سرویس موسیقی هنرآنلاین: عبدالوهاب شهیدی را همه می شناسند. هر کس که از کنار موسیقی عبور کرده باشد هم نام او را شنیده و هم با آثارش آشنایی دارد. هنرآنلاین در دیداری نوروزی به سراغ این خواننده، آهنگساز، استاد آواز و نوازنده عود رفت و در حضور حسن ناهید نوازنده نی با او گفت‌وگو کرد:

آقای شهیدی، به نظر شما چرا موسیقی سنتی ما دارد روز به روز کم‌رنگ‌تر می‌شود و چرا توجه‌ها از سمت موسیقی سنتی برداشته شده و به سمت موسیقی پاپ رفته است؟

عبدالوهاب شهیدی: چون دیگر کسی نمانده است. خوانندگان جدید نظیر همایون شجربان و محمد معتمدی هم به طرف موسیقی پاپ و ارکسترهای پُرسر‌و‌صدا رفته‌اند. من نمی‌دانم مردم چطور می‌توانند این همه صدا را گوش بدهند. متأسفانه ما در موسیقی داریم به سرازیری می‌رویم. اگر یک قطعه موسیقی، شعر و آواز خوبی داشته باشد، حتماً در بین مردم همه‌گیر می‌شود و مردم آن قطعه را گوش می‌کنند ولی متأسفانه با وجود اینکه برخی از صداها خوب هستند ولی به بیراهه می‌روند. نباید این‌طور باشد.

اخیراً اثری از خوانندگان جدید شنیده‌اید که خوشتان آمده باشد؟

عبدالوهاب شهیدی: خواننده‌های جدید سنتی تجربه‌ چندان زیادی در کارشان وجود ندارد و هنوز سبک خاصی را برای خودشان دست و پا نکرده‌اند. تقریباً همه آن‌ها شبیه به هم می‌خوانند. من فکر می‌کنم برای رسیدن به یک سبک خاص باید زحمت بیشتری بکشند. آن‌ها باید اهمیت بیشتری به شعر بدهند. شعر در موسیقی رُل مهمی را بازی می‌کند وگرنه موسیقی سنتی تا آخرش "های های" گفتن است. شعر است که خواننده را بالا می‌برد. خوانندگان باید شعرهای خوب را انتخاب کنند و روی آن سلیقه به خرج بدهند. آن‌ها در موسیقی نباید دنباله‌روی کسی باشند و از کسی تقلید کنند. اگر هم تقلید می‌کنند، تقلید خوب انجام بدهند. به نظر من اکثر خواننده‌های جدید تقلیدی هستند.

آقای ناهید، شما فکر می‌کنید چرا دیگر امثال آقای شهیدی و آقای شجریان کمتر در موسیقی دیده می شوند؟

حسن ناهید: فکر می‌کنم علت این کمبودها به مسئولین برمی‌گردد. ما در حال حاضر می‌بینیم که مسئولین جلوی کنسرت‌های خوب را می‌گیرند و یک سری خواننده کم کیفیت بیرون می‌زند. اساتید خوب و نام‌دار گذشته هم یا فوت کرده‌اند و یا خانه‌نشین شده‌اند. به هر حال امروزه هنرمندان دلخوشی چندانی ندارند. من شخصاً در 40 سال اخیر حتی یک آهنگ خوب هم نشنیده‌ام که بخواهم دو مرتبه آن را گوش کنم. تلویزیون هم اصلاً ندارم. در گذشته افرادی نظیر استاد شهیدی، آقای شجریان، آقای بنان، آقای گلپایگانی و آقای محمود محمودی خوانساری می‌خواندند ولی برخی از آن‌ها خودشان را خراب کردند و مثل آقای شهیدی نبودند.

عیادت و تجلیل از استاد موسیقی عبدالوهاب شهیدی

به نظر شما چرا کسی راه این اساتید را ادامه نداد و آیا در حال حاضر خواننده‌ها و نوازنده‌هایی وجود دارند که بخواهند این راه را ادامه بدهند؟

حسن ناهید: بله، در حال حاضر نوازنده‌های خوبی وجود دارند. آن موقع که من نوازندگی نی را شروع کردم، در ایران تنها استاد حسن کسایی وجود داشت و دیگر هیچ‌کس نی نمی‌نواخت اما من در حال حاضر شاگردان خانمی دارم که فوق‌لیسانس دارند. خانم‌ها در گذشته به هیچ وجه به طرف نی نمی‌آمدند ولی امروزه شرایط تغییر کرده است.

آقای ناهید، شما در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

حسن ناهید: من در گذشته با افرادی نظیر استاد شهیدی، آقای شجریان، زنده‌یاد فرامرز پایور، استاد ظریف و آقای اسماعیلی کار می‌کردم که متأسفانه برخی از این اساتید از دنیا رفته‌اند و برخی دیگر نیز کار نمی‌کنند، به همین خاطر من الآن فقط دارم در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها تدریس می‌کنم.

عیادت و تجلیل از استاد موسیقی عبدالوهاب شهیدی

در حال حاضر وضعیت تدریس را چگونه می‌بینید؟

حسن ناهید: وضعیت تدریس نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است. زمانی که بچه بودم، ساز استاد کسایی را شنیده بودم و می‌خواستم در حیاط خانه تمرین کنم. پدرم ارتشی و مذهبی بود و معمولاً همیشه ساعت‌های 2 و 3 بعدازظهر به خانه می‌آمد. آن موقع کمی زودتر آمد و من را در حیاط دید که دارم ساز می‌زنم. بعد جلو آمد و ساز من را شکست. مادرم رو به پدرم گفت این بچه دارد برای خودش ساز می‌زند، چرا ساز او را شکاندی؟ پدرم گفت او دارد صدای شیطان را در می‌آورد. آن موقع چنین تصوری نسبت به ساز داشتند و به نوعی حق هم داشتند چون در اجتماع اگر نوازنده‌ای را می‌دیدند، می‌گفتند او می‌خواهد مطرب شود. با این حال امروزه شرایط تغییر کرده است و من در کلاس‌هایی که تدریس می‌کنم، شور و شوق پدر و مادرها را می‌بینم که چطور فرزندان کوچک‌شان را برای آموزش ساز می‌آورند. هر روز بچه‌هایشان را با عشق می‌آورند و با عشق هم می‌برند. آن موقع اصلاً کلاسی وجود نداشت و فقط چند استاد نظیر نورعلی‌خان برومند، سلیمان خان امیرقاسمی، سعید هرمزی و علی اصغر بهاری بودند که تدریس می‌کردند.

آشنایی شما با استاد شهیدی از کجا شروع شد؟

حسن ناهید: من 54 سال پیش با استاد شهیدی آشنا شدم و تاکنون هم در کنارشان حضور داشته‌ام و همچنین تمام دنیا را هم با ایشان دیده‌ام.

خاطره‌ای هم از استاد شهیدی دارید که جالب باشد؟

حسن ناهید: من خاطرات زیادی با استاد شهیدی دارم ولی در بین خاطرات ما یک خاطره شاخص وجود دارد و آن هم سفر من و استاد به شهر قونیه ترکیه است. دیدن مزار حضرت مولانا واقعاً جالب بود. ما با هم به کشورهای مختلفی سفر کرده‌ایم.

استاد شهیدی، فکر می‌کنید چرا ما امثال شما را دیگر در موسیقی نداریم؟

عبدالوهاب شهیدی: تقصیر ما نیست (می‌خندد). یک روز طبیعت ما را به وجود می‌آورد و یک روز هم از بین می‌برد. در واقع این فرمول زندگی است. یک نفر می‌آید به اوج می‌رسد ولی بعد می‌افتد کمرش می‌شکند و زبانش بند می‌آید. هر کسی دورانی دارد و پس از مدتی آن دوران هم می‌گذرد.

عیادت و تجلیل از استاد موسیقی عبدالوهاب شهیدی

استاد خاطره‌ای از عید دارید که برایتان جالب باشد؟

عبدالوهاب شهیدی: من 97 عید را گذرانده‌ام. شاید به آخرین سال‌های زندگی رسیده باشم ولی هنوز امیدوارم. اساساً بدون امید نمی‌شود زندگی کرد.