سرویس معماری هنرآنلاین: نشست "گفت‌وگویی پیرامون آثار سهند حسامیان" با حضور همایون عسکری سیریزی نویسنده هنری، علیرضا تغابنی مدرس و معمار و سهند حسامیان هنرمند مجسمه‌ساز ساعت 15یک‌شنبه ۲۲ مرداد 96  از سوی "بنیاد پژمان" در کافه موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.

در ابتدای این نشست مرور تصویری آثار سهند حسامیان توسط همایون عسکری سیریزی صورت گرفت. عسکری سیریزی در معرفی آثار این هنرمند گفت: حسامیان شاید تنها هنرمندی در نسل خودش باشد که گرایش‌های مفهومی در هنر ایران که از دهه هشتاد شمسی در ایران شروع شده بود در کارش چندان مسلط نبوده و در مقابل در آثارش شاهد شکل‌گیری نوعی فرمالیسم مبتنی بر هندسه و متأثر از معماری اسلامی و معماری ایرانی باشیم. حسامیان در جاهایی حتی گرایش پیدا می‌کرد تا پیشنهادهایی برای فضاهای شهری را در آثارش ارائه دهد.

وی افزود: در آثار حسامیان فرمالیسم همچنان تا حد زیادی به چشم می‌خورد و از این بابت او در این سال‌ها تا اندازه ای تک و تنها بود ولی با قدرت بیانگری او این خصیصه نادیده نماند و او توانست شیوه بیانی خود را تثبیت کند.

این نویسنده در بخش دیگری از معرفی هنرمند مجسمه ساز گفت: حسامیان در این دو دهه تجربه‌های مختلفی از جمله حضور در بی ینال ونیز و همکاری با مراکز هنری مهم در جهان را پشت سر گذاشته است. از این بابت می‌توان گفت حضور حسامیان در صحنه هنر بین المللی حضورکم نظیری هم هست چرا که تعدادی از آثار او به طور دائم در کشورهای مختلف جهان به نمایش درآمده است. این جنبه از فعالیت هنری او اهمیت بسیاری دارد چرا که آثار او علیرغم اینکه متعلق به یک هنرمند ایرانی است در یک کانتکس بیگانه مستقر می‌شود و احیاناً تعاملی هم با فضای اطرافش برقرار می‌کند.

در بخش بعدی این نشست سهند حسامیان همزمان با مرور تصویری تعدادی از آثارش توضیحاتی درباره ایده شکل‌گیری و نحوه ساخت این آثار به مخاطبان ارائه کرد. " من را می‌بینی!"، "شمسه"، " لنتر"، " خلوت" و "چینی بند زن" تعدادی از آثار به نمایش درآمده هنرمند در این مرور تصویری بودند که به گفته حسامیان با الهام گرفتن از عناصر و الهمان های معماری اسلامی و معماری ایرانی چون گنبدها و رسمی‌بندی ها به سرانجام رسانده است. حسامیان در این ارتباط از جمله در سخنان کوتاهی گفت: خیلی پیش از آن که وارد رشته مجسمه سازی در دانشگاه شوم به معماری اسلامی علاقه داشتم. معماری ای که از دوره ای بعد در ایران شاهد آن بوده‌ایم. ریزه‌کاری‌ها، وسعت و اندازه‌های این شیوه از معماری همیشه مرا تحت تأثیر قرار داده است اما در سال‌های پایانی تحصیلم بود که این بهره گیری و الهام گرفتن از معماری اسلامی را به عنوان مسیر تجربه‌های هنری‌ام در نظر گرفتم.

با پایان یافتن مرور تصویری آثار سهند حسامیان  علیرضا تغابنی هنرمند معمار به تشریح دیدگاه‌هایش در خصوص آثار این هنرمند پرداخت و گفت: وقتی با آثار سهند حسامیان مواجه شدم توانستم سه سرفصل را در آن‌ها شناسایی کنم. نسل اول آثار او مستقیماً با هندسه درگیر است و این دسته از آثارش پروژه‌هایی هستند که مشخصاً دارای بار هندسی ، تزئین و جلوه ای دو بعدی هستند. مثلاً در کار " شمس" و " مسجد جامع" بیشتر با یک ابجکت طرف هستیم؛ آبجکتی که سعی دارد به سمت سطح شدن میل پیدا می‌کند و بیشتر یک نوع شکل را به خاطر می‌آورد. به نظر من هرچه پروژه‌های او جلوتر می‌روند این صفحه بیشتر فضامدار می‌شود و در حالت‌هایی چون ظرف، ساز و فانوس و گنبد بیشتر به سمت هندسه در خدمت فضا می‌رود. این امر به نظر من غنای جدیدی به کارهای او می‌دهد و این فضامندی و تعامل فکر را بیشتر درگیر می‌کند؛ اینکه مرز درون و بیرون کجاست. این به چالش کشیدن مرز و مسئله درون و بیرون در پروژه‌های او به چشم می‌خورد و به ایده او یعنی معماری نزدیک می‌شود و برخورد چالش برانگیزتری را شکل می‌دهد.

او در همین ارتباط افزود: در این مرحله فضای "ووید" و اینکه "ووید" چگونه در بر گرفته شده، در آثار او اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. همچنین اینکه مخرج و مبداء و کانون مجسمه کجاست بیشتر ذهن را درگیر می‌کند. مبحث درون و بیرون در اینجا بسیار اهمیت پیدا می‌کند طوری که در بعضی آثار او با چند درون و بیرون مواجه می‌شویم و مسئله بینابینی بودن که بحث مهمی در معماری است در اینجا معنی پیدا می‌کند. به نظر من این نقطه ای است که آثار سهند از لایه بازنمایی وارد لایه انتقادی می‌شود و هندسه در واقع چیزهایی را تولید می‌کند که فراتر از هندسه است. در آثار اولیه او برای مثال در "شمس" هندسه فقط هندسه یا تزئین یا نوعی بازی با هندسه به نظر می‌آید مبتنی بر آنکه شیئی نوستالژیک را به وجود بیاورد اما در مورد آثار اخیر او نمی‌شود به سادگی این را گفت و این آثار لایه‌های دیگری با خود دارند که این لایه‌ها می‌تواند همواره موقعیت ناظر را به چالش بکشد و بار تأویلی بیشتر را پیش روی مخاطب می‌گذارد.

تغابنی در تشریح مرحله دیگری از تجربه‌های هنری این مجسمه ساز گفت: سومین دوره ای را که شاید بتوان در تجربه‌های حسامیان شناسایی کرد در مجسمه " ناشناخته" او مجسم است که در این مرحله یک سناریو هم به اثر هنری افزوده می‌شود یعنی یک لایه داستانی را در اثر مشاهده می‌کنیم که این لایه فقط در سطح گفتاری نیست بلکه رابطه شی با زمین در این اثر بسیار حساس تر می‌شود. اغلب در مجسمه‌ها با فرمول‌های مشخصی روبه هستیم؛ اینکه یا در زمین نصب شده‌اند یا از جایی آویزان است اما در این اثر مجسمه تا آن اندازه با زمین درگیر است که بخشی از مجسمه را بلعیده و این لایه داستانی را بسیار مؤکد می‌کند و با لایه‌های ساختاری پروژه پیوند می‌یابد.

او در بخشی دیگر از دیگاه هایش در خصوص آثار این هنرمند بیان کرد: مسئله دیگری که در آثار او می‌تواند جالب توجه باشد راجع به موضع گیری هنرمند درباره مسائلی چون " گذشته"، مسئله ارتباط با غرب، همچنین مسئله ارتباط با حاکمیت است. به نظر من در آثار سهند حسامیان و دیالوگی که با جامعه برقرار می‌کند نوعی نگاه تحسین کننده و مفتخر به گذشته دیده می‌شود که می‌خواهد آن را بارور و تبدیل به اثر هنری کند. این در مقابل دیدگاهی قرار می‌گیرد که به گذشته یا به هر موضوع دیگری به صورت انتقادی نگاه می‌کند. به معنی دیگر ما اینجا نگرشی را داریم که مبتنی بر نوستالژی و تحسین است که شاید بشود با نسل اول جنبش سقاخانه مقایسه کرد. ولی آنچه باید در نظر بگیریم این است که اگر ما حاکمیت را به عنوان یک دیگری بزرگ و غرب را به عنوان یک دیگری بزرگ ببینیم، نوع نگاهی که حسامیان در آثارش دارد نگاهی است که هیچ چالشی را با این دو دیگری ایجاد نمی‌کند. این در حالی است که هم غرب از این نوع هنر استقبال می‌کند و هم حاکمیت به این نوع نگاهی که گذشته را رمانتیک می‌بیند علاقه‌مند است.

تغابنی همچنین اظهار کرد: در تجربه‌های هنری حسامیان پروژه‌ها در نهایت به یک عنصر تماشایی تبدیل می‌شوند و چشم نوازی بودن آن‌ها بر انتقادی بودنشان می‌چربد. پروژه‌هایی که به عنوان اشیائی دوست داشتنی آن‌ها را می‌پذیرید. اما جنبه انتقادی آثار او را می‌توان در وجوه دیگری شناسایی کرد از جمله اینکه برای مثال گنبد که به طور معمول در موقعیتی عمودی مشاهده می‌شود در آثار او به صورت افقی یا معکوس در نظر گرفته می‌شود.

این هنرمند معمار در پایان سخنانش با اشاره به جنبه‌های شهری آثار حسامیان گفت:  به نظر من این آثار به دو صورت با فضای شهری می‌توانند در ارتباط قرار بگیرند. پروژه‌هایی که به سمت آیکون می‌روند به واسطه نشانه شدن و در یاد ماندن است که تأثیر می‌گذارند و دیگر آثاری که فضا مدار هستند و به نظر من باید آن قدر در ابعاد مناسب تولید شوند که انسان را در بر بگیرند.

گفتنی است در بخش بعدی این نشست نیز همایون عسکری سیریزی در رویکردی تصویرمحور به تحلیل ارتباط وهمخوانی های آثار سهند حسامیان با رویکردها و دیگر تجربه‌های هنری جهان در ادوار مختلف تاریخی پرداخت و در پایان نشست نیز گفت و گو در خصوص آثار این هنرمند با پرسش و پاسخ‌هایی از سوی حاضران همراه بود.