سرویس موسیقی هنرآنلاین: مجید ناظم‌پور سال 1352 در شهر رضای اصفهان متولد شد. او موسیقی را با ساز سه‌تار شروع کرد و سه‌تار را زیر نظر استاد نعمت‌الله ستوده آموخت و بعد از این دوره به طرف آواز مکتب اصفهان جذب شد.

ناظم‌پور دو اثر تک‌نوازی به نام‌های "راز ساحل" و "کنسرت بربت" دارد. او همچنین با توجه به رشته‌ی تحصیلی‌اش که روانشناسی است و عضویت در انجمن هیپنوتیزم، یک کتاب به نام "کاربرد موسیقی در هیپنوتیزم درمانی و مراقبه" منتشر کرده است. از او کتاب‌ "داستان بربت: مروری بر تاریخ پنج‌‌ هزار ‌سالۀ ساز بربت" نیز منتشر شده است.

با این نوازنده و خواننده گفت وگویی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد:

مهم‌ترین مشخصات عودنوازی معاصر را در چه می‌بینید؟

به طور کلی عودنوازی معاصر مشخصه‌ خاصی ندارد و شاید یکی از مشخصات آن ضعف بسیار زیاد این ساز است و در بیش‌تر مواقع تارنوازی جایگزین عودنوازی می‌شود. عودنوازی ما به نوعی تقلید از موسیقی عرب است. به نظر من خودمان می‌توانیم بهترین عودنوازی را بدون تقلید داشته باشیم ولی بیش‌تر نوازنده‌های عود ما به شیوه‌ کشورهای دیگر می‌نوازند که این به نوبه‌ خود ضعف بزرگی است.

با توجه به این که در جشنواره‌های مختلف شرکت کردید و برنده شدید، نوازنده عود کشورهای دیگر را با نوازنده‌های خودمان مقایسه کنید؟

متأسفانه ما نوازنده‌های زبردست و ماهر کم داریم و اصلاً این نوازنده‌ها را نمی‌توانیم با هم مقایسه کنیم زیرا نوازندگان کشورهای دیگر از جمله تونس و الجزایر در عودنوازی در مرحله‌های بالاتری از ما قرار دارند و متأسفانه نوازندگان ما خودشان را استاد می‌دانند و همین موضوع نقطه ضعفی است تا به مراحل بالاتر در عودنوازی نرسیم. به طور کلی نوازنده‌های کشورهای عربی قابل مقایسه با نوازنده‌های ما نیستند و تنها به این دلیل است که عودنوازی در کشور ما در یک دوره دچار رکود شد، اما کشورهای دیگر توانستند این مراحل را به راحتی پشت سر بگذارند.

سرآمدان ساز عود چه کسانی بودند؟

من در کتاب "مروری بر تاریخ پنج‌‌ هزار ‌سالۀ ساز بربت" به طور تخصصی درباره این ساز صحبت و تحقیق کردم. سرآمدان این ساز از گذشته تا جایی که ما در جریان هستیم شامل باربد (نوازنده معروف دوره ساسانی)، اسحاق ابراهیم موسلی، زریاب کبیرو.... هستند. همچنین در دوره طاهریان نوازنده‌ای داشتیم با نام استاد محمد بربتی که فقط یک جمله از این استاد در تاریخ باقی مانده است. در دوره صفویه آخرین نوازندگان ساز عود بودند که بعد از این دوره ساز عود به طور کامل فراموش می‌شود که مهم‌ترین این اساتید استاد محمد عودی بوده است. همچنین بقیه فلاسفه ابن سینا، زکریای رازی، فارابی و... از این ساز استفاده می‌کردند. یک دوران فراموشی برای این ساز داریم و بعد از این دوره فراموشی به اولین اسمی که برمی‌خوریم حسام‌السلطنه است و استاد خالقی درباره او می‌گوید مردی شیک‌پوش است و به نقاشی تسلط دارد و پیانو می‌نوازد. همچنین عودی دارد که از نظر زیبایی مناسب نگهداری در موزه است. در اوایل قرن گذشته به پیشنهاد روح‌الله خالقی دو نفر از اساتید هنرستان مأمور شدند که به عراق سفر کنند و دو ساز فراموش‌شده ایرانی را به ایران برگردانند. یکی استاد مهدی مفتاح برای ساز قانون بود و استاد اکبر محسنی برای ساز عود بود. این دو استاد برای مدتی در عراق زندگی کردند و این دو ساز را یاد گرفتند و دوباره به ایران بازگشتند. بعد از این دوره شاهد ظهور نوازندگان به نامی چون استاد نریمان، یوسف کاموسی، استاد زرین پنجه، حسن منوچهری، رحمانی پور و..... هستیم. خوشبختانه امروزه گرایش جوانان به این ساز بیشتر شده است ولی با آن ایده‌آلی که وجود دارد خیلی فاصله داریم. در کشورهای اسلامی مانند دیوان حافظ یا قرآن همه در خانه‌هایشان یک ساز عود دارند، حتی اگر نتوانند این ساز را بزنند مانند پیانو در اروپا جزئی از وسایل خانه است.

این ساز در یک دوره‌ای فراموش شد، این دوره همزمان با دوره‌ای است که موسیقی به طور کامل ممنوع شد؟

دقیقاً معاصر با همان دوره‌ای است که موسیقی در ایران ممنوع و فراموش شد. از دوره صفویه به بعد موسیقی که مد نظر فلاسفه و دانشمندان بود فراموش شد. البته موسیقی بزمی داشتیم که مختص پادشاهان بود. ساز عود جزئی از موسیقی فاخر بود ولی با این حال فراموش شد و دلیل‌های مختلف دارد که متأسفانه نمی‌توانیم آن‌ها را ثابت کنیم. به عنوان مثال خیلی‌ها می گویند با فراموش شدن موسیقی علمی ساز عود هم فراموش شد. همچنین سلیقه ایرانیان از صدای بم به صدای زیر تغییر کرد و اگر سازهای قبل از این دوره را بررسی کنیم متوجه می‌شویم که بیشتر آن‌ها صدای بم دارند. بعد از این دوره کمانچه، تار، سه‌تار و... که صدای زیر دارند مورد توجه قرار گرفتند. شاید هم در یک دوره‌ای اصلاً هیچ سازی نداشتیم چون موسیقی نداشتیم زیرا نه تنها در دوره صفویه بلکه در دوره افشاریه هیچ صحبتی درباره موسیقی نشده است در نتیجه بعد هم که موسیقی داشتیم این هنر به دلیل اینکه قاجاریان موسیقی آذری را بیشتر می‌پسندیدند به همین دلیل به سازهایی که مورد توجه خودشان بود اهمیت می‌دادند.

وضعیت موسیقی نسبت به گذشته چه تغییری کرده است؟

به نظر من دولت کنونی موفق‌ترین دولت بوده است به خصوص در حوزه وزارت ارشاد که برنامه‌های خوبی در حوزه هنر اجرا شده است و مطمئن هستم در آینده نتیجه را می‌بینیم.

وضعیت آموزش ساز عود را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به طور کلی جوانان به ساز عود که یک ساز ایرانی است خیلی توجه نشان می‌دهند. یک قانون کلی حاکم است که هنر ناب همیشه ماندگار است و در مقاطعی از تاریخ همیشه کشف شده است. عودنوازی دوباره مورد توجه همه قرار گرفته است و جوانان برای یاد گرفتن این ساز بیشتر پیش‌قدم می‌شوند. مشوق اصلی من برای انتشار آثار مختلف رویکرد جوانان به این ساز است.

عودنوازی ما را با عودنوازی عربی مقایسه کنید. آیا ما در سطح پایین‌تری قرار داریم؟

از نظر من اصلاً ما در عودنوازی سطح نداریم. سطح یعنی این که مکتب داشته باشیم. عودنوازی در کشور ما مکتب ندارد و در ابتدای راه است. زمانی که ساز عود در کشور ما فراموش شده بود کشورهای دیگر از جمله کشورهای عربی بسیار در تلاش بودند و فعالیت‌های متفاوت و مثبتی در این زمینه انجام دادند. همچنین زمانی که ساز عود و عودنوازی در ایران از بین رفته بود کشورهای دیگر روز به روز در عودنوازی پیشرفت می‌کردند و بعد از این که کشورهای عربی به نقطه‌ اوج خود در عودنوازی رسیدند ایران تازه شروع به شناخت دوباره‌ی ساز عود کرد. پس ما نمی‌توانیم عودنوازی را در ایران با عودنوازی در کشورهای عربی مقایسه کنیم زیرا ما در مرحله‌ای پایین‌تر قرار داریم.