سرویس موسیقی هنرآنلاین: تک‌نوازی یکی از ارکان موسیقی اصیل ایرانی است و از دیرباز مورد توجه نوازندگان و مخاطبان موسیقی بوده اما این روزها حال و اوضاع خوبی ندارد و به سان گذشته به آن توجه نمی‌شود. این بخش مهم از موسیقی در دوره‌های مختلف تاریخ معاصر با فراز و نشیب همراه بوده که دوره اوج آن احتمالاً به دهه‌های 40، 50 و 60 بر می‌گردد و حالا شاید دوره نشیب خود را طی می‌کند.

تک‌نوازی در موسیقی‌های دیگر هم متداول است و شیوه‌ای است که در موسیقی هنری و غربی به عنوان سولو شناخته می‌شود و در آن شخص سولیست اقدام به تک‌نوازی می‌کند. تک‌نوازی یک شیوه انفرادی در اجرای موسیقی است که در آن یک نوازنده تمام بار نوازندگی را به دوش می‌کشد و باید فشارهای روانی اجرا را به تنهایی متحمل شود. نوازنده بر روی صحنه اجرای تک‌نوازی، خودش است و خودش. این کار اعتماد به نفس بالایی می‌خواهد و مهارتی ویژه در زمینه تسلط به دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی دارد.

بسیاری از صاحبنظران حوزه موسیقی بر این باورند که تک‌نوازی دشوارترین بخش‌ در موسیقی ایرانی است که اجرای آن نیازمند تجربه، تبحر و دانش کافی و نیز مهارت در بداهه‌نوازی است. یک نوازنده موسیقی ایرانی زمانی می‌تواند یک اجرای تک‌نوازی را هدایت کند که به سطح قابل قبولی در گروه‌نوازی رسیده باشد، لذا می‌شود گفت که لازمه تک‌نوازی، توانایی اجرا در گروه‌نوازی‌ها است.

در کشور ما نوازندگان متعددی در حوزه موسیقی ایرانی فعالیت می‌کنند و تعداد بسیاری از آن‌ها هم شناخته شده هستند و با گروه‌های مختلف روی صحنه می‌روند ولی در این بین تنها عده‌ای خاص تک‌نوازی خود را به مخاطب عرضه کنند و رو در روی مخاطب ساز می‌نوازند. عمده تکنوازان به دلایل مختلف به تک‌نوازی ورود نمی‌کنند که البته ورود نکردن به این مقوله به معنای نرسیدن به درجه کافی تبحر نیست ولی معمولاً نوازندگان برای تک‌نوازی مرتبه‌ای را تعریف می‌کنند که لازم می‌دانند تا به آن مرحله نرسیده‌اند، به تک‌نوازی ورود نکنند.

نداشتن اعتماد به نفس، نداشتن مهارت کافی در تک‌نوازی و عدم توانایی کنترل صحنه شاید در کمتر شدن اجراهای تک‌نوازی نقش داشته باشد ولی دلیل اصلی آن احتمالاً به کم حوصله شدن مردم بر می‌گردد. در عصر حاضر که عصر تکنولوژی است، همه چیز به سرعت اتفاق می‌افتد و حتی تایم موسیقی‌های تولیدی هم به ناچار کوتاه و کوتاه‌تر شده است چون مخاطب می‌خواهد خیلی سریع به هدفش که لذت رسیدن است برسد، در نتیجه برای نوازندگی‌های طولانی و تک‌نفره وقت کمتری می‌گذارد و توجهش بیشتر به اجراهایی جلب می‌شود که در آن قطعات بیشتری با تایم‌های کوتاه‌تر اجرا می‌شود. با این حال باز هم نمی‌توان دلیل قطعی افول تک‌نوازی را در کم حوصله شدن مخاطب عنوان کرد و حتماً دلایل دیگری هم به این اتفاق دامن زده است.

برای افول تک‌نوازی دلایل مختلفی را می‌شود عنوان کرد. مورد عجیبی در مورد افول تک‌نوازی وجود دارد و آن مورد هم این است که در این سال‌ها جامعه ایران  به سمت فردگرایی رفته و افراد فردیت را در اولویت خودشان قرار می‌دهند ولی تک‌نوازی که شیوه انفرادی اجرای موسیقی است با افت کمی و کیفی همراه شده است. شاید تصور می‌شد که در این شرایط موزیسین‌ها هم فردگرا می‌شدند و رو به اجراهای انفرادی می‌آوردند ولی درست عکس این اتفاق رخ داد. البته فردگرایی صرف، مورد تأیید نیست و اساتید موسیقی ایرانی هم تک‌نوازی را به عنوان بخشی از موسیقی اصیل ایرانی قبول دارند که بخش‌های دیگر آن شامل گروه‌نوازی‌های مختلف است اما به هر حال افول تک‌نوازی و روی آوردن اکثریت قریب به اتفاق موزیسین‌ها به گروه‌نوازی شگفت‌انگیز است.

مخاطبان عام موسیقی ایرانی نزدیک‌ترین تصویری که از تک‌نوازی در ذهن‌شان دارند، صوت و ویدئو تک‌نوازی‌های اساتید بزرگی همچون شهناز، مشکاتیان و لطفی است. بسیار از این مخاطبان با همین ویدئوها به موسیقی ایرانی علاقه‌مند شده‌اند و همچنان هم به اشتراک گذاشتن بخشی از این تک‌نوازی‌ها در صفحات مجازی با استقبال بسیار خوب کاربران اینترنتی همراه می‌شود. اکثر این تک‌نوازی‌ها متعلق به سال‌های دورتر است و از سال‌های اخیر اجراهای معدودی وجود دارد. در واقع دیگر خبری از کثرت اجراهای تک‌نوازی نیست و مخاطبان موسیقی ایرانی اساتید این حوزه را کمتر روی صحنه در حال تک‌نوازی کردن می‌بینند.

امروزه مخاطبان برای تماشای تک‌نوازی اساتید و گرفتن حس خوب از به صدا درآمدن یک صدای منظم از یک ساز، به جای رفتن به سالن کنسرت، به آرشیو گوشی همراه یا لپ‌تاپ خودشان مراجعه می‌کنند و این غم‌انگیز است. شاید اگر اساتید موسیقی ایرانی در دهه‌های اخیر توجه بیشتری به تک‌نوازی نشان می‌دادند، شمار بیشتری از نوازندگان پیرو راه آن‌ها می‌شدند و اکنون تک‌نوازی در شرایط بهتری قرار داشت. مطمئناً چشم و نگاه بسیار از هنرجوها به کارهای حرفه‌ای اساتید است و وقتی هنرجوها و نوازندگان جوان، اساتیدی همچون کلهر، علیزاده، ساکت، کامکارها و دیگران را در حال اجرای تک‌نوازی روی صحنه ببینند، حتماً از آن‌ها الگو می‌گیرند و توجه‌شان به تک‌نوازی دو چندان می‌شود.

اتفاق مهمی که می‌تواند به جان بخشیدن به تک‌نوازی کمک کند، برگزاری یک جشنوار ویژه تک‌نوازی است که با همین عنوان و در سطح بالا برگزار شود. سال گذشته جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی راه‌اندازی شد و نوازنده‌های مختلفی در این جشنواره روی صحنه رفتند و تک‌نوازی کردند اما شاید بهتر است این جشنواره نگاه جدی‌تر خودش به تک‌نوازی را با تبلیغات گسترده روی عنوان "تک‌نوازی" و دعوت از نوازندگان حرفه‌ای سازهای مختلف نشان بدهد. مسلماً زمانی که عنوان یک جشنواره را "جشنواره تک‌نوازی" بگذارند، توجه نوازندگان حوزه موسیقی بیشتر به آن جلب می‌شود.

در سال‌های اخیر جشنواره موسیقی جوان به طور مداوم به کار خودش ادامه داده و هنرجوهای مختلفی در این جشنواره حضور پیدا کرده و در معرض اساتید سازهای مختلف به اجرای تک‌نوازی پرداخته‌اند. این جشنواره اتفاق بسیار مثبتی است که باعث می‌شود نوازندگان نوجوان و جوان از همان سن اعتماد به نفس اجرای انفرادی در حضور اساتید و مخاطبان را پیدا کنند و توانایی خود را در کنترل هیجانات صحنه بیازمایند. با این حال، چه خود نوازندگان شرکت‌کننده در جشنواره موسیقی جوان و چه مسئولین برگزاری این جشنواره باید تمهیداتی را بیندیشند که نوازندگان برگزیده بعد از اتمام جشنواره هم به اجراهای تک‌نوازی خود ادامه بدهند.

لزوم و اهمیت توجه به تک‌نوازی به معنای بالا بردن تک‌نوازی و پایین آوردن ارکان دیگر موسیقی ایرانی نیست. هر یک از ارکان موسیقی ایرانی از جمله گروه‌نوازی، تصنیف و ساز و آواز جایگاه خودشان را دارند و لزوم توجه بیشتر به آن‌ها هم احساس می‌شود اما مهم است که گرویدن نوازندگان به سمت گروه‌نوازی، موجب از بین رفتن تک‌نوازی نشود چون تک‌نوازی حس و حال متفاوت خودش را دارد. علاقه‌مندانی که مخاطب تک‌نوازی هستند با شنیدن تک‌نوازی تار، سه‌تار، کمانچه و سنتور از خود بیخود می‌شوند و دل‌شان نمی‌خواهد به هر دلیلی از شنیدن تک‌نوازی‌های اساتید و نوازندگان حرفه‌ای کشور محروم شوند.