سرویس تئاتر هنرآنلاین: می‌توان با ساده‌نگاری و سطحی نگری درباره هر موضوعی نوشت و آن را به شکل نمایش درآورد و آخر هم باز به نقطه آغاز، یعنی به نقطه صفر بازگشت؛ حتی بارها و بارها این کار را تکرار نمود و به جایی نرسید و هرگز هم نمایش ماندگار و هنرمندانه‌ای خلق نکرد. معمولا چنین اتفاقی وقتی می‌افتد که شخص یا اشخاص مورد نظر ساختار آثار هنری و نمایشی را نشناخته باشند و ذهنیت غلط آنان در مورد تئاتر چنین باشد که هرچه روی صحنه برود الزاما نمایش و تئاتر محسوب می‌شود. گاهی هم شناخت این افراد در حد همان اتوودهای کارگاهی، آموزشی و تمرینی پلاتوهای تئاتر است و با الهام از همان تجارب محدود و صرفا تمرینی، به مقوله نمایش و هنر تئاتر می‌نگرند. باید گفت در یک اجرای اتوودیک یا کارگاهی، ایفای نقش صرفا در خدمت دیالوگ یا موضوع مقطعی نمایش است و هرگز در راستای  یک روند کلی و داستانی نتیجه‌مند و غایت‌مند قرار نمی‌گیرد؛ یعنی فقط نشان دهنده توانمندی یا ضعف بازیگر در ارائه حالات، حرکات و گفتارهای مقطعی و لحظه‌ای است.

نمایش "همشهری" به نویسندگی، طراحی و کارگردانی "مازیار ملکی"  که  هم اکنون  در تالار  مولوی  اجرا می‌شود، در این رابطه نمونه‌ای مثال زدنی است؛ متن، اساسأ نمایشنامه نیست و صرفا به یک موقعیت "ناقص و بی‌پایان" می‌پردازد که  در آن "پرسوناژ بی‌کار" این اجرای "مونودرام گونه" ( که  از  لحاظ موضوعی ظاهرا در ژانر "کمدی درام" می‌گنجد)، یک آگهی به روزنامه می‌دهد تا از طریق خنداندن تلفنی مردم از آنان پول بگیرد و امرار معاش بکند؛ این موضوع به لحاظ ابتکاری بودنش نسبتا زیبا و قابل تأمل است، اما مازیار ملکی در پردازش و ساختاردهی آن مرتکب چند اشتباه شده و در نتیجه، موضوع  نهایتا جذابیت دراماتیکش را از دست داده است؛ او به مقدمه‌پردازی‌های طولانی روی آورده که ارتباط چندانی به موضوع ندارد و وقتی هم که به خود موضوع می‌پردازد، فقط بر تلفن‌ها تأکید دارد و البته دو تا از تلفن‌هایی هم که به او می‌شود (تلفن از طرف اداره مالیات و اداره پلیس) هر دو باور نشدنی‌اند و به موضوع آسیب جدی وارد کرده‌اند. در بقیه تلفن‌ها که در قالب صدای اشخاص فرضی ظاهرا به گوشی تلفن نسبت داده شده‌اند، دیالوگ‌ها بسیار خوب، زیبا، نمایشی و کمیک‌اند و حتی از دیالوگ‌های خود تک پرسوناژ روی صحنه (با بازی پویا بیکی) به مراتب زیباتر و نمایشی‌ترند.

موقعیت مورد نظر نمایش که با گفت‌وگوهای تلفنی گوناگون پیش می‌رود‌، نهایتا بی آن که  به "حادثه‌ای دراماتیک" منتهی شود، پایان می‌پذیرد و اجرا شباهت زیادی به "اتوودهای تمرینی کارگاه‌های نمایشی"  پیدا می‌کند. ضمنا به علت آن که  نمایش پایانی ندارد، بازیگر در آخر اجرا مجبور می‌شود بدون دیالوگ و صرفا با حرکات بی‌معنی بدن، بخش  قابل توجهی از وقت تماشاگران را ضایع و حتی آنان را خسته نماید؛ او سپس روی یک صندلی جلویی در ردیف تماشاگران می‌نشیند تا بلکه به آن‌ها بفهماند که نمایش به آخر رسیده است، اما کسی پایان یافتن نمایش را باور نمی‌کند، تا آن که او آخرش با استیصال پا می‌شود و از سالن بیرون می‌رود و تماشاگران می‌فهمند که ظاهرا نمایش پایان یافته است.  

طراحی صحنه نمایش ناقص و اتوودگونه "همشهری" با طراحی و کارگردانی مازیار ملکی در تضاد و تناقض با بن مایه‌های واقع‌گرایانه و همزمان کمیک نمایش است، زیرا بدون دلیل و با اشتباهی فاحش شاکله‌ای انتزاعی دارد: یک ماهیتابه، یک کاسه توالت و شکل کلی و الگووار زنی بریده شده از مقوایی مسطح که هیچ جزئیات تصویری شاخصی ندارد و یک چراغ  توپی شکل و مقداری البسه و پارچه از سقف آویزانند؛ تابلویی هم با تصویر انتزاعی بی‌معنا و زشت در وسط، روی محور محسوس صحنه و نیز یک مبل و میزی هم بر کف اتاق تدارک دیده شده که روی میز و اطراف آن پر از خرده ریز، ماسک و غیره است؛ درکل، شاکله و داشته‌های صحنه سهمی در شخصیت‌پردازی پرسوناژ روی صحنه ندارند و اساسا غیر کارکردی‌اند؛ بازی تک بازیگر نمایش هم وجاهت نمایشی مستدل و به باور درآمده‌ای را القاء نمی‌کند؛ هنگام بیان دیالوگ‌ها در صدایش اعتماد به نفس نیست و او نیاز به آموزش شیوه بیان داشته است.

بخش عمده‌ای از اجرای نمایش مبتنی بر "وانموده‌سازی" است و دیالوگ‌های پرسوناژهای فرضی تلفنی و نیز قسمتی از دیالوگ‌های خود پرسوناژ نمایش تاحدی کم مایگی و سطحی بودن ذهنیات و تفکرات مردم عامی را خوب نشان می‌دهند.

استفاده از تصاویر ویدیو پروجکشن در این اجرا نسبتأ خلاقانه و زیباست و کاربرد و کارکردی دراماتیک دارد، چون در صحنه‌های مورد نظر به مضمون نمایش وجاهت و تعمقی کمیک داده است. استفاده از نور نسبتا خوب است. کارگردانی نمایش با استناد به داده‌های پیش گفته، حدودأ فقط تا پنجاه درصد تأثیرات نمایشی  و دراماتیک دارد.

مازیار ملکی در پردازش و ساختاردهی موضوع نسبتا زیبای نمایش عجولانه عمل کرده و نمایشش حتی در چارچوب داده‌های ارائه شده و ناقص هم بخش‌هایی اضافی دارد؛ این عارضه‌ها و ضعف‌ها سبب شده که اجرای نمایش "همشهری" تماشاگران را چندان نخنداند و حتی در جاهایی واقعا برایشان دافعه‌زا باشد.