گروه معماری هنرآنلاین: ایزدیار آهی معمار داخلی، مدرس دانشگاه، مؤلف کتاب و مدیر عامل مجموعه گروه معماران مثبت دو است که مناصبی چون دبیری شورای طراحان و معماران انجمن صنفی و کارفرمایان معماری و دکوراسیون تهران، دبیر کارگروه و کمیته صیانت از آثار و حقوق طراحان و معماران انجمن مذکور و کسب رتبه سوم مسابقات معماری داخلی ایران را در کارنامه کاری خود دارد.

آهی استفاده از کانسپت‌های برگرفته از معماری اصیل ایرانی و همچنین فرهنگ و تمدن چند هزار ساله را در عرصه طراحی و معماری از مهم‌ترین دغدغه‌های خود می‌داند. مشروح گفتگوی هنرآنلاین را با این فعال حوزه معماری بخوانید:

اجازه بدهید ابتدا بحث را از نحوه ورود شما به عرصه معماری آغاز کنیم. اساساً چطور شد وارد این حوزه شدید و چه عواملی شما را به سمت معماری جذب کرد؟

من به دلیل حضور پدرم که از پیشکسوتان حوزه معماری و مهندسان معماری داخلی هستند، وارد این رشته شدم البته علاقه به معماری و هنر را از همان کودکی داشتم. در کنار ادامه تحصیلاتم در این حوزه در دفتر پدرم هم کار طراحی، امور اجرایی و مدیریت پروژه‌های آتلیه ایشان را بر عهده گرفتم. حدوداً بیش از دو دهه از سال ۱۳۷۸ است که در رشته معماری و معماری داخلی طراحی و اجرای پروژه‌های ساختمانی فعالیت دارم. شرکت گروه معماران مثبت دو را در سال ۱۳۸۲ با تمرکز بر پروژه‌های مشاوره طراحی و اجرا تأسیس کردم و از سال ۱۳۸۵ به‌صورت خودمحور کار آموزش را شروع و بعدتر با بسیاری از مدارس معماری، انستیتوها و دانشکده‌های معماری همکاری و تدریس داشته‌ام که این بخش از فعالیت‌هایم همچنان بر قوت خود باقی است. به طور کلی علاوه بر کار طراحی و پروژه‌های اجرایی که دغدغه من است، در حوزه آموزش نیز به‌صورت حرفه‌ای فعالیت داشته‌ام.

عمده فعالیت‌هایتان در معماری روی چه نوع پروژه‌هایی متمرکز است؟

عمده فعالیت مجموعه ما طی دو دهه اخیر و گسترده و چشم‌انداز آن‌ها، برطرف کردن نیاز مخاطب و کارفرمای داخلی و خارج از ایران است که بیشتر شامل طراحی و اجرای پروژه‌های معماری داخلی به ترتیب در فضاهای تجاری، فروشگاهی، مراکز خرید، ریتیل و برندهای معتبر بین‌المللی و نیز فضاهای مسکونی طرح و ساخت ساختمان‌های خاص ویلایی و بازسازی و فضاهای اداری تجهیز فضاهای نمایشگاهی و پاویون‌ها و نیز طراحی و ساخت عناصر دکوراتیو و مبلمان‌های خاص مسکونی تجاری اداری و فروشگاهی سفارشی و یونیک متمرکز است. بنده در اواخر دهه ۸۰ تا تقریباً اواخر دهه ۹۰  افتخار همکاری با بسیاری از برندهای بین‌المللی و معتبر خارجی به‌عنوان آرشیتکت و طراح داخلی را داشته‌ام که ازجمله آن‌ها می‌توان به همکاری با برند معتبر تگ هویر سوئیس که فعال در حوزه طراحی و ساخت ساعت‌ها و اکسسوارهای لوکس در دنیاست و طراحی اجرای بزرگ‌ترین بوتیک این مجموعه در حوزه خلیج‌فارس و آسیا و نیز آرشیتکت اصلی در طراحی و اجرای بوتیک‌های برند شوپارد سویس دو بار در ایران و همچنین چندین برند دیگر اشاره کرد که این امر و افتخار در همکاری با بسیاری از شرکت‌های داخلی ایران نیز در بخش خصوصی، نیمه‌دولتی و دولتی محقق شده است. در بحث مسابقات داخلی و خارجی، آثار مختلفی را ارائه دادیم که در بخش مسابقات داخلی به دلیل داوری غیرعادلانه و ضعیف و عدم شناخت درست گروهی از برگزارکنندگان این حوزه بازخورد خوبی نداشته است. ما بیشتر تمرکز خود را بر مسابقات برون‌مرزی گذاشته‌ایم که البته تنها یک‌بار با شرکت در ششمین دوره معماری داخلی ایران با اختلاف بسیار زیاد با بسیاری از رقبا، پروژه تگ هویر جزو سه پروژه برتر قرار گرفت که البته برای هیات‌داوران، طراحی و اجرای این آثار جالب بود مورد تقدیر بسیاری از هیات‌داوران قرار گرفت. در بخش مسابقات خارجی نیز حضور خوبی داشته‌ایم و دراینباره باید گفت شرکت در مسابقات خارجی موجب اعتباربخشی و ایجاد وجاهت در جامعه معماری دنیا می‌شود که بسیار برای مجموعه ما حائز اهمیت است.

ایزدیار آهی

فکر می‌کنید تا چه میزان از هنر ایرانی که در معماری گذشته ما وجود دارد، می‌توان در دنیای مدرن امروز با زبان امروز استفاده کرد؟

دغدغه‌ام در طراحی و اجرای پروژه‌هایم طی این بیست‌وچند سال، کسب تجربه در صنعت معماری و ساختمان‌سازی بوده که در وهله  نخست، استفاده از کانسپت‌های برگرفته از معماری اصیل ایرانی و فرهنگ و تمدن چندین هزارساله این خاک و مرزوبوم است و همواره هدفمان تولید و طراحی کار بدیع و دارای چشم‌انداز درست و ایجاد بهترین حس بصری و نیز حس عملکردی برای استفاده‌کننده و مخاطبمان است. ما باید از معیارهای معماری ایرانی به بهترین شکل بهره گیریم یعنی با تکیه بر این عناصر و المان‌ها که تعدادشان هم کم نیست، می‌توان آن‌ها را در پروژه‌ها و طراحی‌ها به‌کارگیریم. به‌طور مثال طاق‌هایی که در مساجد و معماری اسلامی سنتی وجود دارد را می‌توانیم با فناوری امروزی با استفاده از متریال‌های خاص ایران همچون آجر و شیشه‌های رنگی مقرنس و بسیاری از تکنیک‌های معماری سنتی و مدرن امروزی همگن‌سازی کرده و به اثری مدرن، معاصر، کاربردی و عملکردگرا منطبق با عناصر زیبایی‌شناسی و بدیل تبدیل کرد. همچنین استفاده از الگوهای بنیادی معماری ایرانی یعنی محرمیت، محوریت، سلسله‌مراتب و نیز اقلیم و بوم‌شناسی،  سیرکولاسیون و دسترسی‌ها که همگی بیانگر ایجاد معماری بر پایه ماندگاری و پایداری است از موارد بسیار مهم و قابل تعمق برایم بوده است که این امر را در تدریس خود در مراکز و دانشگاه‌های معماری برای دانشجویان و هنر جویان یادآوری می‌کنم. مطمئناً هدفم در بیان و اجرای مطالب ذکرشده تنها بر این مهم استوار است که هویتمان چه در فرهنگ و چه در هنر معماری و علوم اجتماعی و سایر علوم و فنون حفظ شود که این خود سرآغاز بیان درستی از فرهنگ و هنر ما برای سایر کشورهای جهان خواهد بود. باید در نظر داشت که معماری  و هنر ایرانی اسلامی به‌مثابه یک دریای بزرگ و اقیانوسی بی‌انتهاست که پایانی در آن نمی‌توان متصور شد. امروزه متأسفانه کارهای بسیاری برگرفته از معماری باستانی مصر، یونان و روم و سبک‌های کلاسیک اروپایی همچون سنتوری‌های رنسانس و باروک تا نیوکلاسیسیم و دیگر موارد را می‌بینیم که با معماری ما همخوانی نداشته و به‌صورت مکرر ساخته و در گوشه کنار شهرهایمان چه کلان و چه خرد دیده می‌شود و هیچ سنخیتی با معماری و فرهنگ ما نداشته و تناقضات بسیاری را نه برای خودمان به‌عنوان یک شهروند ایرانی که برای دیگران و مخاطبان خارجی ایجاد کرده است که این نوع طرز تفکر و نگرش در طراحی معماری و شهرسازی در هیچ جای دنیا حتی کشورهای اروپایی نیز رسمیت نداشته، دیده نمی‌شود و مرسوم نیست. چنان‌که در بیشتر  همان کشورها که خاستگاه و زادگاه این‌گونه سبک‌های هنری و تاریخی در معماری بوده‌اند، برای نوسازی و بازسازی به خود اثر و بناهای گذشته دست نمی‌زنند و آن نوع معماری را به‌عنوان یک یادگار و برگه‌ای از تاریخ خود حفظ می‌نمایند، ما شاهد ساخت ساختمان‌های با این مدل سبک‌ها نیستیم و بیشتر بحث معماری سبز، پایدار و اکوتک مطرح است. به‌طور مثال در طراحی و اجرای نوسازی و بازسازی پروژه فاخر و عظیم موزه لوور پاریس هرمی که توسط معمار چینی آمریکایی آی ام پی طراحی شده، به پوسته اصلی کار دست زده نشده است و آن را به‌عنوان یک اثر تاریخی نگه‌داشته و به بنای قدیمی و باستانی الحاق شده است.

فعالیت شما بیشتر معطوف به چه نوع سبکی از معماری است؟

اغلب معماران چون من و طراحان جوان دیگر به سبک مدرنیسم و زیرشاخه‌های آن از قبیل مینیمالیسم و  پست‌مدرنیته روی آورده‌اند البته به شکل تلفیقی و معاصر با حفظ هویت معماری اصیل ایرانی اسلامی و عناصر آن همراه است. نکته مهم، شناخت ما از فلسفه معماری است که بتوانیم تعریف بهتری از معماری مدرن ارائه دهیم. البته توجه به بحث تناسبات هم بسیار حیاتی است. ما نمی‌توانیم سبک‌ها را با یکدیگر ترکیب کنیم و کاری را ارائه دهیم که تعریفی از معماری مدرن و ایرانی داشته باشد.

ایزدیار آهی

با توجه به پیشرفت‌ فناوری در معماری و طراحی به چه دلیل همچنان بر یادگیری و استفاده از اسکیس تأکید می‌شود؟

ترسیم با دست آزاد، یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در معماری است درواقع وسیله‌ای شناخته می‌شود که طراح را در عینیت بخشیدن به ذهنیت‌ها و تصوراتش یاری می‌کند. البته ورود رایانه و نرم‌افزارهای مختلف به دنیای آموزش و حرفه، معماران را از امکانات متنوع و جالب‌توجه خود بی‌بهره نگذاشته است. گسترش نرم‌افزارهای کامپیوتری، امکانات جدیدی در اختیار طراحان قرار داده که علاوه بر فراهم آوردن امکان ترسیم تصاویر دوبعدی، به معماران کمک می‌کند تا با تصاویر سه‌بعدی، به خلق مجازی تصورات و طرح‌های خود بپردازند. البته عده‌ای معتقدند باوجود طراحی با کامپیوتر، احتیاجی به کسب مهارت ترسیم با دست، به‌ویژه در حوزه طراحی معماری نیست اما مشکل اصلی تقابل نرم‌افزار و طراحی دست آزاد نبوده بلکه عدم شناخت دقیق جایگاه ترسیم در طراحی معماری و کارایی ترسیم با دست و کامپیوتر است. بنابراین با وجود نرم‌افزارهای بسیار اما هنوز نرم‌افزاری نداریم که کانسپت اولیه را تولید کند و به ما تحویل دهد، فقط ذهن و مغز است که با ابزار و دست یکی می‌شوند و طراحی اتفاق می‌افتد. درواقع می‌توان گفت این دو مکمل هم هستند.

معماری در متاورس این روزها یک مسئله حاشیه‌ای نیست و حتی مورد توجه خیلی از شرکت‌های معماری قرارگرفته است. آیا معماران ایرانی وارد این حوزه شدند؟

در چند سال اخیر متاورس شهرت زیادی پیدا کرده و معماران جدا از این مسئله نیستند اما برای ورود به متاورس باید به علم منحصربه‌فرد و زیرشاخه‌های آن توجه کرد، شناخت لازم را کسب کرد و بستر لازم را برایش مهیا کنیم. چرا که بیش ازآنچه ما فکرش را کنیم، حضوری پررنگ در زندگی جوامع بشریت خواهد داشت که من مطمئن هستم، تبعات، عواقب و ناهنجاری‌هایی را در آینده نزدیک برای محیط‌زیست و زندگی بشر خواهد داشت که شاید خود انسان هرگز فکر آن را هم نکند که چه داستان نانوشته‌ای برایش رقم خواهد خورد. شاید این زوال برای کره زمین و انسان‌ها نزدیک به یک قرن به طول انجامد و شاید هم زودتر که  امروز ما در این مصاحبه به‌عنوان گذشتگان از آن صحبت به میان آورده‌ایم اما شخصاً آرزویم زندگی سالم و بهتر برای تمام بشریت در طول عصرها و قرن‌های آینده است. همچنین باید عنوان کنم که  یکی از برنامه‌های دفتر ما ورود به این فضا است که البته باید شرایط لازم را برای آن مهیا کنیم.

کرونا چه تأثیری روی حوزه معماری گذاشته است؟

کرونا را در بیشتر رشته‌ها معادلات را بر ‌هم‌ ریخته و معماری جدا از این مقوله نبوده است؛ چه در بحث ساخت‌وساز و اجرای پروژه‌های معماری و شهرسازی و چه حتی در بخش فرهنگی، آکادمیک و آموزشی معماری و دغدغه‌های آن در مباحث مختلف که استانداردهای گذشته و بسیاری از قواعد و روتین‌ها را دستخوش تغییر کرده است. چه‌بسا بسیاری از بیماری‌ها ازجمله کرونا در بحث پزشکی و بهداشت، درمان و سلامت موجب تغییراتی در حوزه معماری شده‌اند و به لحاظ تعریف، طراحی و تولید، معماران برای ایجاد فضاهای درمانی و پزشکی استاندارد، همگن و منطبق با ناهنجاری‌های هر بیماری در بخش‌ها، فضاها و قسمت‌های یک محیط درمانی و پزشکی، تعریف جدیدی را در فضاهای داخلی و حتی خارجی معماری به وجود آورده‌اند. کووید-19 علاوه بر ایجاد تغییرات شگرف در نوع ارتباطات اجتماعی، فرهنگی، تفریحی، سیاسی و مراودات جوامع بشری، دید مردم را در بحث شهرسازی و دسترسی‌های زندگی اجتماعی از وسایل نقلیه شهری و عمومی گرفته تا فضاسازی و علی‌الخصوص معماری داخلی و محیط خصوصی زندگی آن‌ها، متفاوت و حتی تغییر ایجاد کرده است. البته صحبت درباره این ناهنجاری‌ها و فجایع پیش‌آمده برای انسان‌ها، نیازمند زمان و مبحث جداگانه‌ای است با این همه نظر به فعالیتم در حوزه دیزاین می‌توان گفت که تمامی علوم در جهان هستی منطبق و مرتبط با یکدیگر هستند درنتیجه در مبحث معماری و دیزاین، معمار و طراح باید اشراف معقول و درست از علوم دیگر داشته باشد تا بتواند تعریف استانداردی برای هر مقوله‌ای ارائه دهد. می‌توان به‌جرئت گفت یکی از سخت‌ترین پروژه‌ها در روند طراحی معماری و فرایند اجرای پروژه‌های درمانی و پزشکی است که معمار باید به علم پزشکی و محیط‌زیست نیز تسلط داشته باشد که به طور کلی و درچنین مواردی معمار باید فردی همه‌فن‌حریف، کنجکاو و جستجوگر باشد.

در پایان اگر صحبتی باقی‌مانده است، بفرمایید.

همیشه اعتقاد داشته و دارم که یک معمار باید علاوه بر آشنایی با بسیاری از علوم که پیش‌تر درباره آن‌ها صحبت شد، باید بر دیگر رشته‌های هنری همگن با معماری چون تئاتر، سینما، نقاشی و موسیقی اشراف داشته باشد چرا که معماری یک رشته بنیادی، بینارشته‌ای و تک‌محوری نبوده و نخواهد بود. به گفته شاعر و نویسنده بزرگ آلمانی یوهان ولفگانگ فون گوته، «معماری موسیقی جامد شده است» و این جمله را سال‌هاست که به‌عنوان شعار آتلیه معماری خود انتخاب کرده‌ایم. حتی گاه شاید نیاز باشد معمار با روابط اجتماعی و حتی وکالت آشنا باشد، علوم مذاکرات و قراردادها، بازار هدف و بیزنس را به‌خوبی لمس کند و سرآخر روانشناسی حاذق باشد تا بتواند بهترین مشاوره را به مخاطب خود ارائه دهد زیرا به‌درستی معمار فردی است که قصد دارد برای شما بهترین فضای زیست و اشتغال را خلق کند. به هر تقدیر طی بیش از دو دهه فعالیتم در حوزه معماری کشورم تلاش کرده‌ام حضوری درست، پررنگ و دغدغه مند به جهت پیشرفت معماری ایران‌زمین و رفع ناهنجاری‌ها، مشکلات و کاستی‌ها در امور اجرایی صنعت ساختمان و مباحث علمی، آموزشی، آکادمیک و فرهنگی داشته باشم و همچون گذشته سعی و تلاشم بر فرهنگ‌سازی درست برای هم‌وطنان و مخاطبانم در این حوزه خواهد بود. به هر روی امیدواریم با تحقق مواردی که ذکر شد و به‌خصوص با عنایت بر پروردگار یکتا، بتوانیم بنایی فاخر، ماندگار و ملی از خود برای مردم سرزمینم ایران به یادگار گذارم.