سرویس موسیقی هنرآنلاین: داوود یاسری متولد سال 1332 در کاشان است. او تنبک را در هنرستان موسیقی ملی نزد محمد اسماعیلی فرا گرفت. یاسری در زمان قبل و بعد از انقلاب با ارکسترها، گروه‌ها و خواننده‌های مختلفی همکاری داشته است.

آقای یاسری از حال و روز این روزهایتان برایمان بگویید:

به لطف خدا روزگار را می‌گذرانیم. همیشه از خداوند عاقبت‌به‌خیری و آبرو خواسته‌ایم. خودمان باید سعی کنیم راه درست را انتخاب کنیم، و امیدوارم توانسته باشیم رد پای خوبی از خودمان بر جای بگذاریم. در حال حاضر نیز سه روز در منزل مشغول تدریس هستم و تلاش می‌کنم کمک هنرجویانی که سؤالاتی در زمینه تنبک دارند کنم. البته من هنوز هم خودم را شاگرد می‌دانم و هیچ‌وقت دنبال این نبودم صاحب‌نام شوم، چون به‌عنوان مثال یک خلافکار هم می‌تواند صاحب‌نام شود، ولی خوش‌نام شدن کاری مشکل است.

 در اینجا می‌خواهم از آقای عظیمی که مسئول موسسه هنرمندان پیشکسوت هستند تشکر ویژه‌ای داشته باشم. بنده از 17 سالگی در تالار وحدت با خانم‌ها اطرایی، آقارضی و پرتو اجرا داشته‌ام، با نوازندگان بسیاری چون شهناز، شریف و خوانندگانی چون محمودی خوانساری و بسیاری از بزرگان موسیقی همکاری کرده‌ام و شاکر خداوند هستم که از ابتدای کارم با این بزرگان آشنا شدم و توانستم کار کنم و عمرمان را در این راه گذاشته‌ایم ولی متأسفانه وقتی از سال 1383 از صداوسیما به‌عنوان نوازنده ارشد، بازنشسته شدم، تا به امروز هیچ تلفنی به ما نزدند که حتی حال ما را بپرسند. ما هرگز نه مال و نه ثروت دنیا را خواستیم و در هر جایی که فردی با تنبک‌نوازی خود مقامی بیاورد و یا کار مثبتی از نظر پیشرفت این ساز انجام دهد، من احساس سربلندی و غرور می‌کنم.

شخص آقای عظیمی بدون هیچ چشم‌داشتی این کار را شروع کرده‌اند و شرافتمندانه و صادقانه همه چیز را برای ما می‌خواهد نه برای خودشان. و البته که این صحبت‌ها که می‌کنیم، شامل اکثر هنرمندان این مرز و بوم شده است. وجهه کاری هنرمندان و احترام‌ها از بین رفته است و قدردان هنرمندان نیستند. شاید ما هنرمندان مصداق این ضرب‌المثل هستیم که می‌گوید: درختی که میوه‌های شیرین‌تری دارد، سنگ بیشتری می‌خورد.

مرحوم تهرانی همیشه شعری را می‌خواندند:

یاد آن یار که از ما نکند یاد به خیر / یاد آن کس که چنین، مزد وفا داد، به خیر

شب و روزم همه با حسرت و غم می‌گذرد / یاد آن روز کزان بود دلم شاد بخیر

داود یاسری - 06

آقای یاسری چه فعالیت‌هایی را برای ماه‌های آینده در نظر دارید انجام دهید و آیا قصد ندارید خاطرات خود را در قالب کتاب ارائه دهید؟

واقعیت این است زندگی ما همه‌اش خاطره است. من به‌مرور خاطراتم را می‌نویسم و حتی چند وقت پیش فردی که ناشر بود به من پیشنهاد داد تا خاطراتم را منتشر کنم ولی مطلبی که می‌خواهم عرض کنم این است که کارهای من به‌صورت مرتب از صداوسیما پخش می‌شود. همکاری‌هایی که مثلاً با گروه خرم، گروه سماعی و ... داشته‌ام، مرتب پخش می‌شود، حال سؤالم اینجاست آیا مسئولین وقتی این کارها را می‌شنوند متوجه نمی‌شوند در این مملکت آقای یاسری بوده است؟ آقای شفیعیان بوده است؟ آقای منتشری‌هایی بوده‌اند که خوانده‌اند؟ ما اوایل انقلاب محدودیت‌های مادی و معنوی بسیار زیادی را داشتیم که با سختی فراوان آن‌ها را گذراندیم، آیا مسئولین این مسائل را متوجه نیستند؟ بنده با خوانندگان زیادی تنبک‌نوازی کرده‌ام و اولین کارم را با مرحوم آقای نادر گلچین داشته‌ام، با جناب دردشتی، منتشری و خوانندگان بسیار زیادی همکاری داشته‌ام، آیا حرمت و شأن و منزلت ما هنرمندان این است که ما با مسئولین ارشاد تماس بگیریم و بگوییم بفرمایید کتاب خاطرات ما را منتشر کنید؟ جواب این سؤال، گویای این موضوع خواهد بود که حرمت‌ها و جایگاه‌ها از بین رفته است.

چه توصیه و نکته‌ای برای هنرجویان دارید؟

اولین توصیه‌ام به جوان‌ها این است که باید تلاش کنند خوب باشند و حرمت بزرگان را نگه دارند، بنده خودم همیشه آقایان جهانگیر ملک، افتتاح، تهران و اسماعیلی و همه بزرگان هنر این سرزمین را پیشکسوت و بزرگ خود می‌دانم، این عزیزان به‌قدری بزرگ هستند که اگر نام این‌ها بیاید، باید به احترامشان بایستیم، این بزرگان بودند که ما توانستیم بیاییم. سال‌های زیادی باید بگذرد تا همه بفهمند امثال آقایان جهانگیر ملک، یاحقی و این بزرگان چه کسانی بوده‌اند.

دومین توصیه‌ام را با بیان خاطره‌ای از آقای شهناز می‌گویم: سال 1356 برای برنامه‌ای به همراه آقای شهناز مشهد رفته بودیم، یک شب آقای شهناز مرا صدا زدند و به من گفتند یاسری چه شغلی داری؟ و من گفتم فعلاً همین نوازندگی شغل من است. آقای شهناز گفتند: این اشتباه را نکن و حتماً در کنار هنر و نوازندگی شغلی داشته باشید. و البته این توصیه را همه بزرگان می‌کردند که حتماً در کنار کار هنری، جایی ثابت مشغول کار باشید.

جوانان باید دقت کنند اگر در راه هنر، فکرشان جای دیگر از خوب بودن و پاک بودن باشد، به جایی نمی‌رسند و ماندگار نخواهند شد. و در پایان برای همه کسانی که در راه هنر ایران‌زمین تلاش می‌کنند، آرزوی بهروزی دارم.