سرویس تئاتر هنرآنلاین: قریب دو دهه است که اغلب  کمدی‌نویسان تئاتر سعی می‌کنند تماشاگران را با هرچه که شد، بخندانند و در این رابطه تأکید بر شوخی‌های مبتذل بیشترین کاربرد را داشته و دارد. متأسفانه حتی تماشاگران زن بیش از همه از این نوع شوخی‌ها استقبال  می‌کنند و به محض شنیدن آن‌ها می‌خندند و شاد می‌شوند، چون اساسا ژانر کمدی را صرفا اجرای سبک و فقط خنده‌آور و سرگرم‌کننده تصور می‌کنند. گناه اصلی این نوع تلقی از کمدی در وهله نخست به گردن کمدی‌نویسان و کارگردانان است که در اکثر موارد، نسبت به آسیب‌شناسی "تراز فرهنگی" جامعه بی‌اعتنا بوده‌اند. شوخی‌های مبتذل در کمدی سبک، مضحکه و برخی کمدی‌های کلامی و گفتاری کاربرد دارد، اما هرگز محوری نیست و در استفاده از آن افراط نمی‌شود.

نمایش‌های تخت حوضی گرچه با موضوعات گوناگون به اجرا در می‌آیند، اما ویژگی محتوایی برجسته آن‌ها، علاوه بر شادی‌افزایی به طریق سالم، استفاده از متلک‌ها و کنایه‌های تند و تیز شوخ‌طبعانه سیاسی، اجتماعی و حتی اخلاقی و تربیتی است. اغلب کمدی‌نویسان و تماشاگران ایرانی فقط در موضوعات مبتذل وجوه کمیک می‌بینند، در حالی که  تناقضات و پارادوکس‌های غیرمترقبه و غیرمعمول در مسائل اجتماعی، عاطفی، تربیتی، فرهنگی و سیاسی، کمیک‌ترین سوژه به شمار می‌روند.  

نمایش تخت حوضی "میرزاکشون" به نویسندگی فرهاد نقدعلی و کارگردانی فرشاد منظوفی‌نیا که در هجدهمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی در سالن چهارسو تئاتر شهر اجرا شد، بی‌گمان یکی از شاخص‌ترین نمایش‌های تخت حوضی  مورد نظر است و اگر آنچه اجرا می‌شود، برآیند تمامیت متن اولیه فرهاد نقدعلی باشد، در آن صورت این نمایش از لحاظ  به کاربردن شوخی‌های مبتذل کم‌نظیرترین متن نمایشی است که عوارض آن در اجرا برجسته‌تر هم  شده است. اغراق بیش از حد و تأکید فراوان بر شوخی‌های سطحی و نیز تکرار برخی حرکات، ژست‌ها، دیالوگ‌ها و موقعیت‌ها هم مزید برعلت شده است.

نمایش تخت حوضی "میرزاکشون" که در سه مجلس یا پرده و با همراهی موسیقی زنده اجرا می‌شود، اساسا فاقد داستان است و صرفا حوادث یک مراسم عقد را نشان می‌دهد که در آن پرسوناژ  "سیاه" هم حضور دارد. کار این پرسوناژ توسل به ترفندهای گوناگون برای جلوگیری از مراسم عقد است تا بلکه هرطور شده عروس مورد نظر اجبارا با یک پیرمرد پولدار ازدواج نکند و به عقد مرد جوان دلخواهش که همدیگر را دوست دارند، در آیند.

پرده یا مجلس دوم این اجرا که به موضوع دزدی می‌پردازد، اساسا جزو موضوع اصلی نمایش نیست و اجرا را به طور متناقضی دوگانه کرده است. نمایش مشحون از واژه‌ها، دیالوگ‌ها و حرکات سبک است و گویا از نظر نویسنده متن، این تنها راه برای خنداندن و خوشامد تماشاگران بوده است.

این نمایش تخت حوضی در اصل اجرایی ترکیبی به شمار می‌رود که در آن از هجویه و مضحکه هم استفاده شده است؛ ابتدا تخت حوضی، سپس هجوآمیز و به علت افراط در هجوآمیز کردن موضوع ، "مضحکه نما" هم شده است. با همه این‌ها به طور متناقضی با صحنه‌های سبک، تماشاگران زن و مرد را به شدت می‌خنداند؛ نویسنده (شاید هم کارگردان، یا هردو) هرچیز مبتذلی که در ذهن داشته‌اند در ظرف بی‌قواره و بی‌اندازه این نمایش ریخته و ارائه کرده‌اند.

پرسوناژ سیاه در این اجرا، گاهی بداهه‌گویی هم می‌کند، اما کار اصلی‌اش مزه‌پرانی، شوخی‌ها و گفته‌های بسیار سبک است و البته تماشاگران را می‌خنداند. با همه این‌ها، نمایش به علت طولانی بودنش و تکرار زیاد دیالوگ‌ها و حرکات، نهایتا خسته‌کننده و دافعه‌زا می‌شود؛ این طولانی بودن در قیاس با موضوع محدود نمایش سبب شده شوخی‌های مبتذل و  خنده‌آور زیاد نهایتا مثل یک شیرینی غیرقابل تحمل عملا دل و ذهن تماشاگر را بزند و به گونه‌ای پارادوکسیکال به ضد خودش تبدیل شود. به همین دلیل، نمایش "میرزاکشون" به کارگردانی فرشاد منظوفی‌نیا از نیمه دوم به بعد تماشاگران را خسته و تاحدی بیزار می‌کند.

این اجرا انسجام ندارد، جمع و جور نیست، بسیار کش داده شده و موضوعاتش همه جوره است؛ ضمنا ریتم تند اجرای آن هم به نمایش آسیب‌زده است.

نمایش "میرزاکشون" به نویسندگی فرهاد نقدعلی و طراحی و کارگردانی فرشاد منظوفی‌نیا از لحاظ طراحی صحنه، طراحی لباس و تاحدی کارگردانی و مخصوصا از نظر موسیقی و ترانه‌های زیبایش و بازیگری بازیگرانش، قابل تأمل است. شاهین علائی‌نژاد، دانیار عباسی، وحید شاهینی و افسانه بابا امینه در کل، بازی‌های بهتر و زیباتری دارند. نمایش گرچه به طور متناقضی تماشاگران را می‌خنداند، اما خسته هم می‌کند و مهم‌تر این که از نظر محتوایی حرفی برای گفتن ندارد.