سرویس مد و لباس هنرآنلاین: فاطمه باستانی از فعالان عرصه مد و لباس کشور، مدیرعامل مؤسسه مد و لباس مدرن‌پوشان باستان البرز و مدیرعامل برند "ساتار" از استان البرز، مهمان این هفته هنرآنلاین بود و از مهم‌ترین دغدغه‌های خود و همکارانش در شرایط کنونی گفت.

مشروح گفت‌وگو با او را در ادامه بخوانید:

خانم باستانی، لطفاً ابتدا از پیشینه فعالیت‌تان در حوزه مد و لباس بگویید.

حدود 10 سال است که به اتفاق جمعی از همکاران با برند "ساتار" کار می‌کنیم. تولیدات ما متنوع است و به یک محصول محدود نمی‌شود. محصولات ما عمدتاً مانتو، لباس اجتماع، ست‌های زنانه، مردانه و کودک است. البته به واسطه کرونا و بازار هدفی که در حال حاضر وجود دارد، سعی کرده‌ایم تمرکزمان را روی مانتو و ملحقاتی که به مانتو مربوط می‌شود، بگذاریم.

کرونا چه تأثیری بر روند فعالیت شما گذاشته است؟

کرونا قطعاً روی حوزه مد و لباس تأثیر بسیار شگرفی داشته است. می‌توانم بگویم این اتفاقی که افتاد بسیار دور از انتظار بود. شاید کرونا در مشاغل دیگر به اندازه مد و لباس و خصوصاً برندهای نوپا تأثیر منفی نگذاشت. ما برندهای بزرگی داریم که به واسطه سرمایه‌ای که داشتند حتماً توانستند این بحران را به یک نحوی بگذرانند ولی این مشغله و دغدغه برای برندهای نوپا بسیار سخت بود. مثلاً برای خود ما سخت بود. ما وقتی می‌خواستیم کالکشن شب عید خودمان را رونمایی کنیم به کرونا خوردیم. عملاً در آن زمان کسی به لباس فکر نمی‌کرد و کرونا تبدیل به دغدغه همه افراد جامعه شده بود. برای من جالب است که حتی تیزرهای تبلیغاتی هم با لوگوی کرونا و ماسک بود. یک بحران عجیبی که من خودم به شخصه دیدم کمبود ماسک بود و به همین خاطر ما لاین تولیدمان را به سمت تولید ماسک بردیم چون نیاز مردم بود. به هر جهت کماکان هم این دغدغه را داریم و شرایط بهتر نشده است.

فاطمه باستانی

تا چه اندازه مشکلات شما و همکارانتان به شرایط اقتصادی جامعه گره خورده است؟

چند سالی است که فعالین حوزه مد و لباس در زمینه تولید و فروش محصولات‌شان دغدغه‌مند هستند و آن را نمی‌توانیم به وضعیت اقتصادی جامعه بی ربط بدانیم. واقعاً این وضعیت، بازار هدف پوشاک را به عقب برده است. من احساس می‌کنم فعالین این حوزه حالا حالاها باید کار کنند تا بتوانند ضررهایی که تا الآن دیده‌اند را یک جوری جبران کنند. یک چیزی که خیلی مهم است و ما کماکان با آن درگیر هستیم این است که دیگر نمی‌توانیم هیچ کاری را بدون ریسک انجام بدهیم. شاید فعالیت هیچ صنفی اندازه مد و لباس ریسک‌پذیر نباشد. مثلاً خود من الآن دارم کالکشن عیدم را آماده می‌کنم ولی برای آن نمی‌توانم هیچ دورنمایی داشته باشم که می‌خواهد چه اتفاقی بیفتد. از سویی دیگر علی‌رغم تمامی تلاش‌های ما در زمینه طراحی اما به دلیل نبود ارتباط مؤثر میان کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور و اتحادیه پوشاک، طرح‌های ما به ندرت و شاید به شکلی دور از دسترس به ویترین فروشگاه‌ها راه پیدا کند.

جایگاه و نقش مراکز خرید در توسعه فعالیت فعالان حوزه مد و لباس را تا چه اندازه مهم و مؤثر می‌دانید؟ 

باتوجه به اینکه در چند هفته گذشته نمایشگاه ریتیل شو را پشت سر گذاشتیم، باید به این موضوع  پرداخت  که جای خالی برندهای نوظهور و خانه‌های مد و نبود حمایت این مراکز خرید از این بخش نوپا و همچنین ریتیل و صنعت خورده فروشی بسیار محسوس است.  بر فردی پوشیده نیست که با رشد شهر نشینی و ایجاد زیر ساخت‌های شهری و تغییر سبک زندگی، بی‌شک رشد روزافزون مراکز خرید ومال‌ها بسیار حائز اهمیت و خود باعث اعتبار بخشی این صنعت بزرگ به مناطق و شهرها، و از همه مهم‌تر رشد و توسعه برندهای پوشاک شده اما نکته قابل عرض این است که امروزه  بخش بزرگی از درآمد برندهای پوشاک در این شرایط رکود بابت اجاره و رهن سنگین این مراکز اختصاص داده می‌شود که خود این موضوع باعث افزایش قیمت محصول و از سوی دیگر افت کمیتی و کیفیتی محصول پوشاک شده که باید چاره‌ای برای آن اندیشید و نکته اصلی همین تفاوت برندهای تولید محور  با برندهایی دارای هویتی است که نقش مدسازی و طراحی  دارند. به یاد بیاوریم که در چند دهه گذشته برندهای دسته چندمی ترکی سهم بزرگی از این مراکز خرید را با هماهنگی مدیران مالکان این مراکز به خود اختصاص داده بودند و در حال حاضر نیز بخش بزرگی از فضاهای مراکز خرید تازه تأسیس به برندهای خارجی و یا برندهای تولید محور اختصاص یافته است.

حرکت عرصه مد و لباس در کشور با توجه به حرکت دو سویه هنر و صنعت را تا چه میزان به استانداردهای جهانی نزدیک می‌دانید؟

باید پذیرفت متأسفانه سیر سیال مد در ایران به دلیل وجود مافیا به شکل نرمال و استاندارد اتفاق نمی‌افتد. امروزه صنعت پوشاک ما پشت درهای بسته اتحادیه‌ها و مافیای قاچاق پوشاک رویکرد مناسبی را طی نمی‌کند. به‌راستی مؤسسات مد و پوشاک و خانه‌های مد و رسالت طراحان این مرز و بوم کدام مسیر را طی می‌کنند؟ چه بسا طراحان ایرانی و خانه‌های مد و برندهای  نوپایی که تحت تأثیر سلطه غیر عادلانه سرمایه و مد مافیایی امید خود را از دست داده‌اند.

تحصیلات آکادمیک تا چه میزان در رشد و توسعه برند شما مؤثر بوده است؟

در پاسخ باید تمثیل علم بهتر است یا ثروت را آورد. متاسفأنه امروزه عده‌ای به واسطه پول و سرمایه وارد این عرصه شده‌اند و بدون داشتن کوچکترین دانش با تبلیغات در فضای مجازی توانسته‌اند سهمی از بازار پوشاک را متعلق به خود کنند که این بخش قطعاً هیچ تهدیدی برای ما نیست چرا که به مرور و به دلیل نداشتن دانش لازم در این بازار رقابتی حذف خواهد شد. متأسفانه ضعف بزرگ صنعت پوشاک ما عدم سرمایه‌گذاری است. بخش متخصص سرمایه وحمایت لازم را ندارد و بخش سرمایه‌دار نیز راغب به سرمایه گذاری نیست و بیشتر  سرمایه‌گذاری‌ها به سمت ساخت و ساز مراکز تجاری خالی از کسبه و محصول سوق داده می‌شود.

فکر می‌کنم بخشی از مشکلات به واسطه ابعاد وسیع این موضوع در حوزه‌های فرهنگی، هنری، اجتماعی، اقتصادی و صنعتی است. تقریباً مد و لباس تمام این بخش‌ها را در بر می‌گیرد. خانم باستانی، از مشکلات یک بانو فعال در حوزه مد و لباس بگویید. شما صاحب یک برند هستید و سالیان سال است که دارید در این زمینه فعالیت می‌کنید. چشم‌اندازتان برای برند "ساتار" چیست؟

من هیچ دغدغه‌ای را به خاطر خانم بودن احساس نکرده‌ام. فکر می‌کنم یک سری مسائل کلی وجود دارد که ربطی به خانم و آقا بودن ندارد. همیشه گفته‌ام که بزرگترین معضل جامعه پوشاک ما، عدم حمایت از بیرون است. حمایتی که باید از طراحان، تولیدکننده و برندها صورت گیرد، اما اتفاق نمی‌افتد. البته ما خودمان هنوز "ساتار" را برند نمی‌دانیم و همچنان می‌گوییم نام تجاری است چون برند شدن به پیش‌فرض‌های خاص خودش نیاز دارد و زمان می‌خواهد. من به‌عنوان یک فعال حوزه پوشاک می‌توانم بگویم که آن طور که باید و شاید از برندهای نوپا حمایت نشده است؛ چه در حوزه تبلیغاتی و چه بحث ملزومات و تأمین مواد اولیه. ما در ایران برندهایی مثلاً برند هالیدی را داریم که برند تولیدکننده هستند. حرکت کردن در آن سمت بسیار راحت است. اتفاقی که دارد در مراکز خرید و برندهای تولیدمحور ما شکل می‌گیرد این است که آن‌ها از بخش اتحادیه حمایت‌های خوبی دریافت می‌کنند. ما شاید فعالیت‌مان را بیشتر در خانه‌های مد تعریف کنیم چون تعریف خانه‌های مد از مزون‌ها جدا است. مزون‌ها بیشتر شامل طرح‌های کپی هستند ولی خانه مد و برندهایی که از پشت همین خانه مد شکل می‌گیرند طرح‌شان ساختار فکری دارد. پشت آن چیزی که دارد طراحی و ارائه می‌شود فکر وجود دارد. شما جای دیگر چنین چیزی این را نمی‌بینید، اما واقعاً دارد چه اتفاقی می‌افتد؟ ما چقدر این بخش از فعالیت خانه‌های مد را در عرصه اجتماع می‌بینیم؟ نمود چه برندهایی را در بازار می‌بینیم؟ من می‌خواهم بگویم که ما در جامعه‌مان مد مافیایی داریم که این خیلی بد است. در جامعه ما مد مافیایی شکل گرفته است. با توجه به فعالیتی که این چند سال در حوزه مد و لباس داشته‌ایم، فکر می‌کنم همچنان آن چیزی که در اجتماع و فروشگاه‌های بزرگ ما دیده می‌شود فکر طراح‌های خارجی است. فکر می‌کنید چند درصد آن‌ها فکر طراحان داخلی است؟

مجموعه شما تا چه اندازه به توسعه ابعاد هنری فعالیتتان پرداخته است؟ برای شخص شما به‌عنوان مدیر مجموعه چقدر مهم بوده که به بُعد طراحی به‌عنوان نخستین گام در خلق یک محصول به یک شیوه کاملاً حرفه‌ای و براساس مبانی آکادمیک و آموزشی پرداخته شود؟ آیا این اتفاق در آثار و محصولات شما افتاده است؟

صد درصد. شعار من این است که محصول ما نباید از مد جهانی یا برند خارجی چیزی کم داشته باشد. مثلاً مدتی آمدیم کارهای ست را گذاشتیم. جالب است ما در عین حال که اصالت را داشتیم، یک روز مشتری به ما گفت که من فکر کردم شما یک برند فرانسوی هستید. من آن روز به خودم بالیدم، از این جهت که نوع محصول من توانسته این اتفاق را رقم بزند تا آن نگاه را داشته باشیم. محصولات مجموعه ما دو شکل دارد؛ در یک شکل سعی کرده‌ایم روتین باشد و قابل استفاده در اجتماع باشد و یک بخشی از آن هم مشتری‌های خاص خودش را دارد. ما حتی سعی کرده‌ایم المان‌های ایرانی که خودم روی آن تعصب دارم را نیز به صورت مدرن در کارمان داشته باشیم. برای مشتری ما کیفیت محصولی که ارائه می‌دهیم مهم است و ما همیشه سعی کرده‌ایم که آن کیفیت را حتی در شکل ظاهری محصول هم لحاظ کنیم و فکر می‌کنم موفق هم بوده‌ایم. نمی‌خواهم بگویم ما یک مجموعه کامل هستیم و قطعاً ضعف‌هایی داریم. مهم‌ترین بحث ما کیفیت پارچه‌ها است. ما وقعاً در این حوزه ضعف بزرگی داریم. اگر بخواهیم کمی در حوزه برندینگ جلو برویم، یکی از ضعف‌های بزرگ ما بهای تمام شده است، مخصوصاً برای برندهای نوپا. شعار برند ما، کیفیت و تمایز است. همه این‌ها را وقتی کنار هم می‌گذاریم متوجه می‌شویم که برد مجموعه کم است. ما دوست داریم برای این مسائل یک راهکار داشته باشیم. من همیشه می‌گویم بخش دولتی واقعاً باید حمایت کند.

فاطمه باستانی

وام‌هایی که به فعالان عرصه فرهنگ و هنر ارائه می‌شود آیا راهکار رفع مشکلات نیست؟

من هیچ‌وقت به سراغ این وام‌ها نرفته‌ام چون فکر می‌کنم با این وضعیت اقتصادی که داریم گرفتن وام کار درست و اصولی نیست. مشکل ما فقط کرونا نیست، بلکه مشکل ما مشکل اقتصادی است. سلیقه مشتری و سبک زندگی او نسبت به قبل از کرونا تغییر کرده است. قطعاً دیگر به آن شکل مهمانی نمی‌رود. شاید نوع محصولی که الآن دارد استفاده می‌کند ملزوم خانگی است. ما در حال حاضر خیلی نمی‌توانیم روی مانتوهای فشن مانور بدهیم. ما سعی کردیم کالکشن عیدمان را خیابانی کنیم و کاربرد اجتماع داشته باشد. گرچه مهمانی‌ها همچنان پابرجاست ولی ما سعی کردیم در بیس طراحی‌ها یک تغییر رویکرد داشته باشیم. همچنان نمی‌دانیم که برای شب عیدمان باید چه‌کار کنیم.

مشکل کرونا این است که ابعادش مشخص نیست و هیچ‌کدام از ما نمی‌دانیم که برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت ما تا چه اندازه می‌تواند پاسخگو باشد.

واقعاً همین طور است. از همه بدتر اینکه شما وقتی متضرر می‌شوید هیچ نهادی از شما حمایت جدی نمی‌کند و این خیلی بد است. تولیدکننده ما دارد مچاله می‌شود.

در پایان اگر نکته خاصی درباره مجموعه خودتان یا فضای کلی حاکم بر عرصه مد و لباس باقی مانده است بفرمایید.

احساس می‌کنم از جهت حرکت جمعی که دارد در حوزه مد و لباس و پوشاک اتفاق می‌افتد یک فاصله وجود دارد. یک موضوع که من به‌عنوان یک فعال مد و لباس آن را احساس می‌کنم این است که در حوزه مد و لباس باید به شکلی جدی‌تر از سوی کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور حمایت‌ شود. ما داریم وارد دهمین جشنواره مد و لباس می‌شویم، اما جالب است که همچنان مسیر حرکت‌ مؤسسات مشخص نیست. از بدو ورود قرار شد که مؤسسات به یک شاخه اصلی در عرصه مد تبدیل شوند، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است. من نمی‌دانم این ضعف از کجا می‌آید. در حال حاضر محصولی که مؤسسات ما تولید می‌کنند مناسب جشنواره است. اگر بخواهیم با این رویکرد جلو برویم مطمئن باشید که مؤسسات ما نمی‌توانند آن ظرفیت اصلی را داشته باشند. نکته بعدی اینکه یک فاصله بین اتحادیه پوشاک و کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور وجود دارد و من وقتی به اتحادیه پوشاک می‌روم باید همان مجوزها را دوباره تکرار کنم، در صورتی که من یک برند ثبت شده هستم. به نظر می‌رسد با کمی رویکرد مثبت می‌توان مانع بروز بسیاری از موانع شد.