سرویس موسیقی هنرآنلاین: اهمیت پدیده‌های نوظهور در جریان‌های هنری از این روست که هنرمند بتواند آن پدیده را به زبان و فرهنگ خود نزدیک کند، در حالی که شاکله و مفهوم کلی آن پدیده دستخوش تغییرات ماهوی نشود. آنچه در موسیقی بیت و الکترونیک وجود دارد سهولت و دسترسی آزاد به مواد‌ خامی است که در اختیار هنرمند قرار می‌گیرد، اما همین ابزار عادی می‌تواند در اختیار افراد عادی قرار گرفته و موجب سرگرمی و تفریح شود که نتیجه‌اش می‌شود همان چیزی که امروز در بخش بزرگی از موسیقی پاپ در جریان است.

گروه اکوب اما روایت جدا، عمیق و متفاوت از این جریان است. این بار و به مدد سلیقه و ظرافت تفکر سروش کمالیان و گروهش، شاهد یک اتفاق نادر در موسیقی الکترونیک هستیم و این گفته گزاف نیست که آلبوم "شرق و غرب" می‌تواند شروع یک جریان نوگرا در موسیقی باشد. برای این ادعا چند دلیل وجود دارد که شرح آن می‌تواند این ادعا را اثبات کند‌:

اگرچه موسیقی الکترونیک پدیده‌ تازه‌ای در جهان نیست و بی‌شمار مخاطب در دنیا، طرفدار این نوع از موسیقی هستند، اما از آنجا که همواره تمام اتفاقات دنیا - دست کم در موسیقی - برای ما تازه و نو به حساب می‌آیند، این نوع از موسیقی نیز برای ما تازگی دارد. چگونگی برخورد اکوب با این پدیده هوشمندانه است. آن‌ها به جای یک کپی سطحی از نمونه‌های موجود خارجی و یا ایرانیزه کردن این موسیقی به شکل افراطی، تصمیم گرفتند مسیر این بومی‌سازی را از غرب تا شرق بپیمایند. و در طول این مسیر شنونده را همراه موسیقی سازند. این حرکت آرام و هوشمندانه به‌مثابه یک تغییر نرم و آرام برای مخاطب بوده و شنونده را همراه جریان خود می‌کند. اکوب اصراری بر تحمیل شکل و شمایل خود به مخاطب ندارد و تلاش می‌کند جای آنکه روبروی مخاطب باشد، مخاطب را در حلقه‌ی خود آورد.

استفاده از سازهای آکوستیک در کنار ترکیب اصلی اکوب (الکترونیک - کوبه‌ای) انتخابی است که در این نوع موسیقی معمول است، اما استفاده از کوبه‌ای‌های ایرانی نظیر دف و یا استفاده از ریتم شش-هشت و ترکیب آن با تار در نهایت، شرقی‌ترین نقطه آلبوم "شرق و غرب" را ‌می‌سازد. به این ویژگی منحصربه‌فرد بیفزاییم جملات کوتاه، موجز و آشنای (صرفاً آشنا و نه تکراری) موسیقی ایرانی را که با پرهیز ایرانیزه شدن افراطی این قطعات تلاش شده تا تلفیقی متعادل ارائه شود. "شرق و غرب" بدون خودسانسوری و قرار نگرفتن در یکی از قالب‌های مرسوم، آزادانه موسیقی خود را عرضه می‌کند تا هر مخاطب با هر سطح سلیقه را علاقه‌مند خود سازد.

اکوب

میکس چندلایه و حرکت صداها از جذابیت‌های دیگر این آلبوم است. در بیشتر قطعات مخاطب شاهد حرکت و دور و نزدیک شدن‌های به جا و با معنی اصوات است. در واقع آنچه در میکس آلبوم اتفاق می‌افتد تفاوت کار یک هنرمند و یک فرد عادی است، استفاده از تمام امکانات صوتی در میکس که شکل افراطی نداشته و صرفاً به فراخور قطعه اتفاق افتاده‌ است. بخش قابل توجه دیگر این موسیقی رنگ‌آمیزی کوبه‌ای آن است. جنس صداها و تفاوت آن‌ها در یک ترکیب قابل قبول قرار گرفته‌اند و شنونده به جای شنیدن یک قطعه شلوغ، هر صدا را به مدد سلیقه‌ی سروش کمالیان، نوازندگان کوبه‌ای و آکوستیک و موازنه‌ی صحیح در میکس، به‌صورت مجزا و قابل تشخیص می‌شنود.

موسیقی بدون کلام برای مخاطب ایرانی همواره کم‌اهمیت بوده و مخاطب عام ارتباط بیشتری با کلام می‌گیرد و شاید این بزرگ‌ترین چالش اکوب باشد، اما حرکت و روندگی قطعات این آلبوم می‌تواند بخشی از نبود کلام را برای مخاطب ایرانی جبران کند و این جدای استفاده از آوای انسان در قطعات است که در این نوع موسیقی و در سطح جهانی نیز همواره مرسوم بوده است.

موسیقی اکوب کارکرد روزمره دارد و می‌توان آن را در اتومبیل، باشگاه، هنگام کار و … شنید و این ویژگی در زندگی ریتمیک و پرسرعت امروز یک ارزش محسوب می‌شود، اما همین ویژگی می‌تواند برای این گروه یک خطر جدی محسوب شود و فقدان این نوع از موسیقی می‌تواند رسانه‌های جمعی نظیر صداوسیما را که اصولاً اعتقادی به رعایت کپی‌رایت ندارد به استفاده‌ افراطی و نابجا از این قطعات کند، نظیر آنچه تا به امروز برای آلبوم‌های بی‌کلام دیگر اتفاق افتاده که با استفاده نابجا یا قرار گرفتن تصاویر بی‌ربط، امکان تخیل و تصویرسازی از مخاطب گرفته شده و یک ارائه بد، قطعه را به‌طور کلی نابود کرده است.

اکوب را باید شنید. گرچه ممکن است تجربه‌ای نو باشد و همچنان جا برای تجربه کردن داشته باشد، اما برای تجربه‌ای نو، بسیار پخته و به‌تدریج می‌تواند یک جریان تازه و خلاق در موسیقی ایجاد کند، جریانی که سلیقه‌ مخاطب عام را کمی قلقلک دهد.