سرویس مد و لباس هنرآنلاین: در یک نظام اقتصادی مقاوم، پویا و آینده‌نگر، لازم است که کالاهای استراتژیک به‌صورت خاص موردحمایت قرار گیرند و در تعریف کالای استراتژیک می‌توان گفت: "کالایی با ضریب اهمیت بالا است که باید برای آن یک برنامه‌ریزی بلندمدت انجام شود تا بتوان به اهداف کلانی در حوزه تأمین و عرضه دست پیدا کرد.

کالاهای استراتژیک یا کالاهای راهبردی نیاز به یک برنامه‌ریزی جامع و هدفمند دارند که طبق آن باید استراتژی خاصی برای هر یک از گروه‌های کالایی انجام شود هرچند مفهوم محصولات استراتژیک در میان کشورهای درحال‌توسعه و توسعه‌یافته تا حدودی با یکدیگر متفاوت هستند و برای کشورهای درحال‌توسعه همچون ایران، محصولات مرتبط با نیازهای اولیه همچون خوراک و پوشاک در این رده قرار می‌گیرند."

حال‌آنکه پوشاک به چند دلیل در زمره کالاهای استراتژیک قرار می‌گیرد. نخست آنکه، مقوله مد و لباس با امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه مرتبط است. دوم آنکه صنعت پوشاک ارزش‌افزوده بالایی دارد و در مرتبه سوم، سطح اشتغال‌زایی صنعت پوشاک نسبت به سایر صنایع در حد قابل توجهی بالا است.

هرچند در سال‌های اخیر مشکلاتی همچون کاهش تولید داخلی، کاهش عوارض واردات پوشاک، قاچاق پوشاک و تغییر سلیقه مردم به سمت پوشاک خارجی تحت تأثیر تبلیغات خارجی به وجود آمد که صنعت پوشاک را به مخاطره انداخت و در عین حال پر بیراه نگفته‌ایم که غفلتی چندین ساله از ظرفیت‌های فرهنگی و هنری و نبود ارتباط میان آن‌ها با مقوله مد و لباس، سبب شد که فرصت برای به وجود آمدن چنین مشکلاتی بیش از پیش ایجاد شود.  

به‌هرروی تردید نیست که بر اساس اصول اقتصاد مقاومتی، پوشاک یکی از صنایع مزیت‌دار و دارای اولویت استراتژیک بوده و تدوین برنامه‌های مشخص بر اساس اقتضائات بومی در راستای نیل به‌سوی اهداف کلان اقتصادی کشور در مقطع کنونی یک ضرورت به شمار می‌رود.

حال‌آنکه حلقه‌های مقاوم‌سازی صنعت پوشاک باید در زنجیره تأمین مواد اولیه، نساجی، تولید پوشاک، توزیع و پوشاک، و نظام تعرفه‌ای شکل گیرند که در این بخش فارغ از موضوعات فرهنگی و هنری، شناخت کلی صنعت پوشاک کشور که در حال حاضر بیشتر در قالب اصناف فعالیت می‌کند، می‌تواند راهگشای برخی مشکلات و محدودیت‌های موجود در این صنعت باشد و با یک مطالعه آماری با ویژگی‌ها و نقاط قوت و ضعف این صنعت آشنا شد.

از سوی دیگر، ضرورت نوآوری و ایده‌پردازی از سوی صاحب‌نظران و کارشناسان امر با تکیه‌ بر رویکردهای پژوهشی، فرهنگی و هنری می‌تواند راهکاری به‌منظور برطرف ساختن چالش‌های اقتصادی موجود در تداوم اصلاح زیرساخت‌های صنعتی باشد چرا که سرمایه‌گذاری در صنعتی همچون پوشاک که دارای وجوه متنوع فرهنگی و هنری است، همواره می‌تواند به‌عنوان نخستین اولویت کسب درآمد در کشور پس از نفت و یا در نگرشی کلان حتی پیش از نفت به شمار رود.

امروزه بخش قابل‌توجهی از برندهای ایرانی در حوزه مد و لباس دارای گروه‌های طراحی هستند و صنعتگران به درک لزوم همکاری با طراحان خلاق نزدیک شده‌اند که شاید چنین روندی در چند سال قبل در کشور همجون امروز به چشم نمی‌خورد. درعین‌حال دانشجویان بسیاری در رشته‌های مد و لباس از دانشگاه‌های کشور فارغ‌التحصیل می‌شوند که اگر به لحاظ علمی و تجربی دارای بنیه قابل قبولی باشند، می‌توانند در آینده به‌عنوان منابع انسانی موردتوجه جریان اقتصادی مبتنی بر مقوله پوشاک قرار گیرند.

بر این اساس، جایگاه ابعاد هنری در اقتصادی مقاومتی مبتنی بر پوشش در کشورمان بیش‌ازپیش احساس می‌شود چرا که اگر در زمینه موضوعات تکنولوژیکی، توان لازم برای رویایی با بسیاری از کشورهای صنعتی جهان وجود ندارد، اما پیشینه تاریخی، فرهنگی، تمدنی و هنری ایران حاکی از آن است که می‌توان با تکیه‌ بر داشته‌های گذشته به ویژه در زمینه دوخت‌های سنتی و جلوه‌های بصری لباس اقوام ایرانی، اقتصاد هنری حال را به‌گونه‌ای متفاوت با دیگر کشورها به سمت آینده‌ای شکوفا سوق داد.