون مقدمه" تا حدی تماشاگران را غافلگیر می‌کند و این به ضعف ساختاری متن هم ارتباط پیدا می‌کند. در برخی از صحنه‌های نمایش، مخصوصا به سبب حضور پرسوناژ چند ساحتی و پیچیده "شیخ مقصود" که پر از تناقض و چندگانگی است و نقشش را سیروس همتی به شیوه‌ای بسیار زیبا و هنرمندانه ایفا می‌کند، داده‌ها و داشته‌های نسبتا کمیکی هم وارد نمایش می‌شود و اجرا در جاهایی به طور مقطعی شاکله "کمدی درام" پیدا می‌کند، اما واقعیت آن است که این نمایش کلا در ژانر "تراژدی" جای می‌گیرد و موقعیت‌ها و عناصر فاجعه‌بار و تراژیک آن هم اعدام کردن "سید علی اوسط "(با بازی آرش آصفی) و ناکام ماندن عشق "پری" (با بازی مونا فرجاد) است.

نمایش"کلنل" به نویسندگی و کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور از لحاظ متن تاحدی کش‌دار شده است. در جاهایی می‌شد به طور موجزتری داده‌ها و داشته‌های نمایش ارائه شود و همین عملا ذهن تماشاگران را به موضوعات جنبی و فرعی معطوف کرده و فقط از نیمه دوم به بعد تدریجا مشخص می‌شود که در  پشت صحنه، نقشه‌ها و توطئه‌های حساب شده‌تر و خائنانه‌تری در کار است.

بخشی از ضعف‌های نمایش به اجرای "زن‌پوش شدن مردان" با مضمون و محتوای صحنه‌ها و مجالسی که در آن از این ترفند استفاده شده، مربوط می‌شود که اقدامی اضافی، بی‌مورد  و تا حدی آسیب رسان شده و مضمون جدی نمایش را در جاهایی کمیک جلوه داده و حتی اجرا را در آن صحنه‌ها به طور نسبی شبیه نمایش‌های تخت حوضی کرده است.

طراحی صحنه هیچ نشانی از اشرافیت و شوکت مرکزی و حتی جنبی دربار قاجار ندارد و معماری خانه‌های  روستایی را به نمایش می‌گذارد. ضمنا اکثر شکل دهی‌های صحنه و میزانسن‌ها "تکراری" اند و متنوع نبودن دکور و طراحی صحنه هم سبب تشدید این موضوع شده است. طراحی لباس بازیگران و چهره‌پردازی‌ها که به ترتیب  توسط پریدخت عابدین نژاد و ماریا حاجی‌ها انجام شده، مناسب‌اند. کاربری نورموضعی و نور رها یا معمولی نیز با مضمون صحنه‌ها همخوانی دارد. در این اجرا شکل‌دهی، میزانسن‌دهی و طراحی صحنه پایانی بسیار برجسته‌تر و زیباتر از همه صحنه‌های نمایش است و  کارکرد موضوعی برخی از صحنه‌های قبل را هم تعمیق داده است. در این میان همراه کردن کودک (دختربچه) با عزیزالله که نقشش را شهرام حقیقت دوست ایفا می‌کند، ترفندی انتزاعی به شمار می‌رود و در تناقض با واقعیات روی صحنه است؛ این اقدام گرچه به منظور تمثیلی کردن خاطرات کودکی عزیزالله با پری انجام شده، اما به دلیل همان انتزاعی بودنش عملا سبک و سیاق اجرا و کارگردانی نمایش را دوگانه کرده و همزمان بر آن تحمیل شده است.

بازی‌های اکثر بازیگران از جمله، بازی حسین پاکدل، اتابک نادری، شهرام حقیقت دوست و مونا فرجاد خوب، پذیرفتنی و نمایشی‌اند. بازی سیروس همتی که عملا نقش یک پرسوناژ "راوند" یا چند ساحتی و پیچیده را ایفا می‌کند، به غایت زیبا و به یادماندنی است: او از همه قابلیت‌های چهره و بدنش هنرمندانه بهره گرفته و از لحاظ شیوه بازی، زیبایی اجرایی و محتوایی خاصی به اجرا بخشیده است.

در اجرای نمایش "کلنل" میزانسن‌های تکراری و صحنه‌های نسبتا هم‌شکل زیاد است و حتی برخی از  پرسوناژهای مرد که زن‌پوش شده‌اند، وقتی در صحنه‌های دوم یا سوم ظاهر می‌شوند، دقیقا در همان سمت و جاهای قبلی و با همان حالات ظاهر می‌شوند. نمایش، از نیمه دوم به بعد انسجام اجرایی پیدا می‌کند و شیوه کارگردانی آن هم به طور نسبی پذیرفتنی می‌شود. موسیقی زنده کارکردی چندگانه دارد: بخشی از آن بسیار شبیه موسیقی جارچیان دربار است؛ بخشی هم  زورخانه‌ای و بی‌تناسب از کار درآمده و قسمتی از آن واقعا به سبب ریتم ملایمش که منطبق با محتوای برخی از صحنه‌هاست، جذابیت نمایشی دارد که البته موسیقی و آواز زیبای پایانی هم جزو آن است.

نمایش "کلنل" به نویسندگی و کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور از لحاظ کارگردانی اجرایی متوسط است که در آن موضوع و مخصوصا مقوله بازیگری بر همه عناصر دیگر نمایش برتری پیدا کرده و در محدوده همین شاخصه‌ها اجرایی دیدنی است.