سرویس موسیقی هنرآنلاین: محمدعلی بهمنی و حامد عسگری دو شاعر و ترانه‌سرای شناخته‌شده در نمایشگاه مطبوعات مهمان غرفه هنرآنلاین بودند.

آقای عسگری سرودن ترانه را از چه زمانی آغاز کردید و تا به حال با چه خوانندگانی همکاری کرده‌اید؟

حامد عسگری: من از 12 سال پیش تا به حال ترانه می‌گویم که در این مدت حدود 40 الی 45 ترانه از من با صدای خوانندگان مختلفی از جمله احسان خواجه‌امیری، علی لهراسبی، بابک جهان‌بخش، قاسم افشار، علی‌رضا افتخاری و... شنیده شده که در این بین ترانه "گریه" با صدای آقای خواجه‌امیری از بقیه محبوب‌تر است.

به نظرتان چه عواملی باعث می‌شود که یک ترانه محبوب شود؟

عسگری: برای محبوبیت یک ترانه دلایل مختلفی وجود دارد که اولین آن قوت و کیفیت خود ترانه است. پس از آن فاکتورهایی نظیر آهنگسازی، صدای خواننده، سازبندی، زمان و کیفیت پخش اثر، رویکرد جامعه‌شناسانه خواننده از اوضاع اجتماعی جامعه خود و پیش‌اندیشی او برای سنجش نیاز مخاطب در میزان محبوبیت یک ترانه تأثیرگذار هستند.

حدود 40 سال پیش خیلی از این فاکتورهایی که اشاره کردید وجود نداشتند ولی ترانه‌های متعددی محبوب می‌شدند و همچنان هم به خاطر مخاطبان موسیقی مانده‌اند. فکر می‌کنید علت آن چه می‌تواند باشد؟

عسگری: علتش این است که ما به سمت یک جامعه مصرف‌گرا در حال حرکت هستیم. در این جامعه یک اثر موسیقیایی منتشر می‌شود که طی ده روز "بولد" می‌شود و سپس کارکردش را از دست می‌دهد، چون به ابرمفهوم‌ها نپرداخته است. امروزه خواننده با ترانه‌سرا یا آهنگساز یک نشست کوتاهی برگزار می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که همکاری کنند، سپس همه اتفاقات تولید اثر موسیقی از طریق ایمیل انجام می‌شود. اصولاً اگر یک تولیدکننده موسیقی، اثر بعدی‌اش رو به جلو نباشد، ول‌معطل است.

در دهه 50 گستره رسانه‌ای و تکنولوژی وجود نداشت ولی ترانه‌هایی در آن دهه طلایی منتشر شد که هنوز هم ماندگار هستند. دلیلش هم به خاطر این است که در دهه 50، ارتباطات نزدیک بود و همه حرفه‌ای بودند، در واقع در آن به هر کسی که یک سیستم و نرم‌افزاری می‌داشت، آهنگساز و تنظیم‌کننده نمی‌گفتند. متأسفانه در حال حاضر طی یک شبانه‌روز بیش از 250 اثر موسیقی بر روی اینترنت قرار می‌گیرد که مخاطب حتی اگر تمام وقتش را هم صرف شنیدن موسیقی کند، نمی‌تواند برای یک بار همه آن‌ها را گوش کند. در این مسیر تولید انبوه، معلوم است که یک‌سری به سری‌دوزی می‌افتند.

آقای عسگری به نظرم ترانه "گریه" شما یک متکلم وحده مرد دارد اما تم آن زنانه است. نظرتان در این‌باره چیست؟

عسگری: من همین حس را نسبت به رمان "هزار خورشید تابان" خالد حسینی دارم که یک رمان زنانه است. به نظرم مرد بودن و مردانگی دو کانسپت متفاوت هستند و مردانگی نه به معنای مذکر بودن، بلکه به معنای فتوت است، این اتفاق در مورد زن و زنانگی هم وجود دارد. اصولاً هنری مقبول است که به ابر مفهوم‌های بشری بپردازد و اگر در ترانه من مفهومی از یک حس زنانه به شکل دیگری بیان شده، اتفاقاً نکته مثبتی است. نکته جالب در مورد ترانه گریه، استقبال مخاطب از آن است، در واقع بیشتری اثری که من و مردم با آن ارتباط برقرار کرده‌ایم، یک اثر زنانه‌نویسی شده است.

محمدعلی بهمنی: شاعر بعضاً به جای تمامیت خودش، پیرامونش را بیان می‌کند. در این پیرامون ممکن است یک مهربانی اشکی را سرایز کرده باشد، مگر شاعر می‌تواند آن را شعر نکند؟ من معتقدم که در مورد گریه نوشتن، اتفاق عجیبی نیست چون گریه یک حس تماماً زنانه نمی‌تواند باشد.

آقای بهمنی شما اکنون در حوزه کتاب شعر و ترانه مشغول چه فعالیتی هستید؟

بهمنی: فعلاً کتابی آماده انتشار ندارم و امیدوارم فرصتی به دست بیاورم تا این مهم را انجام دهم.

در حوزه ترانه‌سرایی و همکاری با خوانندگان موسیقی چطور؟

بهمنی: اخیراً مشغول کار بر روی یک آلبوم کامل با اشعار من و صدای آقای علی‌رضا قربانی هستیم.

در موسیقی ایران معمولاً از حاصل یک همکاری موفق، این خواننده‌ها هستند که بیشتر بولد می‌شوند و ترانه‌سراها مظلوم واقع می‌شود، به نظرتان چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟

بهمنی: اصلاً شعر متولد می‌شود که دیگران چهره شوند چون شما حتی اگر عکس شاعر هم بگیرید، آن عکس چهره واقعی شاعر را نشان نمی‌دهد و چهره واقعی او در درونش است. بنابراین خود شاعرها این نگاه را ندارند که چرا شناخته نمی‌شوند، بلکه این نگاه از بیرون می‌آید. این محبت شماست که نمی‌خواهید شاعرها مظلوم واقع شوند، وگرنه در شأن خود شاعران نیست که بگویند چرا فلان شاعر از ما معروف‌تر می‌شود؟ خیلی از شاعران باعث معروف کردن خوانندگان می‌شوند، بنابراین باید از این بابت برای شعرای ما خوشحال بود.

عسگری: وقتی یک خواننده به سراغ تولید یک هنر کلامی و واژگانی می‌رود و به یک ترانه‌سرای بالغ اعتماد می‌کند، یک مواجهه اخلاق‌مند صورت می‌گیرد. به هر حال موسیقی یک تجارت است و در آن کنسرت، برنامه‌های ارگانی، کلیپ و... اتفاق می‌افتد. معمولاً خوانندگانی که با شاعران طراز اول کار کنند و شخصی مانند محمدعلی بهمنی را انتخاب کرده‌اند، قطعاً قبلش به این شعور رسیده که محمدعلی بهمنی پایین‌تر از خودش نیست. این اتفاقی که شما می‌گویید شاید در مورد شاعران جوان رخ بدهد، اما آن‌ها هم بالأخره باید یک طی‌ طریقی را بگذرانند. آقای بهمنی که به یک‌باره به این جایگاه نرسیده است، ایشان هم در مسیر کاری خود ملالت‌ها و دشواری‌های فراوانی را به جان خریده است.

بهمنی: آن خواننده یا آهنگسازی که شعر حامد عسگری را می‌خواند و نام حامد را به خاطر نمی‌آورد یا نمی‌خواهد به یاد بیاورد، به خودش ظلم می‌کند چون هر کجا که برود همه می‌خواهند بدانند که نام شاعر اثر موفق او چیست. آن خواننده یا آهنگساز اگر نام شاعرش را نگوید، خودش را گم کرده است، وگرنه باید با افتخار بگوید که نام شاعر من حامد عسگری یا هر کس دیگری است.

آقای بهمنی اخیراً در موسیقی ما ترانه‌های بسیار سخیف و بی سر و تهی شنیده می‌شود که بار ضد فرهنگی هم دارند. چرا این اتفاق رخ می‌دهد و جلوی پخش چنین ترانه‌هایی گرفته نمی‌شود؟

بهمنی: پاسخ به چرایی این پرسش‌ را باید در فعالیت‌ شرکت‌های پخش موسیقی جست. بسیاری از این شرکت‌های پخش موسیقی سعی می‌کنند در آلبوم‌های تولیدشده‌ای که نام شعرا یا آهنگسازان بسیار خوبی در آن‌ها دیده می‌شود، دخالت کنند و بگویند که فلان آثار را اضافه کنید تا آلبوم هم بفروشد و هم برای برگزاری کنسرت مناسب باشد. البته چندان به آن‌ها هم نمی‌شود خرده گرفت، چون هم به جنبه‌های مالی کار فکر می‌کنند و هم معتقدند که مردم حق دارند شادی کنند و باید فضای آلبوم‌ها کمی بازاری‌تر شود ولی به هر حال قراردادن اجباری نام شاعران بزرگ در کنار نام شاعران بد، کار درستی نیست. همین اتفاقات باعث شده که خیلی از شاعران و ترانه‌سراهای بزرگ، اثرشان را به آهنگساز یا خواننده‌ای تحویل ندهند، چون بیم آن دارند که نام‌شان در کنار نام شاعران ضعیف قرار بگیرد.  

آقای عسگری از طریق ترانه‌سرایی می‌توان امرار معاش کرد؟  اصلا تونالیته قیمت یک ترانه چقدر است؟ 

عسگری: اصلاً. من خودم برای گذران امور زندگی یک شغل دیگر دارم. الآن همه خواننده‌های ما تیم کاری خودشان را دارند و یک سری ترانه‌سرای خاص خودشان کار می‌کنند و یا خودشان ترانه‌سرایی می‌کنند. برای امرار معاش اصلاً نمی‌شود روی ترانه‌سرایی حساب کرد چون اگر آن را به چشم یک شغل ببینید، مجبورید برای امرار معاش، وجهه خوب‌تان را کنار گذاشته و به ترانه‌های سخیف و پیش پا افتاده هم روی بیاورید.

در خصوص قیمت ترانه هم بستگی به عوامل بسیاری دارد از فرد ترانه سرا و موفقیت های ترانه های قبلی اش و خیلی چیزهای دیگر، اما برای اینکه پاسخ تان را داده باشم می توان از پانصدهزار تومان تا شش میلیون تومان را بگویم که این روزها برای ترانه ها می پردازند. 

در آینده نزدیک اثر جدیدی از شما منتشر می‌شود

عسگری: یک اثر راجع به عشق‌های حلال یا زوج‌های جوانی نوشته‌ام که در ابتدای مسیر زندگی خود قرار دارند و بیشتر یک درد دل با آن‌هاست. این شعر را اخیراً آقای مهدی یغمایی اتود زده ولی هنوز برای آن خواننده خوبی پیدا نکرده است.

روند ترانه را در ایران چگونه می‌بینید؟

عسگری: الآن اگر به بیوگرافی کاربران اینستاگرام توجه کنید، می‌بینید که خیلی‌ها خودشان را شاعر و ترانه‌سرا معرفی می‌کنند، علیرغم این‌که اکثر آن‌ها واقعاً شاعر یا ترانه‌سرای خوبی نیستند اما همان نشان می‌دهد که اقبال به ترانه‌سرایی خیلی خوب است. من خودم معتقدم که هنوز مشق دارم و اگر روزی ببینم که ترانه‌هایم خوب است، دیگر نمی‌نویسم چون دیگر تکرار مکررات می‌شود. امروزه رویکرد جهان به ترانه، رویکرد بسیار خوبی است، کما این‌که امسال به آقای باب دیلن به عنوان یک ترانه‌نویس جایزه نوبل داده شد. باب دیلن یک خنیاگر است که خنیاگر در مفهوم هنر کلامی ایران، به کسی که خودش آهنگ می‌سازد و ترانه می‌نویسند و خودش هم آن را اجرا می‌کند، گفته می‌شود. این‌که به یک خنیاگر جایزه نوبل داده می‌شود، نشان‌گر این است که رویکرد جهان به سمت ترانه‌ است و از ترانه استقبال خوبی به عمل می‌آید.