سرویس موسیقی هنرآنلاین: شاید اکثر افراد، نام مهرداد هویدا خواننده و آهنگساز را به واسطه تیتراژ سریال "مسافری از هند" بشناسند که اوایل دهه هشتاد تبدیل به یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون شد و تیتراژ آن (که بر اساس موسیقی هند ساخته شده بود) نقل دهان خیلی‌ها بود. اما بعد از آن که به واسطه این استقبال انتظار می‌رفت صدای هویدا بیشتر در رسانه ملی شنیده شود، دیگر خبری از او نشد و ترجیح داد علایق و سلیقه خود را در موسیقی دنبال کند.

او بعد از چند سال دوری از صحنه روز جمعه 19 مردادماه قرار است در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه برود و یک کنسرت با عنوان "شب ترانه‌ای آرام با مهرداد هویدا" برگزار کند. به همین بهانه با او گفت‌وگو کرده‌ایم:

در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید؟

الآن مشغول ساخت و تنظیم قطعات جدید هستم. در چند سال گذشته قطعات بسیار زیادی ساخته‌ام منتها سعی دارم این قطعات را به فراخور زمان‌های مختلف به صورت تک‌آهنگ منتشر کنم. قصد دارم ابتدا این قطعات را به صورت زنده در کنسرت بخوانم و بعد اگر شرایط مساعد شد، آن‌ها را در قالب تک‌آهنگ یا آلبوم منتشر کنم.

منظورتان از شرایط مساعد چیست؟

به هر حال بحث هزینه‌ تولید یک اثر موسیقی بحث خیلی مهمی است. امروز شما حتی برای تولید یک تک‌آهنگ هم باید هزینه‌ زیادی متحمل شوید، چه برسد به تولید یک آلبوم جدی. طبیعتاً شما در ساخت یک آلبوم باید با وسواس بیشتری کار کنید و در نتیجه به بودجه بیشتری هم نیاز دارید.

در سال‌های اخیر اکثر خواننده‌ها روی تک‌آهنگ‌ها متمرکز شده‌اند و از میان آن‌ها کمتر کسی تن به انتشار آلبوم می‌دهد. در چنین شرایطی آیا شما حاضرید این ریسک را بپذیرید و آلبوم منتشر کنید؟

در این مورد دو نگاه وجود دارد؛ یکی نگاه صرفاً بیزینسی است و دیگری نگاه کاملاً فرهنگی. گرچه همیشه در ترازوی من، کفه کار فرهنگی سنگین‌تر بوده ولی معمولاً سعی می‌کنم هر دو نگاه را داشته باشم. من بیشتر دوست دارم اثری را تولید کنم که در سبد فرهنگی بماند و این‌طور نباشد که پس از یک چرخه مالی به دست فراموشی سپرده شود. به همین دلیل این دو نگاه را کنار هم گذاشته‌ام و اگر فرصتی پیش بیاید، ریسک انتشار آلبوم را می‌پذیرم. کما این‌که در آلبوم‌های قبلی هم همین نگاه را داشتم و صرفاً فقط به بیزینس فکر نکردم.

گاهی  ممکن است که شما یک کاری را با عشق انجام بدهید که این توجیه دارد ولی به نظر می‌رسد حالا دیگر صرفاً عشق جوابگو نیست و باید به فکر سود هم باشید که انتشار آلبوم عملاً سودی ندارد. آیا صرفاً به خاطر عشق به موسیقی و هواداران می‌شود آلبوم منتشر کرد؟

من کارم از عشق به موسیقی گذشته است و عملاً به موسیقی دچار شده‌ام. از دوران کودکی کارهای زیادی انجام دادم ولی در نهایت متوجه شدم که آدم با آن کارها فقط روزگارش را می‌گذراند. من سال‌های سال کار صنعتی، کشاورزی و دام‌پروری انجام دادم ولی حالا چیزی از حاصل آن‌ها نمی‌توانم بگویم. در حالی‌که با گذشت چندین سال از فعالیتم در حوزه موسیقی می‌توانم بگویم که چیزهای مختلفی برایم مانده است. من این کار را چه در شرایط خوب و چه در شرایط بد انجامش داده‌ام و این‌طور نبوده که بخواهم آن را تعطیل کنم.

مهرداد هویدا

در کنسرت جدیدتان چه آثاری را اجرا می‌کنید؟

من در این کنسرت می‌خواهم علاوه بر کارهای قدیمی، یک سری کارهای جدید هم اجرا کنم که مخاطب برای اولین بار آن‌ها را می‌شنود. علیرغم رسم متداول که آهنگ را پیش از کنسرت منتشر می‌کنند، ما می‌خواهیم این قطعات اولین بار از روی صحنه شنیده شوند. من خیلی دوست دارم این اتفاق بیفتد چون ارتباط  موسیقی با مردم چیز دیگری است.

شما مدتی از فضای صحنه دور بودید و کنسرت اجرا نکردید. چند سال از آخرین کنسرت‌تان می‌گذرد؟

نزدیک به یک دهه است که با گروه خودم روی صحنه نرفته‌ام ولی در این مدت اجراهای مختلفی با دوستانم برگزار کرده‌ام.

با وجود عشقی که به موسیقی دارید، چطور این همه دوری از صحنه را تحمل کردید؟

احساس دوری نمی‌کنم چون تحت هر شرایطی به موسیقی دچار هستم. حقیقتاً اتود زدن در خانه برایم خیلی با اجرای روی صحنه فرق نمی‌کند. البته قبول دارم که اجرای صحنه‌ای یک چیز دیگری است منتها برای من خیلی فرق ندارد. الآن هم برای رفتن به استیج هیجان خیلی زیادی ندارم.

همان‌طور که اشاره کردید، شما دچار موسیقی شده‌اید ولی آیا بالأخره این دچار بودن نباید یک طوری با مردم به اشتراک گذاشته شود؟

واقعاً نمی‌دانم چه بگویم. متأسفانه یا خوشبختانه، مردم من را بیشتر با تیتراژهای تلویزیونی می‌شناسند و حقیقتاً فکر می‌کنم که مخاطبان هنوز موسیقی اصلی من را نشنیده‌اند. موسیقی من حاصل یک دوره‌ کنکاش و تحقیق بر روی موسیقی ایران، اروپا و آسیای میانه است ولی متأسفانه عموم مردم هنوز این آثار را نشنیده‌اند که این خیلی ملال‌آور است. من فکر می‌کنم آثار خیلی ارزشمندی هستند چون اگر ارزشمند نبودند اصلاً اجرایشان نمی‌کردم. حالا تصمیم گرفته‌ام آثارم را اجرا کنم و این برایم خوشحال‌کننده است.

فرم و سبک جدیدی که در مورد آن صحبت می‌کنید، چه تفاوتی با آثار قبلی‌تان دارد؟

این آثار بنا بر تعاریف موسیقی در قالب پاپ-راک قرار می‌گیرند منتها فرم و امضای خاص خودشان را دارند. شما وقتی بعضی آثار را گوش می‌کنید، نمی‌توانید بگویید شبیه فلان اثر است چون شخصیت خودشان را دارند. من شعرهای کلاسیک و معاصر خوانده‌ام که آن‌ها هم دارای لحن خاصی هستند که شنونده به محض شنیدن متوجه می‌شود که این آثار شبیه آهنگ‌های متداول نیستند. در حال حاضر اکثر آهنگ‌هایی که خوانده می‌شوند دارای یک قالب مشخص هستند، اما آثار جدید من در این قالب قرار نمی‌گیرند.

این پیشنهاد خودتان بود که برای تلویزیون کارهای متفاوت اجرا کنید یا عوامل سریال‌ها به شما سفارش کار می‌دادند؟

آثاری که برای تلویزیون خواندم همه سفارشی بودند. آن آثار را زمانی برای تلویزیون خواندم که این همه موسیقی مختلف در بازار وجود نداشت. شاید بعضی از آثاری که می‌خواهم در کنسرت جدیدم اجرا کنم متعلق به ۲۰ سال پیش باشد چون تازه توانسته‌ام اجازه اجرا‌یشان را بگیرم. آن موقع کارهایی را می‌خواندم که برایم خیلی ارزشمند بودند. مثلاً وقتی پیشنهاد تیتراژ سریال "مسافری از هند" را به من دادند، اول در مورد شعرش پرسیدم و به خاطر شعرش پذیرفتم آن را بخوانم.

به غیر از تیتراژ سریال "مسافری ازهند"، دیگر تیتراژ چه سریال‌هایی را خوانده‌اید؟

تیتراژ سریال‌های زیادی را خوانده‌‌ام. یکی از آن‌ها سریال "برگبار" به کارگردانی آقای اکبر خواجویی بود که سریال خیلی خوبی شد. علاوه‌بر آن،‌ برای سریال "دست بالای دست" هم  یک قطعه قدیمی با نام "سبزه به ناز می‌آید" خواندم. من این قطعه را به صورت اتود و خیلی معمولی بازخوانی کردم و تلویزیون هم آن را پخش کرد.

برای شما بازخورد تیتراژ کدام سریال بیشتر بود؟

بازخورد تیتراژ سریال "مسافری از هند" خیلی خوب بود. آن سریال یکی از پر مخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون بود. در آن مجموعه همه با هم جور بودند و موسیقی هم جای خیلی خوبی نشسته بود. به همین خاطر بازتاب فوق‌العاده‌ای داشت منتها باز هم می‌گویم که مردم هنوز اصل کار من را نشنیده‌اند. اصل کار من با تیتراژهایی که شنیده‌اند خیلی فرق دارد.

چه فرقی؟

موسیقی‌های اصلی‌ام مثل موسیقی‌های امروز بازار نیست. البته آهنگ‌های عجیب و غریبی هم نیستند ولی نحوه ارائه‌ام در بعضی از آثار کاملاً فرق می‌کند. نحوه ارائه در موسیقی خیلی مهم است. مثلاً در موسیقی ایرانی، سه‌تار استاد عبادی فوق‌العاده است و خیلی از افراد هم بر اساس شیوه ایشان ساز می‌زنند چون خیلی شیرین و شنیدنی است، اما یک نفر هم مانند استاد ذوالفنون نگاه دیگری دارند و به همین دلیل کارشان متمایزتر می‌شود. من اگر بخواهم یک آلبومی را مثال بزنم که با روند موسیقی اصیل فرق می‌کند، آلبوم "آتش در نیستان" شهرام ناظری است. آن آلبوم به لحاظ حرکت موسیقایی، کاملاً متفاوت است. جواب و آواز‌هایش هم متفاوت است و مثل یک قصیده می‌ماند.  

با توجه به این‌که مخاطبان‌تان شما را با موسیقی "مسافری از هند" می‌شناسند، به نظرتان شکل متفاوتی که می‌خواهید به ارائه بدهید، ریسک کارتان را بالا نمی‌برد؟

طبیعتاً این کار ریسکش خیلی بالا است منتها این دلیل نمی‌شود که من از آن بگذرم. من به کارم مطمئن هستم و می‌دانم که همیشه علاقه‌مندان شعر و موسیقی هم جویای یک موسیقی شنیدنی هستند. من مطمئن هستم که این آثار هم می‌تواند مخاطبان خودش را پیدا کند. موسیقی در نهایت مثل خیلی چیزهای دیگر سلیقه‌ای است. مثلاً در نقاشی سبک‌های مختلفی مثل رئال، سوررئال، اکسپرسیونیسم، پست مدرن و... وجود دارد. به لحاظ منطق و استدلال می‌گویند که آثار رامبرانت فوق‌العاده است و همه هم به تکنیک و فن رامبرانت واقف هستند ولی لی ممکن است بعضی‌ها از آثار رامبرانت خوش‌شان نیاید. در مورد پیکاسو هم همین‌طور است. همه می‌دانند که پیکاسو هنرمند قرن است ولی شاید عده‌ای دوست نداشته باشند که یک اثر کپی از پیکاسو در خانه‌شان نصب کنند. این به سلیقه و روحیات خود آدم‌ها برمی‌گردد. در مورد موسیقی هم همین‌طور است.

مهرداد هویدا

با این طرز تفکر، نگران این نیستید که ریزش مخاطب داشته باشید؟

فکر نمی‌کنم همچنین اتفاقی صورت بگیرد ولی در نهایت خیلی هم برایم فرقی نمی‌کند. معتقدم که هنرمند در وهله اول باید سعی کند خودش را یک پله بالا ببرد و بعد جامعه را هم یک تکانی بدهد. ما اگر بخواهیم فقط به ریزش مخاطب نگاه کنیم، نهایتاً مجبور می‌شویم کمی عمومی‌تر کار کنیم که این اتفاق باعث پایین کشیدن خودمان و جامعه‌مان می‌شود. به نظرم این بدترین اتفاقی است که می‌تواند رخ بدهد. بنابراین ترجیح می‌دهم خیلی به این داستان‌ها فکر نکنم و تمرکزم را روی کاری بگذارم که ذهن و فکرم می‌گوید درست است.

همکار‌ی‌تان با سریال "مسافری از هند" چگونه شکل گرفت؟

اجرای تیتراژ "مسافری از هند" در آخرین ساعت‌های بستن پروژه به من پیشنهاد شد. "مسافری از هند" سریالی بود که همه از پرمخاطب بودن آن اطمینان داشتند. خواننده‌های زیادی می‌خواستند تیتراژ آن سریال را بخوانند منتها چون روند موسیقی‌اش غیر متعارف بود، همه کنار می‌کشیدند. چند روز مانده به پخش سریال با من تماس گرفتند و یک قرار کاری گذاشتند. اول شعر زنده‌یاد افشین یداللهی را به من دادند که بسیار شعر پخته و فوق‌العاده‌ای بود. من قبلاً هم موسیقی هندی کار کرده بودم و با آن جنس از موسیقی آشنایی داشتم. همان‌جا یک اتود زدم و آقای محمدمهدی گورنگی (آهنگساز) گفت این خودش است. ما روز دوشنبه برای ضبط اثر به استودیو رفتیم و اثر من چهارشنبه به عنوان تیتراژ سریال پخش شد.

خودتان هم توقع این همه استقبال را داشتید؟

صد درصد، چون به کارم اطمینان داشتم وگرنه آن را نمی‌خواندم. من وقتی آن اثر را خواندم، گفتم خیلی هیت می‌شود و مورد اقبال مردم قرار می‌گیرد چون می‌دانستم چه شعر و ملودی خوبی دارد. "مسافری از هند" خیلی سریال خوبی بود و این تاثیر زیادی بر روی هیت شدن موسیقی تیتراژ سریال گذاشت.

برای رسیدن به سبک جدیدی که در موردش صحبت می‌کنید چه کارهایی انجام داده‌اید؟

من برای درک بیشتر تصمیم گرفتم سازهای ایرانی بیشتری را یاد بگیرم. در ادامه به سمت موسیقی آسیای میانه رفتم و سازها و آوازهای مختلفی را تجربه کردم. احساس می‌کردم این وسط یک خط نامعلومی وجود دارد که خیلی دیده نمی‌شود منتها می‌دانستم که این‌ها همه به هم ربط دارند. فکر کردم شاید بهتر باشد که به آن‌ها آغشته شوم تا این‌که به صورت ناخودآگاه روی من تاثیر بگذارند و دقیقاً همین‌طور هم شد. آن‌قدر روی وکال کشور‌های هند، افغانستان، تاجیکستان و موسیقی پاپ اروپایی و راک آمریکایی کار کردم که یک چیز متفاوتی درآمد و حالا می‌خواهم آن را ارائه بدهم.

چطور شد که به این فرم موسیقی علاقه‌مند شدید؟

فقط حس دانشجو بودن من را به این سمت کشاند، حسی که هنوز هم متوقف نشده است. ‌جایی را نمی‌شناسم که بگویم این‌جا قله فتح است، به همین خاطر مدام در حال جست‌و‌جو هستم. به نوعی دانشجوی ابدی هستم. تا حالا که این‌طوری بوده است اما این‌که بعداً چه پیش می‌آید، نمی‌دانم.

شما برای تحقیقات در مورد موسیقی ملل به کشورهای مختلفی سفر کردید. از تجربه سفرهایتان بگویید.

در کشورهای آسیایی و اروپایی برخورد خوبی با موسیقی من می‌شد. شنونده‌های اروپایی با لذت گوش می‌دادند چون هر کدام یک بخشی از موسیقی کشورشان را در موسیقی من پیدا می‌کردند. من در ایران خیلی مجال اجرا پیدا نکرده‌ام و یا اگر هم مجالی دست داده، محدود و بدون اطلاع‌رسانی بوده است. امیدوارم در ایران هم بتوانم موسیقی‌ام را به آن شکلی که دلم می‌خواهد ارائه بدهم.

با هنرمندان اروپایی هم همکاری داشتید؟

با یک سری از دوستان اروپایی‌ام همکاری می‌کردم. ما یک اجرایی را در کشور هند برگزار کردیم که خیلی جالب بود. بیسیست ما ایتالیایی بود و لید گیتاریست‌ گروه هم اهل آلمان. دو نفر از بک‌وکالیست‌ها هم اهل ولز بودند. نوازنده هندی و قرقیزی هم داشتیم. هر کدام ما از یک ملیت بودیم و تماشاگران هم از ملیت‌های مختلفی بودند. در کل اجرای جالب و فوق‌العاده‌ای داشتیم.

با توجه به استقبالی که از کارتان شد، چرا همان ‌جا نماندید و به کارتان ادامه نداید؟

من دوست دارم در ایران کار کنم چون مخاطبان آثارم فارسی‌زبانان ایرانی هستند. به هر حال شما نمی‌توانید با زبان فارسی بر روی جامعه غیر ایرانی تأثیر خیلی زیادی بگذارید. در نهایت مجبور خواهید شد که خودتان را از هر لحاظ تغییر بدهید. آن‌جا بازار خیلی قدرتمندی دارد و آدم را مجبور می‌کند که بازاری کار کند مگر این‌که ساپورت خیلی بزرگی داشته باشید که شما را به لحاظ مالی تأمین کند تا شما به هیچی جز تولید اثر فکر نکنید. در خیلی از کشورها همین کار را انجام می‌دهند. مثلاً در هلند، دولت هنرمندانی را که بازاری نیستند تأمین می‌کند و به آن‌ها حقوق خوبی می‌دهد تا بالفرض نقاشی بکشند و آن را به موزه ارائه بدهند. در خارج از کشور معمولاً هنرمند را آزاد می‌گذارند تا بتواند برای سبد فرهنگی جامعه، خوراک فرهنگی و هنری تولید کند.  

مهرداد هویدا

درباره کنسرت 19 مرداد بگویید. چه نوازنده‌هایی با شما می‌نوازند؟

عنوان کنسرت 19 مرداد، "شب ترانه‌ای آرام با مهرداد هویدا" است. یک مجموعه‌ای از کارهای شبانه خیلی لایت و آرام است. در این کنسرت سروش عمومی (فلوت)، علیرضا میرآقا (پرکاشن)، محمد اطهری (گیتار)، مهدی آقازاده (گیتار)، مهدی جعفری (طبلا)، هومن موسوی (پیانو) و وریا پذیرا (گیتار باس) با من روی صحنه می‌آیند. اجرای ما بخش‌های مختلفی دارد. بعضی از بخش‌ها با گروه کامل ارکستر اجرا می‌شود و بعضی بخش‌ها با دو نوازنده فلوت و گیتار. فروش بلیت کنسرت هم از طریق سایت "ایران کنسرت" انجام می‌شود.

قبلاً در یک گفت‌وگویی در مورد بها ندادن به سبک موسیقی‌تان گلایه‌مند شده بودید. گلایه‌تان از چیست؟

من سال‌ها بابت این قضیه صحبت‌های انتقادی داشتم ولی الآن به هیچ رسانه‌ و به هیچ‌کس انتقاد ندارم. فقط می‌دانم که باید کار خودمان را درست انجام بدهیم. خیلی از گروه‌ها هستند که دارند کار می‌کنند ولی با سلیقه من جور نیستند که این مسئله اصلاً مهم نیست. هر کسی کار خودش را انجام می‌دهد و مخاطب خودش را دارد. در شهر تهران با جمعیت حدود 15 میلیون نفری، حداقل 500 هزار نفر موسیقی را دوست دارند. این 500 هزار نفر به موسیقی‌های مختلفی علاقه دارند و من مطمئنم که یک عده‌ای هم هستند که سلیقه‌شان با موسیقی‌هایی که من تولید می‌کنم جور در می‌آید. همین اطلاع‌رسانی‌هایی که انجام می‌شود، یک حمایتی برای هنرمند است که بتواند کارش را انجام بدهد.

توقع‌تان از رسانه چیست؟

توقعم این است که عمومی باشد و کل اتفاقات فرهنگی و هنری که دارد می‌افتد را پوشش بدهد. با بیزینس قاطی نشود. بیزینس را به بخش خصوصی بسپارد. رسانه بی‌طرف بایستد و همه اخبار را پوشش بدهد.