سرویس موسیقی هنرآنلاین: موسیقی کلاسیک یکی از معروف‌ترین سبک‌های موسیقی به‌حساب می‌آید که تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است، ولی در واقع نوعی موسیقی است که دقیقاً از روی نت نواخته می‌شود.

موسیقی در ژانر کلاسیک به‌طور ذاتی موسیقی برتری به‌حساب نمی‌آید، اما شاید بتوان گفت آهنگسازی به این سبک می‌پردازد  باید سواد موسیقایی داشته باشد و برای ساخت یک قطعه کلاسیک باید دقت و تلاش بیشتری کند. درواقع موسیقی کلاسیک نوعی موسیقی است که دقیقاً از روی نت نواخته می‌شود. در کشور ما به این نوع موسیقی کمتر توجه می‌شود که دلایل مختلفی برای این کم‌توجهی وجود دارد.

با چند رهبر ارکستر شامل مهرداد تیموری، سعید علیجانی، یوسف اشرفی و منوچهر صهبایی گفت‌وگو انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد:

درمورد موسیقی کلاسیک اطلاع‌رسانی نمی‌شود

مهرداد تیموری رهبر ارکستر مجلسی شرق درباره ارکسترهای کلاسیک گفت: متأسفانه در ایران به موسیقی کلاسیک کمتر توجه می‌شود و این موضوع سبب شده است این نوع موسیقی که بسیار پربار است، کمتر دیده شود.

رهبر ارکستر مجلسی شرق در ادامه بیان کرد: موسیقی کلاسیک بسیار غنی است و مخاطبان باید با این نوع موسیقی بیش‌تر آشنا شوند. تا زمانی که اطلاع‌رسانی درستی در این زمینه صورت نگیرد موسیقی کلاسیک جایگاه اصلی خود را پیدا نمی‌کند. در هر حوزه‌ای نیاز به اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی است و بهترین کار این است که صداوسیما به موسیقی توجه کند و بخشی را به معرفی این هنر و پخش آثار موسیقایی اختصاص دهد.

این رهبر ارکستر اضافه کرد: درست این است که همیشه مردم موسیقی را گوش کنند و سپس انتخاب کنند. خیلی‌ها فقط یک نوع موسیقی را می‌شناسند و وظیفه مسئولین این است که انواع موسیقی را به گوش مردم برسانند. خوشبختانه ما خیلی هنرمندان فعال داریم که باید از حضور آن‌ها استفاده شود. در همه جای دنیا موسیقی نیاز به معرفی ندارد ولی ما هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم و در تلاش هستیم که موسیقی را فراگیر کنیم. تا زمانی که خودمان تلاش نکنیم نمی‌توانیم به مقصد برسیم.

موسیقی کلاسیک شاخصه‌های لازم را ندارد

سعید علیجانی آهنگساز و رهبر ارکستر موسیقی نو درباره موسیقی کلاسیک و وضعیت رهبری گفت: دانشگاه‌های متعدد موسیقی و آموزشگاه‌های موسیقی بسیاری در ایران فعال هستند که فارغ‌التحصیلان و هنرآموزان آن‌ها تعدادشان بسیار است، اما نبود زمینه مناسب و فضای کافی برای کار این فارغ‌التحصیلان منجر به بروز بحرانی در فضای موسیقی ایران شده است.

علیجانی اضافه کرد: نیازی نیست بایدها را به جوانان تحمیل کنیم، باید امکانات را در اختیار آن‌ها گذاشت و کارهای آنان را تماشا کرد. تمام تئوری‌هایی که در ایران آموزش داده می‌شوند تئوری‌های از دهه 1950 به بعد است. علت آن هم افرادی هستند که تئوری یاد گرفته‌اند، کتاب ترجمه کرده‌اند و فقط کتاب‌های مربوط به یک دوره را ترجمه کرده‌اند.

او ادامه داد: در ایران هرکسی هشت ماه از یادگیریِ موسیقی‌اش بگذرد خودش سراغ درس دادن به دیگران می‌رود. برای همین هم فقط در شهر تهران 850 آموزشگاه موسیقی وجود دارد. سؤالی که ذهن من را درگیر کرده این است که چگونه به این آموزشگاه‌ها مجوز فعالیت می‌دهند. در دانشگاه با تئوری سروکار دارید درصورتی‌که سال‌ها باید موسیقی نواخت تا آن را یاد گرفت. تئوری تنها 10 درصد موسیقی را یاد می‌دهد بنابراین باید تجربه عملی کسب کرد.

علیجانی همچنین: موسیقی کلاسیک هیچ‌گاه رشدی طولانی نداشت چون شاخصه‌های لازم را ندارد. یک قطعه موسیقی کلاسیک باید مشخصه‌های متفاوتی داشته باشد. نخست به لحاظ تاریخی که بازگو‌کننده تاریخ باشد که این‌گونه نیست و تقریباً می‌توان گفت تمامی موزیسین‌های ایرانی از آثار آهنگسازان قرن نوزدهم الگوبرداری می‌کنند، در صورتی که کار اورجینال این دوستان ساخته شده و در دسترس است.

این رهبر ارکستر در پایان گفت: نکته دیگر اینکه آهنگسازان سعی داشتند موسیقی غربی را موسیقی ایرانی جلوه بدهند که اتفاقاً برعکس عمل شد. این اتفاق نشان دهنده یک تفکر غرب‌زدگی است. عده‌ای از آن‌ها هم براین تصور بودند که با ابزار اروپایی نمی‌توان ریز پرده‌های ایرانی نواخت چون توانایی آن را نداشتند و به لحاظ تئوریک باید پیشرفته‌تر از قرن نوزدهم اروپا می‌نواختند که کاملاً نگاه اشتباهی است.

موسیقی کلاسیک نیاز به معرفی بیش‌تر دارد

یوسف اشرفی رهبر ارکستر در این باره اظهار داشت: موسیقی‌های امروزی خیلی پیش‌پاافتاده شده‌اند و اصلاً حرفی برای گفتن ندارند. دلیلش این است که نظارت کافی وجود ندارد و هرکسی به هر شکلی که دوست دارد اثر خلق می‌کند. هیچ‌کدام از موسیقی‌های امروزی باعث تفکر نمی‌شود. موسیقی خوب باید کاری کند تا مخاطبان تأمل کنند. من نمی‌دانم چگونه این موسیقی‌ها اجازه انتشار پیدا می‌کنند؟

اشرفی در ادامه خاطرنشان کرد: شاید اگر خودمان موسیقی خوب نداشتیم هضم این موضوع راحت‌تر بود. کشور ما موسیقی‌های ماندگاری دارد که می‌توانیم در سطح جهان آن را مطرح کنیم. هنرمندان جوان باید با انتشار آثار موجه کاری کنند تا مخاطبان بیشتر به سمت موسیقی‌های خوب گرایش پیدا کنند. موسیقی کلاسیک نیاز به معرفی بیش‌تر دارد و باید کاری کنیم این نوع موسیقی مانند موسیقی‌های دیگر فراگیر شود.

اشرفی در پایان گفت: مسئولین باید در وهله اول مدیران هنری قابل و شجاع انتخاب کنند چراکه بتوانند در کارشان ریسک کنند اما چون نمی‌خواهند فعالیت بیشتری داشته باشند و نگران آن هستند که جایگاه و پستشان را از دست ندهند به این چیزها فکر نمی‌کنند. معمولاً مدیران فرهنگی شناختی از هنر ندارند. البته در اروپا هم این‌گونه است اما مدیرانی انتخاب می‌شوند که توانایی انتخاب افراد لایق برای شوراهای تخصصی را دارند. در اروپا، شوراهای فرهنگی هر چهار سال یک‌بار تغییر می‌کند، چون می‌دانند بیش از این فرآیند مثبتی ندارند اما در ایران این‌گونه نیست و افرادی در این پست‌ها حضور دارند که به نفع آن افراد فعالیت می‌کنند. من بر این نظرم که شوراهای موسیقی باید در ایران احیا شوند و افراد مجرب دیگری انتخاب شوند.

موزیسینی که می‌خواهد در حوزه موسیقی کلاسیک فعالیت کند، باید فداکار باشد

منوچهر صهبایی آهنگساز و رهبر ارکستر درباره ویژگی‌های یک ارکستر توضیح داد: یک ارکستر در درجه اول نوازنده‌های خیلی خوبی لازم دارد. نوازنده‌هایی که قادر باشند پارت‌ها را به‌خوبی اجرا کنند. همچنین یک ارکستر موفق، یک رهبر متخصص، تحصیل‌کرده، باتجربه و متعهد لازم دارد که بتواند یک گروه را به‌صورت آنسامبل هماهنگ کند. ارکستر یک اجتماع کوچک است و اعضای آن وقتی هماهنگی داشته باشند آن ارکستر صدای خوبی خواهد داد. به غیر از این الگوهای مهم هنری، یک ارکستر خوب باید همیشه حقوق مناسبی را برای نوازندگانش تأمین کرده و به‌موقع پرداخت کند تا نوازنده‌های کلاسیک مجبور نشود برای گروه‌های پاپ بنوازند و ضبط کنند. هر موسیقی به نوازنده‌های مختص خودش نیاز دارد و نوازنده کلاسیک نباید برای سبک‌های دیگر بنوازد. البته متأسفانه ضوابط موسیقی در کشور ما طوری پیش رفته که این معضل به یک اتفاق طبیعی تبدیل شده است. موزیسینی که بخواهد در ایران در حوزه موسیقی کلاسیک فعالیت کند، باید فداکاری داشته باشد. من شنیده‌ام برخی از اساتید پیشکسوت موسیقی کلاسیک در جلسات مختلف می‌نشینند و می‌گویند که موسیقی کلاسیک باید توسط بخش خصوصی اداره شود؛ در حالی که این سیستم کاملاً غلط است. در اروپا همه ارکسترهای حرفه‌ای تحت پوشش دولت هستند و حقوقشان را دولت می‌دهد. دولت موظف است که همان‌طور که برای مدارس، پارک‌ها و سایر محیط‌های مناسب شهری بودجه در نظر می‌گیرد، بودجه‌ای را هم به فعالیت‌های هنری اختصاص بدهد که اجرای ارکسترهای کلاسیک هم بخشی از این بودجه را در برمی‌گیرد. این سیستم غلط فقط در بعضی از ایالت‌های آمریکا وجود دارد که ارکسترهای کلاسیک به‌صورت خصوصی اداره می‌شوند. این سیستم در ایران ابداً جواب نمی‌دهد چون ما همه‌چیزمان به‌صورت ریشه‌ای مشکل دارد.