سرویس موسیقی هنرآنلاین: یک سال قبل بود که جسته و گریخته عکس‌هایی از دیوید گیلمور منتشر شد که او را در استودیو نشان می‌داد و پیش‌بینی طرفدارانش را از کار بر روی آلبوم انفرادی جدید به واقعیت نزدیک می‌کرد، ولی وقتی همسر گیلمور اعلام کرد که آلبوم جدید پینک فلوید در حال ضبط است همۀ پیش‌بینی‌ها از ضبط آلبوم انفرادی گیلمور رنگ باخت و جای خود را به نام پینک فلوید داد. خبر به قدر کافی شوکه‌کننده بود. در‌‌ همان زمان اما همه چیز می‌توانست (و می‌تواند) طوری تلقی شود که آلبوم دیگر آلبوم "پینک فلوید" نیست یا حداقل نیمی از پینک فلوید است. راجر واترز که سال‌هاست خارج از پینک فلوید فعالیت می‌کند و شانسی برای بازگشت دوباره‌اش به گروه نیست. شش سال هم از مرگ ریچارد رایت می‌گذرد. به واقع نیمی از پینک فلوید است که در آلبوم "رودخانۀ بی‌انتها" حضور دارد. اگر نام ریچارد رایت در میان نویسندگان آهنگ‌ها و نوازندگان نبود، "رودخانۀ بی‌انتها" به راحتی توانایی این را دارد که آلبوم انفرادی دیوید گیلمور یا حتی نیک می‌سون نام بگیرد! به هر ترتیب بعد از بیست سال از انتشار "ناقوس جدایی"، پینک فلوید با "رودخانۀ بی‌انتها" بازگشته که پانزدهمین و به گفتۀ گیلمور آخرین آلبوم پینک فلوید است. "رودخانۀ بی‌انتها" 10 نوامبر منتشر شد و در 17 کشور دنیا از جمله در خود انگلستان آلبوم شمارۀ یک جداول فروش موسیقی شد.

"رودخانۀ بی‌انتها" از دل بیش از بیست ساعت موسیقی‌ای که پینک فلوید در دوران ساخت "ناقوس جدایی" تهیه و ضبط ولی استفاده نکرده و منتشرنشده بود بیرون آمده است. از آنجا که "رودخانۀ بی‌انتها" آلبومی است به طور قالب بی‌کلام (به غیر از یک آهنگ) پس قابل پیش‌بینی‌ست که آلبوم نزدیک به فضا و ساختاری باشد که در دو قطعۀ "Cluster One" و "Marooned" از آلبوم ناقوس جدایی می‌شنویم. و این درست جایی‌ست که آلبوم شروع به ضربه خوردن می‌کند. اگر هدف دیوید گیلمور و نیک میسون با انتشار این آلبوم ادای احترام به هم‌گروهی و هم‌قطاری فقیدشان ریچارد رایت باشد و بر اساس قطعاتی که او ساخته است تصمیم به زنده نگه‌داشتن یاد او دارند، "رودخانۀ بی‌انتها" یک موفقیت کامل است، اما این زمانی یک موفقیت کامل نام می‌گیرد که آلبوم کوتاه‌تر می‌بود یا حداقل نوای تند سولو‌ها و آرپژ‌ها و آکوردهای گیلمور سراسر آهنگ‌ها را نمی‌پوشاند. "رودخانۀ بی‌انتها" بیست و یک آهنگ دارد و بیش از یک ساعت مجموع زمان آلبوم است و گیلمور فقط در یک آهنگ می‌‌خواند! بعد از گذشت حدود چهل و شش دقیقه از آلبوم وقتی صدای گیلمور در آهنگ "رسا‌تر از کلمه‌ها" شنیده می‌شود شنونده هیجان‌زده با خود می‌گوید: "بالاخره!". قطعات دیگری در آلبوم هست که پتانسیل باکلام بودن و شنیده شدن صدای گیلمور را دارا هستند ولی بی-دلیل بی‌کلام‌‌ رها شده‌اند و با توجه به ساختاری که دارند شنونده‌ را هر لحظه منتظر ورود صدای گیلمور نگه می‌دارد ولی این اتفاق نمی‌افتد، مانند آهنگ "Anisina" که گروه تنها به وکال‌هارمونی گیلمور و همخوانان بسنده می‌کند. نکته‌ای که در چند جای دیگر آلبوم هم تکرار می‌شود. وقتی در سراسر آلبوم گیتار گیلمور نقشی مهم‌تر از قسمت‌های کیبوردی‌ست که رایت نوشته و لحظه‌ای هم نوای آشنای گیتار او آرام نمی‌گیرد پتک نخواندن گیلمور بر سر آلبوم فرو می‌آید. فقط نیمی از گیلمور در آلبوم حضور دارد. صدای خواننده‌ای که در طول سال‌ها بخش مهمی از نام پینک فلوید شده است و اگر آهنگ‌هایی چون "Comfortably Numb" و "کاش این‌جا بودی" طرفداران بیشماری دارد بخش اعظمی از آن به واسطه حضور صدای اوست. پس چگونه می‌شود به خود قبولاند که در "آخرین" آلبوم پینک فلوید او فقط شش دقیقه می‌خواند؟! آلبوم همین‌طور آرام آرام تبدیل به یک اجرای دورهمی و دستگرمی می‌شود که بی‌هدف به دنبال بازگشت به نقطه‌ای است که گروه بیست سال قبل در دوران ضبط "ناقوس جدایی" آن را‌‌ رها کرده بود. چه بسا که پینک فلوید در دوره ضبط آلبوم "ناقوس جدایی" همچنان در تاثیرات موسیقیایی دوران "لغزش آنی در عقل" (۱۹۸۷) با تکه‌های دور ریخته شدۀ جلسات ضبط آن آلبوم سرگرم بودند. اما با درآوردن آن تکه‌های استفاده نشده، "ناقوس جدایی" به اثری مستقل‌تر تبدیل می‌شود که قامت و شخصیت موسیقیایی خود را دارد. اما حالا با استفاده از آن تکه‌های استفاده نشده در "رودخانۀ بی‌انتها" مشخص می‌شود که آلبوم حتی تاثیرات مستقیم و قدرتمندی هم از آلبوم "لغزش آنی در عقل" دارد. آهنگ افتتاحیۀ آلبوم "رودخانۀ بی‌انتها"، "چیزهایی ماند که بر زبان نیامدند" را کنار آهنگ افتتاحیۀ آلبوم لغزش آنی... "نشانه‌های حیات" بگذارید! آهنگ شمار دو آلبوم "این کار ماست" با آن صدای کیبورد و سولو‌ها شنونده را به شدت یاد بخشهای ورودی و میانی آهنگ "Shine on You Crazy Diamond" می‌اندازد. یا هر دو قسمت آهنگ "Allons-Y" که یادآور "Run Like Hell" از آلبوم "دیوار (۱۹۷۹)" است. وام گرفتن و تاثیرگرفتن از آهنگ‌هایی که سال‌ها پیش ضبط شده‌اند انکارناپذیر است و این مساله در بیشتر دقایق آلبوم به صورت پررنگ شنیده می‌شود، اما وقتی صحبت در مورد آلبومِ "خداحافظی" است اوضاع کمی فرق می‌کند. چه بسا که آهنگی مثل "Talkin Hawkin" تلویحا اشاراتی به آهنگ "به سخن گفتن ادامه بده" دارد و به نوعی قسمت دوم آن به حساب می‌آید، اما غیر از صدای استفن هاوکینگ که در این آهنگ هم از آن استفاده شده است بقیۀ عناصر مستقل و جدای از آن آهنگ در "رودخانۀ بی‌انتها" حضور دارد. بی‌تردید "Talkin Hawkin"از بهترین آهنگ‌های آلبوم است. در نسخۀ آی-تیونز / نسخۀ محدود آلبوم هم شش ویدئوی سیاه و سفید قرار داده شده است که حدود سی دقیقه از جلسه‌های ضبط قطعات بین سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ و ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ را نشان می‌دهد که از نکات مثبت پکیج آلبوم "رودخانۀ بی‌انتها" است. نام آلبوم اشارۀ مستقیمی دارد به آخرین قطعه از شعر آخرین آهنگ آلبوم "ناقوس جدایی"، "High Hopes". "آب جاری‌ست، رودخانۀ بی‌انتها، برای همیشۀ همیشه!" جایی که گروه شاید اطمینان داشت دیگر تحت نام "پینک فلوید" هیچ فعالیت "آلبومی" نخواهد داشت. پس باید گذاشت که آبِ رودخانۀ بی‌انتها برای همیشۀ همیشه تا ابد جاری باشد و همین قطعه از شعر یک خداحافظی غمناک اما باشکوه، اندازۀ نام پینک فلوید بود. موقع مناسبی بود که گروه‌‌ همان سال بعد از انتشار "ناقوس جدایی" و تور جهانی آن یا حتی بعد از انتشار آلبوم اجرای زندۀ "پالس" "برای همیشۀ همیشه" خداحافظی کند. و این هم به ترتیبی برای طرفداران مسجل شده بود، اما ناگهان آلبوم "رودخانۀ بی‌انتها" با قسمت‌های دورریخته شدۀ آلبوم "ناقوس جدایی" از هیچ‌کجا ظاهر شد. "رودخانه بی‌انتها" یک تراژدی برای طرفداران یک گروه موسیقی‌ است که نامش به تنهایی اعتبار بخش بزرگی از موسیقی پروگرسیو/سایکدلیک راک است. گروهی که دیگر کمی دیر و بدموقع است تا آلبومی به این شکل ضعیف و بی‌هدف منتشر کند. فروش خیره‌کنندۀ آلبوم گواهی بر درخشانی آلبوم نیست. نام پینک فلوید کافی است که طرفدارانِ گروه خرید آلبوم را قربانی ضعیف بودن اثر نکنند و آرشیو موسیقی خود را با نخریدن و گوش ندادن آخرین آلبوم ناقص نگه دارند. "رودخانۀ بی‌انتها" برای مخاطبانی که جسته و گریخته پینک فلوید را دنبال می‌کنند و دایرۀ علاقۀشان به گروه در اندازۀ آهنگ‌های "آجری دیگر در دیوار" و "Comfortably Numb" خلاصه می‌شود می‌تواند اثری شیرین و سرگرم‌کننده باشد، اما برای طرفدارانی که بیش از دو سه آهنگ به گروه عشق ورزیده‌اند و به طور جدی پینک فلوید را در تمام طول سال‌ها دنبال کرده‌اند اثری به غایت ناامیدکننده است. در هر حال آلبوم مثل یک شکلات تلخ است که عده‌ای آن را با اشتیاق و ولع تا انتها می‌خورند و عده‌ای دیگر هم با اکراه. مسیری که "رودخانۀ بی‌انتها" طی می‌کند مسیری‌ست که شنونده لحظه‌ای به خود می‌گوید کاش این رودخانه همین‌جا، همین حالا تمام شود.

آرش خسرونژاد